گروه اجتماعی صراط - کارگری که بر اثر ضرب و شتم توسط ماموران گشت سد
معبر منسوب به ناحیه ۴ منطقه ۴ شهرداری تهران به مدت یک هفته در بیمارستان
بستری شده بود، سرانجام روز پنجشنبه ۲۳ مردادماه در بیمارستان نورافشار
تهران جان باخت.
خانواده «علی چراغی»، کارگر ۴۱ سالهای که صاحب چهار فرزند است درباره اتفاقات منجر به فوت او به خبرنگار ایلنا گفتهاند که او روز ۱۶ مرداد به همراه پسر ۱۴ ساله به خیابان تهرانپارس رفته بود که در ساعت ۱۰ صبح حوالی اتوبان باقری نبش خیابان ۱۹۶ غربی با ماموران شهرداری درگیر میشود.
ابوالفضل چراغی، پسر ۱۴ ساله علی چراغی درباره روز حادثه میگوید من و پدرم سوار بر وانت کنار خیابان در حال حرکت بودیم که ناگهان یک وانت سدمعبر ناحیه چهار منطقه ۴ مقابل ماشین ما پیچید و راه را بست. چهار ماموری که از اتومبیل پیاده شدند از پدرم خوستند که پیاده شود. من به در خواست پدرم در وانت ماندم و از داخل مکالمه آنها را میشنیدم. یک مامور به پدرم گفت که وانت توقیف است. پدرم اصرار داشت که شما حق توقیف ماشین را ندارید و باید با پلیس ۱۱۰ تماس بگیریم. پدرم شروع به تماس با پلیس کرد که در این هنگام چند مامور همزمان با پدرم درگیر شدند و یکی از آنان از پشت دستهای پدرم را گرفت و سایرین مشغول ضرب و شتم او شدند. هنگامی که من مشغول پیاده شدن از ماشین بودم دیدم که یکی از ماموران با «پنجه بکس» به سمت چپ سر پدرم ضربهای وارد کرد و پدرم به زمین افتاد. من قصد نزدیک شدن به پدرم را که بیهوش روی زمین افتاده بود را داشتم اما ماموران به گمان اینکه پدرم تمارض میکند ضربهای به من زدند و اجازه نزدیک شدن به پدرم را ندادند اما بعد از دخالت کسبه محل، هر چهار مامور سوار بر وانت از صحنه گریختند.
بنا بر این گزارش؛ خانواده مقتول پروندهای را در کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس تنظیم میکنند و ۱۱ نفر از کسبه و اهالی محل نیز در این خصوص شهادت دادند.
در تاریخ ۱۸ مرداد پیش از مرگ این کارگر پزشکی قانونی درباره این پرونده گزارش داده است که «طبق مندرجات پرونده بالینی در تاریخ ۱۶ مرداد در پی اصابت جسم سخت مصدوم دچار ضایعات زیر شده است. یک: کاهش سطح هشیاری. دو: خونریزی در نواحی گیجگاهی و آهیانه و پیشانی سمت چپ جمجمه و کوفتگی بافت مغزی در نواحی گیجگاهی و آهیانهای سمت راست جمجمه که تحت عمل جراحی قرار گرفته است.»
محمد چراغی برادر کارگر مقتول گفت: در ساعت ۱۳ و سی دقیقه روز پنجشنبه ۱۶ مرداد برادرم را به بیمارستان امام حسین منتقل کردیم. تشخیص اولیه پزشکان «شکستگی شدید جمجمه» بود که به سرعت او را به اتاق عمل منتقل کردند اما پس از عمل جراحی چون بخش مراقبتهای ویژه (آی سی یو) این بیمارستان تخت خالی نداشت او را در بخش عمومی بستری کردند و در ساعت ۱۲ شب نیز مجددا او را به اتاق عمل بردند و بامداد جمعه مجددا او را به بخش عمومی منتقل کردند. اما روز یکشنبه ۱۹ مرداد ترجیح دادیم برادرم را در بیمارستان خصوصی نورافشان بستری کنیم که تلاش پزشکان این بیمارستان نیز ثمری نداشت و سرانجام در روز پنجشنبه ۲۳ مرداد برادرم فوت کرد.
گفتنی است، خانواده مقتول در این خصوص پروندهای را در شعبه ۱۰ بازپرسی مجتمع جنایی تهران تشکیل دادهاند.
عبدی: این اقدام غیرانسانی است/ شهرداری به مجلس پاسخ دهد
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس با انتقاد از اقدام ماموران شهرداری در ضرب و شتم یک کارگر که منجر به فوت وی شده است، گفت: این اقدام غیر اخلاقی و غیرانسانی است که از سوی ماموران شهرداری انجام شده و بدونشک کمیسیون آن را پیگیری میکند.
ایرج عبدی در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری خانه ملت، با ابراز تاسف از اقدام اخیر ماموران شهرداری درباره ضرب و شتم یکی از کارگران که منجر به مرگ وی شدهاند، افزود: متاسفانه این برخوردها، غیراخلاقی و غیر انسانی است که از سوی شهرداری صورت گرفته است.
نماینده مردم خرمآباد و دوره در مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر ضرورت حفظ شان و جایگاه کارگران از سوی نهادهای مختلف بهویژه شهرداری، ادامه داد: مسئولان باید برای حفظ حقوق و امنیت خاطر هموطنان خود به ویژه قشر آسیبپذیر کارگر اقدامات و برنامهریزی اساسی را در دستور کار قرار دهند.
این نماینده مردم در مجلس نهم، با تاکید بر ضرورت برخورد با عاملان این ضربوشتم، تصریح کرد: بدونشک ضروری است با شدیدترین شکل ممکن با عوامل این اقدام برخوردشود تا بار دیگر شاهد این تخلفات در هیچ نهادی از جمله شهرداری نباشیم.
وی تصریح کرد: بدونشک کارگر قشری است که در کشور باید به آنها اهمیت زیادی داده شوند نه اینکه بیدلیل از سوی برخی افراد مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در نهایت منجر به مرگ وی شود.
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه بدونشک کمیسیون اجتماعی به موضوع مرگ یک کارگر به دلیل ضرب و شتم از سوی ماموران شهرداری ورود پیدا خواهد کرد، گفت: این کمیسیون از مسئولان مربوطه دعوت خواهد کرد تا نسبت به این اتفاق پاسخگو باشند زیرا در این حادثه جان یک انسان از بین رفته است.
شهردار منطقه ۴: پیمانکار باید پاسخگو باشد
شهردار منطقه ۴ تهران در واکنش به کشته شدن یک کارگر توسط کارکنان منسوب به شهرداری گفت: این موضوع ارتباطی به شهرداری ندارد و درگیری صورت گرفته بین یک کارگر با عوامل پیمانکار این منطقه بوده است.
علیرضا جاوید در واکنش به خبر کشته شدن یک کارگر توسط کارکنان منسوب به شهرداری، این خبر را اشتباه دانست و گفت: این موضوع به شهرداری ارتباطی ندارد، اگر هم درگیری رخ داده بین عوامل پیمانکار بازیافت زبالهها و عواملی که زبالهها را استفاده میکنند، بوده است.
شهردار منطقه ۴ تهران افزود: این موضوع را میشود از خود پیمانکار پیگیری کرد، زیرا این افرادی که با کارگر درگیر شده اند، از کارکنان شهرداری نبودهاند.
جاوید در واکنش به این که گفته می شود خودرو این افراد دارای آرم شهرداری بوده است، گفت: این موضوع صحت ندارد و پیمانکار موضوع را درکلانتری صورت جلسه کرده است که افراد، عوامل پیمانکار بودهاند.
وی درباره نظارت شهرداری بر پیمانکاران گفت: عوامل پیمانکاران تحت نظارت خود پیمانکاران هستند و افرادی که در این موضوع حضور داشتند زیر مجموعه پیمانکاران بودهاند.
جاوید خاطر نشان کرد: این حادثه توسط زیر مجموعه پیمانکاران رخ داده و پیمانکار باید پاسخگوی این موضوع باشد.
چگونگی استخدام ماموران سد معبر
در پی کشته شدن یک کارگر بر اثر ضرب و شتم ماموران منسوب به شهرداری تهران، یک مامور گشت سد معبر شهرداری که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با ایلنا ضمن تشریح شرایط شغلی و استخدام این کارگران، گفت بیشتر همکارانش حین انجام وظیفه به باتون، پنجه بوکس و گازاشک آور مجهزند.
به گزارش ایلنا، هویت شغلی قاتلان «علی چراغی»، کارگری که پنجشنبه هفته گذشته (۲۳ مرداد) بر اثر ضرب و شتم توسط ماموران منتسب به ناحیه ۴ منطقه ۴ شهرداری تهران جان باخت در ابهام قرار دارد. برادر و فرزند آقای چراغی ماموران گشت سد معبر را مسئول قتل میدانند، اما همسر او به نقش ماموران بازیافت در این قتل اشاره کرده است.
یک مامور گشت سد معبر در گفتگو با خبرنگار ما با بیان اینکه تعدادی از همکارانش در ناحیه ۴ منطقه ۴ شهرداری مظنون به قتل آقای چراغی هستند، گفت: ما زیر نظر شرکتهای پیمانکاری سد معبرها را رفع میکنیم. مثلا وانت بارهای میوه فروشی که در کوچه پس کوچهها با بلندگو داد میزنند یا کارگران دستفروشی که کنار خیابان بساط میکنند، سد معبر میکنند. مغازه دارانی هم که اجناسشان را در پیاده روی مقابل مغازه میچینند، سد معبر به شمار میآیند.
او در تشریح شیوه برخورد همکارانش با مغازه دارانی که به قول خودش سد معبر میکنند، افزود: ما از آنها عکس تهیه میکنیم و به آنان اخطار پلمپ میدهیم. همواره در مرحله اول به کسانی که سد معبر میکند تذکر میدهیم. شرکت به ما تاکید کرده است به هیچ عنوان درگیر نشویم. ما به فرد خاطی توضیح میدهیم. مثلا میگوییم از یک متر و نیم پیاده رو، یک متر را اشغال کردی و مردم در رفت و آمد به مشکل برخوردند.
وی افزود: اما شیوه برخورد ماموران گشت سد معبر با رانندگان وانت بارهای میوه یا سبزی فروشی و کارگران دستفروش متفاوت است. یکسری از دستفروشها حرف ما را گوش میکنند. اما آنهایی که گوش نمیکنند را به ساماندهی منطقه تحویل میدهیم. از سد معبرشان عکس میگیریم و در اختیار «ساماندهی منطقه» قرار میدهیم تا ساماندهی با آنان برخورد کند. وانتیها اینجور نیستند. پیمانکاری که برایش کار میکنم، خیلی مقرراتی است. به هر نحوی با وانتیها در گیر شویم، ما را اخراج میکند.
او در ادامه بیان کرد: بیشتر وانتیهایی که کاسبی میکنند، بومیهای همان منطقه هستند. مثلا وانتی ۱۰ یا ۱۵ سال در منطقهای کاسبی میکرده است. به اینان کاری نداریم. اما یکسری از وانتیها به اصطلاح اراذل منطقه هستند. طرف ۳ یا ۴ وانت دارد و رانندهها برایش کار میکنند. از میدان میوه میآورند و میفروشند. اکثرا هم با ماموران سد معبرها درگیر میشوند و حتی کارشان به چاقو کشی میرسد.
وی در تشریح شیوه ممانعت ماموران گشت سد معبر از کسب و کار رانندگان وانت بار گفت: مثلا ماشینمان را پشت وانتی که کاسبی میکند، پارک میکنیم و مانع کاسبیاش میشویم. اینقدر دنبالش میرویم و به او تذکر میدهیم تا «بیخیال شود» و برود. کار ما فقط رفع سد معبر است. به ما توضیح ندادند چگونه اما تاکید کردند درگیر نشویم.
وی در ادامه در تشریح شرایط استخدام در شغل مامور سد معبر گفت: بیشتر پیمانکاران – مثلا پیمانکار ناحیهای که این اتفاق در آن رخ داده- درشت هیکلها را برای درگیری و تخریب استخدام میکند، یعنی هنگام استخدام اصل را بر انتخاب آدمهای درشت هیکل، قوی بنیه و رزمی کار میگذارند. البته پیمانکار ما خلافکارها را قبول نمیکند و داشتن کارت پایان خدمت را شرط ضروری استخدام اعلام کرده است.
این مامور گشت سد معبر گفت: به هیچ عنوان حق توقیف یا مصادره اموال نداریم. البته در سایر مناطق اینگونه نیست. به آنها میگویند سد معبرها را بزنید و اموالشان را بگیرید. زمانی که در منطقه دیگری کار میکردم، شرایط به گونهای بود که ۱۰ روز هم نتوانستم آنجا دوام بیاورم. چگونه میتوانستم روزها مردم را بزنم و مالشان را بگیرم و شب در چشم زن و بچهام نگاه کنم.
وی ادامه داد: بسیاری از ماموران سد معبر – مثلا در منطقه ۱۲ – کمربند بسته، باتون آویزان کرده و گاز اشک آور هم همراهشان دارند، بدون آنکه مجوز داشته باشند. در یکسری مناطق سد معبر کننده خودش بزن بهادر است و دوستانش هم همانجا مشغول به کارند و شاید برخی ماموران استدلال کنند ما به این وسایل نیاز داریم. اما به نظر من ما حق درگیری نداریم و حتی اگر کتک بخوریم باید از طریق قانونی عمل کنیم و از آنان شکایت کنیم.
وی در ادامه به عنوان مثال به درگیری محله «مرتضی گرد» در سال ۸۷ در منطقه ۱۹ اشاره کرد و گفت: آن سال میان بساز بفروشهایی که در زمینهای ارتش خانه میساختند و ماوران سد معبر، اجرائیات و نیروی انتظامی درگیری شد. مردم سر ما ریختند و حتی تعدادی از ماموران اجرائیات را گروگان گرفتند.
این مامور گشت سد معبر در ادامه در تشریح دیگر وظایف شغلیاش بیان کرد: تنها کار ما سد معبر نیست. مثلا چهارشنبه سوریها مردم به خیابان میریزند و مخازن زباله را آتش میکشند. ما ۳ یا ۴ روز مانده به چهارشنبه سوری، مخازن را در انباری جمع آوری میکنیم و از فردای چهارشنبه سوری آنها را دوباره در سطح شهر میچینیم.
وی افزود: ساعت کاری ما از ۹ صبح تا ۹ شب است. ۲ ساعت هم وقت ناهاری داریم. با محاسبه اضافه کار، کار در روزهای تعطیل و… کمی بیشتر از یک میلیون حقوق میگیریم.
وی گفت: رشوه گرفتن میان ماموران سد معبر مناطق رایج است اما شیوع آن به سلامت بازرس منطقه هم بستگی دارد. مثلا من چرا رشوه نمیگیرم؟ پسر پیغمبر که نیستم اما چون حقوق و شرایط شغلی مناسبی دارم، میترسم کارم را از دست بدهم. وقتی شرایط شغلی ایده آل باشد چرا باید رشوه بگیرم؟ البته کمتر پیمانکاری است که حقوق ماموران را به موقع پرداخت کند. حتی برخی پیمانکاران بصورت علنی ماموران را به رشوه گرفتن ترغیب میکنند.
وی تصریح کرد: اکثر ماموران سد معبر زیر نظر پیمانکارها هستند جز چند منطقه که زیر نظر اداره خدمات شهری کار میکنند. وضعیت شغلی آنان از ما بهتر است. میتوانند در کارهایی جز سد معبر هم کار کنند. مثلا میتواند به نگهبانی یا آبدار خانه منتقل شوند. من الان راضیام که آبدارچی شوم. آنهم بخاطر حرفهای زشتی که مردم علیه ما میزنند.
این مامور گشت سد معبر در پایان اظهار کرد: زمانی که سدمعبری شدم، پدرم آنقدر از دستم ناراحت شد که یک هفته مرا به خانه راه نمیداد.
خانواده «علی چراغی»، کارگر ۴۱ سالهای که صاحب چهار فرزند است درباره اتفاقات منجر به فوت او به خبرنگار ایلنا گفتهاند که او روز ۱۶ مرداد به همراه پسر ۱۴ ساله به خیابان تهرانپارس رفته بود که در ساعت ۱۰ صبح حوالی اتوبان باقری نبش خیابان ۱۹۶ غربی با ماموران شهرداری درگیر میشود.
ابوالفضل چراغی، پسر ۱۴ ساله علی چراغی درباره روز حادثه میگوید من و پدرم سوار بر وانت کنار خیابان در حال حرکت بودیم که ناگهان یک وانت سدمعبر ناحیه چهار منطقه ۴ مقابل ماشین ما پیچید و راه را بست. چهار ماموری که از اتومبیل پیاده شدند از پدرم خوستند که پیاده شود. من به در خواست پدرم در وانت ماندم و از داخل مکالمه آنها را میشنیدم. یک مامور به پدرم گفت که وانت توقیف است. پدرم اصرار داشت که شما حق توقیف ماشین را ندارید و باید با پلیس ۱۱۰ تماس بگیریم. پدرم شروع به تماس با پلیس کرد که در این هنگام چند مامور همزمان با پدرم درگیر شدند و یکی از آنان از پشت دستهای پدرم را گرفت و سایرین مشغول ضرب و شتم او شدند. هنگامی که من مشغول پیاده شدن از ماشین بودم دیدم که یکی از ماموران با «پنجه بکس» به سمت چپ سر پدرم ضربهای وارد کرد و پدرم به زمین افتاد. من قصد نزدیک شدن به پدرم را که بیهوش روی زمین افتاده بود را داشتم اما ماموران به گمان اینکه پدرم تمارض میکند ضربهای به من زدند و اجازه نزدیک شدن به پدرم را ندادند اما بعد از دخالت کسبه محل، هر چهار مامور سوار بر وانت از صحنه گریختند.
بنا بر این گزارش؛ خانواده مقتول پروندهای را در کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس تنظیم میکنند و ۱۱ نفر از کسبه و اهالی محل نیز در این خصوص شهادت دادند.
در تاریخ ۱۸ مرداد پیش از مرگ این کارگر پزشکی قانونی درباره این پرونده گزارش داده است که «طبق مندرجات پرونده بالینی در تاریخ ۱۶ مرداد در پی اصابت جسم سخت مصدوم دچار ضایعات زیر شده است. یک: کاهش سطح هشیاری. دو: خونریزی در نواحی گیجگاهی و آهیانه و پیشانی سمت چپ جمجمه و کوفتگی بافت مغزی در نواحی گیجگاهی و آهیانهای سمت راست جمجمه که تحت عمل جراحی قرار گرفته است.»
محمد چراغی برادر کارگر مقتول گفت: در ساعت ۱۳ و سی دقیقه روز پنجشنبه ۱۶ مرداد برادرم را به بیمارستان امام حسین منتقل کردیم. تشخیص اولیه پزشکان «شکستگی شدید جمجمه» بود که به سرعت او را به اتاق عمل منتقل کردند اما پس از عمل جراحی چون بخش مراقبتهای ویژه (آی سی یو) این بیمارستان تخت خالی نداشت او را در بخش عمومی بستری کردند و در ساعت ۱۲ شب نیز مجددا او را به اتاق عمل بردند و بامداد جمعه مجددا او را به بخش عمومی منتقل کردند. اما روز یکشنبه ۱۹ مرداد ترجیح دادیم برادرم را در بیمارستان خصوصی نورافشان بستری کنیم که تلاش پزشکان این بیمارستان نیز ثمری نداشت و سرانجام در روز پنجشنبه ۲۳ مرداد برادرم فوت کرد.
گفتنی است، خانواده مقتول در این خصوص پروندهای را در شعبه ۱۰ بازپرسی مجتمع جنایی تهران تشکیل دادهاند.
عبدی: این اقدام غیرانسانی است/ شهرداری به مجلس پاسخ دهد
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس با انتقاد از اقدام ماموران شهرداری در ضرب و شتم یک کارگر که منجر به فوت وی شده است، گفت: این اقدام غیر اخلاقی و غیرانسانی است که از سوی ماموران شهرداری انجام شده و بدونشک کمیسیون آن را پیگیری میکند.
ایرج عبدی در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری خانه ملت، با ابراز تاسف از اقدام اخیر ماموران شهرداری درباره ضرب و شتم یکی از کارگران که منجر به مرگ وی شدهاند، افزود: متاسفانه این برخوردها، غیراخلاقی و غیر انسانی است که از سوی شهرداری صورت گرفته است.
نماینده مردم خرمآباد و دوره در مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر ضرورت حفظ شان و جایگاه کارگران از سوی نهادهای مختلف بهویژه شهرداری، ادامه داد: مسئولان باید برای حفظ حقوق و امنیت خاطر هموطنان خود به ویژه قشر آسیبپذیر کارگر اقدامات و برنامهریزی اساسی را در دستور کار قرار دهند.
این نماینده مردم در مجلس نهم، با تاکید بر ضرورت برخورد با عاملان این ضربوشتم، تصریح کرد: بدونشک ضروری است با شدیدترین شکل ممکن با عوامل این اقدام برخوردشود تا بار دیگر شاهد این تخلفات در هیچ نهادی از جمله شهرداری نباشیم.
وی تصریح کرد: بدونشک کارگر قشری است که در کشور باید به آنها اهمیت زیادی داده شوند نه اینکه بیدلیل از سوی برخی افراد مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در نهایت منجر به مرگ وی شود.
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه بدونشک کمیسیون اجتماعی به موضوع مرگ یک کارگر به دلیل ضرب و شتم از سوی ماموران شهرداری ورود پیدا خواهد کرد، گفت: این کمیسیون از مسئولان مربوطه دعوت خواهد کرد تا نسبت به این اتفاق پاسخگو باشند زیرا در این حادثه جان یک انسان از بین رفته است.
شهردار منطقه ۴: پیمانکار باید پاسخگو باشد
شهردار منطقه ۴ تهران در واکنش به کشته شدن یک کارگر توسط کارکنان منسوب به شهرداری گفت: این موضوع ارتباطی به شهرداری ندارد و درگیری صورت گرفته بین یک کارگر با عوامل پیمانکار این منطقه بوده است.
علیرضا جاوید در واکنش به خبر کشته شدن یک کارگر توسط کارکنان منسوب به شهرداری، این خبر را اشتباه دانست و گفت: این موضوع به شهرداری ارتباطی ندارد، اگر هم درگیری رخ داده بین عوامل پیمانکار بازیافت زبالهها و عواملی که زبالهها را استفاده میکنند، بوده است.
شهردار منطقه ۴ تهران افزود: این موضوع را میشود از خود پیمانکار پیگیری کرد، زیرا این افرادی که با کارگر درگیر شده اند، از کارکنان شهرداری نبودهاند.
جاوید در واکنش به این که گفته می شود خودرو این افراد دارای آرم شهرداری بوده است، گفت: این موضوع صحت ندارد و پیمانکار موضوع را درکلانتری صورت جلسه کرده است که افراد، عوامل پیمانکار بودهاند.
وی درباره نظارت شهرداری بر پیمانکاران گفت: عوامل پیمانکاران تحت نظارت خود پیمانکاران هستند و افرادی که در این موضوع حضور داشتند زیر مجموعه پیمانکاران بودهاند.
جاوید خاطر نشان کرد: این حادثه توسط زیر مجموعه پیمانکاران رخ داده و پیمانکار باید پاسخگوی این موضوع باشد.
چگونگی استخدام ماموران سد معبر
در پی کشته شدن یک کارگر بر اثر ضرب و شتم ماموران منسوب به شهرداری تهران، یک مامور گشت سد معبر شهرداری که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با ایلنا ضمن تشریح شرایط شغلی و استخدام این کارگران، گفت بیشتر همکارانش حین انجام وظیفه به باتون، پنجه بوکس و گازاشک آور مجهزند.
به گزارش ایلنا، هویت شغلی قاتلان «علی چراغی»، کارگری که پنجشنبه هفته گذشته (۲۳ مرداد) بر اثر ضرب و شتم توسط ماموران منتسب به ناحیه ۴ منطقه ۴ شهرداری تهران جان باخت در ابهام قرار دارد. برادر و فرزند آقای چراغی ماموران گشت سد معبر را مسئول قتل میدانند، اما همسر او به نقش ماموران بازیافت در این قتل اشاره کرده است.
یک مامور گشت سد معبر در گفتگو با خبرنگار ما با بیان اینکه تعدادی از همکارانش در ناحیه ۴ منطقه ۴ شهرداری مظنون به قتل آقای چراغی هستند، گفت: ما زیر نظر شرکتهای پیمانکاری سد معبرها را رفع میکنیم. مثلا وانت بارهای میوه فروشی که در کوچه پس کوچهها با بلندگو داد میزنند یا کارگران دستفروشی که کنار خیابان بساط میکنند، سد معبر میکنند. مغازه دارانی هم که اجناسشان را در پیاده روی مقابل مغازه میچینند، سد معبر به شمار میآیند.
او در تشریح شیوه برخورد همکارانش با مغازه دارانی که به قول خودش سد معبر میکنند، افزود: ما از آنها عکس تهیه میکنیم و به آنان اخطار پلمپ میدهیم. همواره در مرحله اول به کسانی که سد معبر میکند تذکر میدهیم. شرکت به ما تاکید کرده است به هیچ عنوان درگیر نشویم. ما به فرد خاطی توضیح میدهیم. مثلا میگوییم از یک متر و نیم پیاده رو، یک متر را اشغال کردی و مردم در رفت و آمد به مشکل برخوردند.
وی افزود: اما شیوه برخورد ماموران گشت سد معبر با رانندگان وانت بارهای میوه یا سبزی فروشی و کارگران دستفروش متفاوت است. یکسری از دستفروشها حرف ما را گوش میکنند. اما آنهایی که گوش نمیکنند را به ساماندهی منطقه تحویل میدهیم. از سد معبرشان عکس میگیریم و در اختیار «ساماندهی منطقه» قرار میدهیم تا ساماندهی با آنان برخورد کند. وانتیها اینجور نیستند. پیمانکاری که برایش کار میکنم، خیلی مقرراتی است. به هر نحوی با وانتیها در گیر شویم، ما را اخراج میکند.
او در ادامه بیان کرد: بیشتر وانتیهایی که کاسبی میکنند، بومیهای همان منطقه هستند. مثلا وانتی ۱۰ یا ۱۵ سال در منطقهای کاسبی میکرده است. به اینان کاری نداریم. اما یکسری از وانتیها به اصطلاح اراذل منطقه هستند. طرف ۳ یا ۴ وانت دارد و رانندهها برایش کار میکنند. از میدان میوه میآورند و میفروشند. اکثرا هم با ماموران سد معبرها درگیر میشوند و حتی کارشان به چاقو کشی میرسد.
وی در تشریح شیوه ممانعت ماموران گشت سد معبر از کسب و کار رانندگان وانت بار گفت: مثلا ماشینمان را پشت وانتی که کاسبی میکند، پارک میکنیم و مانع کاسبیاش میشویم. اینقدر دنبالش میرویم و به او تذکر میدهیم تا «بیخیال شود» و برود. کار ما فقط رفع سد معبر است. به ما توضیح ندادند چگونه اما تاکید کردند درگیر نشویم.
وی در ادامه در تشریح شرایط استخدام در شغل مامور سد معبر گفت: بیشتر پیمانکاران – مثلا پیمانکار ناحیهای که این اتفاق در آن رخ داده- درشت هیکلها را برای درگیری و تخریب استخدام میکند، یعنی هنگام استخدام اصل را بر انتخاب آدمهای درشت هیکل، قوی بنیه و رزمی کار میگذارند. البته پیمانکار ما خلافکارها را قبول نمیکند و داشتن کارت پایان خدمت را شرط ضروری استخدام اعلام کرده است.
این مامور گشت سد معبر گفت: به هیچ عنوان حق توقیف یا مصادره اموال نداریم. البته در سایر مناطق اینگونه نیست. به آنها میگویند سد معبرها را بزنید و اموالشان را بگیرید. زمانی که در منطقه دیگری کار میکردم، شرایط به گونهای بود که ۱۰ روز هم نتوانستم آنجا دوام بیاورم. چگونه میتوانستم روزها مردم را بزنم و مالشان را بگیرم و شب در چشم زن و بچهام نگاه کنم.
وی ادامه داد: بسیاری از ماموران سد معبر – مثلا در منطقه ۱۲ – کمربند بسته، باتون آویزان کرده و گاز اشک آور هم همراهشان دارند، بدون آنکه مجوز داشته باشند. در یکسری مناطق سد معبر کننده خودش بزن بهادر است و دوستانش هم همانجا مشغول به کارند و شاید برخی ماموران استدلال کنند ما به این وسایل نیاز داریم. اما به نظر من ما حق درگیری نداریم و حتی اگر کتک بخوریم باید از طریق قانونی عمل کنیم و از آنان شکایت کنیم.
وی در ادامه به عنوان مثال به درگیری محله «مرتضی گرد» در سال ۸۷ در منطقه ۱۹ اشاره کرد و گفت: آن سال میان بساز بفروشهایی که در زمینهای ارتش خانه میساختند و ماوران سد معبر، اجرائیات و نیروی انتظامی درگیری شد. مردم سر ما ریختند و حتی تعدادی از ماموران اجرائیات را گروگان گرفتند.
این مامور گشت سد معبر در ادامه در تشریح دیگر وظایف شغلیاش بیان کرد: تنها کار ما سد معبر نیست. مثلا چهارشنبه سوریها مردم به خیابان میریزند و مخازن زباله را آتش میکشند. ما ۳ یا ۴ روز مانده به چهارشنبه سوری، مخازن را در انباری جمع آوری میکنیم و از فردای چهارشنبه سوری آنها را دوباره در سطح شهر میچینیم.
وی افزود: ساعت کاری ما از ۹ صبح تا ۹ شب است. ۲ ساعت هم وقت ناهاری داریم. با محاسبه اضافه کار، کار در روزهای تعطیل و… کمی بیشتر از یک میلیون حقوق میگیریم.
وی گفت: رشوه گرفتن میان ماموران سد معبر مناطق رایج است اما شیوع آن به سلامت بازرس منطقه هم بستگی دارد. مثلا من چرا رشوه نمیگیرم؟ پسر پیغمبر که نیستم اما چون حقوق و شرایط شغلی مناسبی دارم، میترسم کارم را از دست بدهم. وقتی شرایط شغلی ایده آل باشد چرا باید رشوه بگیرم؟ البته کمتر پیمانکاری است که حقوق ماموران را به موقع پرداخت کند. حتی برخی پیمانکاران بصورت علنی ماموران را به رشوه گرفتن ترغیب میکنند.
وی تصریح کرد: اکثر ماموران سد معبر زیر نظر پیمانکارها هستند جز چند منطقه که زیر نظر اداره خدمات شهری کار میکنند. وضعیت شغلی آنان از ما بهتر است. میتوانند در کارهایی جز سد معبر هم کار کنند. مثلا میتواند به نگهبانی یا آبدار خانه منتقل شوند. من الان راضیام که آبدارچی شوم. آنهم بخاطر حرفهای زشتی که مردم علیه ما میزنند.
این مامور گشت سد معبر در پایان اظهار کرد: زمانی که سدمعبری شدم، پدرم آنقدر از دستم ناراحت شد که یک هفته مرا به خانه راه نمیداد.