متن کامل گفتوگوی محجوب را در ذیل میخوانید:
-ممنونم که به من ما وقت دادید.
من به شما و همه کارگران و زحمتکشان و همه دهقانان و همه کسانی که در عرصه تولید هستند درود میفرستم و امیدوارم که پرچم آنها را همچنان به دوش بکشیم.
من خودم را لایق این نمیدانم که بگویم کارگری در میان کارگران هستم زیرا آنها به دشواری کار و زندگی میکنند. من چگونه میتوانم بگویم که دشواریهای آنان را دارم؟
من از آنها راحتتر زندگی میکنم، ولی میتوانم این را ادعا کنم که با همراه داشتن نام آنها دلخوش هستیم و به این موضوع میبالیم. یادمان باشد که آنچیزی را که ما امروز داریم از یک شهید به ارث بردهایم، او ما را به این مقصد سفارش میکرد.
ما در حزب جمهوری اسلامی شاخه کارگری که فعالیت میکردیم راغب به بحث تشکیلاتیمان نبودیم، ایشان(شهید بهشتی) بودند که حتی بخشی از کار را رفتند و شخصا انجام دادند، زیرا معتقد بودند که باید برای همه کارگران کاری انجام شود.
ما فکر میکنیم علیرغم شناختی که از ابعاد وجودی شهید مظلوم دکتر بهشتی وجود دارد، راجعبه این موضوع کم صحبت شده است. ایشان به شدت علاقمند به توسعه بحث تشکلات کارگری و علاقمند بودند که کارگران حتما در مدیریت واحدها نقش 3 به 1، 2 به 3 داشته باشند و همه چیز با سرمایه نباشد. بنابراین سر این موضوع جنگیدند و حتی در دولت موقت آن زمان که چیزی را منتشر کرد که این موضوع را محدود میکرد، مصاحبه کردند. او سرمایه اصلی ما بود و ما را تشویق میکرد.
محجوب در پاسخ به این سؤال که شما چگونه به قشر کارگر گره خوردید و 20 سال است که دبیرکل خانه کارگر هستید و راز ماندگاری شما در این راه چه بوده است؟ گفت: ما تلاشمان چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب این بوده که متشکل شویم و توانستیم با این که جامعه کارگری کوچک بود، تشکلات زیادی ایجاد کنیم تشکلات بودند که توانستند از این خواستهها صیانت کنند؛ آنها بودند که در واقع پل رابط خوبی بین ما و جامعه کارگری و خانه کارگر و بین همه مشکلات و مصائب بودند. باید در اینجا از همه آنها از جمله شورای اسلامی، انجمنهای اسلامی تعاونی مصرف، تعاونی مسکن، انجمنهای صنفی، نمایندگان کارگر، بسیج کارگری و از همه کسانی که در این زمینه نقش داشتهاند، یاد کنیم.
وی افزود: اینها پلهای تشکیلاتی بودند که برای مجموعه انسجام را به همراه آوردند، ما اگر رمز موفقیتی هم داریم همین انسجام تشکل است. در این رابطه هم شهید مظلوم دکتر بهشتی معلممان بود. این را همه در انقلاب میپذیرند که ایشان بهترین معلم تشکیلات بود و او بود که با تیزبینی این مسیر را باز کرد و ما را به این راه هول داد و ما را تشویق و حمایت کردند و ایستادند تا این اتفاق افتاد.
این نماینده مجلس در پاسخ به این سؤال که شهید بهشتی چه کسانی را انتخاب کردند؟ گفت: بنده، آقای کمالی و آقای ربیعی و یک تعداد دیگر. اینها از کسانی بودند که از جلسات ابتدایی حضور داشتند و در واقع ایشان این مجموعه را هسته ابتدایی کار میدانستند. از ابتدا نظر ایشان این بود که شورای مرکزی کوچکی داشته باشیم و خلاف جاهای دیگر اینجا از ابتدا خیلی کوچک بنا شد.
محجوب در مورد تعداد افراد این هسته اولیه تشکل کارگری، گفت: همان سه نفر. ما تقریبا همیشه هم به طور منظم انتخابات برگزار کردیم. گاهی ارادهای بر تغییر بوده، اما به تغییر منجر نشده است. تعدادی کاندید شدند، اما توفیقی در کاندید شدن نداشتند. بعضی وقتها هم کسی کاندید نشده است. خیلی وقتها هم ما تلاش داشتیم که دیگران بیایند، اما نپذیرفتهاند، به هر حال نمیتوانیم بگوییم این به دلیل توانایی یا دانایی من بوده است، مجلس در این رابطه به کسانی که اداره میکنند کمک میکند.
نماینده مردم تهران در مجلس خاطرنشان کرد: قبل از بنده آقای جمالی که نماینده تهران و رئیس کمیسیون کار و امور اجتماعی بود کمک زیادی میکرد و گزینه بهتری نسبت به ایشان نمیشد داشت، ایشان از من اجراییتر هم بودند؛ بنده به ایشان هم گفتم و بدون تعارف هم گفتم که شما بهتر از من اداره کردید و اداره خواهید کرد. وی گزینه قویتری بود، اما گفتند دیگر نمیخواهم در این حوزه فعالیتی داشته باشم.
وی در پاسخ به این سؤال که مهمترین کاری که در این بیست و چهار سال برای کارگران کردهاید، چه بوده است؟ گفت: ما از هیچ شروع کردیم، زیرا در واقع همانها که این را بنیان گذاشتند و همانها که ایجاد کردند، رکن اصلی تصمیمگیر هستند و معمولا اختلاف و کشاکشی هم نداشتند زیرا در این سفره چیزی نبود که سرش دعوا شود.
این نماینده مجلس اضافه کرد: ممکن بود که سلیقهها و نظرات متفاوت باشد، اما هیچ وقت شما نشنیدهاید که کسی علیه دیگری چیزی بگوید. همه به نفع همدیگر صحبت کردهاند، اما علیه هم چیزی نگفتهاند. ما باید ببینیم قبل از انقلاب چه شرایطی داشتیم. قبل از انقلاب شهرک اکباتان بزرگترین مجموعه کارگری شهر بود و بیشترین کارگر را داشته، بنده اینجا نماینده آنها بودم، بنابراین خیلی هم تصادفی این وسط سبز نشدهام که بیایم. همه جور گرایشی هم بود. خیلی هم شاید نمیتوانست مدارهای انتخاباتی اینگونه باشد.
محجوب افزود: بنده جوانترین آن مجموعهای بودم که نمایندگی میکردم. دوست دارم خاطرهای را تعریف کنم. ما زمان اعتصابات نشستیم طوماری از خواستههای صنفیمان را مطرح کردیم، خواستههای صنفیمان را به مسئول حفاظت آن زمان که تیمساری بود به نام تیمسار زالتاش دادند و بعد که بنده در خاطرات فردوست دیدم او چه سمتی داشته است برای خودم جالب بود که ما با ایشان درگیری صنفی و فراصنفی داشتیم. ایشان طرف مذاکره آن طرف بود و ما هم با دو سه نفر دیگر مأمور مذاکره و گفتوگو از این سمت بودیم. دو سه بار هم اختلاف داشته و ما را به حکومت نظامی و زندان تهدید کردند. ما با خونسردی با آنها برخورد کردیم و گفتیم ما مأمور این خواستهها هستیم اگر میدهید توافق کنیم اگر نه که نمیتوانیم توافقی داشته باشیم.
وی تصریح کرد: اما نکته جالبتر این بود که ما سال آخر که انقلاب شد که اعلامیههای امام(ره) و حتی متن دعوتهای خودمان که برای اعتصاب در اکباتان منتشر میکردیم، در اتاق آقای زالتاش تکثیر میکردیم و نمیدانستیم که او کیست و او نیز حدس نمیزد که کسی که پشت دستگاه است به ما کمک میکند و اعلامیههای ما را تکثیر میکند. جالبتر این که اتاق کارتزنی آمریکاییها هم آنجا بود، زیرا 100 آمریکایی آنجا کار میکردند و یک زمان یکی از دوستان ما آنجا اعلامیهای توزیع کرده بود که در حال حاضر هم وی دبیر اجرایی ما در خانه کارگر تهران است. فرد آمریکایی که رفته بود پای عکسهای شناسایی کس دیگری را که قیافهاش شبیه او بود را اشتباه گرفته بود و آن فرد را به اشتباه به زندان بردند که او هم از نیروهای چپ بود و چریک فدایی مخصوصی بود. بعد آمده بود با ما دعوا میکرد که شما اعلامیهها را تکثیر میکنید و ما را به زندانش میفرستید؟ ما امروز وارد این حوزه نشدهایم، ما آن سالها و از سال 56 راجع به اعتصابات نشریه منتشر میکردیم.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سؤال که آیا فعالیت سیاسی شما از همان زمان آغاز شده است؟ گفت: بله، ما در شهرک اکباتان رسما اعتصابات را رصد میکردیم و راجع به اعتصابات مینوشتیم و در محیطهای اعتصابی رسما اعلامیه منتشر میکردیم. میدانید که جریانات چپ بیشتر منظورم مارکسیستی است که در این موضوع بیشتر فعالیت داشتند و ورود پیدا کرده بودند، ما تنها جایی بودیم که غیر از جریان چپ مارکسیستی در این حوزه به طور خاص فعالیت داشتیم و بیش از بقیه نیز مطلب مینوشتیم، خبر میزدیم و مخاطب میگرفتیم و اعلامیه خطاب به کارگران مینوشتیم، چون در جایگاه بزرگترین هم نشسته بودیم و حق هم داشتیم که اینگونه به موضوع نگاه کنیم.
محجوب در پاسخ به این سؤال که آیا در اواسط سال 57 نیز به همین دلیل اخراج شدید؟ افزود: آذر 57 یا دی بود که به خاطر اعتصاب اخراج شدم، یعنی بعد از این اعتصاب همکاران ما توسط حکومت نظامی دستگیر شدند و ما را که کمسن و سال تر بودیم راهنمایی کردند و گیر نیفتادیم. مرحوم زوارهای آن زمان وکیل دادگستری بود؛ بنده همان موقع برای بقیه رفتم خدمتشان و ایشان هم گفتند که عجله نکنید؛ اگر شما حساسیت نشان دهید و ما را به عنوان وکیل انتخاب کنید ممکن است نجات اینها فراهم نشود سه روزی صبر کنید اگر اینها نیامدند اقدام کنید.
این نماینده مجلس گفت: در عین حال ما خیلی خواهش کردیم و حتی وجه نقدی را مطرح کردیم و ایشان رد کرد و گفت بنده برای این کارها از کسی پول نمیگیرم. اگر بنا شد که وکالت کنم برایتان وکالت خواهم کرد. بنده صحبتی با مأمورین انتظامی میکنم تا کار به دادگاه نکشد. ما با اطمینان بیرون آمدیم و دیدیم حرفش درست درآمد و اگر که ایشان تلاشی کردند ما متوجه نشدیم، اما چیزی که پیشبینی کردند، اتفاق افتاد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما زندانی نشدید؟ تأکید کرد: بنده زندانی نشدم، ولی دوستانم را به زندان فرستادند.
نماینده مردم تهران در مجلس نهم افزود: ما مهمترین کاری را که میتوانستیم انجام دهیم، کار تشکیلاتی بود، اینکه چگونه کنار هم جمع شویم و بعد اینکه چگونه برای اهداف دستهجمعیمان بتوانیم متحد عمل کنیم و جلو برویم این مهمترین کار بود و ما آن را کار بزرگی تلقی نمیکنیم، بلکه کار جاری ما بوده است و چیزی بوده که مرتب انجام میشده است.
محجوب در پاسخ به این سؤال که آیا در حال حاضر کارگران به جز خانه کارگر تشکل دیگری هم دارند یا انحصار در دست شماست؟ گفت: نه، تشکلات متعدد از اول بودهاند، اما کوچکتر از ما هستند، ما یک بار عضویت غیرمستقیم را تجربه کردیم، یعنی تشکلاتی تأسیس کردیم، آنها بدون اینکه مجبور باشند به ما پیوستند و بعد 8 تا 9 سال پیش که انتظارات دولت پیش آمد یک دفعه متفرق شدند، ما آن زمان عضوگیری ضعیفی از کارگران داشته و بیشتر از 30 هزار نفر عضو نداشتیم. اعضا هم کم بودند و وارد بحث کمیت عضوگیری نشده بودیم و فقط اعضا کیفی را عضو میگرفتیم. حرف بنده این است که 30 هزار نفر آنها را سی هزار نفر ندانید، زیرا افرادمان، افراد کیفی و بزرگی بودند.
وی تصریح کرد: در حال حاضر که در خدمت شما هستم، توانستیم در یک دوره 10 ساله آن تعداد که عضو غیرمستقیم داشتیم، عضو مستقیم پیدا کنیم، یعنی الان کسانی که از ما کارت عضویت دارند و به ما حق عضویت میپردازند، یک میلیون و هفتصد و سی و چند هزار نفر هستند که امسال انشاءالله از 2 میلیون تن عبور خواهیم کرد.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سؤال که شما 5 دوره در مجالس مختلف با گرایشهای مختلف و متفاوت حضور داشته و دارید این موفقیت در کسب آرای مردم ناشی از چیست و اینکه شما در واقع یک تعداد طرفدار مشخص دارید که همیشه رأیشان در سبد رأگیری شما میآید یا اینکه مواضع میانهرویی شما با جناحهای مختلف اثرگذار است؟ گفت: ما سیاسی نیستیم، این را یادتان باشد، بنابراین قاعدتا نمیتوانیم هدف زدو خوردها و حملات به طور شدید باشیم، اما به طور ضمنی همیشه بودیم و هرکس که همیشه به حاکمیت رسیده است، یک لگدی نثار ما کرده و این طور نیست که ما از لگد کسی بی بهره بوده باشیم.
محجوب تصریح کرد: اما اگر به ما بگویید که شما را شدید طرف حمله قرار دادهاند، این واقعیت ندارد، البته کوشش هم شد که ما اصلا نباشیم و این درخت را از ریشه دربیاورند، اما عملیاتی نشد و ما دوباره دست به بازسازی تشکیلاتی زدیم و از اول هم بهتر خودمان را بازسازی کردیم.
وی ادامه داد: مهمترین ویژگی فعالیتهای کارگری قرن نوزدهم و بیستم میلادی فقط تشکیلات و سازماندهی و سپس بقیه عوامل است. به عنوان مثال ممکن است شما خیلی موضع ملایم داشته باشید، اما ممکن است رقبایتان شما را کنار بزنند، لازم نیست شما دشمن بزرگی داشته باشید.
رنجبران پرسید که آیا کار تشکیلاتی رمز موفقیت شماست که محجوب گفت: این هم رمز ماندگاری ما و هم به نوعی علت حضور بنده است.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سؤال که به عنوان کسی که 16 تا 17 سال است در مجلس هستید، یک نماینده مجلس چه قدر حقوق میگیرد؟ گفت: ببینید، مجلس در این مورد فراز و نشیبش زیاد بوده است. شما یادتان هست که هرجا جمع میشدند میگفتند که نمایندگان فیش میدهند، مقابل مجلس هم جمع میشدند، اما موقعی که حقوق ضعیف میگرفتند هرگز این را نمیگویند. از دوره آقای حداد تلاش شد طوری شود و شد که کارمندان مجلس از نمایندگان بیشتر حقوق بگیرند، اما در حال حاضر بسیاری از کارمندان که مدرکشان کارشناسیارشد است، حقوقشان از نمایندگان بیشتر است، حتی اگر نماینده دکترا داشته باشد نیز وضع همینطور است.
محجوب تصریح کرد: منظور بنده دریافتی نیست، زیرا نمایندگان حقوقی را دریافت میکنند که حق دارند مانند سایرین آن را خرج کنند. ما بقی دریافتیهایشان به جهات متفاوتی است. فرض کنید که دریافتی نمایندگان به دلیل هزینههای دفاتر و هزینه کسانی که دفاتر را اداره میکنند، است. این بزرگترین هزینهای است که مجلس و کشور برای هر نمایندهای میکند.
این نماینده مجلس افزود: شما ممکن است بگویید مجموع دریافتی عدد بزرگی است، بله اما این حقوق نماینده نیست. قلیلی هستند که قادرند از این محل هزینه نکنند. شاید تهرانیها کم خرجترینشان باشند. مگر کسی که اصلا دست به فعالیتی نزند، در غیر این صورت، اگر بخواهد آن خطوطی را که جاری است در شهری که در حوزه نمایندگیاش است که دفتری و نفری داشته باشد، دچار کسری منابع میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا میتوانید رقمها را بگویید که چه قدر است؟ گفت: اگر آخرین فیش را میخواهید، باید آن را میآوردم، زیرا ناچار هستم توضیح بدهم. بنده تا دور هشتم حقوق مجلس را دریافت نمیکردم. حقوق مجلس را به همین خانه کارگر واریز میکردم. در کارخانهای که قبل از نمایندگی در آن کار میکردم آنجا ادامه حقوقم را دریافت میکردم و پس از آن مجلس در آئیننامه جدید تکلیف کرد که نمایندگان باید حقوقشان را از مجلس بگیرند و از جای دیگر حق ندارند که حقوق بگیرند
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: پیش از آن زمان، این قانون وجود نداشت و نمایندگان آزاد بودند که حقوقشان را از جای دیگر دریافت کنند، در هر صورت وقتی اینگونه شد، بنده تصمیم گرفتم که همان مسیر را ادامه دهم و آنچه که میپردازند به صندوقی که ما به نام صندوق حمایت از کارگران بیکار که از ابتدای انقلاب هم حضرت امام دو میلیون تومان برای کارگران بیمار تخصیص دادند که دو میلیون آن زمان بسیار زیاد بود و مثل دو میلیارد این دوران است، واریز کنم.
محجوب اظهار داشت: ما بالتبع هر چه از مجلس دریافتی اضافه داشته باشیم و چیزی فراتر از آن چه که برداشت میکردیم را به این صندوق میریختیم. بنده اتفاقا از جمله کسانی هستم که هزینه دفترم صفر است و همه را خانه کارگر میپردازد، بنابراین بنده نمیتوانم هزینه کنم، زیرا جای دیگر خرجم را میدهد، بنابراین او حق دارد که این را هزینه کند، چون خانه کارگر به اندازه کافی دفتر در حوزه نمایندگی بنده دارد و هرجا هم که دفتر آنهاست طبعا دفتر بنده هم هست و من هزینهای در این رابطه متحمل نمیشوم.
وی اضافه کرد: آنچه که امروز بنده برداشت میکنم، استمرار همان برداشت گذشته است؛ یعنی بنده حدود یک میلیون و پانصد و پنجاه هزار تومان در سال جاری پرداخت میکنم، یعنی اگر تراز من در کارخانهای که کار میکردم را نگاه میکردید همین دریافتی بود. فکر میکنم 3 میلیون و 200 هزار تومان، مجموع آن چیزی است که در فیش منعکس میشود، اما آن که نماینده به عنوان حقوق دریافت میکند، فکر میکنم بین 2 میلیون و 300 تا 2 میلیون 600 هزار تومان است، یعنی اینطور نیست که 3 میلیون و 200 هزار تومان دریافتی آنها باشد، بلکه فیش آنهاست.
دبیرکل خانه کارگر در مورد اینکه مردم او را سادهزیست میدانند، گفت: بنده نمیتوانم بگویم که سادهزیست هستم، بلکه اگر بگویید متوسطالاحوال هستم، بهتر است. سادهزیست به کسانی مانند حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری میگویند. الگوی سادهزیستی امام(ره) هستند، ما هم سعی میکنیم تا از ایشان تقلید کنیم.
محجوب در پاسخ به این سؤال که این سادهزیستی متوسطالاحوال چه طور اتفاق افتاد و چه طور شد که شما به سمت اشرافگری نرفتید؟ گفت: شاید تعجب کنید که اگر بگویم درآمد بنده پیش از انقلاب بیشتر بوده و در محیط کارگری بیشتر از امروز میگرفتم و هیچ وقت محتاج به پول نبودم. پیش از انقلاب بنده با 30 تک تومان در ماه زندگی میکردم و حتی پول توجیبی هم نمیگرفتم.
وی افزود: مادرم یادش نمیآید که به من پول تو جیبی داده باشد، بنابراین این قاعده، قاعده شخصیام بود و در حقیقت این قاعده قدیمی بود، جامعه ما نگاهشان اینگونه بود و این درس جامعه به ما بود، اما در حال حاضر به خصوص پس از جنگ به نسلی رسیدیم که طور دیگری تمرین میکنند و طور دیگری به موضوع نگاه میکنند و شاید این مسیر را کهنه بدانند. برخی از مسئولان هم به سمت اشرافیگری رفتند. ما باید اینطور بگوییم که بعضی عادات را اشراف به پایین صادر میکنند. بعضی وقتها ما به قول دکتر شریعتی دچار عوامزدگی میشویم.
وی در پاسخ به این سؤال که برخی مسئولان دچار عوامزدگی شدند، مگر مسیر امام(ره) این بوده است؟ گفت: شیعه و تفکراتی که ما همواره از امام علی(ع) تبلیغ کردیم درباره فاصله ایشان با ثروتمندان و نزدیکی امام(ره) با فقرا بوده است، اما این تفکرات رفته رفته برعکس شد. ما خواستیم جریان ثروت را به سمتی حرکت بدهیم که کشور سریعتر حرکت کند، اما بعضی در این میان دچار از خودبیگانگی شدند و از خود دور شده و در این فضا گم شدند و بعد خودشان را در مال و منال دیدند و الان گویا مسابقهای است باشد و این مسابقه، مسابقه خطرناکی است.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سؤال که نقطه شروع آن چه زمانی بوده است؟ گفت: درست بعد از جنگ که شعار خصوصیسازی سر دادیم و شروع کردیم به خصوصیسازی. شروع کردیم به بزک کردن خانهها و شهرهایمان و برای محل کارمان هزینه کردیم. بعد از این نگرش گفتیم دوست داریم خانهمان جای خوب باشد و کسی درب خانهمان را نزند و اینگونه دور شدیم. این مسائل دست به دست هم داد که بنده نمیخواهم بگویم اشرافیت که اینها اشرافزدگی و اشرافیت گزیدگی است.
وی ادامه داد: در حالی که اینها تمرینات و اداهای ناشیانه است. ما باید زهد را در شیعه زیاد کنیم. البته نه زهد رهبانی مسیحیت بلکه باید زهد علوی را تمرین کنیم همان که رهبر به سادهزیستی تعبیر کردند و چهقدر هم بر روی آن ایستادگی نمودند و ما بیتوجهی کردیم.
محجوب در پاسخ به این سوال که آیا آقای محجوب رنگ و بوی جبهه را درک کردهاند؟ گفت: بله، به دو طریق. جنگ که شد به شکل مقطعی رفتم، ولی سال 60 امام(ره) هیئت پیگیری فرمان را درست کردند، ما هم یکی از این هیئتها بودیم و مأموریتمان در خوزستان بود و یک سال در خوزستان بودیم، شبها به جبهه میرفتیم و روزها هم در محل کار. به این ترتیب یک سال بودیم که البته یک سال هم خودمان به آن اضافه کردیم و 2 سال در جبهه حضور داشتیم.
این نماینده مجلس در پاسخ به این سوال که شهدای کارگر چه تعدادی هستند؟ خاطرنشان کرد: 16 هزار و اندی.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سوال که شما چه طور در مجلس پنجم رأی آوردید؟ تصریح کرد: در مجلس پنجم در حقیقت در لیست جریانات متعدد قرار گرفتم. اول قرار شد که جامعه روحانیت مبارز مرا در لیست قرار دهند، آقای ناطقنوری هم 2 جلسه مرا دعوت و صحبت کردند و بعد هم اعلام کردند که نشد، حتی در مجلس چهارم هم اصرار از سوی بعضی از کسانی که در شورای مرکزی بودند رأی لازم را کسب نکرد، بنابراین ما خود به خود از لیست مقابل دعوت شدیم و در آن قرار گرفتیم.
وی افزود: ما شانس رأی داشتیم، اما قطعا شانس رأیمان جایی نبود که در آن واقع شدیم، ممکن بود که در آخرهای لیست رأی بیاوریم، اما وسط لیست واقع شدیم. در حقیقت به طور طبیعی اگر بنده در لیستی هم نبودم، انتخاب میشدم.
این نماینده مجلس در پاسخ به این سوال که مهمترین نقد آن زمانتان به دولت و یا در حقیقت مهمترین شعارتان چه بود؟ اظهار داشت: بنده عرض کردم که ما از ابتدا با خصوصیسازی مخالف بودیم. ما با بخش خصوصی مخالف نیستیم، با رویهای مخالفیم که منجر به عوارضی شد که قبل از اینکه سرمایهداری را زنده کند، روح سرمایهداری را زنده کرد و قبل از اینکه سرمایهداران بیایند ادا و اطفارشان آمد.
محجوب در ادامه گفت: البته ممکن است که در لیستهایی هم واقع شده باشیم که عکس ما را تبلیغ میکردند، اما هرگز با کسی نه تفاهم داشتیم و نه متن نوشتیم و نه حاضر شدیم با کسی در این باب مطلبی بنویسیم. ما همواره اعلام موضع داشتیم که مواضعمان نیز همینهاست.
نماینده مردم تهران در مجلس خاطرنشان کرد: در مجلس ششم نیز با بنده اختلاف سیاسی ویژهای نداشتند، زیرا بنده نه نطق سیاسی داشتم و نه حضور سیاسی که کسی بتواند ما و تشکیلاتمان را متهم کند، اما حرف این بود که بگویید با خصوصیسازی چه طور رابطهای دارید و ما صراحتا عرض کردیم که مخالفیم و نمیتوانیم به نفع خصوصیسازی شعار بدهیم. ما مخالف خصوصیسازی هستیم، اما بنده با بخش خصوصی مخالف نبوده و یا طرفدار توسعه دولت نیستم، بنده درست عکس این تفکر را داشتم.
وی افزود: یک جا گفته بودید که رکود فعلی مربوط به یک دولت نیست و از سال 72 آغاز شده و در سال 74 شدت پیدا کرده و تا حالا نیز ادامه داشته است. این رکود در سال 72 چگونه ایجاد شد و به خاطر چه اشتباهی در سیاستگذاری، مردم ما هنوز تاوانش را دارند پس میدهند؟
محجوب تصریح کرد: جنگ پدیده غریبی است، برای همین است که طبقات ضعیف همیشه طرفدار صلح هستند و اگر اسلام هم طرفدار صلح است، به دلیل این است که جنگ تبعات بسیار بدی دارد، وقتی جنگ تمام میشود تازه انسان متوجه تبعات بد آن میشود.
دبیرکل خانه کارگر اظهار داشت: جنگ که تمام شد آمدیم سیاستهای پولی را هدف گرفتیم. دولت در سال 1364 با بدترین نوع فروش نفت روبهرو شد و با تدبیری که ما را در بدترین شرایط هزینه جنگ قرار داده بود. شهید رجایی قهرمان رکورد بودجه بدون حاشیه است. شهید بهشتی و به خصوص شهید رجایی در دولتش تحت تعلیمات شهید بهشتی یک رکورد به جا گذاشت و بودجهای را به اثبات رساند که رابطهاش با تولید ناخالص داخلی ما 29 به 100 بود.
این نماینده مجلس افزود: ما وقتی مشکل پیدا میکردیم به جای اینکه بیشتر کار و مالیات بیشتر تولید کنیم، راه ساده را انتخاب کردیم، یعنی بانکیها راه ساده جلوی ما گذاشتند و کسانی که با سیاستهای پولی سروکار دارند به ما راه ساده را آموختند، چون بیشترین کسریمان هم با بانک مبادله میشد.
محجوب خاطرنشان کرد: بانکها این راه را نشان دادند که ما عمل کاهش نرخ پول ملی را ضامن این موضوع قرار دهیم، نیامدیم مثل جنگ دوم اسکناس را بدون پشتوانه چاپ کنیم، اما کاری نامطلوبتر از آن کردیم وآن این بود که آمدیم ارزش غیررسمی برای دلار تعریف کردیم و دلار شناور و ارز صادراتی و کالای انتقالی بدون ارز باعث شد که بازار ارز یک دفعه 20 برابر، 25 برابر بازار سیاه ارز با بازار رسمی فاصله پیدا کند، بنابراین از اینجا انحراف معیار و رکود شروع شد.
وی افزود: تجار، پولبازان، یعنی بانکها منشأ بیماری اقتصادی هستند؛ بنابراین ما از عدد 29 که رکورد شهید رجایی در سال 1359 بود در سال 1372 به عدد 1363 رسیدیم و در سال 1374 هم به رقمی حدود 81 درصد تولید ناخالص داخلی رسیدیم.
نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: جالب است که از سال 1368 هم شعار خصوصیسازی و کوچکتر کردن دولت میدهیم، اما عمیقا این دولت به شدت در حال بزرگ شدن و تبدیل به بدترین شکل دولت است. قانون اساسی به شدت مذمت کرده که دولت کارفرمایی شود.
محجوب در ادامه گفت: در سال 1374 سازمان برنامه بودجه آن زمان اعلام کرد که ما در فقر بالایی در شهر تهران که سمبل شهرهای دیگر است به سر میبریم طوری که گفته شد 17 و اندی درصد فقر ما در استان تهران است که یکی از بالاترین درصدهای فقر است که ما رکوردش را زدهایم. رکود ابتدا به فقرا میتازد اهمیت کلام آنها را وقتی میفهمید که مطالعه راجع به فقر در استان تهران را نگاه کنید. رسمیترین سایت هم این مطالعه را داشته و کسانی نیز که موافق خصوصیسازی هستند، در این زمینه تحقیق کردهاند.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سوال که دوم خرداد 76 از حامیان آقای خاتمی بودید یا آقای ناطق؟ گفت: تشکیلات ما و خانه کارگر در سال 1376 موضع خاصی را نگرفت، اما بیشتر کارگران به آقای خاتمی رأی دادند.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر شما چرا آقای خاتمی پیروز شد؟ زیرا برخی معتقدند که آن فضای بسته و نقد کردنی که در 8 سال دوران سازندگی نبود و شعار آزادی سیاسی که ایشان مطرح کرد، باعث شد رأی بیاورد، آیا شما هم چنین اعتقادی دارید؟ خاطرنشان کرد: خیر، آقای خاتمی یک پُل بین آنچه که انجام شده بود و آنچه که باید انجام میشد، بود.
وی افزود: لازمه توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی است. ممکن است شما در هر دو کامیاب شوید و ممکن است در هر دو نیز ناکام شوید. ایشان سمبُل توسعه سیاسی بودند و شعار نوسازی سیاسی میدادند. با عنوان نوسازی سیاسی آمدند و اتفاقی نبود و غلبه همچون طبقهای از پیش قابل پیشبینی بود، چه بسا اگر آقای ناطقنوری هم در این مسیر قرار میگرفت و مسیر خود را تنظیم میکرد، برنده انتخابات بود.
این نماینده مجلس در ادامه گفت: آنچه که مشاهده میکنیم این است که همه چیز در انتخابات حکم به پیروزی آقای ناطق را میداد، اما آنچه که باعث شد، عدم توجه به این نکته کلیدی بود که در جامعه اتفاقاتی خاص افتاده، اتفاقاتی که ما موضع خاص راجعبه آنها داریم و داشتیم با این اتفاقات خاص، افرادی به ثروت رسیدند، البته چه خوب، بد، غلط، درست، صحیح،از بازی ارز، از پولشویی، از کوپنفروشی و یا از راههای خیلی متعدد که به نظر بنده خیلی از این دستها باید شکسته و مقدار زیادی از این پولها باید گرفته میشد و خیلی از این افراد هم باید به زندان فرستاده میشدند.
محجوب اظهار داشت: بعضی میخواستند جیغ بکشند، بعضی میخواستند بوق بزنند. دیدید عدهای بلندگو نزدیکشان است، اما ضبط را نه تنها برای گوش خود که برای چند محله هم تنظیم میکنند، یک چنین صدایی پیدا شده بود که به تبع آن، این منطقیترین پاسخ به وضعیت موجود نظام بود. با اینکه ممکن است برای بعضی تلخ بود، ولی منطقیترین پاسخ و به نظر بنده بهترین گزینهای بود که میتوانست در این وضعیت انتخاب شود، در غیر این صورت بعضی وقتها شما برای پُر کردن شکاف، شکاف را پُر نمیکنید و همه چیز بریده میشود. چگونه انقلابها از داخل منفجر میشوند، چگونه مضمحل میشوند. اینجا باید بگوییم تیزبینیهای مقام معظم رهبری به خصوص در روزهای آخر پیش از انتخابات یک هدایت خوب را به ارمغان آورد، حاصلش این بود که جامعه در پایان 4 سال به یک توازن رسید.