صراط: آن طور که رجب طیب اردوغان تاکید دارد، ترکیه با ریاست جمهوری او و نخست وزیری داوود اوغلو، دوران نوینی را تجربه خواهد کرد.
رجب طیب اردوغان نخستین رئیس جمهوری ترکیه است که با آرای مستقیم مردم کشورش وارد کاخ چانکایا شده است. او با کسب قریب به 52 درصد از آراء، دو رقیب دیگر خود را شکست داد و به آرزوی دیرینه ی خود برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری، دست پیدا کرد.
این برای نخستین بار است که برای دومین بار متوالی، دو رئیس جمهور اسلام گرا در ترکیه، از چنین موقعیتی برخوردار می شوند و پس از عبدالله گل، این بار اردوغان به چانکایا می رود. اما بر اساس آن چه که توسط خود اردوغان اعلام شده، شیوه ریاست جمهوری او و گل، متفاوت خواهد بود. از دیگر سو، اردوغان فردی را به عنوان نخست وزیر و هبر حزب انتخاب کرد که با او تعامل بالایی دارد و به این ترتیب قلمرو اختیارات و اثرگذاری های شخص رئیس جمهور، گسترده تر از پیش خواهد بود.
اردوغان با دست گذاشتن روی احمد داوداوغلو و برگزیدن او به عنوان نخست وزیر و رهبر حزب عدالت و توسعه، نشان داد که صرفا به دنبال احراز پست ریاست جمهوری نبوده و می خواهد در این مقام به شیوه ای ظاهر شود که شاید نظیر آن فقط در دوران ریاست جمهوری مصطفی کمال آتاترک مشاهده شده است.
اردوغان در سخنرانی خود در کنگره فوق العاده حزب عدالت و توسعه اعلام کرد که پست نخست وزیری و رهبری حزب، نه به شیوه ی امانی و نیابتی بلکه به صورت حقیقی به داوداوغلو واگذار شده است. با این حال این واقعیت غیر قابل انکار است که نفس انتخاب داوداوغلو به عنوان یک شخصیت نزدیک به اردوغان، گویای این مساله است که سرنوشت حزب، شیوه ی اداره دولت و فرجام چند پرونده ی مهم، برای اردوغان اهمیت حیاتی دارند و او به دنبال آن است تا با اصرار بر عبارت «ترکیه ی نوین»، کشورش را در مسیری هدایت کند که مطلوب و ایده آل رئیس جمهور است.
حال باید پرسید، در دوران اردوغان - داوداوغلو، قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟ برای ارائه ی چندپاسخ موجز به این سوال می توان گفت:
1- اساساً قرار نیست در معادلات سیاسی داخلی و خارجی ترکیه اتفاق تازه و خاصی بیفتد و اتفاقا انتخاب داوداوغلو، نشان دهنده ی این است که ترکیه در همان مسیر قبلی حزب عدالت و توسعه به حرکت خود ادامه می دهد و تغییر رهبر حزب به معنی احتمال اعمال تغییرات سیاسی و راهبدری در این حزب نیست.
2- دولت داوداوغلو با تمام توان به مبارزه با گروه فتح الله گولن ادامه می دهد و تلاش می کند تا با قلع و قمع شاگردان متنفذ خواجه فتح الله پنسیلوانیا نشین، به قبضه نمودن قدرت ادامه دهد و مانع از تداوم نفوذ امنیتی دستگاه گولن در ترکیه شود.
3- قرار است مذاکره با پ.ک.ک و تلاش برای حل سیاسی معضلات کردها، در دوران داوداوغلو نیز ادامه پیدا کند.
4- در حوزه سیاست خارجی، دست کم در معادلات منطقه ای روابط ترکیه، اتفاق جدیدی روی نمی دهد. شاهد مدعا آن که هادی البحرا رئیس ائتلاف مخالفین سوری، به عنوان نماینده کشور سوریه به مراسم تحلیف اردوغان دعوت شد، نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق از مهمانان ویژه این مراسم بود و از روز اعلام نام العبادی به عنوان نخست وزیر جدید عراق، اتفاق خاصی برای عادی سازی روابط آنکارا - بغداد نیفتاده و علاوه بر این، همراهی و همفکری ترکیه با قطر ادامه دارد و سران حزب عدالت و توسعه و در راس آنان داوداوغلو و اردوغان، همچنان قاطعانه حامی اخوان المسلمین مصر هستند و به نظر می رسد در سیاست خارجی ترکیه، تنها اتفاق جدید، تلاش برای شتاب دادن به روند عادی سازی روابط ترکیه - اسراییل باشد. از دیگر سو دیپلمات کارکشته حوزه اروپا یعنی مولود چاوش اوغلو به عنوان وزیر امور خارجه جدید، نشان دهنده این است که ترکیه تمایل دارد روابط خود با جهان غرب را بیش از پیش تقویت کند.
5- داوداوغلو، یک فرصت ده ماهه در اختیار دارد تا در سال 2015 در انتخابات سراسری ترکیه، حزب عدالت و توسعه را به جایگاهی برساند که با کسب چندین کرسی جدید، از قدرت و توان لازم برای تغییر و اصلاح قانون اساسی ترکیه برآمده و مخالفین را به طور کامل به حاشیه براند. البته یکی از مهم ترین اهداف حزب عدالت و توسعه برای تغییر قانون، هموارسازی راه تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی است. اگر حزب عدالت و توسعه در این مسیر موفق شود، آن وقت اردوغان باز هم قدرت بیشتری برای هدایت ترکیه خواهد داشت و با توجه به قطب بندی های ایجاد شده و واکنش های حزب جمهوری خلق و حزب حرکت ملی، انتظار می رود که تنش و اختلاف سیاسی بین حزب عدالت و توسعه و احزاب مخالف، گسترده تر شود.
رجب طیب اردوغان نخستین رئیس جمهوری ترکیه است که با آرای مستقیم مردم کشورش وارد کاخ چانکایا شده است. او با کسب قریب به 52 درصد از آراء، دو رقیب دیگر خود را شکست داد و به آرزوی دیرینه ی خود برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری، دست پیدا کرد.
این برای نخستین بار است که برای دومین بار متوالی، دو رئیس جمهور اسلام گرا در ترکیه، از چنین موقعیتی برخوردار می شوند و پس از عبدالله گل، این بار اردوغان به چانکایا می رود. اما بر اساس آن چه که توسط خود اردوغان اعلام شده، شیوه ریاست جمهوری او و گل، متفاوت خواهد بود. از دیگر سو، اردوغان فردی را به عنوان نخست وزیر و هبر حزب انتخاب کرد که با او تعامل بالایی دارد و به این ترتیب قلمرو اختیارات و اثرگذاری های شخص رئیس جمهور، گسترده تر از پیش خواهد بود.
اردوغان با دست گذاشتن روی احمد داوداوغلو و برگزیدن او به عنوان نخست وزیر و رهبر حزب عدالت و توسعه، نشان داد که صرفا به دنبال احراز پست ریاست جمهوری نبوده و می خواهد در این مقام به شیوه ای ظاهر شود که شاید نظیر آن فقط در دوران ریاست جمهوری مصطفی کمال آتاترک مشاهده شده است.
اردوغان در سخنرانی خود در کنگره فوق العاده حزب عدالت و توسعه اعلام کرد که پست نخست وزیری و رهبری حزب، نه به شیوه ی امانی و نیابتی بلکه به صورت حقیقی به داوداوغلو واگذار شده است. با این حال این واقعیت غیر قابل انکار است که نفس انتخاب داوداوغلو به عنوان یک شخصیت نزدیک به اردوغان، گویای این مساله است که سرنوشت حزب، شیوه ی اداره دولت و فرجام چند پرونده ی مهم، برای اردوغان اهمیت حیاتی دارند و او به دنبال آن است تا با اصرار بر عبارت «ترکیه ی نوین»، کشورش را در مسیری هدایت کند که مطلوب و ایده آل رئیس جمهور است.
حال باید پرسید، در دوران اردوغان - داوداوغلو، قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟ برای ارائه ی چندپاسخ موجز به این سوال می توان گفت:
1- اساساً قرار نیست در معادلات سیاسی داخلی و خارجی ترکیه اتفاق تازه و خاصی بیفتد و اتفاقا انتخاب داوداوغلو، نشان دهنده ی این است که ترکیه در همان مسیر قبلی حزب عدالت و توسعه به حرکت خود ادامه می دهد و تغییر رهبر حزب به معنی احتمال اعمال تغییرات سیاسی و راهبدری در این حزب نیست.
2- دولت داوداوغلو با تمام توان به مبارزه با گروه فتح الله گولن ادامه می دهد و تلاش می کند تا با قلع و قمع شاگردان متنفذ خواجه فتح الله پنسیلوانیا نشین، به قبضه نمودن قدرت ادامه دهد و مانع از تداوم نفوذ امنیتی دستگاه گولن در ترکیه شود.
3- قرار است مذاکره با پ.ک.ک و تلاش برای حل سیاسی معضلات کردها، در دوران داوداوغلو نیز ادامه پیدا کند.
4- در حوزه سیاست خارجی، دست کم در معادلات منطقه ای روابط ترکیه، اتفاق جدیدی روی نمی دهد. شاهد مدعا آن که هادی البحرا رئیس ائتلاف مخالفین سوری، به عنوان نماینده کشور سوریه به مراسم تحلیف اردوغان دعوت شد، نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق از مهمانان ویژه این مراسم بود و از روز اعلام نام العبادی به عنوان نخست وزیر جدید عراق، اتفاق خاصی برای عادی سازی روابط آنکارا - بغداد نیفتاده و علاوه بر این، همراهی و همفکری ترکیه با قطر ادامه دارد و سران حزب عدالت و توسعه و در راس آنان داوداوغلو و اردوغان، همچنان قاطعانه حامی اخوان المسلمین مصر هستند و به نظر می رسد در سیاست خارجی ترکیه، تنها اتفاق جدید، تلاش برای شتاب دادن به روند عادی سازی روابط ترکیه - اسراییل باشد. از دیگر سو دیپلمات کارکشته حوزه اروپا یعنی مولود چاوش اوغلو به عنوان وزیر امور خارجه جدید، نشان دهنده این است که ترکیه تمایل دارد روابط خود با جهان غرب را بیش از پیش تقویت کند.
5- داوداوغلو، یک فرصت ده ماهه در اختیار دارد تا در سال 2015 در انتخابات سراسری ترکیه، حزب عدالت و توسعه را به جایگاهی برساند که با کسب چندین کرسی جدید، از قدرت و توان لازم برای تغییر و اصلاح قانون اساسی ترکیه برآمده و مخالفین را به طور کامل به حاشیه براند. البته یکی از مهم ترین اهداف حزب عدالت و توسعه برای تغییر قانون، هموارسازی راه تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی است. اگر حزب عدالت و توسعه در این مسیر موفق شود، آن وقت اردوغان باز هم قدرت بیشتری برای هدایت ترکیه خواهد داشت و با توجه به قطب بندی های ایجاد شده و واکنش های حزب جمهوری خلق و حزب حرکت ملی، انتظار می رود که تنش و اختلاف سیاسی بین حزب عدالت و توسعه و احزاب مخالف، گسترده تر شود.