ماجرای غفور و "بابا ولاسکو"
بالاخره انتظار امیر غفور بسرآمد.وقتی تیم در کراکوف بود ،امیر غفور برای دیدن خولیو ولاسکو سرمربی سابق تیم و به قول خودش :«بابا» لحظه شماری می کرد.
او همیشه می گفت:«وای بریم مرحله دوم بابا را ببینیم.»وقتی تیم به هتل اقامت در شهر بیدگوشچ رسید،بالاخره آرزوی غفور تحقق پیدا کرد.خولیو ولاسکو سرمربی سابق تیم ملی که دوساعت قبل همراه آرژانتین وارد هتل شده بود از تیم ملی والیبال ایران به گرمی استقبال کرد. او که می دانست تیم ایران برای این مرحله به بیدگوشچ می آید به جای رفتن به اتاقش ترجیح داده بود منتظر بماند.غفور اما خوشحال تر از همه بود. وقتی ولاسکو برای خوشامد گویی آمد چشمانش از خوشحالی برق می زد و خنده از لبانش دور نمی شد.او با گفتن بابا به طرف ولاسکو رفت.ولاسکو هم بیدرنگ او را در آغوش کشید . بعد هم با تک تک کادر و بازیکنان و امیر خوش خبر سرپرست تیم ملی خوش و بش کرد،در حالی که اسلو بودان کواچ گوشه ای ایستاده بود و این صحنه ها را تماشامی کرد. هر چند دو مربی بعد با هم روبه رو شدند و احوال پرسی گرمی با یکدیگر کردند.
منبع: خبرآنلاین