شنبه ۳۱ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۴
قنبری:

آلودگی‌های سینمای کودک را اصلاح کنیم

رهبر قنبری معتقد است؛ تبعات منفی مدیریت گذشته سینما زمان می‌برد تا از بین رود و امروز سینماگران کودک و نوجوان باید سعی کنند آلودگی‌های سینمای کودک را اصلاح نمایند.
کد خبر : ۱۹۵۶۶۹
صراط: سینمای کودک و نوجوان کشورمان که روزگاری آبروی سینمای ایران بود این روز‌ها حال خوبی ندارد. با توجه به نزدیکی بیست و هشتمین دوره جشنواره کودک اصفهان (۱۱ تا ۱۴ مهرماه) میزگردی را با حضور فریال بهزاد و رهبر قنبری فیلم‌سازان حوزه کودک و نوجوان در هنرآنلاین برگزار کردیم که در زیر می‌خوانید. لازم به ذکر است که سیروس حسن پور هم قرار بود در این نشست حضور داشته باشد که متاسفانه در آخرین دقایق به دلیل مشکلی شخصی در نشست حضور نیافت.

سینمای کودک در کشور ما مشکلاتی فراوان دارد. نظر کلی شما درباره وضعیت سینمای کودک در حال حاضر چیست؟

فریال بهزاد: اصولا سینمای کودک ما در مقایسه با جهان وضعیت چندان بدی ندارد. اما چشم‌انداز خوبی را شاهد نیستیم. سینمای کودک در اکران گم شده است. به همین دلیل خیلی از فیلمسازانی که دغدغه کار در سینمای کودک را دارند امید خود را به کلی از دست داده‌اند و فکر می‌کنند اوضاع سینمای کودک ما هرگز به سامان نخواهد شد. شخصا معتقدم می‌توانیم با اجماعی گروهی از نهاد‌های دست‌اندرکار مثل آموزش و پرورش به نتیجه بهتری برسیم. وقتی برای حضور در جشنواره‌های خارجی می‌رویم شاهدیم که در دیگر نقاط دنیا سینمای کودک مقوله‌ای کاملا جدی است. سینمای کودک اولین ژانری است که برپایه مخاطبش تعریف می‌شود و این مخاطب سال‌هاست که خوراک لازم را دریافت نمی‌کند و در نتیجه به سی‌دی‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی روی می‌آورد. معتقدم آنچه در حال حاضر در این حوزه و به ویژه در جشنواره کودک اصفهان شاهدیم بیشتر سینمای درباره کودک و یا به بهانه کودک است. سینمایی که خود کودک را سرگرم کند و برایش جذاب باشد نداریم. این ماجرا از جایی آغاز شد که جوایز جشنواره کودک به فیلم‌های درباره کودک داده شد و نه به فیلم‌های برای کودک و این برای ما که در این زمینه فعال هستیم نوعی توهین بود. ما در فهرست کشور‌های غمگین جهان در رده دوم قرار داریم. بنا بر این به شادابی و نشاط و قصه‌های لطیف برای کودکان نیازمندیم. من ۲۵ سال تهیه‌کننده گروه کودک و نوجوان تلویزیون بودم. آنجا هم از این شعار‌ها که مدیران مبنی بر اهمیت فیلم‌سازی برای کودکان می‌دادند زیاد شنیده‌ام. ولی در عمل دو سوم برآورد‌های برنامه‌سازی برای کودک کسر می‌شود. یعنی در عمل اهمیتی برای برنامه‌های کودک قائل نیستند. در نتیجه کودکان جذب برنامه‌هایی خارجی می‌شدند. معتقدم سینمای کودک ما ظرفیت جهانی شدن را دارد. اما در عمل هیچ حمایتی از این سینما صورت نمی‌گیرد و اصلا اکران نمی‌شود. در نتیجه کمتر کسی در این حوزه سرمایه‌گذاری می‌کند. در تمام دنیا سینمای کودک به دلیل داشتن مخاطب ویژه، انسان‌ساز بودن و امکان ترقی به سطح بالاتری از بالندگی و پیشرفت از حمایت دولتی برخوردار است. من هم اکنون عضو هیئت انتخاب فیلم‌های خارجی جشنواره کودک هستم. دیدم که یک فیلم کوتاه سه دقیقه‌ای را سه کشور فرانسه، آلمان و هلند تولید کرده‌اند. بسیاری از شرکت‌های سود ده و شهرداری‌ها موظف می‌شوند که در تولید فیلم کودک مشارکت کنند و در مقابل برایشان تسهیلاتی چون معافیت‌های مالیاتی در نظر می‌گیرند. در اینجا در شعار از سینمای کودک حمایت می‌شود اما در عمل شاهد هیچ‌گونه حمایتی نیستیم. همه امکانات و موقعیت‌های اکران به سینمای بزرگسال داده شده است. کودک هم یا به تماشای فیلم‌های بزرگسال می‌نشیند و یا جذب انیمیشن‌های هالیوودی می‌شود. ما جزو معدود کشور‌هایی هستیم که جشنواره کودک برگزار می‌کنیم ولی نفعی از برگزاری این جشنواره نمی‌بریم. من سال گذشته با کودکان به تماشای فیلم‌های جشنواره نشستم. اغلب آن‌ها از فیلم‌های تلخ و سیاه و نامربوط به خودشان می‌نالیدند. ما هیچ نشاطی برای کودکان به ارمغان نمی‌آوریم. باید شعار دادن را کنار بگذاریم و عمل کنیم. وقتی تمام وام‌ها و بودجه‌ها برای فیلم‌های بزرگسال است و کسی که خطر می‌کند و روی فیلم کودک سرمایه‌گذاری می‌کند و فیلمش اکران نمی‌شود.

رهبر قنبری: اول باید به ضرورت وجود سینمای کودک بپردازیم. ما سینمای کودک می‌خواهیم یا نه؟ در ظاهر که همه نهاد‌های مرتبط می‌گویند سینمای کودک می‌خواهیم. ضرورت تقویت سینمای کودک و نوجوان چیست؟ اینکه از یک سو متولیان فرهنگ و تربیت کودکان هستند و از سوی دیگر خود کودک. چه باید بکنیم که کودکان ما از‌‌ همان خردسالی تربیت درستی بشوند تا در آینده با او مشکل نداشته باشیم. روان‌شناسی کودک نکته‌ای است که یک متولی فرهنگی کودکان و نوجوانان به آن واقف باشد. این مشکل در آموزش و پرورش هم به چشم می‌خورد. یک نوع تربیت سفارشی و جعلی هم وجود دارد که باید اصلاح شود. برخی مسائل تربیتی در کودکی نتیجه منفی می‌دهند و زمان مناسبی برای آن‌ها در نظر گرفته نشده است. ما فیلم برای کودک، برای نوجوان، درباره کودک و درباره نوجوان داریم. ما چیزی به نام سرگرمی و بطالت برای گذران اوقات فراغت نداریم. باید در محصولات کودک و نوجوان پیام و نکته‌هایی مفید داشته باشیم. باید از قصه‌هایی به سبک لافونتن، عبید زاکانی و کلیله و دمنه داشته باشیم. در سینمای کودک باید به پرورش خصائل انسانی بپردازیم. در بحث نوجوان از خصائل بیرون می‌آییم و کمی به شاعرانگی می‌پردازیم. دسته‌ای از فیلم‌های هشدار دهنده هم هستند که در بحث پرورش کودک و نوجوان مهم‌اند. در فیلم‌های "برای" کودک و نوجوان باید به این نکات توجه کنیم و آموزش و پرورش و کانون و دیگر نهاد‌های مرتبط هم در این زمینه فعال شوند. فیلم‌های پراکنده‌ای هستند که در ژانر‌های ترکیبی قرار می‌گیرند. مثل "سازدهنی" امیر نادری و یا "اسب وحشی" آلبر لاموریس. در اشعار مولانا هم از مفهوم کودک به شکلی تمثیلی بهره گرفته می‌شود. "هوش مصنوعی" اسپیلبرگ را ببینید که چگونه فلسفه را برای نوجوانان معنا می‌کند؟ آیا ما فیلم‌سازان‌مان را برای این رویکرد پرورش داده‌ایم؟ آدمش را داریم این همه فیلم‌ساز خوب در حوزه سینمای کودک و نوجوان هست اما در تربیت و پرورش آن‌ها کوتاهی کرده‌ایم. دانشگاه‌های ماهم فیلمساز کودک تربیت نمی‌کنند. در دولت کنونی وضعیت بهتری داریم. آقای ایوبی دیگر به چه زبانی بگوید که بیایید حرف‌تان را بزنید؟

قنبری: آلودگی‌های سینمای کودک را اصلاح کنیم / بهزاد: به پیشرفت فناوری در سینمای کودک نیازمندیم

فریال بهزاد: فیلمنامه‌ای را در ارشاد تصویب کرده‌ام اما در فارابی تائید نشده است. فیلمنامه‌ام در شورای عالی سینما رد شده است. این گونه است که نمی‌توانیم حرف‌مان را به راحتی بزنیم.

رهبر قنبری: هدف ما از فیلم‌سازی چیست؟ باید متناسب با روحیات و مقتضیات پرورشی کودک پیش برویم. باید نکات مناسب را برای کودک جلوی دوربین ببریم.

سازو کار تولید فیلم کودک مشکلاتی اساسی دارد. بخش خصوصی جز معدود مواردی حاضر به سرمایه‌گذاری در حوزه کودک نیست. آموزش و پرورش در این امر تعلل می‌کند و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان متولی اصلی این حوزه عملا به حال نیمه تعطیل درآمده است. سینمادار‌ها هم تمایلی به اکران فیلم‌های کودک و نوجوانان ندارند. روزگاری سینمای بلوار ویژه کودک بود و امروز نیست. سالن کانون امروز به نمایش‌های لاله‌زاری اختصاص یافته است. مشکلات شما به عنوان فیلم‌ساز در این مراحل چیست؟

فریال بهزاد: ما به پیشرفت فناوری‌های سینمایی نیاز داریم. انیمیشن‌هایی ساخته می‌شوند که ما امکانات تولید آن‌ها را نداریم. این همه هزینه می‌کنم تا فیلم‌ساز پرورش دهیم اما نمونه‌اش می‌شود من یا آقای قنبری و یا مثلا ابراهیم فروزش. نمونه‌اش فیلمنامه من که این همه برای پروانه تولیدش دوندگی کرده‌ام و حالا در شورای عالی سینما رد شده است. مگر فیلم‌های قبلی من را ندیده‌اید؟ پس چرا به من اعتماد ندارید؟ بخش خصوصی که سرمایه‌گذاری نمی‌کند و فارابی هم بودجه‌ای تصویب نمی‌کند. این سیستم مشکل دارد. رد شدن فیلمنامه تصویب شده من مثل امضای حکم مرگ من است زیرا این شغل من است. دغدغه من فیلمساز کودک، فیلم ساختن برای کودک است اما به بن بست رسیده‌ام. بعد از سی و هشت سال که در سینمای کودک فعال بوده‌ام همه دست به دست هم داده‌اند که من فیلم نسازم. وقتی متولی مدیریت سینمای کودک دغدغه این حوزه را ندارد چه انتظاری باید داشته باشیم؟ جالب است که من را عضو هیئت انتخاب جشنواره کودک کرده‌اند و مانع از فیلمسازی‌ام می‌شوند. در سیستم کنونی معنویات جای خود را به مادیات داده است.

رهبر قنبری: عالی‌ترین دفاع از سرزمین زیبا گفتن از سرزمین مادری است. در سرزمینی که از کودکی‌ام لذت نبرده باشم چه دفاعی می‌توانم بکنم؟ اهداف اولیه سینمای کودک در سینمای ما به دست فراموشی سپرده می‌شوند. مدتی مسئولیت و مدیریت هفت سالن سینما ویژه کودک به عهده من گذاشته شد. میان سئانس‌های نمایش فیلم، نمایش‌های کودک روی صحنه می‌بردم و فیلم‌های قدیمی کودک را هم نشان می‌دادم. فضای امنی برای بچه‌ها ساخته شد. سه سال و اندی در این مقام بودم. خانواده‌ها هم از این سالن‌ها استقبال می‌کردند. امروز پدر و مادر‌ها نمی‌دانند بچه‌های خود را برای تماشای فیلم‌هایشان به کجا بفرستند. سفری با برخی مسئولان و کارگردانان رفته بودم و می‌دیدم حریصانه فیلم‌های کودک خارجی می‌خرند. وقتی دلیل را پرسیدم فهمیدم قصه‌های آن فیلم‌ها را کپی می‌کنند و برای فیلم‌های داخلی استفاده می‌کنند! پس تکلیف فرهنگ خودمان چه می‌شود؟ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به این دلیل تضعیف شد که مدیران از فیلم‌های شاعرانه کودک و نوجوان خوششان نمی‌آمد. وجود همین فیلم‌ها بود که سینمای کودک را قوام می‌بخشید. اما امروز شاهد چنین روندی نیستیم. برخی هم سالن‌های کودک و نوجوان را به اشغال فیلم‌های تجاری در آوردند. عالی‌ترین بخش سینما، فیلم‌سازی درباره نوجوانان است.

فریال بهزاد: جلسات متعددی با مدیران آموزش و پرورش داشتیم و وعده‌هایی شنیدیم. دعوت کردیم که بچه‌ها به سالن‌های سینما آورده شوند و فیلم‌های خود را ببینند. بحث "زنگ سینما" مطرح شد اما با تغییر مدیدیت‌ها همه چیز به دست فراموشی سپرده شد. بهترین راه این است که فیلم‌هایی که مدیران آموزش و پرورش می‌پسندند را در سئانس‌های صبح ببینند. وقتی بچه‌ها به طور دسته جمعی فیلم می‌بینند تاثیر بیشتری می‌پذیرند. وقتی بزرگی مثل ابراهیم فروزش می‌گوید هرکاری کردم فیلم "خمره" من در سینما‌ها به نمایش درنیامد. فیلمی که در جشنواره‌های مختلف جهانی جایزه گرفت و ستایش شد اما در ‌‌نهایت اکران داخلی نداشت. آن وقت ما چه امیدی به ادامه فعالیت باید داشته باشیم؟ اوایل انقلاب عده‌ای فکر کردند چون در سینمای کودک ممیزی کمتر و حساسیت کمتری وجود دارد به این سمت آمدند اما در ادامه کارِ سینمای کودک را هم خراب کردند و عملا کانون را به تعطیلی کشاندند. کانون در ادامه به سمت فیلم‌سازی ایدئولوژیک کشانده شد و از مسیر اصلی خود به حاشیه رفت. انیمیشن‌های دوران شکوفایی کانون روزگاری در سطح جهانی بر‌ترین‌ها بودند اما این فیلم‌سازان توانا به تدریج به حاشیه کشیده شدند. گویی اراده‌ای بوده تا کانون از هم پاشیده شود. روزگاری پیشگام سینمای کودک و نوجوان بودیم و کشورهایی مثل ترکیه، کره، چین و اندونزی با الگوبرداری از ما اکنون پیش افتاده‌اند. روزگاری در جشنواره‌های جهانی کودک، فیلم‌های ایرانی با ستایش فراوان مواجه می‌شدند اما امروز سینمای کودک ایران جایگاهی در جشنواره‌های جهانی این رده سنی ندارند.

در مورد جشنواره کودک اصفهان صحبت کنیم. ۲۸ دوره از جشنواره کودک اصفهان می‌گذرد و شاهد هیچ تاثیری در سینمای کودک نبوده‌ایم. چند سال است که چند ماه مانده به برگزاری جشنواره به شکل بخشنامه‌ای عده‌ای با عجله فیلم می‌سازند و به جشنواره ارائهمی‌دهند. برخی هم جایزه می‌گیرند ولی حتی‌‌ همان فیلم‌های جایزه گرفته هم موقعیتی برای اکران عمومی نمی‌یابند. به این ترتیب عملا جشنواره کودک اصفهان کارکرد و تاثیر خود را به کلی از کف داده است. اصلا برگزاری جشنواره به این شکل چه فایده‌ای دارد؟

رهبر قنبری: انگار تعهدی داده‌ایم که حتما جشنواره کودک و نوجوانان را برگزار کنیم تا مدعی شویم که حقوق کودکان را رعایت می‌کنیم. داوران و کارشناسانی هم از سینمای کودک ما در جشنواره‌های جهانی شرکت می‌کنند. در "سیفژ" یعنی اتحادیه جهانی داوران جشنواره‌های کودک هم حضوری پررنگ داریم. همین امسال بود که مدیرانی گفتند جشنواره کودک اصفهان را دو سال یک بار برگزار کنیم که با مخالفت جدی من و سایر فیلمسازان منتفی شد. نزدیک به ده میلیارد تومان هر سال هزینه تولید فیلم و برگزاری جشنواره می‌کنیم اما هیچ فایده و تاثیرگذاری‌ ندارد. اما نباید به همه چیز بدبین باشیم. آدم‌های سالم و شریفی هم در مدیریت جشنواره کودک داریم که به احوال کودک و نوجوانان دل می‌سوزانند. آن‌ها هم امیدوارند در این کش و قوس سینمای ایران سهم سینمای کودک و نوجوانان رعایت و حفظ شود. این خنثی بودن جشنواره کودک ناشی از ضعف مدیریت قبلی سینماست. آن زهری که در طی ۴ سال مدیریت قبلی سینما به جان سینما ریخته شد مدتی زمان می‌برد تا درمان شود. فیلمسازانی هم که به این انحطاط تن دادند و فیلم‌های کودک سفارشی ساختند در این زمینه مقصرند. مدیریت کنونی با کمک امثال من و خانم بهزاد داریم سعی می‌کنیم آلودگی‌های سینمای کودک را اصلاح کنیم. اما بیایید کاری نکنیم که جشنواره کودک اصفهان تعطیل شود. فیلم‌سازی دامنه خیر و شر است و به درد تبلیغات نمی‌خورد. برای تبلیغ نباید به فیلم‌سازی روی بیاوریم. مفاهیم دینی به تکامل رسیده‌اند و نیازی به سینما ندارند. بزرگان سینمای ایران فعالیت هنری خود را از سینمای کودک آغاز کردند و بعد در سینمای ما به جایگاهی رسیدند. از بیضایی و نادری بگیر تا کیمیایی و کیمیاوی و مهرجویی.

فریال بهزاد: کسانی که هرسال برای جشنواره کودک فیلم می‌سازند مثل یک باند عمل می‌کنند که منافع مشترکی دارند. بقیه برای فیلم‌سازی در حوزه کودک با موانع پرشماری روبرو هستند. آن گروه چند فیلم تضمین شده و با وام‌های کلان می‌سازند. اول باید برای کودک جذابیت ایجاد کنیم و او را پای تماشای فیلم بنشانیم و بعد حرف‌های عمیق‌تر را مطرح کنیم. آن هم نه به گونه‌ای که کودک را پس بزند. هر چیزی که خودجوش نباشد یک جایی متوقف می‌شود. زمانی که فیلمسازان ما با احساس و دغدغه خود فیلم کودک می‌ساختند شاهد آثار برجسته‌تری بودیم تا امروز که به شکل سفارشی فیلم در حوزه کودک و نوجوان فیلم تولید می‌شود. در جشنواره کودک منِ فیلم‌ساز با همتایان خارجی خودم نمی‌توانم ارتباطی داشته باشم. متاسفانه با هر مقوله‌ای به نوعی برخورد می‌کنیم که از محتوا تهی می‌شود.