صراط: موضوع استفاده از عناوين خاص در نظام بين الملل، داراي ابعاد متعدد حقوقي، سياسي، تاريخي و حتي امنيتي است.
اساسا به لحاظ مقررات حقوق بين الملل، نوع كاربرد يك عنوان يا نام، در بردارنده برداشت حقوقي و با سياسي استفاده كنندگان از اين واژه یا واژگان مي باشد. علاوه بر جنبه هاي حقوقي - سياسي واژه سازی های هدفمند، نگاه تبليغي - رسانه اي متوسلين به اين شيوه ها را نيز نبايد از نظر دور داشت.
نمونه بارز اين گونه اقدامات را مي توان در تلاشهاي مستمر برخي كشورها در جعل نام تاريخي "خليج فارس" و استفاده از اسامي مجعول يافت. بدون ترديد، عواملي كه گاه با هزينه هاي نجومي اقدام به اين گونه جعل عنوان ها مي نمايند، به دنبال ايجاد يك موج رسانه ای و تبليغي جهت دستيابي به اهداف خاص هستند.
به عبارت ديگر، نام گذاري ها در روابط بين الملل، به هيچ وجه، بي دليل نيست. اگر كشورهاي غربي، مناطق آسيايي را با عناويني نظير منطقه خاورميانه (شرق مياني) و خاور دور، ناميده اند، بدين دليل بود كه از نظر آنها، جغرافياي سياسي تنها با معيار نزديكي و دوري به غرب، قابل شناسايي است! به همين دليل نيز كشورها را به لحاظ ميزان توسعه يافتگي، در سه گروه " جهان اولي ها"، " جهان دومي ها" و " جهان سومي ها" تقسيم بندي نموده اند.
فارغ از اينكه چرا كشورهاي اين مناطق نيز با كمال ميل از همين عنوان بندي هايي كه ديگران برايشان تعيين نموده اند، استفاده مي كنند، بايد اين مساله را متذكر شد كه پروژه جعل عنوان، با اهداف سياسي و امنيتی، نه تنها متوقف نشده بلكه به شدت در حال پي گيري است.
پس از حادثه يازده سپتامبر، دولت آمريكا به منظور مشروعيت بخشي به حملات خود به افغانستان، ترجيح داد كه بجاي استفاده از عنوان "حمله به افغانستان" از اصطلاح " جنگ با تروريسم" استفاده نمايد.
جديد ترين واژه سازي هدفمند غرب ، استفاده از عنوان عجيب " دولت اسلامي" در معرفي گروه تروريستي داعش است.
اين گروه تروريستي ابتدا نام "دولت اسلامي عراق و شام"را بر خود گذارد و رفته رفته ترجيح داد خود را محصور در دو كشور ندانسته و با اعلام خلافت (!) به خود لقب "دولت اسلامي" داد.
بر اساس اخبار موجود، در مناطق تحت اشغال اين گروه، هر كسي از نام "داعش" در اشاره به این گروه استفاده نمايد، به تحمل هشتاد ضربه تازيانه ، محكوم مي شود.
این در حالی است كه لازمه به كاربري عنوان "دولت" ، مستلزم شناسايي بين المللي، مشروعيت و دارا بودن شرایط تشكيل يك دولت از نظر حقوقي است.
برغم همه این ها، اخيراً دولتمردان آمريكايي، به هنگام صحبت از گروه داعش، از عبارت "دولت اسلامي" استفاده مي كنند.
آنچه مسلم است اينكه نمي توان اين اقدام مقامات غرب از جمله شخص رييس جمهور آمريكا را اقدامي غير حساب شده دانسته و از روي اين مساله گذشت.
بدين ترتيب، بايد به دنبال اين پاسخ گشت كه ملاك نام گذاري اين گروه تروريستي به عنوان " دولت " چيست؟
به عبارت ديگر از مجموع عوامل سه گانه تشكيل دهنده دولت (سرزمين مشخص، جمعيت ثابت، حاكميت مشروع)، گروه داعش واجد كدام مي باشد؟
گروهي كه به راحتي، در برابر دوربين ها، سر انسانها را جدا كرده و با افتخار از نسل كشي هاي خود خبر مي دهد، واجد كدام مشروعيت آست كه مقامات عالي رتبه آمريكا به خود اجازه داده و آن را دولت مي نامند؟
ظریفی مي گفت، دلیل احتمالی "دولت" نامیدن "داعش" شايد، ترس آنها از هشتاد ضربه شلاق داعش باشد!
اساسا به لحاظ مقررات حقوق بين الملل، نوع كاربرد يك عنوان يا نام، در بردارنده برداشت حقوقي و با سياسي استفاده كنندگان از اين واژه یا واژگان مي باشد. علاوه بر جنبه هاي حقوقي - سياسي واژه سازی های هدفمند، نگاه تبليغي - رسانه اي متوسلين به اين شيوه ها را نيز نبايد از نظر دور داشت.
نمونه بارز اين گونه اقدامات را مي توان در تلاشهاي مستمر برخي كشورها در جعل نام تاريخي "خليج فارس" و استفاده از اسامي مجعول يافت. بدون ترديد، عواملي كه گاه با هزينه هاي نجومي اقدام به اين گونه جعل عنوان ها مي نمايند، به دنبال ايجاد يك موج رسانه ای و تبليغي جهت دستيابي به اهداف خاص هستند.
به عبارت ديگر، نام گذاري ها در روابط بين الملل، به هيچ وجه، بي دليل نيست. اگر كشورهاي غربي، مناطق آسيايي را با عناويني نظير منطقه خاورميانه (شرق مياني) و خاور دور، ناميده اند، بدين دليل بود كه از نظر آنها، جغرافياي سياسي تنها با معيار نزديكي و دوري به غرب، قابل شناسايي است! به همين دليل نيز كشورها را به لحاظ ميزان توسعه يافتگي، در سه گروه " جهان اولي ها"، " جهان دومي ها" و " جهان سومي ها" تقسيم بندي نموده اند.
فارغ از اينكه چرا كشورهاي اين مناطق نيز با كمال ميل از همين عنوان بندي هايي كه ديگران برايشان تعيين نموده اند، استفاده مي كنند، بايد اين مساله را متذكر شد كه پروژه جعل عنوان، با اهداف سياسي و امنيتی، نه تنها متوقف نشده بلكه به شدت در حال پي گيري است.
پس از حادثه يازده سپتامبر، دولت آمريكا به منظور مشروعيت بخشي به حملات خود به افغانستان، ترجيح داد كه بجاي استفاده از عنوان "حمله به افغانستان" از اصطلاح " جنگ با تروريسم" استفاده نمايد.
جديد ترين واژه سازي هدفمند غرب ، استفاده از عنوان عجيب " دولت اسلامي" در معرفي گروه تروريستي داعش است.
اين گروه تروريستي ابتدا نام "دولت اسلامي عراق و شام"را بر خود گذارد و رفته رفته ترجيح داد خود را محصور در دو كشور ندانسته و با اعلام خلافت (!) به خود لقب "دولت اسلامي" داد.
بر اساس اخبار موجود، در مناطق تحت اشغال اين گروه، هر كسي از نام "داعش" در اشاره به این گروه استفاده نمايد، به تحمل هشتاد ضربه تازيانه ، محكوم مي شود.
این در حالی است كه لازمه به كاربري عنوان "دولت" ، مستلزم شناسايي بين المللي، مشروعيت و دارا بودن شرایط تشكيل يك دولت از نظر حقوقي است.
برغم همه این ها، اخيراً دولتمردان آمريكايي، به هنگام صحبت از گروه داعش، از عبارت "دولت اسلامي" استفاده مي كنند.
آنچه مسلم است اينكه نمي توان اين اقدام مقامات غرب از جمله شخص رييس جمهور آمريكا را اقدامي غير حساب شده دانسته و از روي اين مساله گذشت.
بدين ترتيب، بايد به دنبال اين پاسخ گشت كه ملاك نام گذاري اين گروه تروريستي به عنوان " دولت " چيست؟
به عبارت ديگر از مجموع عوامل سه گانه تشكيل دهنده دولت (سرزمين مشخص، جمعيت ثابت، حاكميت مشروع)، گروه داعش واجد كدام مي باشد؟
گروهي كه به راحتي، در برابر دوربين ها، سر انسانها را جدا كرده و با افتخار از نسل كشي هاي خود خبر مي دهد، واجد كدام مشروعيت آست كه مقامات عالي رتبه آمريكا به خود اجازه داده و آن را دولت مي نامند؟
ظریفی مي گفت، دلیل احتمالی "دولت" نامیدن "داعش" شايد، ترس آنها از هشتاد ضربه شلاق داعش باشد!