شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۹ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۹:۲۵

توضیح صفار درباره سخنان فائزه هاشمی

وي در پاسخ به پرسش دانشجوي ديگري درباره اظهار نظرش درباره دختر هاشمي رفسنجاني نيز گفت: خود من هيچ‌گاه سعي نكردم براي ديگران سوابق آنچناني بسازم. من در يك متني سخن مي‌گفتم كه روزي دختر خانم آقاي هاشمي برگشت و گفت: اين آقا زمان پدر من و خاتمي رهبر نبود و حالا رهبر شده است، مگر آقاي هاشمي اعتبارنامه حكومتي خود را از دست ايشان گرفته است؟ من گفتم، منشأ اين حرف شيطاني است، براي اين ‌كه خلاف يك امر واقع حرف مي‌زند.
کد خبر : ۱۹۷۴۱

معاون فرهنگي سپاه در نشست «شكوه بيداري» ـ كه توسط مركز مطالعات فكري و پژوهشي امام رضا(ع) وابسته به بسيج دانشجويي دانشگاه آزاد، واحد تهران ـ شمال برگزار ‌شد ـ سخنراني كرد و به پرسش های دانشجويان پاسخ داد.

به گزارش ايسنا، محمدحسين صفارهرندي در پاسخ به پرسشي اظهار كرد: برخي حضرات متعلق به اردوگاه اصلاح‌طلبي و جنبش سبز، اين ادعا را مطرح كردند كه خيزش‌هاي منطقه برگرفته از جنبش سبز بوده كه اين قابل تحقيق است و بايد شعارها و نتايج قيام‌ها بررسي شود. فرق اين دو، اين است كه آنچه در تونس و مانند آن اتفاق افتاد، مسجدمحور بود و مساجد را آباد كرد ولي آن‌چه شما مي‌گوييد، آمدند و حتي گاه مساجد را سوزانند.

وي در پاسخ به پرسش ديگري اظهار كرد: صحنه سوريه را بايد آن‌گونه كه هست، بشناسيم. اطلاعاتي كه ما از سوريه داريم كم است و بسياري از اطلاعاتي كه غرب مي‌دهد توهمات است و هيچ كدام مستند به صحنه نيستند و دليل آن بسته بودن جامعه سوريه مي‌باشد؛ اما آن‌قدر كه ما خبر داريم جرياناتي كه در سوريه وجود دارد از جنس آن چيزي نيست كه در ديگر نقاط منطقه رخ مي‌دهد. سير حوادث را وقتي دنبال مي‌كنيم به طور مثال در پيامكي‌هايي كه براي مردم سوريه فرستاده مي‌شد، بيش از 70 درصد آن از اسرائيل بوده و سرچشمه اين هيجان و اعتراض ملي نيست؛ اگرچه زمينه‌هاي ملي وجود دارد و كمبودهايي ديده مي‌شود؛ اما مسير هدايت اين جريان يك مسير متفاوت است.

وي افزود: خود آمريكايي‌ها مي‌گفتند كه نمي‌شود بشار اسد را به اين راحتي از قدرت انداخت، بلكه بهتر است با او معامله كنيم.

وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي در پاسخ به اين كه آيا آزادي در اسلام تضمين شده است، گفت: اسلام، آزادي را حق خدادادي مردم مي‌داند، اما هر كس آزادي را بر محور خود تعريف كند، آزادي به هرج و مرج تبديل مي‌شود. از همين روست كه مي‌گويند بزرگترين دشمن آزادي، خود آن است.

وي ادامه داد: همه مي‌توانند اعتراض كنند؛ اما بايد در چهارچوب قانون اساسي صورت گيرد. اگر قرار بود در چهارچوب قانون نباشد، هر كسي به خيابان مي‌آمد و هرج و مرج مي‌شد. فرض كنيد سیزده ميليوني كه به آقاي موسوي رأي دادند و 24 ميليوني كه به آقاي احمدي‌نژاد رأي دادند به خيابان‌ها مي‌آمدند آنگاه چه اتفاقي مي‌افتاد.

وي با بيان اين‌كه «نظامات قانوني به خوبي طراحي شده است» افزود: براي اعتراض بايد از وزارت كشور مجوز گرفته شود، شعارها، مسير راهپيمايي و تعداد نفرات مشخص شود و اگر از اين‌ها تخطي صورت گيرد مجوز آن حزب يا گروه باطل مي‌شود.

معاون فرهنگي سپاه در پاسخ به يكي ديگر از دانشجويان اظهار كرد: يكي از اتهاماتي كه به دولت وارد مي‌دانند، اين است كه چرا به اسم يارانه‌ها، سهام عدالت و اين‌كه به محرومين سيب‌زميني مي‌دهد، پول خرج مي‌كند و چرا فاصله فقير و غني را كم مي‌كند؛ اما موضوعي كه در مورد كمك به حزب‌الله و مانند اين‌هاست، بايد بگويم نمي‌دانم در قياس با چه اطلاعاتي گفته مي‌شود كه اين مبالغ زياد است، اين يك سرمايه‌گذاري معقول است، همان‌طور كه آمريكا در عراق و افغانستان سرمايه‌گذاري مي‌كند تا قدرت و نفوذ خود را افزايش دهد.

وي افزود: اگر حاصل سرمايه‌گذاري شما اين شد كه به جاي نبرد در مرزهاي خودتان، دو هزار كيلومتر آن‌ طرف‌تر جلوي آن را بگيرند، به سود شماست و اين يك سرمايه‌گذاري خوب است. وقتي اسم حزب‌الله مي‌آيد، مي‌گويند حزب‌الله به نيابت از ايران جلوي اسرائيل را گرفته است، همه كشورهاي عربي منطقه مي‌دانند اگر جلوي اسرائيل گرفته نمي‌شد از نيل تا فرات را مي‌گرفت.

وي در پاسخ به پرسش دانشجويي، مبني بر اين‌كه اگر نظري مخالف نظر امام داشته باشيم، تخلف كرده‌ايم، گفت: اگر امام احكام خدا را بگويد و به عنوان كسي كه از موضع دين حرف مي‌زند، روي حرف او حرفي زده شود، خلاف مصلحت عمل شده است؛ اما اگر پیش از اعلام نظر نهايي امام بوده باشد، اشكالي ندارد. مقام معظم رهبري نيز به انتقادها گوش مي‌دهند و حتي برخي از آن‌ها محل تجديدنظر قرار مي‌گيرد.

صفارهرندي در پاسخ به پرسش ديگري نيز گفت: موضوع قيام‌هاي منطقه با مردم ايران فرق مي‌كند. به مردم ايران فرصت داده مي‌شود كه رأي دهند، اما مشكل كشورهاي منطقه اين است كه آن‌ها كسي را كه بخواهند به آن رأي دهند در انتخابات حضور ندارد.

وي در بخش ديگري از سخنانش گفت: اگر دقت كنيد، مي‌بينيد،ه ما نسبت به كساني كه اول انقلاب بودند، مسائل را آسان‌تر مي‌گيريم، اما چپ‌هاي آن زمان خيلي سخت‌تر عمل مي‌كردند. اكبر گنجي كه امروز ادعا مي‌كند، آن روزها دنبال دخترهايي مي‌گشت كه چند تار مو از زلفشان بيرون زده و به روي آن‌ها اسيد مي‌پاشيد و اين‌كه به او اكبر پونز مي‌گفتند براي اين بود كه به پيشاني دخترهاي جواني كه پوشش متفاوتي داشتند، پونز مي‌چسباند.

دانشجويي با انتقاد از سخنان صفارهرندي درباره عملكرد مسئولان وزارت خارجه و رييس‌جمهور در سياست خارجي سوال كرد كه صفارهرندي در پاسخ اظهار كرد: همچنان كه خاتمي به آمريكا رفت و آن مدح بلند را از سران آمريكا كرد و از لينكلن به عنوان شهيد ياد كرد،‌ اين را كسي قبلا انجام نداده بود، معلوم است راهي كه آقاي خاتمي صاف كرد بعدش نامه هم مي‌نويسند.

وي افزود: امام گفت، اگر آمريكا آدم شود، با آمريكا هم رابطه برقرار مي‌كنيم. موضوع من سر اين است كه حضرات روزي موضع تند داشتند و بعد موضعشان كاملا برعكس مي‌شود.

وي در پاسخ به پرسش اين دانشجو درباره وضعيت اقتصاد در زمان جنگ نيز گفت: در صحيفه آمده و دو بار امام به دولت تشر زده كه درست است زمان جنگ است و بهتر است اقتصاد در دست دولت باشد، ولي تلاش نكنيد همه چيز دولتي شود.

وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي در پاسخ به دانشجويي كه معتقد بود، وي به شخصيت‌هاي انقلاب تهمت مي‌زند و در مقابل درباره شريعتمداري از وي سوال كرد، افزود: من با آقاي شريعتمداري از اوايل انقلاب كه در سپاه بود، آشنا شدم، اما قبل آن ايشان به زندان ابد در رژيم گذشته محكوم بود و شكنجه‌هاي او را بايد از الويري و خسرو تهراني بپرسيد. تمام دندان‌هاي ايشان مصنوعي است، چراكه با لگد دندان‌هاي وي را خرد كردند. اگر به موزه عبرت برويد، عكس آقاي شريعتمداري و خانمش را مي‌بينيد، چرا با واقعيت ستيز مي‌كنيد.

وي در پاسخ به پرسشی يادآور شد: در كشور ما نيز يك بار خواستند قانون را عوض كنند و پيشنهاد آن را اتفاقا آقاي مهاجراني داد و گفت، حيف است آقاي هاشمي تنها دو بار رييس‌جمهور باشد، بهتر است قانون را تغيير دهيم؛ اما هم رهبري و هم خود آقاي هاشمي و ديگران مانع انجام اين كار شدند.

وي افزود: رهبري در نظام ما با نظام‌هاي ديگر تفاوت‌هايي دارد و وجهي از رهبري مربوط به حوزه اعتقادي و ديني ماست. اگر قانون مشكل دارد، بايد آن را حل كرد كه آن نيز راه دمكراتيك خود را دارد.

معاون فرهنگي سپاه خاطرنشان كرد: در مجلس خبرگان، يكي از گزارش‌هاي مفصل، نظارت بر عملكرد رهبري است و اين‌ طور نيست كه اين موضوع به امان خدا رها شود.

وي در پاسخ به پرسشي درباره خصوصي‌سازي نيز گفت: اگر پروژه‌هاي بزرگ ملي كه به دليل فقدان امكانات داخلي به خارج واگذار مي‌شده، به سپاه كه توان انجام اين كار را دارد، داده شود، چه اشكالي دارد، شركت‌هاي تابع نيروهاي مسلح به دليل توانايي لجستيكي كه دارند، پروژه‌هاي بزرگ به آن‌ها داده مي‌شود، چراكه اگر اين توان بماند بعدها به درد جنگ نيز نمي‌خورد. اگر از متروي تهران هم بپرسيد كه سريع‌ترين و كم‌هزينه‌ترين پيمانكاران چه كساني هستند، مي‌گويند سپاه است.

وي خاطرنشان كرد: يك موضوع درست است، سپاه نبايد جايگزين همه شركت‌ها شود و خودش نيز مي‌گويد كه من در پروژه‌هاي بزرگي كه ديگران نمي‌توانند انجام دهند، وارد مي‌شوم.

صفار هرندي در پاسخ به سوالي درباره مرحوم آيت‌الله منتظري گفت: در مورد آقاي منتظري بستگي دارد كه بر اساس روايت رفقاي سابق او بررسي كنيد يا به روايت امام؛ اگر به آن‌چه امام درباره منتظري گفته‌اند، رجوع كنيم، امام مي‌فرمايد: «متأسفانه جريان ضدانقلاب و منافقين به بيت شما نفوذ كرده‌اند». لذا آقاي منتظري به دليل بازي خوردن از منافقين كاري كردند كه اعتبار ايشان در پيش امام و مردم ساقط شد.

وي همچنين گفت: پيش از نامه امام، نامه آقاي كروبي است كه به عنوان يكي از قطب‌هاي جريان چپ است. وي در اسفند 67 در نامه‌اي ايشان را كاملا هو كرده و حرف‌هايي به ايشان گفته كه آدم از شنيدن آن‌ها تكان مي‌خورد.

وي در پاسخ به دانشجوي ديگري در مورد اظهار نظرش درباره دختر هاشمي رفسنجاني نيز گفت: خود من هيچ‌گاه سعي نكردم براي ديگران سوابق آنچناني بسازم. من در يك متني سخن مي‌گفتم كه روزي دختر خانم آقاي هاشمي برگشت و گفت: اين آقا زمان پدر من و خاتمي رهبر نبود و حالا رهبر شده است، مگر آقاي هاشمي اعتبارنامه حكومتي خود را از دست ايشان گرفته است؟ من گفتم: منشأ اين حرف شيطاني است، براي اين‌كه خلاف يك امر واقع حرف مي‌زند.

معاون فرهنگي سپاه افزود: به نظر من، خود آقايان موسوي و كروبي شايد در خلوت خود بگويند، چرا به جاي كساني كه عشق امام در دلشان بود، طرفداران ما، راديوي آمريكا و لس‌آنجلسي‌ها شدند. خود آقاي خاتمي در يك جلسه خصوصي گفته است، حاضر نبوديم مردم را به خيابان‌ها بياوريم كه اي كاش اين را در بين عموم نيز مي‌گفتند.

وي با بيان اين ‌كه «بايد در مورد مسائل فرهنگي مانند موضوع حجاب و چادر و مسائلي از اين دست كه به اينجا رسيده، تحقيق شود»، گفت: به نظر من، فضاي معنوي بهتر از گذشته نيز شده است و امروز تعداد دختران و پسراني كه به اعتكاف مي‌روند و همه هستي خود را صرف خدا مي‌كنند، بسيار بيشتر است، در حالي كه از اين چيزها در زماني كه ما دانشجو بوديم خبري نبود.

به گزارش ايسنا، صفارهرندي در بخش ابتدايي سخنراني خود در اين مراسم نيز اظهار كرد: پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، محيط فرهنگي و سياسي به ويژه در دانشگاه‌ها اين‌طور تصوير مي‌شد كه دو جريان مشخص، يكي معروف به مذهبي‌ها و ديگر جريان چپ‌ها حضور داشتند كه افراد چپ معتقد به ماركسيسم و هر دوي اين جريان‌ها، جريان‌هايي آرمان‌خواه بودند.

وي افزود: وجه مشترك آن‌ها، آرمان‌هايي بود كه امروز هم براي آن‌ها شعار مي‌دهيم؛ مانند آزادي‌خواهي، عدالت و ايستادگي در برابر استكبار. هر دوي اين جريان‌ها در آغاز سال كه گروه‌هاي جديد دانشجو وارد مي‌شدند درصدد يارگيري از آن‌ها بودند و با ارایه نگاه خود، سعي در جذب آن‌ها داشتند.

وي ادامه داد: آنچه در اين ميان دو جريان مذهبي و چپ را از يكديگر جدا مي‌كرد، بحث مبارزه نبود، بلكه مبناي اعتقادي و تفكر فرهنگي اصولي بود كه شايد بشود با اغماض اين دسته‌بندي را كرد كه مذهبي‌ها طرفدار تعبد ديني و چپ‌ها مخالفان تعبد ديني بودند، البته معناي طرفدار تعبد ديني بودن، اين نيست كه تعقل را قبول ندارند.

معاون فرهنگي سپاه همچنين يادآور شد: ماركسيست‌ها زماني كه جريان مجاهدين خلق نفوذ كرده و از اعتمادي كه مذهبي‌ها داشتند، سوءاستفاده كرده بودند، برخي را كه در مقابل آن‌ها ايستادگي مي‌كردند، تهديد كرده و سپس تهديد خود را نيز عملي كردند كه شهيد شريف واقفي پرچم برافراشته اين مظلوميت است. او قرباني كينه‌توزي ماركسيست‌هايي شد كه تحمل كساني كه پايبند به دين بودند را نداشتند؛ بنابراین، پس از آن بود كه مذهبي‌ها سفره خود را از آن‌ها جدا كردند.

وي اظهار كرد: از اين‌جا بود كه جريانات سياسي آرايش تازه‌اي به خود گرفتند، هرچند همزيستي جريانات داخلي ادامه داشت، همچنان كه جرياناتي كه طرفدار نهضت مجاهدين انقلاب، حزب توده يا چريك‌هاي فدايي خلق بودند و حتي كساني كه دستشان به خون شهيد واقفي آغشته شده بود، در ميان نيروهاي انقلاب حضور داشتند.

وي خاطرنشان كرد: اما اگر از اين موج عظيم مردمي كه در انقلاب به حركت درآمده بود، سوال مي‌شد كه شما را چه جرياني به صحنه آورده، پاسخ بيش از 90 درصد آن‌ها اين بود كه ما به دنبال حركت امام آمده‌ايم و پيشوايي امام چيزي نبود كه بتوان آن را با ديگران به صورت مشاركتي تفسير كرد.

وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي همچنين گفت: پس از انقلاب بسياري از اين جريانات تصورشان اين بود كه بايد به خاطر مبارزاتي كه در دوران انقلاب داشتند، سهمي به آن‌ها پرداخت شود، اما امام در حكم خود به بازرگان فرمود شما را بدون تعلق به تشكيلاتتان انتخاب كردم، شما هم هر كسي را انتخاب مي‌كنيد فارغ از تعلق تشكيلاتي باشد.

وي با بيان اين‌كه «برخي‌ها تصور مي‌كردند كه انقلاب مال آن‌هاست»، افزود: گاهي الان هم برخي در تفسيرهايشان مي‌گويند، انقلاب اسلامي دنباله كار ما در مشروطيت و ملي شدن صنعت نفت بود كه حالا امكان تشكيل يك نظام را پيدا كرده است و همين جا بزنگاه جدايي آن‌ها با نيروهاي مذهبي و حضرت امام است.

وي با اشاره به اين‌كه «تفاوت انديشه و تفكر در تعيين نام نظام هم پيش مي‌آيد» ادامه داد: اين موضوع كه نظام، جمهوري باشد، دمكراتيك يا جمهوري دمكراتيك باشد، طرفداران مختلفي داشت كه امام(ره) آن را به رأي مردم گذاشت و فرمود كه مردم براي جمهوري اسلامي خون داده‌اند و اگر پيش آمدند براي حكومتي از اين جنس بوده است.

صفار هرندي ادامه داد: با وجود اين ‌كه جمهوري اسلامي با رأي بالاي 98 درصدي انتخاب شد، ولي طرفداران نظرات ديگر، دست از موضع خود برنداشتند و اين مبارزه كه اول شكل آن سياسي بود، تدريجا با جمع‌آوري سلاح در گروه‌هاي خود در فتنه‌هاي مختلفي مانند كردستان، سنندج و استان‌هاي داراي اقليت‌هاي مختلف اتفاق افتاد و آن‌ها متوسل به زور شدند.

وي با بيان اين‌كه «دفاتر دانشگاهي، محل اعزام نيروهاي جريان‌هاي مخالف براي ايجاد آشوب شده بود» تصريح كرد: اين تعارض به نقطه‌اي رسيد كه جريان اصيل دانشجويي عليه آن اعتراض كرد كه بخشي از آن مربوط به آشوب‌ها، بخشي به خاطر متون درسي و بخشي نيز مربوط به وجود افرادي بود كه پس از آن منجر به تشكيل كميته انقلاب فرهنگي شد.

وي يادآور شد: گروه‌هاي اهل مبارزه مسلحانه به تدريج آهنگ جنگ خود را آغاز كردند كه نقطه اوج آن، خرداد سال 60 بود و سازمان مجاهدين خلق جلودار آن محسوب مي‌شد كه مردم به حق نام آن‌ها را منافق گذاشتند.

معاون فرهنگي سپاه همچنين يادآور شد: در فاصله سال‌هاي 61 تا 67 عملا در محيط داخلي ردي از جريان چپ ماركسيستي را نداريم و كسي از اين جريان جرأت ابراز وجود در مقابل مردم نداشت و هر كس كه اين سبقه را ادعا مي‌كرد، ناگزير به فرار از كشور مي‌شد.

وي در بخش ديگري از سخنانش با بيان اين‌كه «بين سال‌هاي 62 تا 67 يك محيط تقريبا خودماني داشتيم» اظهار كرد: اگر رقابتي نيز بين جريانات وجود داشت، رقابت داخلي بود اما از اين‌جا، كم‌كم شاهد بازگشت ادبيات قبل از انقلاب هستيم و بين كساني كه طرفدار نظامند، گروه چپ و راست تشكيل مي‌شود. اين تقسيم‌بندي مبتني بر كساني كه به نوعي به جريانات چپ پيش از انقلاب تعلق داشتند، شكل گرفت.

وي ادامه داد: بخشي از نيروهاي مجاهدين انقلاب، بقاياي سازمان‌هاي چريكي قبل از انقلاب بودند كه ديدگاهشان ماركسيستي بود يا التقاطي كه مثلا بهزاد نبوي خود بارها گفته است كه من ابتدا توده‌اي بودم، بعد سه جهاني شدم، بعد در زندان به رجايي برخوردم.

صفار هرندي ادامه داد: برخي نيروهايي كه به نظام جمهوري اسلامي ابراز وفاداري كردند مانند لطف‌الله ميثمي كه بعدها دعوايش با رجوي بر سر سازمان بالا گرفت، انديشه‌اي كه در گذشته تحت عنوان مجاهدين خلق به آن پايبند بوده را رها نكرده و آن‌ها را با خود دارد اما به امام هم ابراز وفاداري مي‌كند. از ديد آن‌ها، چپ نگاه مقدسي است كه هركه آن را نداشته باشد، راست است و فرقي نمي‌كند كه آيت‌الله باشد، امپرياليسم آمريكايي يا ... باشد.

وي خاطرنشان كرد: اين ادبيات توسط برخي گروه‌ها و بدتر از آن توسط كساني كه ادعاي دفاع از امام(ره) داشتند مانند مجاهدين خلق و تيم بهزاد نبوي شروع شد.

وي ضديت مطلق با امپرياليسم و غرب را از ديدگاه‌هاي سياسي جريان چپ خواند و افزود: به همين دليل در پاي اعلاميه‌هاي اول اين گروه‌ها، مبارزه با امپرياليسم آمريكا شعار محوري آن‌ها محسوب مي‌شود و در موضوع اقتصادي نيز چپ‌هاي ماركسيستي اساسا حقي براي مالكيت خصوصي قایل نبودند، اما بعدها تجديدنظر‌طلب‌هاي‌شان آمدند و مالكيت را در چهارچوب‌هايي به رسميت شناختند.

معاون فرهنگي سپاه با بيان اين‌كه «گروه‌هاي داخلي كه خود را چپ معرفي مي‌كردند سعي داشتند اقتصاد را در دولت قرار دهند» گفت: در دولت آقاي موسوي به واسطه وجود اين تفكر، اشخاصي چون نبوي معتقد بودند نبايد به غيردولتي‌ها ميدان داد كه بعدها اين رفتار سبب شد امام(ره) به طور صريح به رييس دولت بگويد كه كاري نكنيد كه همه چيز دست دولت باشد، بلكه اجازه دهيد مردم نيز وارد شوند و امام چندين بار در اين موضوع به آن‌ها تشر زدند.

وي معتقد است: آقاي هاشمي كه طرفدار آقاي موسوي و حامي اصلي او در مقابل جناح راست بود، بعدها در نماز جمعه به گونه‌اي سخنراني كرد كه گويي جواب امام(ره) را مي‌داد و مي‌گفت نمي‌توانيم مقدرات اقتصادي را به يك عده خاص دهيم اما هفت هشت سال بعد خطبه‌هاي ايشان در مذمت آن نگاه دولتي و ستايش خصوصي‌سازي بود.

وي در بخش ديگري از سخنانش اظهار كرد: در مرزبندي سياست داخلي، بزرگترين زاويه جريان چپ (چپ اسلامي) درون نظام با جريانات ليبرال است كه به صورت خشونت‌آميزي با آن برخورد مي‌كند و اعلاميه‌هاي دفتر تحكيم وحدت كه جريان دانشجويي جناح چپ محسوب مي‌شد، تضاد اصلي در سياست داخلي با ليبرال‌ها را نشان مي‌دهد.

صفارهرندي ادامه داد: ديگر شاخص برجسته جريان چپ، اعلام وفاداري بي‌چون و چرا با ولايت فقيه است كه ولايت از جنس مطلقه را تبليغ مي‌كرد و ديگران را به اين محكوم مي‌كردند كه چرا وقتي نگاه رهبري موضوع خاصي است آن را نمي‌گيريد.

وي يادآور شد: در قضيه رأي به دولت موسوي، يك گروه 99 نفره رأي منفي دادند، در حالي كه امام(ره) گفته بودند مصلحت اين است كه به دولت رأي دهيد. اين گروه 99 نفره از سوي جريان چپ به عنوان گروه ضدامام و اسلام معرفي شدند. بعدها از امام پرسيدند كه آيا رأي آن 99 نفر تمرد از حكم بوده كه امام فرمودند نه؛ چراكه اين حكم نبود بلكه مصلحت بود كه گفتم.

وي همچنين معتقد است: جرياني كه سال 72 خود را وارث جريان چپ دهه 60 مي‌داند در مساله آمريكا و غرب شل شدند و مي‌گويند مبارزه با آمريكا بايد معقول و منطقي باشد. چه اتفاقي باعث شد كه اين‌ها از موضع خود برگردند، دليل آن اين بود كه نظام شوروي فرو پاشيد و ماركسيست‌ها احساس كردند كه به يك حامي نياز دارند. آن‌ها به جاي آن‌كه پي به اشتباه خود ببرند، نتيجه‌گيري بدي كردند و وقتي شوروي پاشيد،‌ گفتند بايد از آمريكا آويزان مي‌شديم و اين بار به آن خيمه زدند و امروز بسياري از ماركسيست‌هاي بنام نوكر امپرياليسم هستند.

وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي ادامه داد: از اوايل دهه 70 تمايل چپ سابق، مجاهدين انقلاب و ... به ليبرال‌ها و نهضت آزادي بيشتر مي‌شود و حتي دفتر تحكيم وحدت منتظر بزرگترها نمي‌ماند و از يزدي دعوت مي‌كند و به او مي‌گويد كه ما از اين به بعد با شما هستيم.

وي خاطرنشان كرد: بیشتر جريان‌هاي سياسي ما در مسير، دچار اعوجاج و سستي شدند، ولي جرياني كه دنبال پرچمي كه امام برافراشته بود راه افتادند يعني توده مردم منحرف نشدند و امروز برخي به اين ملت كه نگاه مي‌كنند به حال آن‌ها غبطه مي‌خورند و سهم عمده‌اي از اين ملت در قيام‌هاي اخير دارد.

وي با بيان اين‌كه «اگر در 32 سال كوتاه آمده بوديم، ديگر كسي دنبال ما راه نمي‌افتاد» افزود: نمي‌گويم همه حوادث منطقه از ما الگو گرفته شده؛ چرا كه برخي از آن‌ها حتي با ما مخالفند و الگوي ما را قبول ندارند اما اگر بگويم يك الگو كه در بوته آزمايش كاملا محك خورده ايران است. عمروموسي، رييس اتحاديه عرب گفته است، در حالي كه ايراني‌ها در فضا سير مي‌كردند ما مصري‌ها تونل‌هاي غزه را براي جلوگيري از رسيدن امكانات به آن‌ها گرفته بوديم.

صفارهرندي در بخش پاياني سخنانش اظهار كرد: اين‌هايي كه گفتند جمهوري ايراني، زمان انقلاب هم اين شعار را مي‌دادند اما رأي نياورد. اين‌كه بعد از اين مدت باز اين پرچم را بلند كردند چه معنا دارد. در 25 بهمن مي‌خواستند زير بغل آمريكا عصا بزنند كه يكي دو ماه بود همواره خبرهاي مرگ در مورد عوامل خود در منطقه دريافت مي‌كرد.

وي با بيان اين‌كه «چرا كساني كه خودشان سر جمهوري اسلامي شدن نظام يقه ديگران را مي‌گرفتند، كم آوردند» گفت: زيرا از همان ابتدا مبناي نگاه‌شان آلودگي داشت. معتقدم نبايد اصرار كرد كه اين‌ها از اول اجير شده آمريكا بودند، بلكه بيشتر آن‌ها در مسير راه كم آوردند و آن هم از آلودگي افكار اوليه‌شان بود.

نظرات بینندگان
محمد (عاشق مير حسين)
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۰ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۰
۱
۱
باز جاي شكرش باقي است كه آقاي صفار هرندي هرزگاهي در دانشگاهها حاضر ميشوند و نقطه نظرات خود را در باره همه موضوعات بيان ميكنند و اين خيلي خوب است و جاي تقدير از ايشان را دارد ولي چه خوب بود افرادي را كه ايشان نام ميبرند ميتوانستند در جلسه حضور داشته باشند و از خود دفاع كنند، تنهائي به قاضي رفتن كه به درد نميخورد، اصلا چرا ايشان با امثال آقاي مهاجراني، محمدرضا خاتمي، تاج زاده مناظره نميكنند؟
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۱ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۰
۰
۱
درمعرفي افراد زجركشيده مثل آقاي شريعتمداري كه مشابه آن شايد باشند كوتاهي مي كنيم والا خوب است به بهانه معرفي نخبگان به اين مسئله توجه شود.اينكه خانواده هاشمي وخوده هاشمي همگي اعوجاج در تفكر داشته ودارند بطوريكه امر برايشان مشتبه شده كه آقاجونش بايد سياست كلان كشور رابخصوص بخش اقتصادي رو داشته باشند كه خون مردم رو توشيشه كنند؟!