چهارشنبه ۰۹ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۱
آیت‌الله ری‌شهری: رییس‌جمهور مراقب نفوذ «شیطانهای انسان‌نما» باشد

با موسوی صحبت کردم ولی اثر نداشت

البته در ابتدا امیدوار بودم که آنها از مواضع خود عدول کنند. من بلافاصله با آقای موسوی صحبت کردم و نامه نوشتم اما هر کاری کردم که مشکل حل شود، نشد.
کد خبر : ۱۹۷۷۳۰

صراط: آیت‌الله ری شهری با اشاره به آشنایی 50 ساله خود با حجت‌الاسلام روحانی گفت: رئیس‌جمهور محترم و دولت خدمتگذار باید مراقب نفوذ شیطان‌های انسان‌نما باشد.

اگر چه این روزها کم حرف شده اما خودش می‌گوید از سیاست کناره‌گیری نکرده است.

آیت‌الله محمد محمدی نیک(ری شهری)، چند سال پیش از این گفته بود سیاست را «سه طلاقه» کرده، ولی هنوز معتقد است سیاست ما عین دیانت ماست. البته شیخ خونگرم شهرری، به قول خودش احساس می کند امورات سیاسی اقتضائاتی دارد که چندان با روحیه او سازگار نیست.

آیت الله ری شهری با پیروزی انقلاب اسلامی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب شد و سپس به دادگاه انقلاب ارتش رفت تا در جریان پاکسازی ارتش از عناصر ضدانقلاب نقش پررنگی داشته باشد و در همین سالها بود که یکی از خطرناکترین کودتاهای نظامی یعنی کودتای نقاب (که به اشتباه در بین عامه، کودتای نوژه نامیده می شود) در نطفه خفه شد.

اما افکار عمومی ری شهری را با یک نام بیشتر می‌شناسند: «پرونده سید مهدی هاشمی»

اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در شروع کار با یک چالش بزرگ روبرو شد که خودش آن را «بحرانی ترین مقطع انقلاب» می‌داند. جریانی نفوذی در بیت مرحوم آیت‌الله منتظری (قائم مقام وقت رهبری) می‌رفت تا مسیر انقلاب را تغییر دهد اما با درایت وزارت نوپای اطلاعات و البته پشتوانه حکیمانه حضرت امام(ره)، این جریان که در عالی ترین سطوح انقلاب نفوذ پیدا کرده بود، بلافاصله قلع و قمع و سرکرده این باند یعنی مهدی هاشمی نیز علی رغم حمایت همه جانبه مرحوم منتظری، اعدام شد.

بعدها به دادستانی کل کشور و دادستانی دادگاه ویژه روحانیت رفت اما آخرین مسئولیت اجرایی او سرپرستی حجاج ایرانی بیت‌الله الحرام بود که از سال 70 آغاز و بعد از 18 سال فعالیت در سال 1388 در پی برخی کارشکنی‌های دولت گذشته استعفا داد تا تولیت آستان حضرت ‌عبدالعظیم حسنی و ریاست موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث را برعهده بگیرد؛ موسسه ای که سالها قبل، از زیرزمین منزل خود او شکل گرفته بود.

آنچه در زیر می خوانید گفتگوی تفصیلی است با آیت‌الله محمد محمدی ری شهری که در آن به برخی موضوعات تاریخی، امنیتی، سیاسی و مسایل روز کشور و جهان اسلام پرداخته شده است.

** بهره برداری مناسب از حج صورت نگرفته است

* اگر اجازه بفرمایید بحث را با یکی از موضوعات مهم این روزهای جهان اسلام یعنی ایام حج شروع کنیم. حضرتعالی سالها به عنوان نماینده ولی فقیه در سازمان حج و زیارت حضور داشتید که همین حضور، قطعا موجب ارتباطات ویژه‌ای با جهان اسلام شده است.

حج هم فرصت مناسبی برای نشان دادن چهره واقعی اسلام و ارتباط‌گیری با مسلمانان کشورهای دیگر است. ما چقدر توانستیم در طول سالهای پس از انقلاب از این فرصت استفاده کنیم؟

اگر بگویم ما توانستیم نهایت بهره‌برداری را از این فرصت داشته باشیم، اغراق کرده‌ایم، یعنی ما در واقع باید اعتراف کنیم کهاز این فرصت به دلایل مختلف، نهایت بهره‌‌برداری را نکردیم.

ببینیم با چند نفر نیرو می‌توان بر 3 میلیون زائری که در طول این یک ماه در حج حضور دارند، اثر‌گذاری کرد؟

باید در داخل، برنامه‌ریزی‌های دقیقی صورت بگیرد و نهادها با هم هماهنگ شوند تا در حج ثمره آن را ببینیم. اثر گذاری در حج، یک کار جمعی را می‌طلبد و بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت به تنهایی از عهده آن برنمی‌آیند.

** نگاه دولتها به حج یک نگاه اقتصادی است

مسئله دیگر، متاسفانه نگاه و سیاست‌های دولت‌های مختلف پس از انقلاب در حوزه حج است که به هزینه‌ای که از زئران دریافت می‌شود، نگاهی اقتصادی دارند نه فرهنگی.

به عنوان مثال ثبت‌نام کردند و پولهای زائد بر یکسال زائران به آنها بازگردانده نشد، نتیجه این اقدام این شد که حدود 20 سال مردم در نوبت بمانند. ما می‌‌توانستیم با ثبت‌نام هر ساله، نیروهای جوان‌تر را اعزام کنیم. بسیاری از زائران ما مسن هستند که نمی توان از آنها انتظار اثرگذاری فرهنگی داشت.

در حال حاضر هم هیچ راه ‌حلی وجود ندارد. حدود 60 هزار نفر در حال اعزام هستند، با این 60 هزار زائری که بسیاری از آنان مسن هستند چکار می‌توان کرد؟

اگر بخواهیم رهنمودهای مقام معظم رهبری را کامل محقق کنیم نیاز به نیروهای جوان، توانمند و مسلط به زبان داریم وگرنه نمی‌شود با این وضعیت، از این فرصت حج استفاده کامل و مطلوب داشت.

اما این بدان معنا هم نیست که ما کاری انجام نداده‌ایم، مراسم برائت و برگزاری دعای کمیل حرکتی بود که به برکت رهنمودهای حضرت امام (ره) آغاز شد و مقام معظم رهبری نیز در همان خط حرکت کردند و محکم ایستادند.

** باید در برنامه‌ریزی‌ها تجدیدنظر کنیم

امام خمینی (ره) در پیام حج سال 1366 فرمودند: «فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملت ها و کشورهای دیگری است که ابرقدرتهای شرق و غرب، خصوصاً آمریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوخته‌اند...»

و در پیام حج 1367 در تبیین آثار و برکات مراسم برائت از مشرکین می فرمایند: «حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفی نیست... این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات دوشادوش خواهران و برادران ایرانی خود فریاد رسای آزادی قدس را سرداد و مرگ بر آمریکا، شوروی و اسرائیل گفت... آری، فلسطین راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافتو دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین فرو ریختو چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنی‌اسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گردید...»

اما اگر بخواهیم به قله برسیم، باید در برنامه‌ریزی‌ها تجدیدنظر کنیم.

** خاطرات حج منتشر می‌شود

بنده یادم هست که 15 سال پیش، حجاج تونسی، انقلاب جدید این کشور را پیش‌بینی می‌کردند و می‌گفتند ما به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی علاقه داریم و عکس‌های امام(ره) را در خانه نگهداری می‌کنیم.

البته بنده در کتاب خاطراتم تحت عنوان «خاطرات عبرت آموز حج در دو دهه سرپرستی حجاج» که به زودی منتشر می‌شود، به موضوعاتی در این زمینه اشاره کرده‌ام.

** جریانات تکفیری برای ترمیم شکستهای اسرائیل است

* امروز جهان اسلام در منطقه با چالشی به نام گروهک‌های تکفیری مواجه است که تا حد زیادی این گروهها موجب بدنامی اسلام می‌شوند. بفرمایید ریشه اینها که در هر زمان با یک نام جدید بوجود می‌آیند، کجاست؟ از چه ناحیه‌ای پشتیبانی می‌شوند و آینده‌شان چه خواهد شد؟

یکی از طراحی‌های استکبار برای ضربه زدن به اسلام اصیل، ایجاد رژیم جعلی صهیونیستی بود که این رژیم را در قلب کشورهای اسلامی به عنوان سدی در برابر پیشرفت‌های جهان اسلام تاسیس کردند.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مانع از تحقق این هدفشد و با توجه به موجی که انقلاب در جهان ایجاد کرد، این سد شکاف برداشت و هر روز نیز این شکاف بیشتر می‌شود.

جریان تکفیری‌ برای جبران شکاف در این سد و ترمیم آن است- که البته ترمیم نخواهد شد- اما به هر حال یکی از برنامه‌های پیچیده و حساب شده دشمن، ترمیم شکاف سد شکست خورده صهیونیسم ‌است که یک برنامه‌ریزی دقیق را برای مقابله با چنین گروه‌هایی می‌طلبد تا آنها هم به سرنوشت رژیم صهیونیستی که انشاءالله زوالش نزدیک باشد، مبتلا شوند.

** روش تکفیری‌ها در جذبنیرو

* این گروه‌ها نظیر داعش با چنین خصلت‌های وحشی‌گری چطور می‌توانند افراد را به خود جذب کنند؟ با توجه به اینکه افرادی حتی از کشورهای غربی جذب اینها شدند. در واقع ما گاهی اوقات می‌بینیم که در کشورهای اروپایی، برخی افراد پس از گرویدن به دین اسلام، جذب گروه‌های تکفیری از این دست می‌شوند. آیا تبلیغات آنها قوی است و یا ما در تبلیغ اسلام اصیل ضعف داریم؟

بنده در این خصوص مطالعه و کنکاش زیادی داشتم و با برخی افراد ساکن در اروپا هم مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که اینها سازماندهی ویژه‌ای برای جذب افراد سرخورده با شخصیت دادن به آنها دارند. شگرد جذب آنها این است که افرادی که در خانواده‌شان سرخورده شدند، جوان‌هایی که دچار بحران روحی هستند و مشکل دارند -که البته درغرب تعداد آنان کم هم نیست- را جذب می‌کنند و مهمترین رمز موفقیت‌شان در این هدف شیطانی، شخصیت دادن به افرادی است که دچار خود کم بینی هستند.

** فشار از سوی دولت قبل زیاد بود

* اگر اجازه دهید سوالات سیاسی را از همینجا شروع کنیم. چه شد که شما از بعثه مقام معظم رهبری استعفا دادید؟ آیا این استعفا به دلیل فشارها و دخالت‌هایی بود که گفته می شد در دولت گذشته از طرف اطرافیان رئیس‌جمهور صورت می‌گرفت یا دلایل دیگری داشت؟

فشار که وجود داشت، اما استعفا به دلیل این فشارها نبود. بنده چندین بار از مقام معظم رهبری تقاضا کرده بودم از این سمت کناره‌گیری کنم و به کارهای فرهنگی بپردازم چون در تمام مسئولیت‌های پیشین، از دادگاه گرفته تا وزارت اطلاعات، کارهای فرهنگی را رها نکردم و تعبیر من این بود که حرکتم در کارهای سیاسی و اجرایی، شنا در خلاف جهت رودخانه است.

به خیال خودم اینطور عمل کردم و قصدم این بود تا جایی که لازم است در مسئولیت های قضایی یا اجرایی و سیاسی حضور داشته باشم و چنانچه حضورم واجب نبود، سراغ طلبگی و کارهای فرهنگی بروم.

آخرین باری که بحث استعفا را خدمت مقام معظم رهبری مطرح بردم، احساس کردم ایشان ناراحت شدند و من هم تصمیم گرفتم تا زمانی که خودشان اجازه ندادند، دیگر این بحث را مطرح نکنم و زمانی که ایشان موافقت کردند، بنده استعفا دادم.

** حج از شئون رهبری است

* دخالت‌های موجود در چه زمینه‌ای بود؟

بیشتر در مورد انتخاب رئیس سازمان حج و زیارت؛ چون بعثه مقام معظم رهبری ارتباط مستقیم با حضرت آقا دارد و اصولا حج از شئون رهبری است و دخالت‌هایی که برخی اطرافیان رئیس‌جمهور در مورد انتخاب رئیس‌سازمان می‌کردند، مشکل‌ساز می‌شد.

** ایستادن در مقابل ولی فقیه، عاقبت بخیری ندارد

* پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 88، کشور با فتنه ای روبرو شد که شما در طول سالهای ابتدایی انقلاب با برخی از مسببان آن آشنایی از نزدیک داشتید و با هم کار کردید. تحلیل شما از این ماجرا چیست؟

در همان ایام و در یکی از سخنرانی هایم ‌گفتم که تجربه این نظام نشان داده هرکس در مقابل نظام و رهبری بایستد، عاقبت به خیر نخواهد شد. این افراد می توانستند کار را به اینجا نرسانند و طبق فرمایش مقام معظم رهبری در قالب قانون اعتراض خود را پیگیری کنند اما اعتراض که از چارچوب قانون خارج شد، مفاسدی دارد که این مفاسد کمابیش تا الان نیز ادامه پیدا کرده است.

** با موسوی صحبت کردم ولی اثر نداشت

* حضرتعالی پس از خطبه‌های مقام معظم رهبری در نمازجمعه 29 خرداد 88، اظهاراتی بیان کردید که جنبه اثباتی دارد و تبعیت شما را از ولایت فقیه آشکار می‌کرد اما موضع‌گیری شما علیه جریان فتنه کمی با تاخیر صورت گرفت. دلیل این تاخیر چه بود؟ ایا شما به بازگشت این افراد امید داشتید؟

البته در ابتدا امیدوار بودم که آنها از مواضع خود عدول کنند. من بلافاصله با آقای موسوی صحبت کردم و نامه نوشتم اما هر کاری کردم که مشکل حل شود، نشد.

* صحبت‌تان چه بود؟

نمی خواهم وارد جزئیات شوم اما به هر حال ولایت فقیه، ستون فقرات نظام اسلامی است که با ضربه دیدن آن، کل نظام ضربه می خورد. من کمتر وارد مسائل سیاسی می‌شوم مگر اینکه ضرورتی داشته باشد و ورود به این موضوع نیز در حدّ ضرورت بود.

البته درخصوص موضوعاتی نظیر نقش خواص در بزنگاه‌ها، بنده به تفصیل در مقدمه کتاب دانش نامه امام حسین (ع) بحث کرده‌ام.

** موضوع قائم مقام رهبری بحرانی ترین مقطع انقلاب بود

* با توجه به مسئولیت‌‌ها و سوابقی که شما در حوزه‌های امنیتی داشتید، بحرانی‌ترین مقطع انقلاب را به جز مقطع جنگ در 36 سال گذشته کدام برهه می‌دانید؟

بحران قائم‌مقام رهبری. چون اگر آن اتفاق می‌افتاد و این بحران مهار نمی‌شد، مسیر انقلاب را عوض می‌کرد. هیچ کس باور نداشت که بتوان با این حرکت مقابله کرد و بنده تقریبا هیچ کس را در آن زمان کمک کار خود نمی‌دیدم. به ما می گفتند (البته از سر دلسوزی و مصلحت اندیشی) که شما این کار را نکن. این شخص (آیت‌الله منتظری)رهبر می‌شود و بعد تو بایداز ایران بروی. من در دلم می‌خندیدم و می‌گفتم اینوظیفه شرعی من است و باید آن را انجام دهم.

** تعابیر موهن جریان مهدی‌هاشمی درباره آقای منتظری

فقط مقام معظم رهبری در آن زمان موید حرکت ما بودند. البته افرادی همکه مرا نهی می‌کردند، نمی‌گفتند که کار نادرستی است بلکه اعتقاد داشتند به مصلحت شخص بنده نیست اما اگر این اتفاق نمی‌افتاد، در حال حاضر انقلابی وجود نداشت.

برخی از افراد داخل جریان مهدی‌هاشمی با تعابیر بسیار موهنی از آقای منتظری یاد می‌کردند و می‌گفتند: فلانی از عهده فلان کار هم بر نمی‌آید (نمی‌خواهم عین آن تعبیر را بگویم) چه برسد به رهبری.

در واقع این باند جنایتکار و آدمکش می‌خواستند زمام امور را خودشان به دست بگیرند.

به نظرم بحرانی ترین موضوعی که نظام با عنایت حضرت حق و بصیرت حضرت امام(ره) پشت سر گذاشت، همین مورد است.

** کشف اسناد جنایت مهدی هاشمی در اصفهان

* بحث نفوذ مهدی هاشمی موضوعی است که بسیار در مورد آن بحث شده است. بالاخره افرادی وجود داشتند که خواسته یا ناخواسته به این جریان گره‌خورده بودند و مانند آقای منتظری به سید مهدی هاشمی علقه‌هایی داشتند. شروع این کشف از کجا بود؟ آن چیزی که ما شنیدیم این بود که در خود سپاه نیز متوجه این خطر شده بودند. وزارت اطلاعات از چه زمانی به این پرونده ورود پیدا کرد؟

این جریان دو سه مرحله داشت. یک بار که بنده به اصفهان رفته بودم، پرونده این شخص (مهدی هاشمی) را دیدم. وقتی پرونده را در اطلاعات اصفهان مشاهده کردم، دیدم مدارک قتل‌ها و کشتن مرحوم شمس‌آبادی بسیار روشن است و واضح بود که باید با این شخص برخورد شود ولی آنها نه تنها آزاد بلکه در پست های مهمی مشغول بودند.

این مرحله اولی بود که خدمت امام(ره) مطرح کردم و البته ایشان مطلب خاصی را راجع به این مسئله نگفتند و موضوع را به خود ما واگذار کردند و ورودشان به ماجرا مانند ورود در مرحله دوم و سوم نبود.

** امام(ره) به صورت جدی وارد ماجرا شدند

پس از آن، جریان را به آقای منتظری همگفتیم اما ایشان مطالب را به خود آن جریان (مهدی هاشمی) انتقال دادند.

در مرحله بعد، وزارت اطلاعات در قسمت ضدجاسوسی به خانه تیمی آنها رسید و پودرهای سرطان‌زا و اسلحه‌ها و امکاناتی که در آنجا بود، کشف شد. امام(ره) از این مرحله به صورت جدی وارد ماجرا شدند.

تشخیص ما این بود که امام(ره) در مرحله اول احساس خطر جدی نکردند اما بعد از اینکه خانه تیمی کشف شد و جریانات قبل از انقلاب را هم به ایشان گفتیم، احساس خطر کردند و در نامه‌ای به بنده دستور دادند که موضوع پیگیری شود و فرمودند که این لوث باید از دامن برخی بزرگان کشور که منظورشان آقای منتظری بود، پاک شود.

* آیا امام خودشان هم با آقای منتظری صحبتی کردند؟

در آن مقطع امام (ره) صحبتی با آقای منتظری نداشتند، گفتگوی امام(ره) با ایشان پس از مخالفت جدی آقای منتظری با رسیدگی به اتهامات و جرایم مهدی هاشمی بود.

* چرا آقای منتظری توجیه نمی‌شدند؟

من تصورم این بود که ایشان سادگی دارند. البته تعابیر حضرت امام(ره) تندتر از این بود.

** مجلس می خواست پرونده مهدی هاشمی را در دست بگیرد/ امام مخالفت کرد

* موضوع جریان سید مهدی هاشمی بحث جذابی برای نسل جوانی است که آن مقطع را حضوری درک نکردند، هرچند شما به تفصیل در کتاب خاطرات خود به این موضوع پرداختید اما آیا ناگفته‌ای در این زمینه وجود دارد؟

ناگفته‌ای به ذهنم نمی‌رسد اما مسئله‌ای که هم برای نسل جوان، هم مجلسی‌ها و هم افراد سیاسی می‌تواند خیلی آموزنده باشد، برخوردی است که حضرت امام(ره) در این زمینه داشتند.

طیفی از نمایندگان در آن دوره به این نتیجه رسیدند که پرونده سید مهدی هاشمی در مجلس بررسی و مطرح شود و پرونده به کمیسیونی در مجلس برود اما من دیدم این پرونده شامل یک سری اسامی است که متهم هستند اما اتهام آنها اثبات نشده و تا وقتی اتهام کسی اثبات نشد، نمی‌شود آن را مطرح کرد. لذا مخالفت کردم.

آنها هم وقتی دیدند زورشان به ما نمی‌رسد و ما پرونده را به مجلس نمی‌دهیم، مصوبه‌ای را تصویب کردند که پرونده به مجلس فرستاده شود.

من نامه‌ای خدمت حضرت امام(ره) نوشتم که مجلس چنین مصوبه ای دارد و پرونده را از ما خواسته‌اند اما در پرونده اسامی متهمینی ذکر شده که اتهام آنها به اثبات نرسیده و رفتن این پرونده به مجلس آبروی آنها را می‌برد.

حضرت امام(ره) پاسخ دادند: فرستادن این پرونده به مجلس خلاف شرع و قانون اساسی است و این نشان می دهد که حضرت امام(ره) چه میزان برای آبروی افراد اهمیت قائل بودند که این به نظر من درسی است که باید همه توجه داشته باشند.

** سیستم‌های بیگانه گاهی با 10 واسطه روی افراد تاثیر می‌گذارند

* موضوع رخنه جریان مهدی هاشمی در بیت آقای منتظری یک هشدار تاریخی بود درباره نفوذ جریان نفاق در بنده مسئولین کشور. این خطر امروز که 36 سال از انقلاب می گذرد چقدر باید جدی گرفته شود؟

سیستم‌های اطلاعاتی بیگانه، گاهی اوقات ممکن است با 10 واسطه، افراد را تحت تأثیر قراردهند، آن هم توسط اشخاصی که انسان به آنها اعتماد کامل دارد. ممکن است فرد بعد از 20- 30 سال بفهمد با چند واسطه تحت تاثیر فلان جریان و یا شخص بوده است.

یک پروسه خطرناک جاسوسی برای نفوذ و رخنه وجود دارد که افراد باید همیشه هوشیار و آگاه باشند، که شیاطین انس و جن همیشه از طریقی نفوذ می‌کند که انسان به آن اطمینان دارد.

** معتقد به «سازمان» بودن اطلاعات بودم

* یکی از مهمترین مباحث در مقطع تأسیس وزارت اطلاعات، نحوه اداره آن به شکل وزارتخانه یا یک سازمان مستقل بود. برخی اعتقاد به وزارتی بودن اطلاعات داشتند تا از طریق مجلس بتوان بر عملکرد آن نظارت کرد.

البته در مقطعی قبل از سال 76، برخی کارشناسان امنیتی به این نتیجه رسیدند که تعدد مراکز اطلاعاتی ممکن است آثار زیانباری داشته باشد و نمایندگان مجلس پنجم هم تلاش کردند طرحی را ارائه دهند که این امر محقق شود و تمامی مراکز اطلاعاتی به صورت سازمانی زیر نظر رهبری درآید که البته بعد ازسال 76 این جریان مسکوت ماند. چرا چنین اتفاقی افتاد و آیا ضرورت این ادغام دیگر احساس نمی‌شود؟

بنده در اواخر مسئولیتم در وزارت اطلاعات به این نتیجه رسیدم که این مجموعه باید زیرنظر بالاترین مقامات نظام باشد و حضرت امام(ره) هم حرفی نداشتند و استدلال‌هایی هم وجود داشت اما برخی این موضوع را به مصلحت نمی‌دانستند و می‌خواستند وزارت اطلاعات زیرمجموعه دولت بماند.

در هیچ نظامی، سیستم اطلاعاتی زیرنظر دولت نیست و فراتر از دولت‌ها است زیرا دولت‌ها می‌آیند و می‌روند و سیستم اطلاعاتی باید فراتر از آنان باشد و زیرنظر عالی‌ترین مقام کشور اداره شود.

حضرت امام(ره) هم این موضوع را پذیرفته بودند اما مسائلی پیش آمد که نمی‌خواهم باز کنم و نشد که این کار بشود و در حال حاضر نیز شرایطی وجود دارد که عملا این امر محقق نمی‌شود.

** ما در وزارت اطلاعات زیر نظر امام(ره) کار می‌کردیم

این نکته را هم عرض کنم که در آن زمان، وزارت اطلاعات و بنده عملاً زیر نظر خود حضرت امام(ره) کار می‌کردیم و در مسائل اساسی، مستقیما از ایشان رهنمود می‌گرفتیم و طبق نظر ایشان عمل می‌کردیم. هر کس هم در سیستم اطلاعاتی در این سالها آمده و با من مشورت کرده، عرض کرده‌ام که رهبری باید از این مجموعه راضی باشد و ما باید با رهبری هماهنگ باشیم. در همه نظام‌ها نیز همین طور است.

** امام(ره) گفت اینجا وزارت اطلاعات است نه وزارت کشاورزی

* شما در ایام مسئولیتتان در وزارت اطلاعات، فعالیت سیاسی را در این وزارتخانه ‌حرام اعلام کردید. چقدر توانستید جلوی سیاسی بودن این وزارتخانه را بگیرید؟

البته حضرت امام(ره) این حرمت را فرمودند. همزمان با انتخاب بنده و هفته دولت، خدمت حضرت امام(ره) رفتیم. بعد از پایان جلسه، بنده دست ایشان را بوسیدم و قصد رفتن داشتم که حاج احمد‌آقا اشاره کردند و گفتند شما بنشینید. من ابتدا متوجه نشدم اما ایشان مجددا گفتند که امام می‌‌فرمایند شما بنشینید.

بعد امام(ره) تعبیری به کار بردند و فرمودند: «اینجایی که شما هستید، وزارت اطلاعات است و وزارت کشاورزی نیست. حواست را جمع کن. کسانی را که می‌خواهی بیاوری با فلانی و فلانی و فلانی مشورت کن و خودت تصمیم نگیر

من گفتم مشورت می‌کنم اما این افرادی که فرمودید، شاید نظرات مختلفی داشته باشند و چون مسئولیت با بنده است، من خودم باید تصمیم بگیرم تا جوابگو باشم.

امام(ره) فرمودند بله. همینطور است و بعد به آقایان گفتم که ما به امام(ره) چنین چیزی گفتیم و قرار شد خودمان تصمیم بگیریم. تا زمانی هم که بنده در وزارت اطلاعات حضور داشتم، هیچ دخالتی در عزل و نصب‌ها وجود نداشت.

** وزارت اطلاعات «هفت خط» بود

به حضرت امام(ره) عرض کردم و گفتم در حال حاضر اطلاعات «هفت خط» است. یک خط از سپاه می‌آید که آن هم خودش 2 خط است. یک خط از نخست‌وزیری، یک خط از کمیته یک خط از کجا و... تعبیر من این بود که این تشکیلات در حال حاضر«هفت خط» است و اگر من با یکی از این خط‌ها ببندم، بقیه مخالفت می‌کنند.

** امام(ره) فعالیت سیاسی در وزارت اطلاعات را حرام کردند

خدمت امام(ره) گفتم بدانید از این به بعد ممکن است خیلی پشت سر ما حرف بزنند و بعد هم در جلسه دیگری به حضرت امام(ره) پیشنهاد کردم که ایشان توصیه بفرمایند کارمندان این وزارتخانه وارد جناح های سیاسی نشوند، به دنبال این پیشنهاد بود که ایشان حضور جناح‌ها و احزاب سیاسی را در وزارت اطلاعات تحریم کردند.

البته ممکن است برخی افراد تمایلات سیاسی مختلفی داشته باشند اما هیچ کس نباید عضو جناح سیاسی باشد و دیدگاه سیاسی خود را در کارها اعمال کند.

چینش نیروها طوری بود که هیچ گاه کسی نتوانست دیدگاه سیاسی خاصی را اعمال کند. نظر ما این بود که هرچه امام(ره) می‌گوید عمل شود و پس از آن نیز هرچه رهبری بگوید چون ولی فقیه، مسئول اصلی کشور است.

** بعدها در وزارت اطلاعات مشکل پیدا شد

* بعدها چطور؟ این مصونیت از کارهای سیاسی باقی ماند؟

بعدها مشکل پیدا شد. اما به قول مولوی: شرح این هجران و این خون جگر، این زمان بگذار تا وقت دگر...

* بهترین دوران وزارت اطلاعات مربوط به چه دوره‌ای است؟

این را خودتان باید ارزیابی کنید

* شما به عنوان یک کارشناس چه نظری دارید؟

به هر حال آن بنایی که ما گذاشته بودیم ادامه پیدا نکرد. دوست داشتیم این بنا ادامه پیدا کند.

** قتل‌های زنجیره‌ای نتیجه تغییر مسیر در وزارت اطلاعات بود

* بعدها موضوعاتی نظیر قتل‌های زنجیره‌ای هم به جایگاه وزارت اطلاعات ضربه زد.

بله این نشان‌دهنده آن بود که مسیر تغییر کرده است.

* یعنی نتیجه سیاسی کاری‌ها بود؟

نتیجه تغییر مسیر بود.

** اقتضائات کار سیاسی با روحیه من سازگار نیست

* یکی از فعالیت های سیاسی شما در دهه 70 تشکیل جمعیت دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی بود که با شعار فراجناحی پا به عرصه سیاسی گذاشت. دلیل تعطیلی این جریان در سال 77 چه بود؟ آیا حقیقتا کثرت مسئولیت‌ها و اشتغال مسئولان حزب دلیل تعطیلی شد و یا دلایل دیگری داشت؟

پس از مدت کوتاهی که وارد آن کار شدم، دیدم کارهای سیاسی اقتضائاتی دارد که با روحیه من نمی‌سازد، یعنی من از لحاظ روحی، جسمی و فکری لوازم و شرایط فعالیت سیاسی به این صورت را نداشتم.

مبنای آن حرکت این بود که ما با مطلق‌گرایی مخالف بودیم. چه در حوزه فردی و چه جریانات سیاسی. هر فرد یا جریان سیاسی، خوبی‌هایی دارد و بدی‌هایی که باید خوبی‌های آن را تقویت کنیم و ضعف‌هایش را کاهش دهیم.

مطلق گرایی خلاف اسلام است و ما می خواستیم یک جریان حق‌گرا ایجاد کنیم که زورمان نرسید.

** مهم است که اعتدال را چگونه معنا کنیم

* یعنی به نوعی همین اعتدالی که این روزها خیلی مطرح است؟

بحث اعتدال نبود، حق‌گرایی بود. البته اعتدال یک مسئله اسلامی است و یکی از مبانی اسلام در زمینه‌های مختلف، اعتدال است. اما مهم است که اعتدال را چگونه معنا کنیم.

آنچه در تفسیر آن اختلاف نظر وجود دارد، اعتدال سیاسی است که نمی توان درباره آن به وحدت نظر رسید.

** اعتدال به معنای کوتاه آمدن از ارز‌ش‌ها نیست

باید ببینیم خط معصوم چیست. نه از آن جلوتر برویم و نه عقب تر بمانیم. در زمان غیبت معصوم، مبنا ولایت فقیه و رهبری است. اگر مبنا رهبری باشد، مشکل تفسیرهای مختلف حل می‌شود.

اعتدال به معنای کوتاه آمدن از ارز‌ش‌ها نیست. اعتدال در هر زمینه‌ای معنای خاص خودش را دارد و برای اعتدال سیاسی نمی‌توان یک معنای کلی ارائه داد.

در برخوردهای سیاسی باید زمانی تند رفت، زمانی کُند و زمانی میانه. فقط باید محور تعیین کرد و محور اصلی که حجت شرعی است، رهبری است. جایی که ولی فقیه گفت تند برو، تند می‌رویم و اگر نظر ایشان چیز دیگری بود، باید به همان عمل کرد.

** از سیاست کناره‌گیری نکردم

* چه شد که از دنیای سیاست کناره‌گیری کردید؟

من کناره‌گیری نکردم. تنها نخواستم به عنوان رهبر یک جریان سیاسی فعالیت داشته باشم اما سیاست ما جزو دیانت ماست.

آنچه در سالها قبل به خبرنگاری گفتم که «سیاست را سه طلاقه کردم»، به این معنا نیست که در امور سیاسی دخالت نمی کنم. همه ما باید فدا شویم تا نظام سیاسی الهی جمهوری اسلامی بماند و در هر صحنه‌ای که به ما نیاز باشد باید حضور پیدا کنیم تا به یاری خدا این نظام به نظام حضرت مهدی (عج) متصل شود.

** دولت نیازمند نقد عالمانه و منصفانه است/ روحانی را به ذکاوت و دیانت می‌شناسم

* ارزیابی شما از عملکرد دولت یازدهم در یک سال گذشته چیست؟ با توجه به اینکه این دولت بر دو بحث اقتصاد و سیاست خارجی تمرکز‌زیادی داشت، چقدر در این زمینه‌ها موفق بودند؟

آقای روحانی هم‌دوره‌ی بنده، آقای محمدی گلپایگانی و شماری دیگر از دوستان معروف است و من بیش از 50 سال است که ایشان را به ذکاوت، امانت و دیانت می‌شناسم و هرشب برای موفقیت ایشان دعا می کنم.

موفقیت دولت، در واقع موفقیت جمهوری اسلامی و حاکی از کارآیی نظام اسلامی است. برخی از اقداماتی که در این دولت صورت گرفته، مثل نظام سلامت بسیار مثبت است، به ویژه آرامش و امیدواری که در جامعه پدید آمده قابل توجه است که بخشی از این آرامش مرتبط با عملکرد موفقیت آمیز نسبی دولت در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد است که البته تا رسیدن به نقطه مطلوب فرصت و تلاش بیشتری لازم است.

اما آنچه عرض کردم بدین معنا نیست که اشتباهی وجود ندارد؛ امثال ما و هیچ کس مصون از اشتباه نیست، بنده تصوّر می‌کنم عملکرد دولت به ویژه در زمینه‌های فرهنگی نیازمند نقد عالمانه و منصفانه است.

** رییس جمهور مراقب شیطانهای انسان‌نما باشد

با درنظر گرفتن تجربه عملکرد دولت‌های گذشته، رمز موفقیت رئیس محترم جمهوری و دولت خدمتگزار در چند جمله عبارت است از توکل حقیقی به خداوند سبحان، توجه عملیِ جدّی به رهنمودهای خیرخواهانه مقام معظم رهبری به ویژه توصیه‌های اخیر ایشان در هفته دولت، مراقبت هوشیارانه از نفوذ شیطان‌های انسان‌نما، استفاده از مشاوران صالح و صادق و دارای صراحت و دلسوز و نقدپذیر.

** چالش فرهنگی مهمترین تهدید پیش روی نظام

* مهمترین تهدید‌های پیش روی نظام جمهوری اسلامی را چه می‌دانید؟

انقلاب اسلامی یک تحول فرهنگی بود که تداوم آن در گرو تعمیق و تداوم فرهنگ ارزشی اسلام است. البته این نکته نیز قابل توجه است که بدون اقتصاد سالم نمی توان انتظار پیشرفت فرهنگی داشت و لذا سال جاری را مقام معظم رهبری سال اقتصاد و فرهنگ نامیدند. به نظر بنده تهدید فرهنگی مهمترین تهدید است و دشمن تمرکز جدی روی این موضوع دارد.

** در مدیریت فرهنگی ضعیف عمل کردیم

* برخی منشاء بسیاری از مشکلات فرهنگی کشور را طراحی امنیتی دشمن می‌دانند. حضرتعالی به عنوان کسی که سالها در مناصب مختلف امنیتی قرار داشتید، چقدر با این تحلیل موافقید؟

این واضح است که دشمن در طول سالهای پس از انقلاب بیکار ننشسته اما این تحلیل که بخواهیم همه مشکلات فرهنگی را ناشی از برنامه ریزی دشمن بدانیم، صحیح نیست زیرا علاوه بر اینکه دشمن طراحی دارد و به موازات رشد جمهوری اسلامی در جهان، توطئه های آنها نیز بیشتر می‌شود و آنها برنامه ریزی گسترده ای هم برای تخریب ارزشهای انقلاب دارند، اما باید قبول کنیم که ما هم در مدیریت فرهنگی و برنامه‌ریزی ضعفهایی داریم و باید به هردو این موضوعات با هم نگاه کنیم. یعنی هم از این طرف ما ضعیف عمل می کنیم و هم طرف مقابل، دشمن کار می‌کند. البته همانطور که قرآن اشاره کرده «ان کید الشیطان کان ضعیفا» بنابراین توطئه آنها قوی نیست. ولی به هر حال ما هم باید قوی‌تر کار کنیم.

** دارالحدیث از زیرزمین منزل ما شکل گرفت

* رهبر معظم انقلاب در نیمه شعبان سال گذشته بازدیدی داشتند از مجموعه تحت مدیریت حضرتعالی یعنی موسسه دارالحدیث. این موسسه در چه مقطع و با چه رویکردی تشکیل شد و رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه دارالحدیث بر چه موضوعاتی تاکید کردند؟

موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث در واقع در ایامی تاسیس شد که بنده وزیر اطلاعات بودم. در سال 66 و با هزینه مختصری که از حضرت امام(ره) گرفتیم در زیرزمین منزل خودمان با چندنفر از فضلا این جریان را آغاز کردیم و بعد از ارتحال حضرت امام(ره)، با حمایت مقام معظم رهبری این حرکت ادامه پیدا کرد که البته رسمیتی نداشت و کاری خصوصی و چند نفره بود.

به تدریج در سال 74 با پیام رهبری، این مجموعه رسما تحت عنوان «مرکز تحقیقات دارالحدیث» آغاز به کار کرد.

پس از آغاز به کار در سال 74 این تشکیلات گسترش یافت و 10 سال بعد، دانشکده علوم حدیث تأسیس شد و در ادامه موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، دانشگاه قرآن و حدیث و پژوهشگاه قرآن و حدیث تأسیس شد که در حال حاضر یک مجموعه گسترده آموزشی و پژوهشی است و قریب به 5 هزار دانشجوی حضوری و مجازی در داخل و خارج کشور دارد.

4 پژوهشگاه قرآن و حدیث شامل پژوهشکده علوم و معارف حدیث، پژوهشکده اخلاق و روانشناسی، پژوهشکده تفسیر اهل بیت و پژوهشکده کلام اهل بیت هم دایر شده است.

همچنین بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری یک معاونت فرهنگی برای همگانی کردن حدیث تاسیس شده که اقشار مختلف مردم در داخل و خارج بتوانند از معارف اهل بیت استفاده کنند.

** پژوهش‌های قرآنی و حدیث زمینه‌ساز تحقق رهنمود آقا در حوزه علوم انسانی است

* قرآن در جامعه ما موضوع کاملا جا افتاده‌ای است ولی بحث حدیث و روایات جای کار زیادی دارد، این تشکیلات در بسط احادیث و روایات در جامعه چقدر موفق بوده و اساسا متولی این مباحث در جامعه کیست؟

پیوند قرآن و حدیث پیوندی ناگسستنی است چون حدیث ریشه در قرآن دارد واهل بیت از قرآن جدا نیستند. اگر ما بخواهیم قرآن را خوب بفهمیم باید حدیث را خوب بفهمیم و بالعکس.

در ملاقاتی که خدمتگزاران دارالحدیث با مقام معظم رهبری داشتند، بنده عرض کردم که دارالحدیث، دار‌القرآن است و دارالقرآن، دارالحدیث است و ایشان هم تایید فرمودند و در فرمایشات خود بر این مسئله تاکید کردند.

بازتاب اقداماتی که انجام می‌دهیم و گسترش و استقبالی که از کتابها بوده، بیانگر این است که چه در داخل و چه در خارج عطش و نیاز به رهنمودهای اهل‌بیت(ع) روزافزون است و این نشانه آن است که به یاری خدا زمینه حکومت جهانی اهل بیت فراهم شده و فرمایش امام رضا(ع) که می‌فرمایند: «ان‌الناس لوعلموا محاسن کلامنا لاتبعونا (اگر مردم بدانند منطق ما چقدر زیباست، دنبال ما می‌آیند)» در حال تحقق است و عطش نیاز به رهنمود‌های اهل بیت روزافزون بوده و جا برای کار بسیار زیاد است.

مقام معظم رهبری هم بارها تاکید کردند که علوم انسانی ما باید اسلامی شود و دانشگاه‌ها در علوم انسانی جیره‌خوارغرب نباشند.

زمینه‌ساز تحقق این رهنمود، پژوهش های قرآنی و حدیثی است. ما در این زمینه در حال انجام فعالیت‌هایی هستیم و با دوستان خود در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم نشست‌هایی برگزار می‌کنیم و امیدواریم ان‌شاءالله امکانات لازم فراهم شود تا بتوانیم سرویس لازم را در این جهت به دانشگاه‌ها بدهیم.

** تاکید رهبری در موضوع مهدویت

* رهبرمعظم انقلاب در دیدار با مجموعه دارالحدیث چه رهنمودهایی داشتند؟

مدتها بود که از مقام معظم رهبری تقاضا کرده بودیم بازدیدی از مجموعه دارالحدیث داشته باشند. تا اینکه در آستانه ولادت حضرت مهدی (عج) نمایشگاهی از دارالحدیث را در حسینیه امام خمینی(ره) دائر کردیم و ایشان فرصت زیادی گذاشتند و رهنمود‌های بسیار خوبی دادند و امیدواریم بتوانیم در آن راستا حرکت کنیم.

ایشان تاکید داشتند شناخت خلاء‌ها در زمینه قرآن و حدیث و برنامه‌ریزی برای پر کردن آنها یکی از امتیازات دارالحدیث است که باید بر این مسئله تمرکز بیشتری شود و ما امیدواریم اگر امکانات لازم برای تحقق رهنمودهای ایشان فراهم شود، به نقطه مطلوب برسیم.

مسئله امام مهدی(عج) نیز مهمترین مسئله محوری برای نظام اسلامی است و ایشان تاکید بسیاری بر پرداختن به این موضوع داشتند.

من در مقدمه دانشنامه امام مهدی(عج) به این نکته اشاره کردم که دشمنان انقلاب با اساس ولایت فقیه عداوت دارند و در صدد تخریب زیربنای این اصل هستند. باتوجه به اینکه ما ولی فقیه را نائب حضرت مهدی(عج) می دانیم، بر تخریب موضوع مهدویت و خود حضرت مهدی(عج) سرمایه‌گذاری کردند و می‌گویند ما باید ریشه را بزنیم .

به همین جهت ما کار گسترده‌ای که صورت نگرفته و جایش خالی بوده را آغاز کردیم و بر اساس منابع معتبر و مدارک و اسناد متقن، ولایت حضرت مهدی(عج) را اثبات کرده و به شبهاتی در خصوص وجود و زنده بودن و طول عمر ایشان پاسخ دادیم و در واقع این پاسخ‌ها نوعی پاسخ دادن به مخالفان اصل ولایت فقیه نیز محسوب می‌شود.

* به عنوان آخرین سوال، اطلاعی از سرنوشت خلبانی کهکودتای نقاب را افشا کرد، دارید؟

نخواست شناخته شود. شاید می‌ترسید که ضد انقلاب او را ترور کند. بنده هم با واسطه با ایشان ارتباط داشتم و از سرنوشت او اطلاعی نداریم.

* بسیار سپاسگذاریم که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.

من هم ممنون هستم و برایتان آرزوی توفیق می کنم.

منبع: فارس