صراط: ادامه گمانهزنی در خصوص گفتگوی اوباما و روحانی و تعاملات پیش روی ایران و آمریکا،روشن شدن تکلیف ریاست جمهوری افغانستان و گرامیداشت هفته دفاع مقدس مهمترین سرخط روزنامههای اصلاح طلب و اصولگرای امروز بود.
*اعتماد
«پیش لرزههای یک دیدار احتمالی» تیتر یک روزنامه اعتماد است که به بررسی واکنش برخی چهرهها به دیدار احتمالی روحانی و اوباما پرداخت.
این روزنامه پیروزی احمد زی در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را با تیتر « احمدزی کلیددار ارگ» پوشش داد.
جواد دلیری در ستون یادداشت سردبیر در مطلبی با عنوان « ثروت فرا نسلی بر جامانده از جنگ» آورده : کردند، اینجا سخن از هشت سال جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع از مقدسترین ارزشهای یک ملت است. هر چند که امروز یادآور صحنههای تلخ آغاز جنگ است و نباید در اذهان مردم شایسته بزرگداشت باشد اما نتیجه آن هشت سال دفاع قهرمانانه پاسخ به این پرسش را روشن میکند که چرا امروز و هشت سال دفاع مقدس را گرامی میداریم و به درستی از نکوداشت قهرمانان جنگ، بازماندگان سختکوش دفاع مقدس و مردمان پرافتخار ایران سخن گفته میشود و همگان از دستاوردهای این رویداد تاریخی ارزشمند میگویند.
نویسنده در ادامه با طرح این پرسش که دستاورد هشت سال دفاع مقدس چه بود که امروز می تواند یک سرمایه ملی باشد نوشت: جنگ تحمیلی با همه مصایب و مشکلات و ویرانیها، سبب شد در بحبوحه تنگناهای اقتصادی، روانی و اجتماعی، شکل خاصی از روابط اجتماعی شکل بگیرد. این شکل خاص از روابط اجتماعی و هنجارها و ارزشهای ناشی از آن، سرمایه اجتماعی برای ایران در حال جنگ به شمار میرفت. در زمان جنگ به دلیل موقعیت بحرانی و بسترهای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی جامعه ایران، با نفی گرایشهای فردگرایانه و ترویج روحیه جمعگرایی، مراودات اجتماعی دستخوش تغییر شد. این شکل خاص از روابط اجتماعی سبب افزایش انسجام ملی و فرهنگی، کاهش قوممداری و تضادها و شکافهای مذهبی شد و تکتک افراد جامعه را در یک صف واحد در برابر متجاوز قرار داد. این جنگ یک رخداد کمنظیر در تاریخ معاصر ایران است که با نبردها، ستیزها و رویدادهای دیگر، هم به دلیل وسعت و شدت و هم به علت اشتیاق مردم جهت شرکت در جبهههای نبرد تفاوت دارد.
«تذکر زود هنگام مجلس به دولت» عنوان مطلب دیگری در این روزنامه است که تقاضای نمایندگان از رئیسجمهور را برای معرفی وزیر علوم در آستانه بازگشایی دانشگاهها تعجیل خواند و نوشت: حسن روحانی تذکر گرفت. تذکر بابت اینکه هنوز با وجود آنکه مهلت قانونیاش پایان نیافته اما برای وزارتخانه بدون وزیرش، وزیر معرفی نکرده است. دو ماه دیگر برای معرفی وزیر علوم فرصت دارد اما نمایندگان مجلس عجله دارند. همانطور که برای استیضاح وزیر قبلی تعجیل به خرج داده بودند حالا هم برای معرفی جایگزین او عجله دارند. «عجله» ویژگی اصلی این روزهای نمایندگان مجلس شده است. مهم نیست که دولت یک ساله است یا هشت ساله. مهم این است که وزارتخانهیی این روزها با سرپرست اداره میشود هرچند که اداره وزارتخانه با سرپرست در گذشته یک روال عادی و روتین بوده است.
اعتماد در گزارشی با عنوان « شروع جلسات علنی، آغاز سوال از وزرا» که در صفحه سیاست این روزنامه منتشر شده تلاش می کند مطابق روال سابق رابطه مجلس با دولت را پرتنش جلوه دهد و مدعی می شود که وزرای خواسته شده توسط مجلس کارت زرد دریافت خواهند کرد: سوالهای نمایندگان از وزرا پشت سد تعطیلات تابستانی مجلس گیر کرده بودند. برگزاری نخستین جلسه علنی بعد از این تعطیلات سه هفتهیی قدری راه را برای به جریان افتادن این سوالات باز کرده است. تا اینجای کار در جلسه دیروز چهار طرح سوال از سه وزیر دولت توسط هیات رییسه اعلام وصول شد. بر این اساس وزرای امور خارجه، کار و همینطور نیرو باید خود را طی روزهای آینده برای حضور در صحن علنی مجلس آماده کنند و با آمادگی دریافت یک کارت زرد جدید راهی بهارستان شوند.
اعتماد در گزارش مفصل دیگری در این روزنامه نگاهی آماری به پرونده استیضاح وزیران دولت در مجالس نهگانه انداخته و تیتر « داستان استیضاح» را برای آن برگزیده است.
*وطن امروز
«صنعا در دست انقلابیون» عنوان مطلبی است که روزنامه وطن امروز برای تیتر یک خود و پوشش استعفای نخست وزیر یمن برگزیده است.
دفاع میرزاده از افزایش شهریه ثابت دانشگاه آزاد با تیتر« توجیه!» منعکس شده و آمده است: دانشگاه آزاد شهریه ثابت دانشجویان را افزایش داده و به رغم تذکرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی نه تنها از این اقدام غیرقانونی عقب نشینی نمی کند بلکه با انتشار نامهای از آن دفاع کرده است.
«مقر داعش آریزوناست نه غزه» عنوان گزارشی در این روزنامه است که به چگونگی حکمرانی خاندان بوش جنگ طلب بر اوبامای صلح طلب از دید «استیو وب» کارشناس آمریکایی می پردازد.
در ابتدای این گزارش آمده است: آیا کنترل ارتش سری مزدوران تکفیری ایالات متحده (داعش) در دوران حکومت دموکراتها بر کاخ سفید، کماکان در دست نومحافظهکاران جمهوریخواه باقی مانده است؟ کنکاش پیرامون سرنخهای تشکیلاتی و حمایتی این گروهک تروریستی منشعب از القاعده، این فرض همیشگی در مورد ساختار قدرت در آمریکا را قوت میبخشد که در پس پرده، هیچ تفاوت ماهوی میان دموکراتهای ظاهرا صلحطلب به نمایندگی رئیسجمهور باراک اوباما با جمهوریخواهان جنگافروز وجود ندارد که در دهههای اخیر خاندان بوش، دیک چنی و اخیرا سناتور مک کین، آنها را در افکار عمومی نمایندگی کردهاند.
در ادامه این گزارش آمده است: دولت دموکرات اوباما در حال مقاومت در مقابل خواسته جمهوریخواهان سنا و کنگره به سردمداری جان مککین است که منافع بوش پدر - از نظر وب، بوش پسر مغز ندارد و تحت کنترل پدرش است- و چنی را دنبال میکنند. طی هفته اخیر جان کری 3، 4 روز را صرف راضی کردن مجلسین به حملات صرف هوایی به داعش در عراق و سوریه کرد اما لابی «آیپک» که بر کنگره و سنا تسلط دارد، کسانی مثل مک کین و فرماندهان ارتش در دوران حکومت خاندان بوش را واداشته مدام بر ناکارآمد و ناکافی بودن حملات هوایی اصرار کنند و طرح حمله زمینی را دنبال کنند، چرا که لابی اسرائیلی ـ آمریکایی (صهیونیست ـ نومحافظهکار) میخواهد ارتش آمریکا را دستکم با نیرویی 100هزار نفری برای قبضه بخش نفتی خاورمیانه و تهدید ایران، به عراق (و در صورت امکان سوریه) بفرستد و ظرف چند سال اشغالگری مضاعف زمینه تثبیت حکومتی اسرائیلی در سراسر عراق و شام و حتی اردن و لبنان را فراهم سازد که این طرح مطابق همان چشمانداز معروف صهیونیستها یعنی قلمروی دولت یهودی از صهیون تا فرات است.
این روزنامه در گزارش دیگری با عنوان« قطع اتصالات یعنی چه؟» به بررسی نقشه جدید آمریکا برای سانتریفیوژهای ایران پرداخت و نوشت: تیم مذاکرهکننده آمریکایی بر این عقیدهاند میتوانند با بیان کردن مساله غنیسازی در حد حفظ چهره، دولت را وادار به تطمیع مخالفان توافق در این زمینه کنند. با این حال وقتی خود به این فریب اذعان کرده و با افتخار از آن یاد میکنند، میتوان گفت آنقدرها هم سادهلوح نیستند که ندانند منتقدان توافق ژنو و توافقهای اینچنینی بعد از این، دولت و تیم هستهای را مورد انتقاد قرار خواهند داد که چرا به مسالهای ظاهری و صوری تن داده است. عبارت دیگر «غرور ملی ایرانیان» است. غنیسازی هستهای غرور ملی ایرانیان است اما نمیتوان با تعدادی سانتریفیوژ خاموش یا سانتریفیوژهایی که بدون هدف در تاسیسات هستهای نگهداری میشوند، غرور ملی ایرانیان را حفظ کرد.
نویسنده در ادامه مینویسد: مساله دیگر مساله نیازهای هستهای ایران است. هماینک این تیم هستهای ایران است که باید به سؤالات در این زمینه پاسخ دهد. آیا جمع کردن اتصالات سانتریفیوژها به معنای ظاهری شدن و صوری شدن حضور سانتریفیوژها در تاسیسات هستهای است؟ آیا توافق مبتنی بر این طرح، به معنای تامین نیازهای هستهای ایران در داخل کشور هست یا باید برای سوخت نیروگاهی مانند سوختی که برای رآکتور تحقیقاتی تهران نیاز داشتیم و غرب از ارائه آن به کشورمان خودداری کرد، باز هم به دنبال درخواست از آمریکا و جامعه جهانی باشیم؟
*اعتماد
«پیش لرزههای یک دیدار احتمالی» تیتر یک روزنامه اعتماد است که به بررسی واکنش برخی چهرهها به دیدار احتمالی روحانی و اوباما پرداخت.
این روزنامه پیروزی احمد زی در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را با تیتر « احمدزی کلیددار ارگ» پوشش داد.
جواد دلیری در ستون یادداشت سردبیر در مطلبی با عنوان « ثروت فرا نسلی بر جامانده از جنگ» آورده : کردند، اینجا سخن از هشت سال جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع از مقدسترین ارزشهای یک ملت است. هر چند که امروز یادآور صحنههای تلخ آغاز جنگ است و نباید در اذهان مردم شایسته بزرگداشت باشد اما نتیجه آن هشت سال دفاع قهرمانانه پاسخ به این پرسش را روشن میکند که چرا امروز و هشت سال دفاع مقدس را گرامی میداریم و به درستی از نکوداشت قهرمانان جنگ، بازماندگان سختکوش دفاع مقدس و مردمان پرافتخار ایران سخن گفته میشود و همگان از دستاوردهای این رویداد تاریخی ارزشمند میگویند.
نویسنده در ادامه با طرح این پرسش که دستاورد هشت سال دفاع مقدس چه بود که امروز می تواند یک سرمایه ملی باشد نوشت: جنگ تحمیلی با همه مصایب و مشکلات و ویرانیها، سبب شد در بحبوحه تنگناهای اقتصادی، روانی و اجتماعی، شکل خاصی از روابط اجتماعی شکل بگیرد. این شکل خاص از روابط اجتماعی و هنجارها و ارزشهای ناشی از آن، سرمایه اجتماعی برای ایران در حال جنگ به شمار میرفت. در زمان جنگ به دلیل موقعیت بحرانی و بسترهای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی جامعه ایران، با نفی گرایشهای فردگرایانه و ترویج روحیه جمعگرایی، مراودات اجتماعی دستخوش تغییر شد. این شکل خاص از روابط اجتماعی سبب افزایش انسجام ملی و فرهنگی، کاهش قوممداری و تضادها و شکافهای مذهبی شد و تکتک افراد جامعه را در یک صف واحد در برابر متجاوز قرار داد. این جنگ یک رخداد کمنظیر در تاریخ معاصر ایران است که با نبردها، ستیزها و رویدادهای دیگر، هم به دلیل وسعت و شدت و هم به علت اشتیاق مردم جهت شرکت در جبهههای نبرد تفاوت دارد.
«تذکر زود هنگام مجلس به دولت» عنوان مطلب دیگری در این روزنامه است که تقاضای نمایندگان از رئیسجمهور را برای معرفی وزیر علوم در آستانه بازگشایی دانشگاهها تعجیل خواند و نوشت: حسن روحانی تذکر گرفت. تذکر بابت اینکه هنوز با وجود آنکه مهلت قانونیاش پایان نیافته اما برای وزارتخانه بدون وزیرش، وزیر معرفی نکرده است. دو ماه دیگر برای معرفی وزیر علوم فرصت دارد اما نمایندگان مجلس عجله دارند. همانطور که برای استیضاح وزیر قبلی تعجیل به خرج داده بودند حالا هم برای معرفی جایگزین او عجله دارند. «عجله» ویژگی اصلی این روزهای نمایندگان مجلس شده است. مهم نیست که دولت یک ساله است یا هشت ساله. مهم این است که وزارتخانهیی این روزها با سرپرست اداره میشود هرچند که اداره وزارتخانه با سرپرست در گذشته یک روال عادی و روتین بوده است.
اعتماد در گزارشی با عنوان « شروع جلسات علنی، آغاز سوال از وزرا» که در صفحه سیاست این روزنامه منتشر شده تلاش می کند مطابق روال سابق رابطه مجلس با دولت را پرتنش جلوه دهد و مدعی می شود که وزرای خواسته شده توسط مجلس کارت زرد دریافت خواهند کرد: سوالهای نمایندگان از وزرا پشت سد تعطیلات تابستانی مجلس گیر کرده بودند. برگزاری نخستین جلسه علنی بعد از این تعطیلات سه هفتهیی قدری راه را برای به جریان افتادن این سوالات باز کرده است. تا اینجای کار در جلسه دیروز چهار طرح سوال از سه وزیر دولت توسط هیات رییسه اعلام وصول شد. بر این اساس وزرای امور خارجه، کار و همینطور نیرو باید خود را طی روزهای آینده برای حضور در صحن علنی مجلس آماده کنند و با آمادگی دریافت یک کارت زرد جدید راهی بهارستان شوند.
اعتماد در گزارش مفصل دیگری در این روزنامه نگاهی آماری به پرونده استیضاح وزیران دولت در مجالس نهگانه انداخته و تیتر « داستان استیضاح» را برای آن برگزیده است.
*وطن امروز
«صنعا در دست انقلابیون» عنوان مطلبی است که روزنامه وطن امروز برای تیتر یک خود و پوشش استعفای نخست وزیر یمن برگزیده است.
دفاع میرزاده از افزایش شهریه ثابت دانشگاه آزاد با تیتر« توجیه!» منعکس شده و آمده است: دانشگاه آزاد شهریه ثابت دانشجویان را افزایش داده و به رغم تذکرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی نه تنها از این اقدام غیرقانونی عقب نشینی نمی کند بلکه با انتشار نامهای از آن دفاع کرده است.
«مقر داعش آریزوناست نه غزه» عنوان گزارشی در این روزنامه است که به چگونگی حکمرانی خاندان بوش جنگ طلب بر اوبامای صلح طلب از دید «استیو وب» کارشناس آمریکایی می پردازد.
در ابتدای این گزارش آمده است: آیا کنترل ارتش سری مزدوران تکفیری ایالات متحده (داعش) در دوران حکومت دموکراتها بر کاخ سفید، کماکان در دست نومحافظهکاران جمهوریخواه باقی مانده است؟ کنکاش پیرامون سرنخهای تشکیلاتی و حمایتی این گروهک تروریستی منشعب از القاعده، این فرض همیشگی در مورد ساختار قدرت در آمریکا را قوت میبخشد که در پس پرده، هیچ تفاوت ماهوی میان دموکراتهای ظاهرا صلحطلب به نمایندگی رئیسجمهور باراک اوباما با جمهوریخواهان جنگافروز وجود ندارد که در دهههای اخیر خاندان بوش، دیک چنی و اخیرا سناتور مک کین، آنها را در افکار عمومی نمایندگی کردهاند.
در ادامه این گزارش آمده است: دولت دموکرات اوباما در حال مقاومت در مقابل خواسته جمهوریخواهان سنا و کنگره به سردمداری جان مککین است که منافع بوش پدر - از نظر وب، بوش پسر مغز ندارد و تحت کنترل پدرش است- و چنی را دنبال میکنند. طی هفته اخیر جان کری 3، 4 روز را صرف راضی کردن مجلسین به حملات صرف هوایی به داعش در عراق و سوریه کرد اما لابی «آیپک» که بر کنگره و سنا تسلط دارد، کسانی مثل مک کین و فرماندهان ارتش در دوران حکومت خاندان بوش را واداشته مدام بر ناکارآمد و ناکافی بودن حملات هوایی اصرار کنند و طرح حمله زمینی را دنبال کنند، چرا که لابی اسرائیلی ـ آمریکایی (صهیونیست ـ نومحافظهکار) میخواهد ارتش آمریکا را دستکم با نیرویی 100هزار نفری برای قبضه بخش نفتی خاورمیانه و تهدید ایران، به عراق (و در صورت امکان سوریه) بفرستد و ظرف چند سال اشغالگری مضاعف زمینه تثبیت حکومتی اسرائیلی در سراسر عراق و شام و حتی اردن و لبنان را فراهم سازد که این طرح مطابق همان چشمانداز معروف صهیونیستها یعنی قلمروی دولت یهودی از صهیون تا فرات است.
این روزنامه در گزارش دیگری با عنوان« قطع اتصالات یعنی چه؟» به بررسی نقشه جدید آمریکا برای سانتریفیوژهای ایران پرداخت و نوشت: تیم مذاکرهکننده آمریکایی بر این عقیدهاند میتوانند با بیان کردن مساله غنیسازی در حد حفظ چهره، دولت را وادار به تطمیع مخالفان توافق در این زمینه کنند. با این حال وقتی خود به این فریب اذعان کرده و با افتخار از آن یاد میکنند، میتوان گفت آنقدرها هم سادهلوح نیستند که ندانند منتقدان توافق ژنو و توافقهای اینچنینی بعد از این، دولت و تیم هستهای را مورد انتقاد قرار خواهند داد که چرا به مسالهای ظاهری و صوری تن داده است. عبارت دیگر «غرور ملی ایرانیان» است. غنیسازی هستهای غرور ملی ایرانیان است اما نمیتوان با تعدادی سانتریفیوژ خاموش یا سانتریفیوژهایی که بدون هدف در تاسیسات هستهای نگهداری میشوند، غرور ملی ایرانیان را حفظ کرد.
نویسنده در ادامه مینویسد: مساله دیگر مساله نیازهای هستهای ایران است. هماینک این تیم هستهای ایران است که باید به سؤالات در این زمینه پاسخ دهد. آیا جمع کردن اتصالات سانتریفیوژها به معنای ظاهری شدن و صوری شدن حضور سانتریفیوژها در تاسیسات هستهای است؟ آیا توافق مبتنی بر این طرح، به معنای تامین نیازهای هستهای ایران در داخل کشور هست یا باید برای سوخت نیروگاهی مانند سوختی که برای رآکتور تحقیقاتی تهران نیاز داشتیم و غرب از ارائه آن به کشورمان خودداری کرد، باز هم به دنبال درخواست از آمریکا و جامعه جهانی باشیم؟