صراط: حسن رحیمپور ازغدی در شب دوم سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت موضوع سینمای آلترناتیو و سینمای مقاومتی را در سینما فلسطین مطرح کرد. رحیمپور ازغدی گفت: هر چه در این دو دهه اخیر سینما و رسانه عمومیتر شده انحصار سینما شکسته و کسانی که قرار بود از پیشرفتهای تکنولوژیک سینما شادمان شوند و عدهای در این سو بترسند نه تنها شادمان نشده بلکه امروز دچار یک ترس شدهاند، زیرا سینما ابزاری در دسترس و غیر انحصاری شده است. تا قبل از انقلاب اسلامی در مورد سینمای آلترناتیو بحث نشده بود و اگر هم شده بود بیشتر سینمای چپ و روشنفکری مورد توجه بوده است. ولی هیچکدام از این موارد انحصار سینمای لذتطلب و ماتریالیستی را نتوانست بشکند. در مواجهه با سینمای جهان غرب ابتدا باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که معنایی به نام سینمای غرب وجود ندارد و نباید ترس به دل راه داد که با یک جبهه متحد و متشکل روبرو هستیم بلکه این جبهه بسیار نامنظم و دارای منافذ بسیار است هرچند اتاق فکرهایی هستند ولی با یک اقلیتی روبرو هستیم. ورود اشباح، ارواح و ... که در دوره کودکی ما کسی تصور نمیکرد وارد سینما شوند وارد شدند که این یک معناگرایی کاذب است که آن در پاسخ به نیازهای مخاطب به معنا است. ملتهایی مثل ملت ما از زمانی که وراد سینما شد و پای تماشای فیلم نشست با این سوال روبرو شد که آیا میشود فیلم دید منهای اروتیک؟ فیلم دید منهای تکه تکه شدن؟ و اساسا این که میتوان فیلم دید بدون شهوت، غفلت و خشونت؟
رحیمپور ازغدی در ادامه این نشست افزود: جهت دادن به ذهنیت و فکر مخاطب اولین محوری است که سینمای آلترناتیو میتواند به آن ورود کند. این در حالی است که عدهای بر این باورند که موفقیت گیشه مساوی با شهوت، خشونت و توهم و ترس است که باید گفت که سینمای آلترناتیو و انقلاب اسلامی منهای هیچکدام از این¬ها نیست بلکه برابر با مدیریت قوه خیال، تعدیل قوه شهوت و تعدیل و مدیریت ترس است. سینمای انقلابی و دینی باید از همه این موضوعات چون خنده، گریه، فانتزی و توهم به صورت خلاقانه استفاده کند، زیرا سینما و هنر بخشی از پروژه تعلیم و تربیت اسلامی است. سینمای انقلاب اسلامی، امروز در جهان به عنوان سینمای اپوزوسیون تلقی میشود. سینمای انقلاب با نبردهای چریکی نبرد خود را آغاز کرده است. امروز در پیچ تاریخی قرار داریم و در موقعیت حساسی هستیم و در حقیقت لیلهالقدر است که یک فیلم خوب میتواند هزار برابر تاثیر بگذارد.
وی توضح داد: امروز به خاطر از خودگذشتگیهای عدهای وقت میوه چینی انقلاب اسلامی است و گروهی باید باشند که نه به نفع خودشان بلکه به نفع مردم و حقیقت، میوههای مفاهیم انقلاب را بچینند. سینمای ما علاوه بر هنر و صنعت باید محکم باشد تا بتواند بر روی مخاطب تاثیر بگذارد. سینمای مقاومت اصلش این است که ذهنیتهایی که از سوی غرب به وجود آمده از بین ببرد. همجنس بازی یکی از دل مشغولیهای جوامع امروز است و این در حالی است که تا چند سال پیش این موضوع در آن جامعه مذموم و ناپسند بوده ولی رسانهها ذائقه و دغدغه جوامع را عوض کردهاند و این کاری است که رسانه مقاومتی باید انجام دهد. سینمای ضد مقاومت سینمایی است که بر اصالت لذت بنا شده و قرار نیست که این سینما به مخاطب خدمت کند بلکه مخاطب باید به این سینما سرویس دهد زیرا ذهن تو را به خدمت در آورده است. رسانه از طریق لذت بصری، اخلاق، ارزش و ... را مدیریت کرده و از درونی شدن ارزشها جلوگیری کرده و سینمای مقاومت باید این ارزشها را درونی کند.
رحیمپور اضافه کرد: سینمای مقاومت باید اتاق کنترل سینما را در دست بگیرد. سخنی که برخی در داخل میگویند که سینما را باید کنار گذاشت زیرا اساس سینما غفلت است و باید از دوری کرد نه تنها اسلامی نیست بلکه این سخن از سوی غرب صادر شده و غربی است. سینمای مقاومت باید سلطه زبانی را بشکند و این یکی از اقدامات سینمای مقاومت است زیرا زبان دریچه فرهنگ است و باید انحصار زبان انگلیسی در سینما از بین برود زیرا وقتی زبان یک ملت از آنها گرفته شود، کم کم فرهنگشان را از دست خواهند داد. در سینمای مقاومت باید از جایی آغاز کنیم که از همانجا مخاطب قرار گرفتهایم. سینمایی که سبک زندگی را هدف گرفته باید از همانجا نیز با آن مقابله کرد. سینمای مقاومت باید در برابر عرفهای نامناسب بایستد. در روش و زبان باید به مخاطب توجه کرد ولی در محتوا نباید پیرو عرف بود زیرا اگر قرار است در عرف هم پیروی کنیم پس در برابر چه چیزی قرار است مقاومت کنیم؟ پس سینمای مقاومت شالودهشکن است.