گروه سیاسی صراط - روزنامه سیاست روز در نقدي بر سخنان رئيسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل نوشت:
رئيسجمهور محترم زماني پشت تريبون سازمان ملل قرار گرفت كه در روزهاي پيش از آن رئيسجمهور امريكا و نخستوزير انگليس به سخنراني پرداخته بودند و در ادبياتي گستاخانه، به ايران حمله كرده بودند. سخناني كه نوعي خط و نشان و تعيينتكليف براي كشورمان محسوب ميشد.
اما رئيسجمهور كشورمان در سخنراني خود، با ادبياتي ديپلماتيك! به برخي اظهارات، اقدامات، دشمنيها و دخالتهاي طرف غربي پاسخ داد. جناب آقاي روحاني تقريبا در همه زمان سخنراني خود در مواجهه با غربيها با حذف نام اصلي فاعل و فعلههاي همه اتفاقات ناخوشايند منطقهاي و جهاني از واژگاني نظير «برخي»، «آنان» و «آنها» استفاده كرد.
ممكن است اين نوع ادبيات را به دليل تحصيلات آقاي رئيسجمهور در رشته حقوق تلقي كنيم و چنين واژهگزينيهايي را نيز برآمده از همان دانستههاي حقوقي به خصوص در بعد بينالملل بدانيم، اما آيا طرفهاي غربي هم به اين ميزان به «زبان ديپلماسي» و «چارچوب ادبيات حقوق بينالملل» پايبند هستند؟
پاسخ قطعا منفي است، چرا كه اين نقض ادبيات ديپلماتيك را به وضوح ميتوان در سخنان اوباما و كامرون مشاهده كرد. اما در مقابل اينهمه تهمت، دخالت و گستاخيها ما بايد با ادبياتي بسيار نرم سخن بگوييم؟
همه آنها كه سخنان رئيسجمهور را در سازمان ملل شنيدهاند به خوبي ميدانند كه منظور از «آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمدهاند» تروريستهاي داعشي هستند. همه ميدانند «برخی از کشورها» كه در پیدایش آن مؤثر بودهاند، كشورهايي نظير امريكا، عربستان و غربيها هستند. «برخی از سازمانهای اطلاعاتی» را همه ميشناسند چون اسناد اسنودن اثبات ميكند موساد، سيا و MI۶ چه نقش تعيينكنندهاي داشته اند. «تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات سوریه» هم مشخص است كه توسط امريكا و همپيمانانش در ناتو صورت گرفته است. «ژنرالها» هم كه پايشان به منطقه باز شد، مشخص است كه از كدام كشورها و تحت رهبري كدام دولتها بودند. «پیدایش القاعده، طالبان و گروههای افراطی اخیر» هم حاصل برنامهريزي امريكاييها، اسرائيليها و كشورهاي غربي در منطقه بود. اسناد منتشر شده از «۱۱ سپتامبر» هم كه اظهرمنالشمس است. آنهايي كه مدعي «رهبری ائتلاف» هستند هم كشورهايي نظير امريكا، فرانسه و انگليس هستند. آنها كه «در تخیل خویش، به راههای دیگری میاندیشند» هم افرادي نظير اوباما هستند كه مدام گزينههاي روي ميزشان را به رخ ميكشند.
اما سوال اينجاست كه با وجود وضوح اين همه دشمنيها، تجاوزات و دخالتهاي دولت امريكا و كشورهاي غربي نظير انگليس، چرا رئيسجمهور محترم يكبار هم نام آن كشورها را بر زبان نياورد.
خندههاي ديپلماتيك، استفاده از گفتوگو، دست دادن در مقابل دوربينها، انتخاب واژههاي منطقي و درست در ادبيات ديپلماتيك و... همه و همه خوب است، به شرط آنكه دشمنان ايران و نظام اسلامي دندانها و تفنگهايشان را به ما نشان ندهند!
رئيسجمهور محترم زماني پشت تريبون سازمان ملل قرار گرفت كه در روزهاي پيش از آن رئيسجمهور امريكا و نخستوزير انگليس به سخنراني پرداخته بودند و در ادبياتي گستاخانه، به ايران حمله كرده بودند. سخناني كه نوعي خط و نشان و تعيينتكليف براي كشورمان محسوب ميشد.
اما رئيسجمهور كشورمان در سخنراني خود، با ادبياتي ديپلماتيك! به برخي اظهارات، اقدامات، دشمنيها و دخالتهاي طرف غربي پاسخ داد. جناب آقاي روحاني تقريبا در همه زمان سخنراني خود در مواجهه با غربيها با حذف نام اصلي فاعل و فعلههاي همه اتفاقات ناخوشايند منطقهاي و جهاني از واژگاني نظير «برخي»، «آنان» و «آنها» استفاده كرد.
ممكن است اين نوع ادبيات را به دليل تحصيلات آقاي رئيسجمهور در رشته حقوق تلقي كنيم و چنين واژهگزينيهايي را نيز برآمده از همان دانستههاي حقوقي به خصوص در بعد بينالملل بدانيم، اما آيا طرفهاي غربي هم به اين ميزان به «زبان ديپلماسي» و «چارچوب ادبيات حقوق بينالملل» پايبند هستند؟
پاسخ قطعا منفي است، چرا كه اين نقض ادبيات ديپلماتيك را به وضوح ميتوان در سخنان اوباما و كامرون مشاهده كرد. اما در مقابل اينهمه تهمت، دخالت و گستاخيها ما بايد با ادبياتي بسيار نرم سخن بگوييم؟
همه آنها كه سخنان رئيسجمهور را در سازمان ملل شنيدهاند به خوبي ميدانند كه منظور از «آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمدهاند» تروريستهاي داعشي هستند. همه ميدانند «برخی از کشورها» كه در پیدایش آن مؤثر بودهاند، كشورهايي نظير امريكا، عربستان و غربيها هستند. «برخی از سازمانهای اطلاعاتی» را همه ميشناسند چون اسناد اسنودن اثبات ميكند موساد، سيا و MI۶ چه نقش تعيينكنندهاي داشته اند. «تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات سوریه» هم مشخص است كه توسط امريكا و همپيمانانش در ناتو صورت گرفته است. «ژنرالها» هم كه پايشان به منطقه باز شد، مشخص است كه از كدام كشورها و تحت رهبري كدام دولتها بودند. «پیدایش القاعده، طالبان و گروههای افراطی اخیر» هم حاصل برنامهريزي امريكاييها، اسرائيليها و كشورهاي غربي در منطقه بود. اسناد منتشر شده از «۱۱ سپتامبر» هم كه اظهرمنالشمس است. آنهايي كه مدعي «رهبری ائتلاف» هستند هم كشورهايي نظير امريكا، فرانسه و انگليس هستند. آنها كه «در تخیل خویش، به راههای دیگری میاندیشند» هم افرادي نظير اوباما هستند كه مدام گزينههاي روي ميزشان را به رخ ميكشند.
اما سوال اينجاست كه با وجود وضوح اين همه دشمنيها، تجاوزات و دخالتهاي دولت امريكا و كشورهاي غربي نظير انگليس، چرا رئيسجمهور محترم يكبار هم نام آن كشورها را بر زبان نياورد.
خندههاي ديپلماتيك، استفاده از گفتوگو، دست دادن در مقابل دوربينها، انتخاب واژههاي منطقي و درست در ادبيات ديپلماتيك و... همه و همه خوب است، به شرط آنكه دشمنان ايران و نظام اسلامي دندانها و تفنگهايشان را به ما نشان ندهند!