صراط: ددهکشی قلیزاده عصر امروز در مراسم گرامیداشت هفته دفاع مقدس و تجلیل از پیشکسوتان و افتخارآفرینان هشت سال جنگ تحمیلی با بیان خاطرات شیرین از حضورش در جبهههای حق علیه باطل اظهار کرد: بنده 67 سال سنم بود که به جبهههای حق علیه باطل اعزام شدم و 84 ماه در جبههها حضور داشتم.
وی تصریح کرد: تمام عشق ما در دوران جبهه و جنگ و انتظار همیشگیمان فرمان امام راحل و رهنمودهای ایشان بود که همواره گوش به فرمان بودیم تا امر اماممان را اطاعت کنیم که این خود بزرگترین خاطره و انتظار شیرین در سختترین شرایط بود.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس گفت: بهترین روز عمرم آن روزی بود که به همراه رزمندگان آذربایجان و استان اردبیل به دیدار امام راحل رفتیم که در آن دیدار امام(ره) را مورد تفقد و مهربانی قرار داد و با روحیهای صد چندان به جبههها آمدیم تا چون شیرمردانی در برابر دژخیمان رژیم بعث بایستیم و مقابله کنیم.
قلیزاده یکی دیگر از خاطرهانگیزترین روزهای دفاع مقدس را شبهای عملیات بیان کرد و افزود: در یکی از این عملیاتها بنده چنان از ضربات راکت دشمن که به سرم خورد، بیهوش شدم که به یکباره خودم را در بیمارستان اهواز روی تخت بیمارستان دیدم که زخمی شدهام و از پزشک خواستم هر چه سریعتر مداوایم کند تا باز به جبهه برگردم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: در پنج بار مجروحیتم شاید به جرأت میتوانم بگویم که تنها سه چهار روز در بیمارستان بستری بودم و به شوق رزمندگان در کمترین زمان به جبههها باز گشتم تا به آرزویم که فیض شهادت بود، برسم اما گویی در قسمت و مراد من نبوده که شهید شوم و در خیل شهدای گرانسنگ قرار گیرم که چه خوش روزگاری است که امروز با نام و یاد شهدا زندگی میکنم و مرور خاطرات جنگ همواره برای من یادآور روزهای تلخ و شیرینی است که گاه دلتنگیهای آن دوران و دور شدن از رزمندگان من را آزار میدهد.
پیرترین رزمنده دوران دفاع مقدس در حال حاضر با سن و سال بسیار بالا در پیرنق نیر زندگی میکند و به عنوان پیرترین و سالخوردهترین رزمنده دوران دفاع مقدس همواره از او تجلیل و تکریم میشود.
وی تصریح کرد: تمام عشق ما در دوران جبهه و جنگ و انتظار همیشگیمان فرمان امام راحل و رهنمودهای ایشان بود که همواره گوش به فرمان بودیم تا امر اماممان را اطاعت کنیم که این خود بزرگترین خاطره و انتظار شیرین در سختترین شرایط بود.
این پیشکسوت دوران دفاع مقدس گفت: بهترین روز عمرم آن روزی بود که به همراه رزمندگان آذربایجان و استان اردبیل به دیدار امام راحل رفتیم که در آن دیدار امام(ره) را مورد تفقد و مهربانی قرار داد و با روحیهای صد چندان به جبههها آمدیم تا چون شیرمردانی در برابر دژخیمان رژیم بعث بایستیم و مقابله کنیم.
قلیزاده یکی دیگر از خاطرهانگیزترین روزهای دفاع مقدس را شبهای عملیات بیان کرد و افزود: در یکی از این عملیاتها بنده چنان از ضربات راکت دشمن که به سرم خورد، بیهوش شدم که به یکباره خودم را در بیمارستان اهواز روی تخت بیمارستان دیدم که زخمی شدهام و از پزشک خواستم هر چه سریعتر مداوایم کند تا باز به جبهه برگردم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: در پنج بار مجروحیتم شاید به جرأت میتوانم بگویم که تنها سه چهار روز در بیمارستان بستری بودم و به شوق رزمندگان در کمترین زمان به جبههها باز گشتم تا به آرزویم که فیض شهادت بود، برسم اما گویی در قسمت و مراد من نبوده که شهید شوم و در خیل شهدای گرانسنگ قرار گیرم که چه خوش روزگاری است که امروز با نام و یاد شهدا زندگی میکنم و مرور خاطرات جنگ همواره برای من یادآور روزهای تلخ و شیرینی است که گاه دلتنگیهای آن دوران و دور شدن از رزمندگان من را آزار میدهد.
پیرترین رزمنده دوران دفاع مقدس در حال حاضر با سن و سال بسیار بالا در پیرنق نیر زندگی میکند و به عنوان پیرترین و سالخوردهترین رزمنده دوران دفاع مقدس همواره از او تجلیل و تکریم میشود.