صراط: کتاب ضدایرانی «ایران انقلابی: تاریخچهای از جمهوری اسلامی ایران» نوشته «مایکل اکسورتی»، انقلاب اسلامی ایران را به مستبد بودن و نقض حقوق بشر محکوم میکند. ناشر این اثر، انتشارات مشهور پنگوئن است.
نویسنده در این کتاب حکومت ایران را یک حکومت دیکتاتوری و مستبد معرفی کرده و با اشاره وقایع سال 88، متذکر میشود که حرکتی که در ایران علیه استبداد و با هدف پایان دادن به حکومتی ستمگرانه شروع شد و ناتمام ماند، دیگر کشورهای منطقه چون مصر و لیبی را به حرکت وا داشت.
«اکسورتی» که کتاب «ایران در عصر نادر» به ترجمه مشترک «صادق زیبا کلام» و «سید امیر نیاکوبی» از او در ایران منتشر شده است، در این کتاب تاریخچه سیاسی ایران از کمی پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 میلادی تا تابستان سال 2009 میلادی (انتخابات سال 88 و اتفاقات آن دوران) و پایان دوران ریاستجمهوری احمدینژاد را در هفت بخش مجزا بررسی کرده است.
کتاب «ایران انقلابی» پس از پیشگفتاری درباره «دهه فجر» و مقدمهای با عنوان «اقلیم پنهان ایران»، در هفت فصل مجزا تحت عنوانهای «پیشینه: ما چگونه ما شدیم؟»، «دهه 70 و شیب به سوی انقلاب»، «شبیه کسی که باید باشی:انقلاب اسلامی 80_1979»، «جنگ تحمیلی 88_1980»، «پایان جنگ، مرگ امام، بازسازی: خمینی و رفسنجانی»، (97_88)، «بیم موج:خاتمی و اصلاحات (2005_1997) و «همه چیز باید تغییر کند:احمدینژاد و خامنهای» (2012_2005) تقسیم شده است.
«اکسورتی» در مقدمه کتاب تحت عنوان «اقلیم پنهان ایران» مدعی شده است: در سال 2009 میلادی (1388)، تمام چشمها به ایران دوخته شده بود؛ نه به خاطر برنامه هستهای این کشور، نه به خاطر روابط تیره و تارش با آمریکا و حتی نه به خاطر نقض حقوق بشر، بلکه اکنون 30 سال پس از انقلاب اسلامی ایران، بار دیگر صدها و هزاران نفر از ایرانیان به خیابانها ریخته و خواستار آزادی، حکومتی دموکرات و پایان بخشیدن به حکومتی مستبدانه هستند.
ایرانیان (در تاریخ) گاهی نسبت به اهمیت کشورشان در جهان، احساس غلو شدهای دارند، ولی به ناگهان این احساس تعدیل شده است. آیا جمهوری اسلامی ایران سقوط خواهد کرد؟آیا ممکن است که حکومتی آزادتر و معتدلتری از نوع همین حکومت جایگزین آن شود؟... در آن دوره به نظر میرسید که سرکوبها با موفقیت به نتیجه رسیده باشد ولی روح جنبش ایران پس از یک وقفه به دیگر کشورها منطقه رسید. از تونس و مصر و لیبی گرفته تا بحرین و سوریه. در ایران سرکوبها عمیقتر شده ولی داستان همچنان ادامه دارد.
در ادامه مطالب عنوان شده در مقدمه، نویسنده باب جدیدی تحت عنوان «برخی سوءتفاهمها» باز میکند که آن را اینگونه آغاز میکند:
در غرب، ما فکر میکنیم که ایرانیان را به خوبی میشناسیم و درباره این کشور میدانیم ولی غالبا دانستههای ما یا سوءتفاهم است و یا یک اشتباه خیلی ساده است. بسیاری از مردم، حتی تحصیلکردههای ما هم فکر میکنند که ایرانیها همان اعرابند، در حالیکه اینگونه نیست.
اکسورتی در بخش دیگری از مقدمه کتاب خود اعتراف میکند: ایران غالبا به عنوان کشوری خشن و تجاوزگر ترسیم میشود ولی باید گفت که از زمان نادرشاه در اواسط قر هیجدهم میلادی به بعد هیچگونه جنگ متجاوزانه جدی از سوی ایران صورت نگرفته است.
در جنگ عراق علیه ایران در دهه 80 میلادی دیگر قدرتهای غرب از صدام حسین حمایت کردند، با این اعتقاد که باید بر افراطیون مذهبی ایران غلبه کرد. به دلیلی مشابه نیز آمریکا بعدها طالبان و القاعده را در افغانستان پایهگذاری کرد تا پس از چپگراهای روسی، کنترل منطقه را از دست گروههای طرفدار ایران خارج نماید.
در نهایت آمریکا هم در کشور عراق و هم در افغانستان مجبور شد با هیولاهایی که سیاستهای خودش در منطقه ایجاد کرده بود، مقابله کند.ایرانیان برای ایجاد ساختاری دموکرات در هر دو کشور به قدرتهای ائتلافی در منطقه کمک شایانی کرده و این مسئله غالبا نادانسته باقی ماند. البته حذف دشمنان در این دو کشور باعث افزایش نفوذ ایران در منطقه شد.
علیرغم تمام این اعترافات، اکسورتی در ادامه حکومت ایران را به نقض سیستماتیک حقوق بشر محکوم کرده و متذکر میشود که هیچکدام از این مطالب کارهای حکومت کنونی ایران را توجیه نمیکند.
این نویسنده انگلیسی در بخش پیشگفتار کتاب تحت عنوان «دهه فجر»، به ورود امام خمینی به ایران و استقبال پر شور مردم از او اشاره کرده و در ادامه گوشههایی از سخنان امام خمینی در بهشت زهرا درباره ستمهای حکومت شاهنشاهی اشاره میکند.
پس از آن، نویسنده در ادامه به شکلگیری جریانات ضد آمریکایی و ضدبریتانیایی ، انتخاب بازرگان به عنوان نخستوزیر، شکلگیری محلس جدید و در کنار آن شکلگیری گروههای مجاهدین خلق و فدائیان اسلام و همچنین بازتاب اخبار روز در رسانههای داخلی اشاره میکند .
«اکسورتی» به دنبال پیشگفتار در صفحهای جدا از کسانی که در نوشتن این اثر با او همکاری داشتهاند، همچون «باقر معین»، روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی که مدتی مدیریت بخش فارسی بی سی را به عهده داشت، «مهناز زهیرینژاد»، «علی مصدق»، «سیاوش رنجبر_دائمی»، مسئولان انتشارات پنگوئن تشکر کرده و در ادامه از کسانی چون «علی انصاری»، «مهدی دشت بزرگی»، «صادق زیبا کلام»، «فرهاد طاهری»، «اسماعیل خوئی»، «حمید نفیسی»، «هاشم احمدزاده» ، «فرهنگ جهانپور»، «احمد سلامتیان»، «شیرین عبادی» و «هایده سهیم» به خاطر استفاده از برخی آثار و نقطهنظراتشان در این کتاب قدردانی میکند.
«اکسورتی» در پایان بخش پیش گفتار به عکس روی جلد کتاب نیز اشاره میکند و مینویسد: این عکس در جریان اعتراضات سال 88 در ایران از دختری که در تظاهرات شرکت کرده و صورت خود را برای فاش نشدن هویتش پنهان کرده ، گرفته شده است.
_«مایکل اکسورتی» کیست؟
«مایکل آکسورتی» از دهه 70 زمانیکه نوجوانی بیش نبود تاکنون بارها به ایران سفر کرده است.
او از سال 1998 تا 2000 رئیس بخش ایران در دفتر خارجی و مشترکالمنافع بود. «اکسورتی» اولین کتابش را در سال 2006 میلادی درباره نادر شاه و تحت عنوان شمشیر ایران زمین نوشت، که در سال 1389 توسط «صادق زیباکلام» ترجمه و در ایران منتشر شد.
این نویسنده انگلیسی همچنین طی این مدت مقالات زیادی درباره ایران معاصر برای مجله پروسپکت، روزنامه گاردین و ایندیپندنت نوشت و به عنوان کارشناس در برنامههای رادیویی و تلویزیونی بسیاری با موضوع ایران حضور یافت که از جمله این برنامههای میتوان به برنامه بررسی تاریخ جهان با 100 موضوع برای شبکه 4 رادیو اشاره کرد.
او همواره یکی از مخالفان خارجی جمهوری اسلامی اران بوده و در جریان انتخابات 88 بارها علیه حکومت ایران در روزنامه مختلف انگلیسی مقاله منتشر کرد که از جمله آنها میتوان به مقالهای در روزنامه گاردین اشاره کرد که در بخشی از آن آمده است: جمهوری اسلامی ایران اکنون با بحران مشروعیت روبروست و این بحران اساس دولت و نظام کشور را که سی سال پیش پایه ریزی شد به زیر سوال برده است. از زمان انقلاب تاکنون همواره دو جریان در داخل حکومت ایران وجود داشته است یکی جریان اسلامخواه و دیگری جریان دمکراسیخواه، اما اکنون جریان اسلامخواه از ایمان و اعتقاد مذهبی فاصله گرفته و کار آن صرفا به مشروعیت بخشیدن به حکومت روحانیون خلاصه شده است.
«اکسورتی» دومین کتاب خود را نوامبر 2007 تحت عنوان «امپراطوری ذهن: تاریخ ایران» نوشت که نوامبر 2008 توسط انتشارات پنگوئن تحت عنوان «ایران: امپراطوری ذهن» منتشر شد. این کتاب تاکنون به زبانهای «دانمارکی»،«ایتالیایی»، «اسپانیایی»،«چکی»، «آلمانی» و «فنلاندی» ترجمه شده است. او پاییز همان سال به ریاست بخش تازه تأسیس مطالعات ایرانی و فارسی دانشگاه اکستر انگلستان برگزیده شد.
«آلن لین»، رئیس انتشارات پنگوئن، مارس 2013 سومین کتاب «اکسورتی» تحت عنوان «انقلاب ایران» را چاپ و بهار 2014 آن را تجدید چاپ نمود.
نویسنده در این کتاب حکومت ایران را یک حکومت دیکتاتوری و مستبد معرفی کرده و با اشاره وقایع سال 88، متذکر میشود که حرکتی که در ایران علیه استبداد و با هدف پایان دادن به حکومتی ستمگرانه شروع شد و ناتمام ماند، دیگر کشورهای منطقه چون مصر و لیبی را به حرکت وا داشت.
«اکسورتی» که کتاب «ایران در عصر نادر» به ترجمه مشترک «صادق زیبا کلام» و «سید امیر نیاکوبی» از او در ایران منتشر شده است، در این کتاب تاریخچه سیاسی ایران از کمی پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 میلادی تا تابستان سال 2009 میلادی (انتخابات سال 88 و اتفاقات آن دوران) و پایان دوران ریاستجمهوری احمدینژاد را در هفت بخش مجزا بررسی کرده است.
کتاب «ایران انقلابی» پس از پیشگفتاری درباره «دهه فجر» و مقدمهای با عنوان «اقلیم پنهان ایران»، در هفت فصل مجزا تحت عنوانهای «پیشینه: ما چگونه ما شدیم؟»، «دهه 70 و شیب به سوی انقلاب»، «شبیه کسی که باید باشی:انقلاب اسلامی 80_1979»، «جنگ تحمیلی 88_1980»، «پایان جنگ، مرگ امام، بازسازی: خمینی و رفسنجانی»، (97_88)، «بیم موج:خاتمی و اصلاحات (2005_1997) و «همه چیز باید تغییر کند:احمدینژاد و خامنهای» (2012_2005) تقسیم شده است.
«اکسورتی» در مقدمه کتاب تحت عنوان «اقلیم پنهان ایران» مدعی شده است: در سال 2009 میلادی (1388)، تمام چشمها به ایران دوخته شده بود؛ نه به خاطر برنامه هستهای این کشور، نه به خاطر روابط تیره و تارش با آمریکا و حتی نه به خاطر نقض حقوق بشر، بلکه اکنون 30 سال پس از انقلاب اسلامی ایران، بار دیگر صدها و هزاران نفر از ایرانیان به خیابانها ریخته و خواستار آزادی، حکومتی دموکرات و پایان بخشیدن به حکومتی مستبدانه هستند.
ایرانیان (در تاریخ) گاهی نسبت به اهمیت کشورشان در جهان، احساس غلو شدهای دارند، ولی به ناگهان این احساس تعدیل شده است. آیا جمهوری اسلامی ایران سقوط خواهد کرد؟آیا ممکن است که حکومتی آزادتر و معتدلتری از نوع همین حکومت جایگزین آن شود؟... در آن دوره به نظر میرسید که سرکوبها با موفقیت به نتیجه رسیده باشد ولی روح جنبش ایران پس از یک وقفه به دیگر کشورها منطقه رسید. از تونس و مصر و لیبی گرفته تا بحرین و سوریه. در ایران سرکوبها عمیقتر شده ولی داستان همچنان ادامه دارد.
در ادامه مطالب عنوان شده در مقدمه، نویسنده باب جدیدی تحت عنوان «برخی سوءتفاهمها» باز میکند که آن را اینگونه آغاز میکند:
در غرب، ما فکر میکنیم که ایرانیان را به خوبی میشناسیم و درباره این کشور میدانیم ولی غالبا دانستههای ما یا سوءتفاهم است و یا یک اشتباه خیلی ساده است. بسیاری از مردم، حتی تحصیلکردههای ما هم فکر میکنند که ایرانیها همان اعرابند، در حالیکه اینگونه نیست.
اکسورتی در بخش دیگری از مقدمه کتاب خود اعتراف میکند: ایران غالبا به عنوان کشوری خشن و تجاوزگر ترسیم میشود ولی باید گفت که از زمان نادرشاه در اواسط قر هیجدهم میلادی به بعد هیچگونه جنگ متجاوزانه جدی از سوی ایران صورت نگرفته است.
در جنگ عراق علیه ایران در دهه 80 میلادی دیگر قدرتهای غرب از صدام حسین حمایت کردند، با این اعتقاد که باید بر افراطیون مذهبی ایران غلبه کرد. به دلیلی مشابه نیز آمریکا بعدها طالبان و القاعده را در افغانستان پایهگذاری کرد تا پس از چپگراهای روسی، کنترل منطقه را از دست گروههای طرفدار ایران خارج نماید.
در نهایت آمریکا هم در کشور عراق و هم در افغانستان مجبور شد با هیولاهایی که سیاستهای خودش در منطقه ایجاد کرده بود، مقابله کند.ایرانیان برای ایجاد ساختاری دموکرات در هر دو کشور به قدرتهای ائتلافی در منطقه کمک شایانی کرده و این مسئله غالبا نادانسته باقی ماند. البته حذف دشمنان در این دو کشور باعث افزایش نفوذ ایران در منطقه شد.
علیرغم تمام این اعترافات، اکسورتی در ادامه حکومت ایران را به نقض سیستماتیک حقوق بشر محکوم کرده و متذکر میشود که هیچکدام از این مطالب کارهای حکومت کنونی ایران را توجیه نمیکند.
این نویسنده انگلیسی در بخش پیشگفتار کتاب تحت عنوان «دهه فجر»، به ورود امام خمینی به ایران و استقبال پر شور مردم از او اشاره کرده و در ادامه گوشههایی از سخنان امام خمینی در بهشت زهرا درباره ستمهای حکومت شاهنشاهی اشاره میکند.
پس از آن، نویسنده در ادامه به شکلگیری جریانات ضد آمریکایی و ضدبریتانیایی ، انتخاب بازرگان به عنوان نخستوزیر، شکلگیری محلس جدید و در کنار آن شکلگیری گروههای مجاهدین خلق و فدائیان اسلام و همچنین بازتاب اخبار روز در رسانههای داخلی اشاره میکند .
«اکسورتی» به دنبال پیشگفتار در صفحهای جدا از کسانی که در نوشتن این اثر با او همکاری داشتهاند، همچون «باقر معین»، روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی که مدتی مدیریت بخش فارسی بی سی را به عهده داشت، «مهناز زهیرینژاد»، «علی مصدق»، «سیاوش رنجبر_دائمی»، مسئولان انتشارات پنگوئن تشکر کرده و در ادامه از کسانی چون «علی انصاری»، «مهدی دشت بزرگی»، «صادق زیبا کلام»، «فرهاد طاهری»، «اسماعیل خوئی»، «حمید نفیسی»، «هاشم احمدزاده» ، «فرهنگ جهانپور»، «احمد سلامتیان»، «شیرین عبادی» و «هایده سهیم» به خاطر استفاده از برخی آثار و نقطهنظراتشان در این کتاب قدردانی میکند.
«اکسورتی» در پایان بخش پیش گفتار به عکس روی جلد کتاب نیز اشاره میکند و مینویسد: این عکس در جریان اعتراضات سال 88 در ایران از دختری که در تظاهرات شرکت کرده و صورت خود را برای فاش نشدن هویتش پنهان کرده ، گرفته شده است.
_«مایکل اکسورتی» کیست؟
«مایکل آکسورتی» از دهه 70 زمانیکه نوجوانی بیش نبود تاکنون بارها به ایران سفر کرده است.
او از سال 1998 تا 2000 رئیس بخش ایران در دفتر خارجی و مشترکالمنافع بود. «اکسورتی» اولین کتابش را در سال 2006 میلادی درباره نادر شاه و تحت عنوان شمشیر ایران زمین نوشت، که در سال 1389 توسط «صادق زیباکلام» ترجمه و در ایران منتشر شد.
این نویسنده انگلیسی همچنین طی این مدت مقالات زیادی درباره ایران معاصر برای مجله پروسپکت، روزنامه گاردین و ایندیپندنت نوشت و به عنوان کارشناس در برنامههای رادیویی و تلویزیونی بسیاری با موضوع ایران حضور یافت که از جمله این برنامههای میتوان به برنامه بررسی تاریخ جهان با 100 موضوع برای شبکه 4 رادیو اشاره کرد.
او همواره یکی از مخالفان خارجی جمهوری اسلامی اران بوده و در جریان انتخابات 88 بارها علیه حکومت ایران در روزنامه مختلف انگلیسی مقاله منتشر کرد که از جمله آنها میتوان به مقالهای در روزنامه گاردین اشاره کرد که در بخشی از آن آمده است: جمهوری اسلامی ایران اکنون با بحران مشروعیت روبروست و این بحران اساس دولت و نظام کشور را که سی سال پیش پایه ریزی شد به زیر سوال برده است. از زمان انقلاب تاکنون همواره دو جریان در داخل حکومت ایران وجود داشته است یکی جریان اسلامخواه و دیگری جریان دمکراسیخواه، اما اکنون جریان اسلامخواه از ایمان و اعتقاد مذهبی فاصله گرفته و کار آن صرفا به مشروعیت بخشیدن به حکومت روحانیون خلاصه شده است.
«اکسورتی» دومین کتاب خود را نوامبر 2007 تحت عنوان «امپراطوری ذهن: تاریخ ایران» نوشت که نوامبر 2008 توسط انتشارات پنگوئن تحت عنوان «ایران: امپراطوری ذهن» منتشر شد. این کتاب تاکنون به زبانهای «دانمارکی»،«ایتالیایی»، «اسپانیایی»،«چکی»، «آلمانی» و «فنلاندی» ترجمه شده است. او پاییز همان سال به ریاست بخش تازه تأسیس مطالعات ایرانی و فارسی دانشگاه اکستر انگلستان برگزیده شد.
«آلن لین»، رئیس انتشارات پنگوئن، مارس 2013 سومین کتاب «اکسورتی» تحت عنوان «انقلاب ایران» را چاپ و بهار 2014 آن را تجدید چاپ نمود.