صراط: نشریه آتلانتیک آمریکا در مقالهای با اشاره به مذاکرات هستهای بین ایران و شش قدرت جهانی و مقاومت کشورمان در برابر زیادهخواهیهای غرب نوشت: "مجبورید در برابر قوانین ایران تعظیم کنید. آنها در آستانه دستیابی به یک پیروزی دیپلماتیک خیرهکننده در برابر آمریکا هستند: آنها تمام این کار را با بلوف زدن انجام دادند. رقبای آنها دارای برتریهای مادی در حوزه پول، تکنولوژی، قدرت نظامی و ... بودند. اما رهبران ایران دارای شفافیت هدف و اراده پیروزی بودند. بدون این خصلتها، مزیتهای مادی رقبا فایدهای ندارد."
این نشریه در ادامه مدعی میشود که سال گذشته به دلیل تحریمهای اقتصادی آمریکا که از سال 2011 آغاز شده بودند، وضعیت اقتصادی ایران مساعد نبود و از سوی دیگر نیز بشار اسد، مهمترین متحد این کشور، تحت حمله شبهنظامیهای مخالف داخلی و نیز تهدیدات اوباما قرار داشت اما:
"امروز، آمریکا و بریتانیا حملات هوایی را با اسد هماهنگ میکنند. ایران از تحریمهای زیادی رهایی یافته است. ارز این کشور تقویت شده، تورم مهار شده و سرمایهگذاری و تجارت خارجی احیاء شده است. آمریکا به صورت فزایندهای خواستههای خود برای اعمال محدودیتهای هستهای بر ایران را کاهش داده است."
نشریه آمریکایی با اشاره به گزارش اخیر نیویورک تایمز مینویسد: "دولت اوباما از خوسته بلند مدت خود مبنی بر اینکه ایران سانتریفیوژهای هستهای خود را برچیند عقب کشیده و تنها از تهران خواسته که اتصالات برخی از آنها را قطع کند. ظرفیت غنیسازی ایران دست نخورده باقی خواهد ماند، و ایران میتواند پیشروی خود به سمت تسلیحات هستهای را در هر زمان ادامه دهد و تنها هزینه آن تأخیری است که برای اتصال دوباره این دستگاهها باید متحمل شود."
البته این ادعاهای آتلانتیک و نیویورکتایمز در حالی مطرح میشود که حتی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز اذعان کردهاند که کشورمان در بیش از یک دهه گذشته هیچ گونه فعالیت هستهای با ابعاد نظامی نداشته است. گزارشهای مداوم آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز که وظیفه نظارت بر فعالیتهای هستهای کشورها است نیز مؤید همین امر است.
آتلانتیک با اشاره به ادعاهای رسانهای مبنی بر اینکه آمریکا در مذاکرات نیویروک پیشنهاداتی به ایران ارائه داده است، نوشت: "مذاکره کنندههای ایران در هر دور به امتیازات آمریکاییها اظهار بیعلاقگی کرده و بیشتر طلب کردهاند. تا جایی که ناظرین خارجی میبینند، آنها توانستهاند این امتیازات را بگیرند."
نشریه آمریکایی بار دیگر با این ادعا که توافق هستهای در حال حاضر ایران را تبدیل به دولتی با توانمندی ساخت سلاح هستهای میسازد، نوشت: "چه دستاورد فوقالعادهای در مذاکرات! آنها باید این رویداد را به عنوان یک مطالعه موردی در دانشکدههای بازرگانی تدریس کنند. رهبران ایران چگونه این کار را انجام دادند؟"
آتلانتیک مینویسد که رهبران ایران میدانستند سیاست چماق و هویج آمریکا نیز بیاثر است زیرا "چماقی که حریف نخواهد مورد استفاده قرار دهد اصلا چماق نیست" و "هویجی که خود آمریکا بیشتر تمایل به خوردنش دارد اصلا هویج نیست."
"نتیجه متعجب کننده: آمریکا - که مذاکرات هستهای را از موضع قدرت آغاز کرد - در تمام مدت مذاکرات به مانند طرف ضعیفتر رفتار کرده است. آمریکا به صورت آشکاری نشان داده که تشنه توافق است و ایران از این تشنگی نهایت استفاده را برد. یکی از نشانههای قابل توجه در مسیر فروپاشی آمریکا تصمیم ماه جولای برای تمدید مذاکرات هستهای بود، آن هم درست 20 روز پس از اینکه جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در یادداشتی در واشنگتنپست هشدار داد که هیچ گونه تمدیدی وجود نخواهد داشت مگر اینکه ایران «تمایل خالصی برای پاسخ به نگرانیهای مشروع جامعه بینالمللی از خود نشان دهد.» ایران محکم سر جای خود ایستاد و تمدید را نیز به هر نحو به دست آورد. از آن روز به بعد، مذاکره کنندههای ایرانی دلیل لازم را در اختیار داشتند تا باور کنند که دست بالا را در برابر رقبای ضعیفتر خود دارند."
"رهبران ایران با نبوغ خود تمام قواعد مذاکرات را واژگون ساختند. به جای اینکه برنامه هستهای خود را در ازای نزدیکی دوباره پیشنهاد دهند، نزدیکی را در ازای پذیرش ظرفیت هستهای بیشتر ایران از جانب آمریکا پیشنهاد دادند. آنها آمریکاییها را متقاعد ساختند که آنچه بیش از هر چیز دیگری به آن نیاز داشتند - نزدیکی با آمریکا - بیشتر به نفع آمریکا است تا آنها. آنها آمریکاییها را قانع کردند که بنابراین این آمریکا است که باید برای دستیابی به نزدیکی امتیازات هستهای بدهد نه ایران.... ما به سمت نتیجهای میرویم که در آن ایران همه چیزی که میخواهد را بدست آورده و هیچ چیز پرداخت نخواهد کرد. و آمریکاییها نه تنها فریب خواهند خورد، بلکه قربانیان این فریب به روزنامهنگاران درباره پیروزی دیپلماتیک خود گزارش خواهند داد و بدبختی بیشتر در این است که خود نیز آن را باور خواهند کرد."
این نشریه در ادامه مدعی میشود که سال گذشته به دلیل تحریمهای اقتصادی آمریکا که از سال 2011 آغاز شده بودند، وضعیت اقتصادی ایران مساعد نبود و از سوی دیگر نیز بشار اسد، مهمترین متحد این کشور، تحت حمله شبهنظامیهای مخالف داخلی و نیز تهدیدات اوباما قرار داشت اما:
"امروز، آمریکا و بریتانیا حملات هوایی را با اسد هماهنگ میکنند. ایران از تحریمهای زیادی رهایی یافته است. ارز این کشور تقویت شده، تورم مهار شده و سرمایهگذاری و تجارت خارجی احیاء شده است. آمریکا به صورت فزایندهای خواستههای خود برای اعمال محدودیتهای هستهای بر ایران را کاهش داده است."
نشریه آمریکایی با اشاره به گزارش اخیر نیویورک تایمز مینویسد: "دولت اوباما از خوسته بلند مدت خود مبنی بر اینکه ایران سانتریفیوژهای هستهای خود را برچیند عقب کشیده و تنها از تهران خواسته که اتصالات برخی از آنها را قطع کند. ظرفیت غنیسازی ایران دست نخورده باقی خواهد ماند، و ایران میتواند پیشروی خود به سمت تسلیحات هستهای را در هر زمان ادامه دهد و تنها هزینه آن تأخیری است که برای اتصال دوباره این دستگاهها باید متحمل شود."
البته این ادعاهای آتلانتیک و نیویورکتایمز در حالی مطرح میشود که حتی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز اذعان کردهاند که کشورمان در بیش از یک دهه گذشته هیچ گونه فعالیت هستهای با ابعاد نظامی نداشته است. گزارشهای مداوم آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز که وظیفه نظارت بر فعالیتهای هستهای کشورها است نیز مؤید همین امر است.
آتلانتیک با اشاره به ادعاهای رسانهای مبنی بر اینکه آمریکا در مذاکرات نیویروک پیشنهاداتی به ایران ارائه داده است، نوشت: "مذاکره کنندههای ایران در هر دور به امتیازات آمریکاییها اظهار بیعلاقگی کرده و بیشتر طلب کردهاند. تا جایی که ناظرین خارجی میبینند، آنها توانستهاند این امتیازات را بگیرند."
نشریه آمریکایی بار دیگر با این ادعا که توافق هستهای در حال حاضر ایران را تبدیل به دولتی با توانمندی ساخت سلاح هستهای میسازد، نوشت: "چه دستاورد فوقالعادهای در مذاکرات! آنها باید این رویداد را به عنوان یک مطالعه موردی در دانشکدههای بازرگانی تدریس کنند. رهبران ایران چگونه این کار را انجام دادند؟"
آتلانتیک مینویسد که رهبران ایران میدانستند سیاست چماق و هویج آمریکا نیز بیاثر است زیرا "چماقی که حریف نخواهد مورد استفاده قرار دهد اصلا چماق نیست" و "هویجی که خود آمریکا بیشتر تمایل به خوردنش دارد اصلا هویج نیست."
"نتیجه متعجب کننده: آمریکا - که مذاکرات هستهای را از موضع قدرت آغاز کرد - در تمام مدت مذاکرات به مانند طرف ضعیفتر رفتار کرده است. آمریکا به صورت آشکاری نشان داده که تشنه توافق است و ایران از این تشنگی نهایت استفاده را برد. یکی از نشانههای قابل توجه در مسیر فروپاشی آمریکا تصمیم ماه جولای برای تمدید مذاکرات هستهای بود، آن هم درست 20 روز پس از اینکه جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در یادداشتی در واشنگتنپست هشدار داد که هیچ گونه تمدیدی وجود نخواهد داشت مگر اینکه ایران «تمایل خالصی برای پاسخ به نگرانیهای مشروع جامعه بینالمللی از خود نشان دهد.» ایران محکم سر جای خود ایستاد و تمدید را نیز به هر نحو به دست آورد. از آن روز به بعد، مذاکره کنندههای ایرانی دلیل لازم را در اختیار داشتند تا باور کنند که دست بالا را در برابر رقبای ضعیفتر خود دارند."
"رهبران ایران با نبوغ خود تمام قواعد مذاکرات را واژگون ساختند. به جای اینکه برنامه هستهای خود را در ازای نزدیکی دوباره پیشنهاد دهند، نزدیکی را در ازای پذیرش ظرفیت هستهای بیشتر ایران از جانب آمریکا پیشنهاد دادند. آنها آمریکاییها را متقاعد ساختند که آنچه بیش از هر چیز دیگری به آن نیاز داشتند - نزدیکی با آمریکا - بیشتر به نفع آمریکا است تا آنها. آنها آمریکاییها را قانع کردند که بنابراین این آمریکا است که باید برای دستیابی به نزدیکی امتیازات هستهای بدهد نه ایران.... ما به سمت نتیجهای میرویم که در آن ایران همه چیزی که میخواهد را بدست آورده و هیچ چیز پرداخت نخواهد کرد. و آمریکاییها نه تنها فریب خواهند خورد، بلکه قربانیان این فریب به روزنامهنگاران درباره پیروزی دیپلماتیک خود گزارش خواهند داد و بدبختی بیشتر در این است که خود نیز آن را باور خواهند کرد."