صراط: نوجوان فلسطینی در نشست داوران بخش بینالملل بیست و هشتمین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان از داستان سفر خود به ایران گفت.
محمد محمود غرقی در نشست تخصصی داوران بخش بینالملل بیست و هشتمین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در هتل عباسی اصفهان، اظهار کرد: من خیلی خوشحال هستم که بنیاد فارابی مرا به ایران دعوت کرد.
وی افزود: در هنگام جنگ، من از غزه فرار کردم و به تونس پناه بردم؛ دعوتنامه من ابتدای سال به دستم رسید و اقدامات لازم را برای گرفتن ویزا در تونس انجام دادم که سه ماه گذشت اما چون در غزه سفارتخانهای وجود نداشت، باید به عمان میرفتم و از آنجا گذرنامه خودم را دریافت میکردم.
این نوجوان فلسطینی تصریح کرد: در این جریان گذرگاه رفح که به مصر میرفتم، بسته شده بود و در سومین روز از ماه مبارک رمضان، جنگ آغاز شد؛ وقتی جنگ شروع شد، ما غذایی برای خوردن نداشتیم و مجبور شدیم هرآنچه را داریم بفروشیم تا غذا به دست آوریم اما صهیونیستها در خیابانهای شهر دوربین گذاشته بودند و هرکسی که حرکت میکرد، او را با تیر میزدند.
وی با اظهار "ما مجبور بودیم از جاهایی که سبزهزار بود عبور کنیم تا حرکتمان دیده نشود" بیان کرد: سه روز اول جنگ را در خانه ماندیم اما صهیونیستها شروع کردند تا به خانهها حمله کنند و ما مجبور شدیم که فرار کنیم و در آن روز 200 نفر در خیابانهای غزه کشته شدند و ما نمیدانستیم کجا برویم و راهی بهجز پناه بردن به بیمارستان نداشتیم.
غرقی افزود: صهیونیستها بیمارستان وسط شهر را بمباران کرده بودند و ما بهدنبال ساختمانی میگشتیم که جسدهای مانده در خیابان را به آنجا ببریم.
وی خاطرنشان کرد: در همان شرایط به فکر دعوتنامهای که از ایران آمده بود، بودیم و به ما خبر دادند که گذرگاه باز شده و میتوانستیم به مصر برویم، بنابراین کسانی که ویزا داشتند، میتوانستند از گذرگاه عبور کنند اما تعداد کسانی که برای رفتن به سوریه در گذرگاه رفح منتظر بودند، زیاد بود و تنها به کسانی اجازه میدادند که به مصر بروند که آشنایی در مصر داشتند و زمانی که نوبت به من رسید تا از گذرگاه عبور کنم، گفتند آن تعدادی که امروز باید رد میشدند، تمام شده و من نمیتوانم عبور کنم.
نوجوان فلسطینی بیان کرد: به همین دلیل در را روی ما بستند و ما 4 ساعت پشت گذرگاه رفح منتظر بودیم و در نهایت چون ویزای من مهر خورده بود، اجازه دادند تا از گذرگاه رد شوم و وقتی وارد مصر شدم، بعد از 8 ساعت معطلی، به من گفتند: نمیتوانی در مصر بمانی و باید به کشور دیگری بروی.
وی بیان کرد: من از یک راه صحرایی که 16 ساعت طول کشید، به فرودگاهی رسیدم و در آنجا گذرنامههایمان را از ما گرفتند؛ 5 روز گذشت و خبری از آنها نشد و حتی غذا هم به ما نمیدادند و ما مجبور بودیم به نظافتکاران فرودگاه پول بدهیم تا از پلیس برای ما غذا بگیرند.
غرقی اظهار کرد: بااینکه سالن فرودگاه خیلی مدرن بود اما جایی برای نشستن نبود و همه زندانیان، 5 روز روی پای خود ایستاده بودند؛ ما وقتی از خانه بیرون آمدیم، خانه را در اختیار مقاومت قرار دادیم و وقتی هجوم زمینی شروع شد، مقاومت مردم نیز شروع شد و بهدلیل اینکه اسرائیل روی زمین مین کاشته بود، اکثر مردم پای خود را از دست دادند.
وی افزود: ایران همیشه در همه جنگها به کمک غزه آمده و همیشه از ما حمایت کرده است و اینکه مرا بهعنوان نماینده کشور فلسطین و کودکان غزه به جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان دعوت کرده، تشکر میکنم زیرا پدر من یک خیاط است که درآمد زیادی ندارد و اکنون در غزه به سر میبرد.
این نوجوان فلسطینی در پاسخ به اینکه چهچیزی بهعنوان سوغات از ایران میبرد، بیان کرد: من به مردم غزه میگویم که ایران چه مردم خوبی دارد و کشوری بسیار زیبا است و هرچه مردم ایران دارند، دستساختههای خودشان و حاصل تلاش مردم است؛ خیلیها از من میپرسند: چرا شما تولید ملی و بومی ندارید؟ و من میگویم که ما دو کارخانه داشتیم که آن را اسرائیل زد و طبیعی است که هرچه کارخانه بسازیم، در جنگ بعدی، اسرائیل آن را از بین میبرد.
وی بیان کرد: با این عمر کوتاهم سه جنگ 2004، 2012 و 2014 را به چشم دیدم و از همه کسانی که داستان من را میشنوند، انتظار دارم که از همه کانالهای ماهوارهای و فیلمهای هنری خود، این داستان را به تمام دنیا منتقل کنند.
محمد محمود غرقی در نشست تخصصی داوران بخش بینالملل بیست و هشتمین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در هتل عباسی اصفهان، اظهار کرد: من خیلی خوشحال هستم که بنیاد فارابی مرا به ایران دعوت کرد.
وی افزود: در هنگام جنگ، من از غزه فرار کردم و به تونس پناه بردم؛ دعوتنامه من ابتدای سال به دستم رسید و اقدامات لازم را برای گرفتن ویزا در تونس انجام دادم که سه ماه گذشت اما چون در غزه سفارتخانهای وجود نداشت، باید به عمان میرفتم و از آنجا گذرنامه خودم را دریافت میکردم.
این نوجوان فلسطینی تصریح کرد: در این جریان گذرگاه رفح که به مصر میرفتم، بسته شده بود و در سومین روز از ماه مبارک رمضان، جنگ آغاز شد؛ وقتی جنگ شروع شد، ما غذایی برای خوردن نداشتیم و مجبور شدیم هرآنچه را داریم بفروشیم تا غذا به دست آوریم اما صهیونیستها در خیابانهای شهر دوربین گذاشته بودند و هرکسی که حرکت میکرد، او را با تیر میزدند.
وی با اظهار "ما مجبور بودیم از جاهایی که سبزهزار بود عبور کنیم تا حرکتمان دیده نشود" بیان کرد: سه روز اول جنگ را در خانه ماندیم اما صهیونیستها شروع کردند تا به خانهها حمله کنند و ما مجبور شدیم که فرار کنیم و در آن روز 200 نفر در خیابانهای غزه کشته شدند و ما نمیدانستیم کجا برویم و راهی بهجز پناه بردن به بیمارستان نداشتیم.
غرقی افزود: صهیونیستها بیمارستان وسط شهر را بمباران کرده بودند و ما بهدنبال ساختمانی میگشتیم که جسدهای مانده در خیابان را به آنجا ببریم.
وی خاطرنشان کرد: در همان شرایط به فکر دعوتنامهای که از ایران آمده بود، بودیم و به ما خبر دادند که گذرگاه باز شده و میتوانستیم به مصر برویم، بنابراین کسانی که ویزا داشتند، میتوانستند از گذرگاه عبور کنند اما تعداد کسانی که برای رفتن به سوریه در گذرگاه رفح منتظر بودند، زیاد بود و تنها به کسانی اجازه میدادند که به مصر بروند که آشنایی در مصر داشتند و زمانی که نوبت به من رسید تا از گذرگاه عبور کنم، گفتند آن تعدادی که امروز باید رد میشدند، تمام شده و من نمیتوانم عبور کنم.
نوجوان فلسطینی بیان کرد: به همین دلیل در را روی ما بستند و ما 4 ساعت پشت گذرگاه رفح منتظر بودیم و در نهایت چون ویزای من مهر خورده بود، اجازه دادند تا از گذرگاه رد شوم و وقتی وارد مصر شدم، بعد از 8 ساعت معطلی، به من گفتند: نمیتوانی در مصر بمانی و باید به کشور دیگری بروی.
وی بیان کرد: من از یک راه صحرایی که 16 ساعت طول کشید، به فرودگاهی رسیدم و در آنجا گذرنامههایمان را از ما گرفتند؛ 5 روز گذشت و خبری از آنها نشد و حتی غذا هم به ما نمیدادند و ما مجبور بودیم به نظافتکاران فرودگاه پول بدهیم تا از پلیس برای ما غذا بگیرند.
غرقی اظهار کرد: بااینکه سالن فرودگاه خیلی مدرن بود اما جایی برای نشستن نبود و همه زندانیان، 5 روز روی پای خود ایستاده بودند؛ ما وقتی از خانه بیرون آمدیم، خانه را در اختیار مقاومت قرار دادیم و وقتی هجوم زمینی شروع شد، مقاومت مردم نیز شروع شد و بهدلیل اینکه اسرائیل روی زمین مین کاشته بود، اکثر مردم پای خود را از دست دادند.
وی افزود: ایران همیشه در همه جنگها به کمک غزه آمده و همیشه از ما حمایت کرده است و اینکه مرا بهعنوان نماینده کشور فلسطین و کودکان غزه به جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان دعوت کرده، تشکر میکنم زیرا پدر من یک خیاط است که درآمد زیادی ندارد و اکنون در غزه به سر میبرد.
این نوجوان فلسطینی در پاسخ به اینکه چهچیزی بهعنوان سوغات از ایران میبرد، بیان کرد: من به مردم غزه میگویم که ایران چه مردم خوبی دارد و کشوری بسیار زیبا است و هرچه مردم ایران دارند، دستساختههای خودشان و حاصل تلاش مردم است؛ خیلیها از من میپرسند: چرا شما تولید ملی و بومی ندارید؟ و من میگویم که ما دو کارخانه داشتیم که آن را اسرائیل زد و طبیعی است که هرچه کارخانه بسازیم، در جنگ بعدی، اسرائیل آن را از بین میبرد.
وی بیان کرد: با این عمر کوتاهم سه جنگ 2004، 2012 و 2014 را به چشم دیدم و از همه کسانی که داستان من را میشنوند، انتظار دارم که از همه کانالهای ماهوارهای و فیلمهای هنری خود، این داستان را به تمام دنیا منتقل کنند.