صراط: تاکید
بر محور قرار دادن رئیس بنیاد باران و اصرار بر فعالسازی مجدد سید محمد
خاتمی از زمانی تشدید شد که برخی اصلاحطلبان، گزاره «روحانی یک مستاجر 4
ساله» را مطرح کردند و این استراتژی به یکی از محورهای عملیاتی در دستور
کار جریان فتنه – تجدید نظر طلبان قرار گرفت.
تلاشی با این پیش فرض که «خاتمی نقش موثری در پیروزی حسن روحانی داشته است» و ابعاد مختلف این تلاش در شورای مشورتی اصلاحطلبان قوام یافت.
*لوازم بازگشت به حاکمیت
این جریان که معتقد است رئیس دولت اصلاحات نقش بسزایی در احیای جریان اصلاحات در انتخابات سال 92 داشته است، «بازگشت به حاکمیت» را مهمترین استراتژی فعلی خود تعریف کردهاند؛ «بازگشتی» که البته به نظر کارشناسان سیاسی «لوازم و آداب» خاص خود را دارد.
دیدارهای نوروزی امسال برخی از اعضای کابینه حسن روحانی با رئیس دولت اصلاحات بود، شایعاتی مبنی بر احتمال بازگشت خاتمی به عرصه قدرت را قوت بخشید، این موج تا جایی پیش رفت که رئیس بنیاد باران در دیدار با اعضای کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب گفت: «نه قصد داشتم و نه دارم و نه زمینهاش فراهم است که به قدرت بازگردم»؛ اظهاراتی که واکنشهای متفاوتی را در اردوگاه اصلاحطلبان و حتی اصولگرایان در پی داشت.
محمد جواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در همین باره معتقد است: «آقای خاتمی درصدد است برای چهرههای جدید که میتوانند تاثیر گذار باشند فرصت ایجاد کند»، از سوی دیگر نیز علی مطهری نماینده مردم تهران در این خصوص گفت: «ما نمیتوانیم درباره تصمیم آقای خاتمی اظهار نظر کنیم قطعاً ایشان مصلحت خودشان را بهتر میدانند.»
این اظهارات در حالی از سوی خاتمی مطرح شد که برخی کارشناسان سیاسی، این کنارهگیری را ناشی از آگاهی نسبت به جایگاه و وزن سیاسی اصلاح طلبی تعریف کردند؛ شاید هم اظهارات عبدالله نوری و عباس عبدی که در ویژهنامههای نوروزی اصلاحطلبان اعلام نظر کرده بودند، علتی جدیتر باشد. اظهارات نوری و عبدی حاکی از آن است که فرآیند ترسیم شده در جریان مزبور با اما و اگرهای جدی روبرو بوده و برخلاف تصویرسازیها، انتقادات زیادی به راهبردهای اصلاحطلبان و اسطورهسازی از خاتمی، و نیز نقدهای فراوان شورای مشورتی در بدنه اصلاحطلبان وجود دارد.
به طور مثال عبدالله نوری در گفتگو با ویژهنامه نوروزی اعتماد بخشی از انتقادات خود به شورای مشورتی روحانی را به سطح آورده و ضمن غیر دمکراتیک خواندن این شورا تصریح کرد که «خروجی این شورا نه خرد جمعی که تصمیم نهایی خاتمی است.»
وی همچنین با انتقاد از معصومسازی از خاتمی توسط اصلاحطلبان و عدم انتقاد به وی توسط این جریان، آن را موجب شکلگیری انسداد سیاسی دانست و بر ضرورت بازسازی اصلاحات تاکید کرد و گفت: «اصلاحطلبان نیازمند بازسازی هم در راس هرم خود و در بدنه هستند و این بازسازی جز در مسیر دمکراتیک و شفاف ممکن نیست.»
به موازات انتقادات عبدالله نوری، عباس عبدی نیز در گفتوگویی با ویژهنامه نوروزی اعتماد، راهبردهای این جریان نسبت به حاکمیت، دولت روحانی و حتی شناخت موقعیت حقیقی اصلاحطلبان را به چالش کشید.
عبدی در پاسخ به این پرسش که «مهمترین خواسته سیاسی قابل تحقق اصلاحطلبان در دوران ریاست جمهوری روحانی، چه میتواند باشد؟»، گفت: «با منطق این پرسش به صورت بنیادی اختلاف دارم. تا وقتی که نیروی سیاسی مطالبه محور باشد، هیچ گامی بر نخواهیم داشت؛ آنان باید از دوگانگی راهبردی و تاکتیکی بیرون آیند و وضعیت خود را با مجموعه سیاسی معنا و انسجام ببخشند.»
*چرا خاتمی زمین بازی را در اختیار جوانان اصلاح طلب گذاشت
بر همین اساس، شاید بتوان گفت برخلاف تصویرسازیهای ارائه شده از سوی جریان اصلاحات، اختلافات مبنایی در راهبرد و تاکتیک این جریان در زمینههای مختلف و اعتراض به در دست داشتن زمام نهایی مدیریت توسط خاتمی، وی را مجبور کرد تا در ظاهر، زمین را در اختیار گروهی از جوانان اصلاح طلب قرار دهد.
اما نکته قابل تامل در این «بازگشت آرام» شیوه خاتمی و اطرافیانش برای رسیدن به کرسی قدرت است؛ «قصد ندارم به قدرت بازگردم» جملهای که ناخودآگاه ذهن را به یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم هدایت میکند یعنی ششم اردیبهشت 87 روزی که سید محمد خاتمی پس از اینکه رای خود را در دور دوم انتخابات مجلس هشتم به صندوق اخذ رای انداخت در جمع خبرنگاران گفت: «از فعالیتهای سیاسی بازنشسته شدهام».
البته برخی نیز معتقدند خاتمی باتوجه به دیدگاههایی که بخشی از آن توسط عبدالله نوری و عباس عبدی رسانهای شد، به این باور رسیده است که اصلاحطلبان برآورد عینی از قدرت جریان اصلاحات نداشته و در توهم موثر بودن به سر میبرد، برخی هم این اظهارات را بیانگر بازگشت خاتمی به خود دانسته و میگویند او امروز با شعار بازنشستگی به دنبال فرار رو به جلو است.
*نگاهی به تولد و عملکرد خاتمی در دوران اصلاحات
اوایل مرداد 75 بود که جریان چپ اولین دیدارهای انتخاباتی خود با میرحسین موسوی را آغاز کرد، پس از آن بود که محمد سلامتی دبیرکل سازمان منحله مجاهدین اعلام کرد «موسوی کاندیدای شورای هماهنگی گروههای خط امام است» اما پس از انصراف موسوی برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی، مجمع روحانیون مبارز که رهبری جریانهای چپ را برعهده داشت، سیدمحمد خاتمی را به عنوان کاندیدای مورد حمایت معرفی کرد.
یکی از اهداف خاتمی و یارانش در کنار اهداف انتخاباتی، بازتعریف «جایگاه ولیفقیه»، طرح «جامعه مدنی» و «توسعه سیاسی» بود.
*روایت رهبر انقلاب از دیدگاه خاتمی به ولایت فقیه
خاطرهای از رهبر انقلاب درباره اصرار خاتمی بر محدود شدن ولیفقیه و قانون اساسی به خوبی تلاشهای خاتمی را برای بازتعریف نقش و جایگاه ولیفقیه نشان میدهد؛ مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات 88 فرمودند: «جناب آقای خاتمی وقتی سال 76 میخواستند کاندیدای ریاستجمهوری شوند آمدند پیش بنده و گفتند که بنده عقیدهام این است که رهبری بایست در چارچوب قانون اساسی عمل کنند، بنده به ایشان گفتم، بسیار مطلب خوبی است ولی شما جناب آقای خاتمی کسی خواهید بود که در آینده بیشترین تقاضاها را برای استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت. در طول سالهای ریاستجمهوری ایشان بارها نامه میزدند که فلان مطلب را تنها شما میتوانید حل نمایید و بنده مینوشتم که با توجه به اینکه درخواست شما در چارچوب قانون اساسی نیست مکتوب بنویسید که موضوع از طریق اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری حل شود و ایشان بارها و بارها چنین مطلبی را مکتوب نمودند.»
سردار نجات نیز با ذکر خاطرهای درباره خاتمی میگوید: « زمانی هم که آقای خاتمی رئیسجمهور بود، اعتقاد داشت ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری است، یکی از آقایان میگوید که من مفصل با او صحبت کردم و بالاخره چنین گفت که ولایت فقیه، «دیکتاتوری مومنین» است، یعنی ایشان در اوج ریاستجمهوری نیز ولایت فقیه را قبول نداشت.»
*جامعه مدنی یا جامعه نبوی
آنطور که جامعهشناسان شکل گیری جامعه مدنی را پیش نیاز تشکیل یک نظام سیاسی سکولار میدانند، این موضوع از سوی دولت اصلاحات تبیین و تئوریزه شد؛ هرچند که خاتمی آذر 76 طی سخنانی در هشتمین نشست سران سازمان کنفرانسهای اسلامی در تهران جامعه مدنی مورد نظر خود را متفاوت با جامعه مدنی تدوین شده غرب اعلام کرد اما برخی اصلاحطلبان از جمله «احمد زیدآبادی» صراحتاً گفتند خاتمی برای ساکت کردن منتقدین و دینی جلوه دادن اظهارات خود چنین ادعایی را مطرح کرده است.
رئیس بنیاد باران البته یک راهکار عملیاتی برای رسیدن به توسعه مورد نظر خویش هم داشت. خاتمی، توسعه غرب را نه نتیجه استعمار که میوه تمدن غرب میدانست و توصیهاش برای جمهوری اسلامی نیز این بود که از بینش و منش غرب پیروی کند و تاکید داشت: «توسعه به معنای امروزش میوه یا شاخ و برگ تمدن جدید است. اگر آن تمدن آمده توسعه هم خواهد آمد و به این معنا سخن کسانی که میگویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنند که علاوه بر خرد و بینش غرب باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.»
*پروژه خروج از حاکمیت و موضعگیری خاتمی
بنابراین در دولتی که به تصریح رئیس دولت وقت آن، مبتنی بر گفتمان سکولاریسم بود، بحرانسازی و بحرانآفرینی در دستور کار قرار گرفت؛ قتلهای زنجیرهای، غائله 18 تیر و کنفرانس برلین که با وجود واکنش مقام معظم رهبری و برخی از مراج تقلید و علما، خاتمی آن را قابل «تامل»، «خوب» و «معقول» خوانده بود و همچنین لوایح دوقلویی که زمینه تحصن نمایندگان مجلس ششم را فراهم کرد و نیز تلاش برای کمرنگ کردن حذف حاکمیت دینی، تکمیل پروژه سکولاریزاسیون بود که به تصریح سعید حجاریان با استراتژی فتح سنگر به سنگر پیش میرفت.
*انتقاد کروبی از لوایح دوقلوی دولت خاتمی
ارائه لوایح دوقلو اعتراض رئیس مجلس اصلاحطلب وقت را نیز در پی داشت، رئیس مجلس ششم در مورد ارائه لوایح دوگانه دولت اصلاحات به مجلس اعلام کرد «اگر لوایح دوگانه تصویب می شد از بزرگترین اشتباهات این مجلس بود و باعث می شد که با بن بست برخورد کنیم بنابراین یکی از مشکلات مجلس ششم همان لوایحی بود که آقای خاتمی ارائه کرد.»
دبیرکل حزب اعتماد ملی در مورد تحصن نمایندگان مجلس ششم نیز گفت: «نمایندگان مجلس ششم آمدند ما را ابتدا در بن بست مطبوعاتی قرار دادند، بعد ما را گذاشتند در بن بست رفراندوم بعد دوباره بردند به بن بست خروج از حاکمیت و سرانجام در بن بست تحصن کار ما را تمام کردند.»
*بازوی رسانهای نهاد اصلاحات
رویکرد رسانهای دولت اصلاحات به عنوان بازوی تبیین کننده و پیشبرنده این تفکر به خوبی توانسته بود نقش خود را ایفا کند و پروژه خدشهدار کردن دین و ضرورت جدایی دین از سیاست در مطبوعات زنجیرهای بخشی از این حوادث بود تا جایی که مقام معظم رهبری به انتقاد از این شارلاتانیزم مطبوعاتی پرداختند و «برخی» از این رسانهها را پایگاه دشمن معرفی کردند.
شارلاتانیزم مطبوعاتی کار را تا جایی پیش برد که مدعی شدند «نزول عربی قرآن به این معنا نیست که تنها واژگان و جملات آن عربی باشد بلکه قرآن با معلومات و ادبیات و معتقدات آن روز عرب تلازم دارد.» (نشاط شماره اول)
«اگر مجوز راهپیمایی به هر گروه بر اساس قانون داده شود اشکال ندارد حتی علیه خدا» (آفتاب امروز 78/6/2) «قرائتهای مختلف از دین زدودنی نیست و همه را باید به رسمیت شناخت.» (ایران 78/1/12)
«صحت قصه حضرت یوسف در قرآن کریم از محالات است.» (صبح امروز خرداد 78)
«نظریه عینیت سیاست و دیانت زائیده افکار عامیانه و قدیمی است.» (آبان 77/6/21)
«مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان نماد عقبافتادگی است.» (جامعه سالم تیر77)
پیامبر رفت و هیچ فردی را به جانشینی خود انتخاب نکرد، امام حسین(ع) جانشین پدر خود نبود. (صبح امروز 78/8/23)
یوسفی اشکوری نیز تاکید داشت «من خواهان جدایی دین از دولت و ریشهکن کردن نظام ولایت فقیه هستم.» (عصر آزادگان 79/1/15)
حکومت دینی تفکری غلط است و بر همین اساس دین و سیاست از یکدیگر جدا میباشند. (پیام هاجر 78/7/28)
*این همانی مطالبات مردم و رسانههای زنجیرهای از سوی خاتمی
خاتمی که در قبال این توهینها به اعتقادات و باورهای مردم، سیاست سکوت را در پیش گرفته بود در پی توقیف یکی از همین نشریات، مطالبات آنها را مطالبات مردم عنوان کرد!
این روند تا جایی ادامه داشت که ترویج لاابالیگری و بیبندوباری در عرصه مطبوعات به حوزههای کتاب و فیلم نیز نفوذ کرد، روندی که موجب شد مقام معظم رهبری در آذر سال 78 در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان اولین اعتراض خود، اعلام کنند: «وزارت ارشاد در این دو سالی که آقای مهاجرانی در رأس این کار هستند هیچ کار اسلامی به عنوان اسلامی ارائه نداد.»
*انتخابات دهم ریاست جمهوری و فتنه 88
یکی از افرادی که در ماههای درگیری فتنه با نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره از موضعگیریهای رسمی و علنی استنکاف میکرد، رئیس دولت اصلاحات بود؛ دلیلی که خود اصلاحطلبان نیز آن را یکی از علل جدایی نهاد اصلاحات از حاکمیت معرفی می کنند
*انتقاد شمسالواعظین از «نُنربازی» خاتمی
در جریان ماراتن رقابت اصلاحطلبان بر سر کرسی ریاستجمهوری دهم، خاتمی با بیان اینکه «میآیم و آمدنم جایی کسی را تنگ نمیکند» پیش شرطهایی را برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد، اقدامی که منجر شد تا برخی از اعضای بدنه اصلاحطلبی انتقاداتی به پیش شرطگذاری وی داشته باشند تا جایی که شمسالواعضین این اقدام خاتمی را نشانه «نُنربازی» وی بیان کرد.
*جمعآوری اعانه برای مخارج انتخاباتی موسوی
در نهایت خاتمی پس از دو هفته از اعلام رسمی کاندیداتوری خود و در پینامزدی میرحسین موسوی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری دهم به نفع وی کناره گیری کرد؛ اقدامی که واکنشهای متعددی را در اردوگاه اصلاحطلبی به همره داشت.
خاتمی در این میان به روایت ابطحی مسئولیت سفرهایی انتخاباتی را به برخی کشورها از جمله عربستان سعودی، مغرب، تونس، کویت و قطر به دوش گرفت، «سفرهایی» که ناصر قرهباغی در مناظرهای با اکبر اعلمی از آن به عنوان ماموریت خاتمی برای جمعآوری اعانه برای مخارج انتخاباتی موسوی یاد کرد.
ماحصل این سفرها نیز این شد که کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی درباره آن طی یک گزارش رسمی نوشت، «اسناد موجود نشان میدهد خاتمی در تونس، ترکیه و استرالیا برای ترغیب خارجیها به حمایت از موسوی تلاش کرده و موفق نیز شده است.»
جدا از اقدامات سازمانی و توصیه و رهنمودهایی که وی به موسوی داشت حضور وی در پروژه تشکیک در سلامت انتخاباتی -که بخشی از آن با تشکیل کمیته صیانت از آرا دنبال شد ـ همراه بود، کمیتهای که از نظر شورای نگهبان غیر قانونی بود و نشان داد خاتمی چه اهدافی را دنبال میکند و چه نقش مهمی در فتنه 88 را عهده دار بود.
این در حالی صورت گرفت که خاتمی در مصاحبه با هفتهنامه آمریکایی نیوزویک به صراحت امکان تقلب در انتخابات را رد کرده و گفته بود: «فکر نمیکنم در انتخابات ایران تقلب به معنای خاص کلمه وجود داشته باشد یا بتواند تاثیرگذار باشد... من خودم در دوران مسئولیت ریاست جمهوری چندین انتخابات را برگزار کردم. اگر چنین چیزهایی هم وجود داشته باشد در مقابل نتایج آن انتخاباتی که مردم در آن نقش دارند، متفاوت و ناچیز است.»
اینها همه درحالی بود که با اوج گرفتن موج ایجاد شبهه در سلامت انتخابات در فروردین و اردیبهشت 88 رهبر معظم انقلاب صراحتاً از شبهه افکنی در سلامت انتخابات انتقاد کرده بودند.
پس از شکست نمایندگان جبهه اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری دهم، میرحسین موسوی در بیانیهای اعلام کرد «اینجانب امروز طی نامهای تقاضای خود را مبنی بر ابطال نتایج انتخابات اخیر به شورای نگهبان ارایه کردم و این کار را تنها راه حل برای بازگشت اعتماد عمومی و حمایت مردم از دولت میدانم.»؛
درخواستی که با سکوت، همراهی و عدم اعتراض سید محمد خاتمی همراه بود.
البته علیاحمدی از وزرای دولت نهم درباره این مواضع خاتمی گفته بود: «در بازگشت از ژنو گفته بود احمدینژاد بدون تردید در دور دوم ریاست جمهوری هم رای میآورد.»
با این حال خاتمی در روز جمعه 22 خرداد پس از گذشت چند ساعت از آغاز رای گیری پروژه القای تقلب خود را تکمیل کرد و هنگام انداختن رای خود به صندوق گفت: « همه باید آنچه مردم انتخاب میکنند، بپذیرند و از رأی مردم تمکین کنند»
وی در ادامه تأکید کرد: «همه شواهد امر حاکی است که مهندس موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم.»
*انتقاد خاتمی از دوگانگی بازرگان
به روایت تاریخ انقلاب، چنین برخورد دوگانهای از سوی «عبدالعلی بازرگان» مورد انتقاد شدید خاتمی واقع شده بود؛ زمانی که بازرگان آشوبطلبان را جوانان جانباز معرفی کرد، خاتمی در سرمقاله روزنامه کیهان نوشت «تِز آقای بازرگان آنجا که انتساب آشوبگران به آمریکا بر میآشوبند، خود حکایتگر نوعی نگرش آمریکایی به مسائل است.»
*دعوت به اغتشاش در سالروز فتنه منافقین
با آنکه اعلام شده بود که رهبری نظام روز 29 خرداد 88 در نماز جمعه شرکت میکنند، مجمع روحانیون مبارز به دبیرکلی خاتمی خواستار درخواست مجوز برای برپایی راهپیمایی در 30 خرداد همزمان با سالگرد شورش منافقین علیه کشور شد،درخواستی که البته مورد موافقت قرار نگرفت.
*هشدار وزیر اطلاعات به خاتمی
خاتمی به دلیل آنچه که خود هم میداند نظام از او در میانه فتنه 88 چه انتظاری داشت، اما در قامت یک رئیس جمهور سابق در عرصه حاضر نشد، و با وجود اینکه پیش از این به عدم امکان تقلب در کشور رسماً اذعان کرده بود به خاطر آنچه که برخی کارشناسان سیاسی آن را روحیه محافظهکاری میخوانند، سال 88 هیچگاه در قامت یک مدافع نظام و یا فردی که در مقابل چشمان هم ردای براندازی پوشیده است ظاهر نشد اما همچنان نقش یک آلترناتیو را در تشنج فضای سیاسی 88 برعهده داشت.
آنطور که حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت درباره نقش خاتمی در فتنه 88 میگوید: «کسی که جزو سران فتنه بوده و انقلاب و نظام به دلیل یک سری ملاحظات او را مانند آن دو تن دیگر چندان محصور نکرده و به او آزادی عمل داده است امروز امر بر او اشتباه نشود که انقلاب یادش رفته این آقا در فتنه چه نقشی ایفا کرده است.»
با این حال رئیس بنیاد باران هیچگاه در مواضع، سخنرانیها و بیانیههایش از واژه تقلب استفاده نکرد و از آن طرف در دیدار با خانواده برخی از دستگیرشدگان از واژه «شهید» برای توصیف کشتهشدگان فتنه موسوی استفاده کرد.
*درخواست خاتمی از مراجع برای موضعگیری درباره بازداشت متهمین حوادث پس از انتخابات
سید محمد خاتمی در ادامه و در جریان اعلام خبر انتشار برگزاری دادگاه علنی متهمان فتنه 88 به همراه موسوی و کروبی و 65 شخصیت دیگر از جمله محمد سلامتی، محمدرضا تاجیک، عباس عبدی، سیدهاشم آغاجری، محمدعلی نجفی، و فرشاد مومنی در نامهای سرگشاده خطاب به مراجع تقلید خواستار موضع گیری آنان در قبال بازداشت متهمین حوادث پس از انتخابات شدند.
رییس بنیاد باران در ادامه فعالیـتهای خود در ارتباط با حوادث پس از انتخابات خواستار تحقیق و تفحص مجلس از انتخابات شد.
براساس خبری که پارلمان نیوز منتشر کرد وی در دیدار با خانوادههای چند تن از بازداشتشدگان فتنه 88 با تاکید بر اینکه بایستی توصیههای خیرخواهانه آقای هاشمی در نماز جمعه «نماز جمعه 26 تیر» مبنای عمل قرار گیرد همه پرسی را ـ دستورالعمل مایکل لدین دستیار ویژه وزیر دفاع وقت آمریکا ـ راه برون رفت از شرایط موجود دانست.
*ایده برگزاری رفراندوم از سوی مجمع روحانیون مبارز
فردای این دیدار، مجمع روحانیون مبارز در بیانیهای رسمی حرفهای خاتمی را تکرار و از ایده رفراندوم دفاع کرد.
خاتمی در پیشنهاد برای برگزاری رفراندوم راه برون رفت از بحران را اتکا به همهپرسی از مردم طبق قانون اساسی عنوان کرد.
حسین شریعتمداری نیز در یادداشت روزنامه کیهان با انتقاد از پیشنهاد طرح رفراندوم از سوی خاتمی، آن را مطابق با دستورالعمل های مایکل لدین خواند و نوشت «آنها تردیدی ندارند که پیشنهاد آنها اولا؛ قانونی نیست، ثانیا؛ عملی نیست و ثالثا؛ بر فرض انجام رفراندوم، نتیجه آن برای مدعیان اصلاحات به مراتب از انتخابات دهم شکننده تر خواهد بود.»
*انتقاد خاتمی از بنیصدر به خاطر پیشنهاد رفراندوم
این درخواست خاتمی در حالی مطرح شد که حافظه تاریخی مردم هنوز پیشنهاد برگزاری رفراندوم علیه نظام از سوی بنیصدر را فراموش نکرده بود و تاریخ انقلاب هنوز به یاد دارد که خاتمی ضمن متهم کردن او به سوء استفاده از آرای عمومی تاکید کرده بود «تا وقتی شورای نگهبان است و فراتر از آن رهبر انقلاب وجود دارد در جامعه بنبستی به وجود نمیآید که رفراندوم برگزار شود.»
البته این تکرار تاریخ درحالی به وقوع پیوست که خاتمی در روزهای پایانی دهه 1370، هنگامی که حجاریان به وی میگوید بهزودی اصلاحات در ایران خواهد مرد و از وی خواست همزمان با نقش رئیسجمهوری، نقش «رهبر اپوزیسیون» را نیز بازی کند تا جنبش نمیرد گفته بود «از سرنوشت بنیصدر میترسد» و تاکید کرده بود «من نمیخواهم مثل بنیصدر شوم. چون بنیصدر میگفت در دنیا فقط من هستم که هم رئیسجمهورم و هم رئیس اپوزسیون».
*عبور از خاتمی توسط اصلاحطلبان
شاید به همین دلیل، زمانی که موسم انتخابات هشتمین دوره ریاستجمهوری اسلامی فرا رسید، اصلاحطلبان تندرو که از کندی تحقق اهدافشان در عذاب بودند و چون تنها مقصر اصلی این اتفاق را رئیس دولت اصلاحات میدانستند، شعار عبور از خاتمی را سر دادند.
*ابطحی: خاتمی همه مسائل را میدانست
در نهایت محمد علی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز و یار دیرین خاتمی در جریان برگزاری دادگاه علنی متهمین فتنه 88، رفتارهای میرحسین موسوی و محمد خاتمی را عامل اغتشاشات پس از انتخابات عنوان و در تشریح این جریان خاتمی، هاشمی رفسنجانی و موسوی را سه ضلع مثلث حامی تقلب معرفی کرد.
این عضو مجمع روحانیون مبارز همراهی خاتمی با موسوی را خائنانه دانسته و گفته بود که «شاید موسوی کشور را نمیشناخت ولی خاتمی همه مسائل را میدانست، توانایی و اقتدار مقام معظم رهبری را میشناخت اما به خاطر اتفاقات موسوی را همراهی کرد که این همراهی خائنانه بود.»
وی همچنین اظهار داشت: «پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با یکدیگر هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکند و بنده نمیدانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 11 میلیون فاصله رای برای چه بود.»
البته رمضان زاده سخنگوی دولت آقای خاتمی نیز در باره ادعای تقلب نیز گفت: «من همیشه گفتهام و دوستان هم حزبی بنده هم میدانند که تقلب در ایران امکان ندارد.»
همچنین محسن صفایی فراهانی عضو شورای مرکزی و رئیس هیأت اجرایی حزب منحله مشارکت نیز چنین میگوید: «به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت که در این انتخابات تقلب شده است حتی اگر فرض را هم بر تقلب بدانیم یک میلیون، دو میلیون.»
البته خاتمی بلافاصله در واکنش به سخنان ابطحی با نمایشی خواندن دادگاه متهمان اعترافات مطرح شده را فاقد اعتبار عنوان کرد اما تاکنون هیچ خبری مبنی بر تکذیب اعترافات متهمان بازداشت شده در جریان فتنه از جمله «حجاریان،ابطحی، نبوی» منتشر نشده است.
کیان تاجبخش نماینده سابق بنیاد سوروس در ایران نیز در قسمتی از اظهاراتش در دادگاه در جمع خبرنگاران گفت: «اگر یکی از اولین نمونههای براندازی را ارتباط سفر عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از 1376 بدانیم، میتوان نهایت آن را ملاقات مستقیم خاتمی با سوروس در نیویورک در سال 85 دانست که این یک ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است.»
عاشورا و فتنه
اما شاه بیت حمایت خاتمی از جریان فتنه، در روز عاشورا بود، عاشورای 88 در حالی در تاریخ به ثبت رسید که ماهیت ضددینی و ضد مذهبی فتنه 88 در کف خیابانهای تهران نقش بسته بود و فتنهگران حتی حرمت عاشورای اباعبدالله (ع) را نیز نگه نداشتند و بعد از آن نیز سکوت «نهاد ملی اصلاحات» در برابر این شناعت فتنهگران در تاریخ به ثبت رسید؛ تا جایی که حسین مرعشی نیز اخیراً از ماهیت «غیر روحانی» خاتمی پرده برداشته و گفته است: «خاتمی روحانی نیست بلکه یک روشنفکر سیاسی است.»
این افراد در شب عاشورای حسینی نیز با حضور در حسینیه جماران و در مراسمی که اجرای آن به عهده «سهیل محمودی» بود و فائزه هاشمی نیز حضور داشت به سر دادن شعارهای انحرافی پرداخته و همزمان با حضور خاتمی در حسینیه سوت و کف زدند که به نوعی خاطره تلخ کارناوال عصر عاشورا در اذهان زنده شد. البته تفاوتی میان این شب و آن روز بود و آن این بود که خاتمی آن زمان و در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره هفتم با مسببان حرمتشکنی عاشورا به صورت صریح و روشن مرزبندی و حساب خود را از آنان جدا کرد، اتفاقی که البته در سال 88 رخ نداد.
در فاصله مهرماه 88 تا نهم دی ماه 88 که اغتشاشات در کشور به طور پراکنده ادامه داشت؛ خاتمی ترجیح داد در این مدت و در پی اتفاقاتی همچون حرمت شکنی روز عاشورا، به آتش کشیدن مسجد لولاگر، شعارهای ساختار شکنانه 13 آبان، اهانت به عکس امام خمینی(ره)، روزه خواری علنی در نمازجمعه روز قدس، با سکوت خود حمایتش را از این اتفاقات اعلام کند.
*تاکید خاتمی بر حضور در راهپیمایی 22 بهمن
خاتمی که به عقیده بسیاری از کارشناسان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری یکی از متهمان فتنه 88 است، با در پیش بودن راهپیمایی 22 بهمن گفته بود که «انشاءالله امسال هم ایرانیان با هر گرایش و موقعیتی سیویکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی خواهند داشت» این اظهارات به نوعی تطهیر خود برای بازگشت به حاکمیت بود.
یکی از افرادی که به نقش ویژه خاتمی در فتنه 88 اشاره دارد، وزیر وقت اطلاعات بود که در گفتگوی تفصیلی به تشریح موقعیت خاتمی پرداخت و گفت: «در بحث فتنه یک عده بهصورت سنگین به دنبال این هستند که بگویند هیچ اتفاقی در کشور نیفتاده است و سال 88 یک دعوای جریانی و سیاسی بوده است و آنها این کار را به این خاطر انجام میدهند که این موضوع به حیثیت آنها باز میگردد. آقای خاتمی در فتنه نقش داشته و نقش او کاملاً حسابشده بوده است و در فتنه هدایت و رهبری داشته اما بالاخره نظام ملاحظاتی داشت که کاری را که در قبال بقیه انجام داد درباره او اجرا نکرد.»
رادیو فردا - وابسته به سازمان سیا - هم نیز در این خصوص ضمن باز نشر بخشهایی از مواضع، اظهارات و نامههای خاتمی در دوران فتنه، تلاش او برای بازگشت به حاکمیت را بیفایده دانسته و تاکید میکند: «نظام مواضع و رفتارهای پیشین خاتمی را فراموش نکرده و او نباید انتظار بازگشت به حاکمیت را داشته باشد و بهتر است درجای واقعی خود یعنی کنار جنبش سبز بماند.»
*خاتمی از راه رفته باز میگردد؟
اما اکنون و در حالی که 5 سال از فتنه 88 میگذرد، اصلاحطلبان بعد از یک جدایی عمیق به روایت خودشان قصد «بازگشت به حاکمیت» را دارند.
برخی از کارشناسان و فعالان سیاسی معتقدند با توجه به اینکه راهبرد و رویکردهای حاکمیت در قبال مساله «فتنه» هیچ تغییری نکرده است، راه بازگشت خاتمی صرفاً «تغییر» خود اوست اما «نامهنگاری با رهبری»، «دعوت به حضور در راهپیمایی 22 بهمن» و «رای دادن در حوزه دماوند» در فصل تحریم اصلاحطلبان، هیچیک تغییر محسوب نمیشود و در گام اول باید از نقاط «پرابهام»، رفع ابهام و شفافسازی شود.
با اینکه بسیاری از اصلاحطلبان مواضع خود را به گونهای تعریف کردند که در درون نظام تعریف شوند و فاصله آنها با فتنه به خوبی مشخص باشد، اما هنوز چنین دقت و میزانسنجی از سوی خاتمی رئیسجمهور سابق صورت نگرفته است و تکلیف او با این «ظلم بزرگ» مشخص نیست.
*نوسازی اصلاحطلبی و تلاش برای بازگشت
شاید بتوان تجدیدنظر و نوسازی در احزاب و ساختار سیاسی اصلاحطلبان را مهمترین کار ویژه اصلاحطلبان پس
از انتخابات ریاستجمهوری 92 دانست؛ در واقع یک بازسازی همهجانبه که ناظر به انتخابات مجلس دهم طراحی شده است.
از سوی دیگر نیز «استراتژی بازگشت به حاکمیت» چندی است که از سوی اصلاحطلبان آغاز شده است و آنها با آنچه به عنوان خاتمیسیم از آن یاد میکنند، تلاش دارند راهبردهای این استراتژی را طراحی کنند.
* استراتژی بازگشت بیسرو صدا
اما این رویکرد در حالی در دستور کار قرار گرفته است که به گفته برخی کارشناسان و براساس تحلیل تئوریهای جین شارپ، یکی از ویژگیهای بارز کودتاهای مخملی همین «عقب نشینی با حفظ تابلو» است. به این معنا که در صورت شکست پروژه براندازی، یکی از شخصیتهای شناخته شده کودتا ماموریت حفظ حضور خود در عرصه سیاسی را به عهده میگیرد. اما در عین حال، «تابلو اصلی کودتا» را نیز بر دست دارد.
*خاتمی خط قرمز اصلاحطلبان
محمد قوچانی که در جدیدترین یادداشت خود به تبیین نقش و جایگاه سیدمحمد خاتمی در جریان اصلاحات و استراتژی بازگشت به نظام پرداخت مینویسد«امروزه دفاع از خاتمی ضرورت اصلاحطلبی است، در واقع اصولگرایان باید بدانند که خاتمی خط قرمز ماست و این نه شخصپرستی که نهادگرایی است؛ نهاد ملی اصلاحات.»
تاکید اصلاحطلبان بر «بازگشت به حاکمیت» در حالی است که هنوز فصل جدایی آنها به اتمام نرسیده است و شاید به همین دلیل باشد که برخی کارشناسان سیاسی معتقدند بازگشت یک راه یکطرفه نیست و «اصول و چارچوب» تخریب شده از سوی برخی اصلاحطلبان با نوسازیهایی سیاسی همچون تشکل ندا یا نامه نگاری به رهبری و تحریک عواطف، بازسازی نخواهد شد چراکه خاتمی و هم رکابان وی باید در مرحله اول ضمن ابراز ندامت بابت ایجاد فتنه 88 نسبت خود را با «اصول انقلاب و اسلام» روشن کند.
تلاشی با این پیش فرض که «خاتمی نقش موثری در پیروزی حسن روحانی داشته است» و ابعاد مختلف این تلاش در شورای مشورتی اصلاحطلبان قوام یافت.
*لوازم بازگشت به حاکمیت
این جریان که معتقد است رئیس دولت اصلاحات نقش بسزایی در احیای جریان اصلاحات در انتخابات سال 92 داشته است، «بازگشت به حاکمیت» را مهمترین استراتژی فعلی خود تعریف کردهاند؛ «بازگشتی» که البته به نظر کارشناسان سیاسی «لوازم و آداب» خاص خود را دارد.
دیدارهای نوروزی امسال برخی از اعضای کابینه حسن روحانی با رئیس دولت اصلاحات بود، شایعاتی مبنی بر احتمال بازگشت خاتمی به عرصه قدرت را قوت بخشید، این موج تا جایی پیش رفت که رئیس بنیاد باران در دیدار با اعضای کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب گفت: «نه قصد داشتم و نه دارم و نه زمینهاش فراهم است که به قدرت بازگردم»؛ اظهاراتی که واکنشهای متفاوتی را در اردوگاه اصلاحطلبان و حتی اصولگرایان در پی داشت.
محمد جواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در همین باره معتقد است: «آقای خاتمی درصدد است برای چهرههای جدید که میتوانند تاثیر گذار باشند فرصت ایجاد کند»، از سوی دیگر نیز علی مطهری نماینده مردم تهران در این خصوص گفت: «ما نمیتوانیم درباره تصمیم آقای خاتمی اظهار نظر کنیم قطعاً ایشان مصلحت خودشان را بهتر میدانند.»
این اظهارات در حالی از سوی خاتمی مطرح شد که برخی کارشناسان سیاسی، این کنارهگیری را ناشی از آگاهی نسبت به جایگاه و وزن سیاسی اصلاح طلبی تعریف کردند؛ شاید هم اظهارات عبدالله نوری و عباس عبدی که در ویژهنامههای نوروزی اصلاحطلبان اعلام نظر کرده بودند، علتی جدیتر باشد. اظهارات نوری و عبدی حاکی از آن است که فرآیند ترسیم شده در جریان مزبور با اما و اگرهای جدی روبرو بوده و برخلاف تصویرسازیها، انتقادات زیادی به راهبردهای اصلاحطلبان و اسطورهسازی از خاتمی، و نیز نقدهای فراوان شورای مشورتی در بدنه اصلاحطلبان وجود دارد.
به طور مثال عبدالله نوری در گفتگو با ویژهنامه نوروزی اعتماد بخشی از انتقادات خود به شورای مشورتی روحانی را به سطح آورده و ضمن غیر دمکراتیک خواندن این شورا تصریح کرد که «خروجی این شورا نه خرد جمعی که تصمیم نهایی خاتمی است.»
وی همچنین با انتقاد از معصومسازی از خاتمی توسط اصلاحطلبان و عدم انتقاد به وی توسط این جریان، آن را موجب شکلگیری انسداد سیاسی دانست و بر ضرورت بازسازی اصلاحات تاکید کرد و گفت: «اصلاحطلبان نیازمند بازسازی هم در راس هرم خود و در بدنه هستند و این بازسازی جز در مسیر دمکراتیک و شفاف ممکن نیست.»
به موازات انتقادات عبدالله نوری، عباس عبدی نیز در گفتوگویی با ویژهنامه نوروزی اعتماد، راهبردهای این جریان نسبت به حاکمیت، دولت روحانی و حتی شناخت موقعیت حقیقی اصلاحطلبان را به چالش کشید.
عبدی در پاسخ به این پرسش که «مهمترین خواسته سیاسی قابل تحقق اصلاحطلبان در دوران ریاست جمهوری روحانی، چه میتواند باشد؟»، گفت: «با منطق این پرسش به صورت بنیادی اختلاف دارم. تا وقتی که نیروی سیاسی مطالبه محور باشد، هیچ گامی بر نخواهیم داشت؛ آنان باید از دوگانگی راهبردی و تاکتیکی بیرون آیند و وضعیت خود را با مجموعه سیاسی معنا و انسجام ببخشند.»
*چرا خاتمی زمین بازی را در اختیار جوانان اصلاح طلب گذاشت
بر همین اساس، شاید بتوان گفت برخلاف تصویرسازیهای ارائه شده از سوی جریان اصلاحات، اختلافات مبنایی در راهبرد و تاکتیک این جریان در زمینههای مختلف و اعتراض به در دست داشتن زمام نهایی مدیریت توسط خاتمی، وی را مجبور کرد تا در ظاهر، زمین را در اختیار گروهی از جوانان اصلاح طلب قرار دهد.
اما نکته قابل تامل در این «بازگشت آرام» شیوه خاتمی و اطرافیانش برای رسیدن به کرسی قدرت است؛ «قصد ندارم به قدرت بازگردم» جملهای که ناخودآگاه ذهن را به یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم هدایت میکند یعنی ششم اردیبهشت 87 روزی که سید محمد خاتمی پس از اینکه رای خود را در دور دوم انتخابات مجلس هشتم به صندوق اخذ رای انداخت در جمع خبرنگاران گفت: «از فعالیتهای سیاسی بازنشسته شدهام».
البته برخی نیز معتقدند خاتمی باتوجه به دیدگاههایی که بخشی از آن توسط عبدالله نوری و عباس عبدی رسانهای شد، به این باور رسیده است که اصلاحطلبان برآورد عینی از قدرت جریان اصلاحات نداشته و در توهم موثر بودن به سر میبرد، برخی هم این اظهارات را بیانگر بازگشت خاتمی به خود دانسته و میگویند او امروز با شعار بازنشستگی به دنبال فرار رو به جلو است.
*نگاهی به تولد و عملکرد خاتمی در دوران اصلاحات
اوایل مرداد 75 بود که جریان چپ اولین دیدارهای انتخاباتی خود با میرحسین موسوی را آغاز کرد، پس از آن بود که محمد سلامتی دبیرکل سازمان منحله مجاهدین اعلام کرد «موسوی کاندیدای شورای هماهنگی گروههای خط امام است» اما پس از انصراف موسوی برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی، مجمع روحانیون مبارز که رهبری جریانهای چپ را برعهده داشت، سیدمحمد خاتمی را به عنوان کاندیدای مورد حمایت معرفی کرد.
یکی از اهداف خاتمی و یارانش در کنار اهداف انتخاباتی، بازتعریف «جایگاه ولیفقیه»، طرح «جامعه مدنی» و «توسعه سیاسی» بود.
*روایت رهبر انقلاب از دیدگاه خاتمی به ولایت فقیه
خاطرهای از رهبر انقلاب درباره اصرار خاتمی بر محدود شدن ولیفقیه و قانون اساسی به خوبی تلاشهای خاتمی را برای بازتعریف نقش و جایگاه ولیفقیه نشان میدهد؛ مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات 88 فرمودند: «جناب آقای خاتمی وقتی سال 76 میخواستند کاندیدای ریاستجمهوری شوند آمدند پیش بنده و گفتند که بنده عقیدهام این است که رهبری بایست در چارچوب قانون اساسی عمل کنند، بنده به ایشان گفتم، بسیار مطلب خوبی است ولی شما جناب آقای خاتمی کسی خواهید بود که در آینده بیشترین تقاضاها را برای استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت. در طول سالهای ریاستجمهوری ایشان بارها نامه میزدند که فلان مطلب را تنها شما میتوانید حل نمایید و بنده مینوشتم که با توجه به اینکه درخواست شما در چارچوب قانون اساسی نیست مکتوب بنویسید که موضوع از طریق اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری حل شود و ایشان بارها و بارها چنین مطلبی را مکتوب نمودند.»
سردار نجات نیز با ذکر خاطرهای درباره خاتمی میگوید: « زمانی هم که آقای خاتمی رئیسجمهور بود، اعتقاد داشت ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری است، یکی از آقایان میگوید که من مفصل با او صحبت کردم و بالاخره چنین گفت که ولایت فقیه، «دیکتاتوری مومنین» است، یعنی ایشان در اوج ریاستجمهوری نیز ولایت فقیه را قبول نداشت.»
*جامعه مدنی یا جامعه نبوی
آنطور که جامعهشناسان شکل گیری جامعه مدنی را پیش نیاز تشکیل یک نظام سیاسی سکولار میدانند، این موضوع از سوی دولت اصلاحات تبیین و تئوریزه شد؛ هرچند که خاتمی آذر 76 طی سخنانی در هشتمین نشست سران سازمان کنفرانسهای اسلامی در تهران جامعه مدنی مورد نظر خود را متفاوت با جامعه مدنی تدوین شده غرب اعلام کرد اما برخی اصلاحطلبان از جمله «احمد زیدآبادی» صراحتاً گفتند خاتمی برای ساکت کردن منتقدین و دینی جلوه دادن اظهارات خود چنین ادعایی را مطرح کرده است.
رئیس بنیاد باران البته یک راهکار عملیاتی برای رسیدن به توسعه مورد نظر خویش هم داشت. خاتمی، توسعه غرب را نه نتیجه استعمار که میوه تمدن غرب میدانست و توصیهاش برای جمهوری اسلامی نیز این بود که از بینش و منش غرب پیروی کند و تاکید داشت: «توسعه به معنای امروزش میوه یا شاخ و برگ تمدن جدید است. اگر آن تمدن آمده توسعه هم خواهد آمد و به این معنا سخن کسانی که میگویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنند که علاوه بر خرد و بینش غرب باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.»
*پروژه خروج از حاکمیت و موضعگیری خاتمی
بنابراین در دولتی که به تصریح رئیس دولت وقت آن، مبتنی بر گفتمان سکولاریسم بود، بحرانسازی و بحرانآفرینی در دستور کار قرار گرفت؛ قتلهای زنجیرهای، غائله 18 تیر و کنفرانس برلین که با وجود واکنش مقام معظم رهبری و برخی از مراج تقلید و علما، خاتمی آن را قابل «تامل»، «خوب» و «معقول» خوانده بود و همچنین لوایح دوقلویی که زمینه تحصن نمایندگان مجلس ششم را فراهم کرد و نیز تلاش برای کمرنگ کردن حذف حاکمیت دینی، تکمیل پروژه سکولاریزاسیون بود که به تصریح سعید حجاریان با استراتژی فتح سنگر به سنگر پیش میرفت.
*انتقاد کروبی از لوایح دوقلوی دولت خاتمی
ارائه لوایح دوقلو اعتراض رئیس مجلس اصلاحطلب وقت را نیز در پی داشت، رئیس مجلس ششم در مورد ارائه لوایح دوگانه دولت اصلاحات به مجلس اعلام کرد «اگر لوایح دوگانه تصویب می شد از بزرگترین اشتباهات این مجلس بود و باعث می شد که با بن بست برخورد کنیم بنابراین یکی از مشکلات مجلس ششم همان لوایحی بود که آقای خاتمی ارائه کرد.»
دبیرکل حزب اعتماد ملی در مورد تحصن نمایندگان مجلس ششم نیز گفت: «نمایندگان مجلس ششم آمدند ما را ابتدا در بن بست مطبوعاتی قرار دادند، بعد ما را گذاشتند در بن بست رفراندوم بعد دوباره بردند به بن بست خروج از حاکمیت و سرانجام در بن بست تحصن کار ما را تمام کردند.»
*بازوی رسانهای نهاد اصلاحات
رویکرد رسانهای دولت اصلاحات به عنوان بازوی تبیین کننده و پیشبرنده این تفکر به خوبی توانسته بود نقش خود را ایفا کند و پروژه خدشهدار کردن دین و ضرورت جدایی دین از سیاست در مطبوعات زنجیرهای بخشی از این حوادث بود تا جایی که مقام معظم رهبری به انتقاد از این شارلاتانیزم مطبوعاتی پرداختند و «برخی» از این رسانهها را پایگاه دشمن معرفی کردند.
شارلاتانیزم مطبوعاتی کار را تا جایی پیش برد که مدعی شدند «نزول عربی قرآن به این معنا نیست که تنها واژگان و جملات آن عربی باشد بلکه قرآن با معلومات و ادبیات و معتقدات آن روز عرب تلازم دارد.» (نشاط شماره اول)
«اگر مجوز راهپیمایی به هر گروه بر اساس قانون داده شود اشکال ندارد حتی علیه خدا» (آفتاب امروز 78/6/2) «قرائتهای مختلف از دین زدودنی نیست و همه را باید به رسمیت شناخت.» (ایران 78/1/12)
«صحت قصه حضرت یوسف در قرآن کریم از محالات است.» (صبح امروز خرداد 78)
«نظریه عینیت سیاست و دیانت زائیده افکار عامیانه و قدیمی است.» (آبان 77/6/21)
«مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان نماد عقبافتادگی است.» (جامعه سالم تیر77)
پیامبر رفت و هیچ فردی را به جانشینی خود انتخاب نکرد، امام حسین(ع) جانشین پدر خود نبود. (صبح امروز 78/8/23)
یوسفی اشکوری نیز تاکید داشت «من خواهان جدایی دین از دولت و ریشهکن کردن نظام ولایت فقیه هستم.» (عصر آزادگان 79/1/15)
حکومت دینی تفکری غلط است و بر همین اساس دین و سیاست از یکدیگر جدا میباشند. (پیام هاجر 78/7/28)
*این همانی مطالبات مردم و رسانههای زنجیرهای از سوی خاتمی
خاتمی که در قبال این توهینها به اعتقادات و باورهای مردم، سیاست سکوت را در پیش گرفته بود در پی توقیف یکی از همین نشریات، مطالبات آنها را مطالبات مردم عنوان کرد!
این روند تا جایی ادامه داشت که ترویج لاابالیگری و بیبندوباری در عرصه مطبوعات به حوزههای کتاب و فیلم نیز نفوذ کرد، روندی که موجب شد مقام معظم رهبری در آذر سال 78 در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان اولین اعتراض خود، اعلام کنند: «وزارت ارشاد در این دو سالی که آقای مهاجرانی در رأس این کار هستند هیچ کار اسلامی به عنوان اسلامی ارائه نداد.»
*انتخابات دهم ریاست جمهوری و فتنه 88
یکی از افرادی که در ماههای درگیری فتنه با نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره از موضعگیریهای رسمی و علنی استنکاف میکرد، رئیس دولت اصلاحات بود؛ دلیلی که خود اصلاحطلبان نیز آن را یکی از علل جدایی نهاد اصلاحات از حاکمیت معرفی می کنند
*انتقاد شمسالواعظین از «نُنربازی» خاتمی
در جریان ماراتن رقابت اصلاحطلبان بر سر کرسی ریاستجمهوری دهم، خاتمی با بیان اینکه «میآیم و آمدنم جایی کسی را تنگ نمیکند» پیش شرطهایی را برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد، اقدامی که منجر شد تا برخی از اعضای بدنه اصلاحطلبی انتقاداتی به پیش شرطگذاری وی داشته باشند تا جایی که شمسالواعضین این اقدام خاتمی را نشانه «نُنربازی» وی بیان کرد.
*جمعآوری اعانه برای مخارج انتخاباتی موسوی
در نهایت خاتمی پس از دو هفته از اعلام رسمی کاندیداتوری خود و در پینامزدی میرحسین موسوی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری دهم به نفع وی کناره گیری کرد؛ اقدامی که واکنشهای متعددی را در اردوگاه اصلاحطلبی به همره داشت.
خاتمی در این میان به روایت ابطحی مسئولیت سفرهایی انتخاباتی را به برخی کشورها از جمله عربستان سعودی، مغرب، تونس، کویت و قطر به دوش گرفت، «سفرهایی» که ناصر قرهباغی در مناظرهای با اکبر اعلمی از آن به عنوان ماموریت خاتمی برای جمعآوری اعانه برای مخارج انتخاباتی موسوی یاد کرد.
ماحصل این سفرها نیز این شد که کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی درباره آن طی یک گزارش رسمی نوشت، «اسناد موجود نشان میدهد خاتمی در تونس، ترکیه و استرالیا برای ترغیب خارجیها به حمایت از موسوی تلاش کرده و موفق نیز شده است.»
جدا از اقدامات سازمانی و توصیه و رهنمودهایی که وی به موسوی داشت حضور وی در پروژه تشکیک در سلامت انتخاباتی -که بخشی از آن با تشکیل کمیته صیانت از آرا دنبال شد ـ همراه بود، کمیتهای که از نظر شورای نگهبان غیر قانونی بود و نشان داد خاتمی چه اهدافی را دنبال میکند و چه نقش مهمی در فتنه 88 را عهده دار بود.
این در حالی صورت گرفت که خاتمی در مصاحبه با هفتهنامه آمریکایی نیوزویک به صراحت امکان تقلب در انتخابات را رد کرده و گفته بود: «فکر نمیکنم در انتخابات ایران تقلب به معنای خاص کلمه وجود داشته باشد یا بتواند تاثیرگذار باشد... من خودم در دوران مسئولیت ریاست جمهوری چندین انتخابات را برگزار کردم. اگر چنین چیزهایی هم وجود داشته باشد در مقابل نتایج آن انتخاباتی که مردم در آن نقش دارند، متفاوت و ناچیز است.»
اینها همه درحالی بود که با اوج گرفتن موج ایجاد شبهه در سلامت انتخابات در فروردین و اردیبهشت 88 رهبر معظم انقلاب صراحتاً از شبهه افکنی در سلامت انتخابات انتقاد کرده بودند.
پس از شکست نمایندگان جبهه اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری دهم، میرحسین موسوی در بیانیهای اعلام کرد «اینجانب امروز طی نامهای تقاضای خود را مبنی بر ابطال نتایج انتخابات اخیر به شورای نگهبان ارایه کردم و این کار را تنها راه حل برای بازگشت اعتماد عمومی و حمایت مردم از دولت میدانم.»؛
درخواستی که با سکوت، همراهی و عدم اعتراض سید محمد خاتمی همراه بود.
البته علیاحمدی از وزرای دولت نهم درباره این مواضع خاتمی گفته بود: «در بازگشت از ژنو گفته بود احمدینژاد بدون تردید در دور دوم ریاست جمهوری هم رای میآورد.»
با این حال خاتمی در روز جمعه 22 خرداد پس از گذشت چند ساعت از آغاز رای گیری پروژه القای تقلب خود را تکمیل کرد و هنگام انداختن رای خود به صندوق گفت: « همه باید آنچه مردم انتخاب میکنند، بپذیرند و از رأی مردم تمکین کنند»
وی در ادامه تأکید کرد: «همه شواهد امر حاکی است که مهندس موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم.»
*انتقاد خاتمی از دوگانگی بازرگان
به روایت تاریخ انقلاب، چنین برخورد دوگانهای از سوی «عبدالعلی بازرگان» مورد انتقاد شدید خاتمی واقع شده بود؛ زمانی که بازرگان آشوبطلبان را جوانان جانباز معرفی کرد، خاتمی در سرمقاله روزنامه کیهان نوشت «تِز آقای بازرگان آنجا که انتساب آشوبگران به آمریکا بر میآشوبند، خود حکایتگر نوعی نگرش آمریکایی به مسائل است.»
*دعوت به اغتشاش در سالروز فتنه منافقین
با آنکه اعلام شده بود که رهبری نظام روز 29 خرداد 88 در نماز جمعه شرکت میکنند، مجمع روحانیون مبارز به دبیرکلی خاتمی خواستار درخواست مجوز برای برپایی راهپیمایی در 30 خرداد همزمان با سالگرد شورش منافقین علیه کشور شد،درخواستی که البته مورد موافقت قرار نگرفت.
*هشدار وزیر اطلاعات به خاتمی
خاتمی به دلیل آنچه که خود هم میداند نظام از او در میانه فتنه 88 چه انتظاری داشت، اما در قامت یک رئیس جمهور سابق در عرصه حاضر نشد، و با وجود اینکه پیش از این به عدم امکان تقلب در کشور رسماً اذعان کرده بود به خاطر آنچه که برخی کارشناسان سیاسی آن را روحیه محافظهکاری میخوانند، سال 88 هیچگاه در قامت یک مدافع نظام و یا فردی که در مقابل چشمان هم ردای براندازی پوشیده است ظاهر نشد اما همچنان نقش یک آلترناتیو را در تشنج فضای سیاسی 88 برعهده داشت.
آنطور که حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت درباره نقش خاتمی در فتنه 88 میگوید: «کسی که جزو سران فتنه بوده و انقلاب و نظام به دلیل یک سری ملاحظات او را مانند آن دو تن دیگر چندان محصور نکرده و به او آزادی عمل داده است امروز امر بر او اشتباه نشود که انقلاب یادش رفته این آقا در فتنه چه نقشی ایفا کرده است.»
با این حال رئیس بنیاد باران هیچگاه در مواضع، سخنرانیها و بیانیههایش از واژه تقلب استفاده نکرد و از آن طرف در دیدار با خانواده برخی از دستگیرشدگان از واژه «شهید» برای توصیف کشتهشدگان فتنه موسوی استفاده کرد.
*درخواست خاتمی از مراجع برای موضعگیری درباره بازداشت متهمین حوادث پس از انتخابات
سید محمد خاتمی در ادامه و در جریان اعلام خبر انتشار برگزاری دادگاه علنی متهمان فتنه 88 به همراه موسوی و کروبی و 65 شخصیت دیگر از جمله محمد سلامتی، محمدرضا تاجیک، عباس عبدی، سیدهاشم آغاجری، محمدعلی نجفی، و فرشاد مومنی در نامهای سرگشاده خطاب به مراجع تقلید خواستار موضع گیری آنان در قبال بازداشت متهمین حوادث پس از انتخابات شدند.
رییس بنیاد باران در ادامه فعالیـتهای خود در ارتباط با حوادث پس از انتخابات خواستار تحقیق و تفحص مجلس از انتخابات شد.
براساس خبری که پارلمان نیوز منتشر کرد وی در دیدار با خانوادههای چند تن از بازداشتشدگان فتنه 88 با تاکید بر اینکه بایستی توصیههای خیرخواهانه آقای هاشمی در نماز جمعه «نماز جمعه 26 تیر» مبنای عمل قرار گیرد همه پرسی را ـ دستورالعمل مایکل لدین دستیار ویژه وزیر دفاع وقت آمریکا ـ راه برون رفت از شرایط موجود دانست.
*ایده برگزاری رفراندوم از سوی مجمع روحانیون مبارز
فردای این دیدار، مجمع روحانیون مبارز در بیانیهای رسمی حرفهای خاتمی را تکرار و از ایده رفراندوم دفاع کرد.
خاتمی در پیشنهاد برای برگزاری رفراندوم راه برون رفت از بحران را اتکا به همهپرسی از مردم طبق قانون اساسی عنوان کرد.
حسین شریعتمداری نیز در یادداشت روزنامه کیهان با انتقاد از پیشنهاد طرح رفراندوم از سوی خاتمی، آن را مطابق با دستورالعمل های مایکل لدین خواند و نوشت «آنها تردیدی ندارند که پیشنهاد آنها اولا؛ قانونی نیست، ثانیا؛ عملی نیست و ثالثا؛ بر فرض انجام رفراندوم، نتیجه آن برای مدعیان اصلاحات به مراتب از انتخابات دهم شکننده تر خواهد بود.»
*انتقاد خاتمی از بنیصدر به خاطر پیشنهاد رفراندوم
این درخواست خاتمی در حالی مطرح شد که حافظه تاریخی مردم هنوز پیشنهاد برگزاری رفراندوم علیه نظام از سوی بنیصدر را فراموش نکرده بود و تاریخ انقلاب هنوز به یاد دارد که خاتمی ضمن متهم کردن او به سوء استفاده از آرای عمومی تاکید کرده بود «تا وقتی شورای نگهبان است و فراتر از آن رهبر انقلاب وجود دارد در جامعه بنبستی به وجود نمیآید که رفراندوم برگزار شود.»
البته این تکرار تاریخ درحالی به وقوع پیوست که خاتمی در روزهای پایانی دهه 1370، هنگامی که حجاریان به وی میگوید بهزودی اصلاحات در ایران خواهد مرد و از وی خواست همزمان با نقش رئیسجمهوری، نقش «رهبر اپوزیسیون» را نیز بازی کند تا جنبش نمیرد گفته بود «از سرنوشت بنیصدر میترسد» و تاکید کرده بود «من نمیخواهم مثل بنیصدر شوم. چون بنیصدر میگفت در دنیا فقط من هستم که هم رئیسجمهورم و هم رئیس اپوزسیون».
*عبور از خاتمی توسط اصلاحطلبان
شاید به همین دلیل، زمانی که موسم انتخابات هشتمین دوره ریاستجمهوری اسلامی فرا رسید، اصلاحطلبان تندرو که از کندی تحقق اهدافشان در عذاب بودند و چون تنها مقصر اصلی این اتفاق را رئیس دولت اصلاحات میدانستند، شعار عبور از خاتمی را سر دادند.
*ابطحی: خاتمی همه مسائل را میدانست
در نهایت محمد علی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز و یار دیرین خاتمی در جریان برگزاری دادگاه علنی متهمین فتنه 88، رفتارهای میرحسین موسوی و محمد خاتمی را عامل اغتشاشات پس از انتخابات عنوان و در تشریح این جریان خاتمی، هاشمی رفسنجانی و موسوی را سه ضلع مثلث حامی تقلب معرفی کرد.
این عضو مجمع روحانیون مبارز همراهی خاتمی با موسوی را خائنانه دانسته و گفته بود که «شاید موسوی کشور را نمیشناخت ولی خاتمی همه مسائل را میدانست، توانایی و اقتدار مقام معظم رهبری را میشناخت اما به خاطر اتفاقات موسوی را همراهی کرد که این همراهی خائنانه بود.»
وی همچنین اظهار داشت: «پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با یکدیگر هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکند و بنده نمیدانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 11 میلیون فاصله رای برای چه بود.»
البته رمضان زاده سخنگوی دولت آقای خاتمی نیز در باره ادعای تقلب نیز گفت: «من همیشه گفتهام و دوستان هم حزبی بنده هم میدانند که تقلب در ایران امکان ندارد.»
همچنین محسن صفایی فراهانی عضو شورای مرکزی و رئیس هیأت اجرایی حزب منحله مشارکت نیز چنین میگوید: «به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت که در این انتخابات تقلب شده است حتی اگر فرض را هم بر تقلب بدانیم یک میلیون، دو میلیون.»
البته خاتمی بلافاصله در واکنش به سخنان ابطحی با نمایشی خواندن دادگاه متهمان اعترافات مطرح شده را فاقد اعتبار عنوان کرد اما تاکنون هیچ خبری مبنی بر تکذیب اعترافات متهمان بازداشت شده در جریان فتنه از جمله «حجاریان،ابطحی، نبوی» منتشر نشده است.
کیان تاجبخش نماینده سابق بنیاد سوروس در ایران نیز در قسمتی از اظهاراتش در دادگاه در جمع خبرنگاران گفت: «اگر یکی از اولین نمونههای براندازی را ارتباط سفر عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از 1376 بدانیم، میتوان نهایت آن را ملاقات مستقیم خاتمی با سوروس در نیویورک در سال 85 دانست که این یک ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است.»
عاشورا و فتنه
اما شاه بیت حمایت خاتمی از جریان فتنه، در روز عاشورا بود، عاشورای 88 در حالی در تاریخ به ثبت رسید که ماهیت ضددینی و ضد مذهبی فتنه 88 در کف خیابانهای تهران نقش بسته بود و فتنهگران حتی حرمت عاشورای اباعبدالله (ع) را نیز نگه نداشتند و بعد از آن نیز سکوت «نهاد ملی اصلاحات» در برابر این شناعت فتنهگران در تاریخ به ثبت رسید؛ تا جایی که حسین مرعشی نیز اخیراً از ماهیت «غیر روحانی» خاتمی پرده برداشته و گفته است: «خاتمی روحانی نیست بلکه یک روشنفکر سیاسی است.»
این افراد در شب عاشورای حسینی نیز با حضور در حسینیه جماران و در مراسمی که اجرای آن به عهده «سهیل محمودی» بود و فائزه هاشمی نیز حضور داشت به سر دادن شعارهای انحرافی پرداخته و همزمان با حضور خاتمی در حسینیه سوت و کف زدند که به نوعی خاطره تلخ کارناوال عصر عاشورا در اذهان زنده شد. البته تفاوتی میان این شب و آن روز بود و آن این بود که خاتمی آن زمان و در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره هفتم با مسببان حرمتشکنی عاشورا به صورت صریح و روشن مرزبندی و حساب خود را از آنان جدا کرد، اتفاقی که البته در سال 88 رخ نداد.
در فاصله مهرماه 88 تا نهم دی ماه 88 که اغتشاشات در کشور به طور پراکنده ادامه داشت؛ خاتمی ترجیح داد در این مدت و در پی اتفاقاتی همچون حرمت شکنی روز عاشورا، به آتش کشیدن مسجد لولاگر، شعارهای ساختار شکنانه 13 آبان، اهانت به عکس امام خمینی(ره)، روزه خواری علنی در نمازجمعه روز قدس، با سکوت خود حمایتش را از این اتفاقات اعلام کند.
*تاکید خاتمی بر حضور در راهپیمایی 22 بهمن
خاتمی که به عقیده بسیاری از کارشناسان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری یکی از متهمان فتنه 88 است، با در پیش بودن راهپیمایی 22 بهمن گفته بود که «انشاءالله امسال هم ایرانیان با هر گرایش و موقعیتی سیویکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی خواهند داشت» این اظهارات به نوعی تطهیر خود برای بازگشت به حاکمیت بود.
یکی از افرادی که به نقش ویژه خاتمی در فتنه 88 اشاره دارد، وزیر وقت اطلاعات بود که در گفتگوی تفصیلی به تشریح موقعیت خاتمی پرداخت و گفت: «در بحث فتنه یک عده بهصورت سنگین به دنبال این هستند که بگویند هیچ اتفاقی در کشور نیفتاده است و سال 88 یک دعوای جریانی و سیاسی بوده است و آنها این کار را به این خاطر انجام میدهند که این موضوع به حیثیت آنها باز میگردد. آقای خاتمی در فتنه نقش داشته و نقش او کاملاً حسابشده بوده است و در فتنه هدایت و رهبری داشته اما بالاخره نظام ملاحظاتی داشت که کاری را که در قبال بقیه انجام داد درباره او اجرا نکرد.»
رادیو فردا - وابسته به سازمان سیا - هم نیز در این خصوص ضمن باز نشر بخشهایی از مواضع، اظهارات و نامههای خاتمی در دوران فتنه، تلاش او برای بازگشت به حاکمیت را بیفایده دانسته و تاکید میکند: «نظام مواضع و رفتارهای پیشین خاتمی را فراموش نکرده و او نباید انتظار بازگشت به حاکمیت را داشته باشد و بهتر است درجای واقعی خود یعنی کنار جنبش سبز بماند.»
*خاتمی از راه رفته باز میگردد؟
اما اکنون و در حالی که 5 سال از فتنه 88 میگذرد، اصلاحطلبان بعد از یک جدایی عمیق به روایت خودشان قصد «بازگشت به حاکمیت» را دارند.
برخی از کارشناسان و فعالان سیاسی معتقدند با توجه به اینکه راهبرد و رویکردهای حاکمیت در قبال مساله «فتنه» هیچ تغییری نکرده است، راه بازگشت خاتمی صرفاً «تغییر» خود اوست اما «نامهنگاری با رهبری»، «دعوت به حضور در راهپیمایی 22 بهمن» و «رای دادن در حوزه دماوند» در فصل تحریم اصلاحطلبان، هیچیک تغییر محسوب نمیشود و در گام اول باید از نقاط «پرابهام»، رفع ابهام و شفافسازی شود.
با اینکه بسیاری از اصلاحطلبان مواضع خود را به گونهای تعریف کردند که در درون نظام تعریف شوند و فاصله آنها با فتنه به خوبی مشخص باشد، اما هنوز چنین دقت و میزانسنجی از سوی خاتمی رئیسجمهور سابق صورت نگرفته است و تکلیف او با این «ظلم بزرگ» مشخص نیست.
*نوسازی اصلاحطلبی و تلاش برای بازگشت
شاید بتوان تجدیدنظر و نوسازی در احزاب و ساختار سیاسی اصلاحطلبان را مهمترین کار ویژه اصلاحطلبان پس
از انتخابات ریاستجمهوری 92 دانست؛ در واقع یک بازسازی همهجانبه که ناظر به انتخابات مجلس دهم طراحی شده است.
از سوی دیگر نیز «استراتژی بازگشت به حاکمیت» چندی است که از سوی اصلاحطلبان آغاز شده است و آنها با آنچه به عنوان خاتمیسیم از آن یاد میکنند، تلاش دارند راهبردهای این استراتژی را طراحی کنند.
* استراتژی بازگشت بیسرو صدا
اما این رویکرد در حالی در دستور کار قرار گرفته است که به گفته برخی کارشناسان و براساس تحلیل تئوریهای جین شارپ، یکی از ویژگیهای بارز کودتاهای مخملی همین «عقب نشینی با حفظ تابلو» است. به این معنا که در صورت شکست پروژه براندازی، یکی از شخصیتهای شناخته شده کودتا ماموریت حفظ حضور خود در عرصه سیاسی را به عهده میگیرد. اما در عین حال، «تابلو اصلی کودتا» را نیز بر دست دارد.
*خاتمی خط قرمز اصلاحطلبان
محمد قوچانی که در جدیدترین یادداشت خود به تبیین نقش و جایگاه سیدمحمد خاتمی در جریان اصلاحات و استراتژی بازگشت به نظام پرداخت مینویسد«امروزه دفاع از خاتمی ضرورت اصلاحطلبی است، در واقع اصولگرایان باید بدانند که خاتمی خط قرمز ماست و این نه شخصپرستی که نهادگرایی است؛ نهاد ملی اصلاحات.»
تاکید اصلاحطلبان بر «بازگشت به حاکمیت» در حالی است که هنوز فصل جدایی آنها به اتمام نرسیده است و شاید به همین دلیل باشد که برخی کارشناسان سیاسی معتقدند بازگشت یک راه یکطرفه نیست و «اصول و چارچوب» تخریب شده از سوی برخی اصلاحطلبان با نوسازیهایی سیاسی همچون تشکل ندا یا نامه نگاری به رهبری و تحریک عواطف، بازسازی نخواهد شد چراکه خاتمی و هم رکابان وی باید در مرحله اول ضمن ابراز ندامت بابت ایجاد فتنه 88 نسبت خود را با «اصول انقلاب و اسلام» روشن کند.