*وضعیت اردوی تیمملی در لیسبون مناسب است؟
خدا را شكر همه چیز در بهترین شرایط ممكن بوده و كم و كسری نداشتیم. هم امكانات و تداركات خوبی داریم، هم تمرینات فوقالعادهای را پشتسر میگذاریم.
*این روزها همه رقبای ایران با تیمهای ملی قدرتمند بازی میكنند اما ایران به مصاف تیمهای باشگاهی پرتغال میرود.
این استراتژی كادرفنی بوده و حتماً كارلوس كروش صلاح را در این تصمیم دیده و شك ندارم تصمیم او نیز بیدلیل نیست. ضمن اینكه ما مقابل همین تیمهای باشگاهی كه از هماهنگی بیشتری نسبت به تیمهای ملی برخوردار هستند بهتر میتوانیم ضعفهایمان را ببینیم.
*نزدیك به 4 دهه از آخرین قهرمانی ایران در جام ملتها میگذرد. فكر میكنی تیم فعلی بتواند این طلسم را بشكند؟
ما تیم خیلی خوبی داریم كه بعد از جامجهانی به پختگی بیشتری هم رسیده است. از آن مهمتر كارلوس كروش را داریم كه روی نیمكت مانند ستونی مستحكم میتوانیم به تجربیات و دانشش تكیه كنیم. البته كار برای قهرمانی خیلی دشوار شده چون تمام حریفان ما با سرمایهگذاری وحشتناك دنبال موفقیت هستند اما به شخصه اعتقاد دارم نمایش ایران مقابل آرژانتین در جامجهانی برزیل یك پیغام ویژه بود برای مدعیان قهرمانی جام ملتهای آسیا.
*چه پیغامی؟
اینكه ایران را نباید دستكم بگیرند. چون اگر ما در جام ملتها نمایش برابر آرژانتین را تكرار كنیم كار سختی برای قهرمانی نخواهیم داشت.
*از ناكامیهای اخیر تیمهای پایه خبر داری؟
بله متأسفانه شنیدم جوانان هم با علی دوستیمهر نتوانست از گروهش در قهرمانی جوانان آسیا صعود كند كه خبر تأسفآوری بود گرچه شك ندارم علی دوستیمهر و همكارانش نهایت تلاششان را برای موفقیت انجام دادند اما واقعیت فوتبال پایه ایران همین است، واقعیتی تلخ و تأسفآور.
*دلیل این همه ناكامی چیست؟
ما در فوتبال پایه كار آكادمیك انجام نمیدهیم و فوتبال پایه ما تنها خلاصه شده در پول و پولبازی!
*چطور؟
چند وقت پیش بود از زبان یكی از مربیان كاربلد و كارنامهدار پایه تهران كه ارادت خاصی نسبت به ایشان دارم شنیدم كه میگفت الان هر كس بابای پولداری داشته باشد راحت میتواند در فوتبال پایه پیشرفت كند و اگر پولی در بساط نداشته باشد باید فوتبال را با تمام تواناییها و استعدادی كه خداوند به او اعطا كرده ببوسد و بگذارد كنار. بله متأسفانه فوتبال پایه در ایران جایی شده برای كسب و كار و كاسبی نه محل رشد و پیشرفت استعدادهای ناب. باور كنید در ایران به قدری استعداد ناب هست كه اروپاییها حاضر هستند برای در اختیار داشتن آنها میلیونها دلار پول بپردازند اما ما تمام آنها را در این سالها سوزاندیم تا به اینجا برسیم؛ جایی كه فوتبالمان تهی شده از پدیده و استعداد.
*چاره كار چیست؟
باید با یك برنامهریزی اصولی و آكادمیك كاری كنیم باشگاههای بازیكنساز دوباره كارخانه بازیكنسازی خود را راهاندازی كنند. ما باشگاههایی مثل بانك ملی، راهآهن، شاهین، دارایی و... را داشتیم كه هر سال چندین و چند فوتبالیست بااستعداد پرورش داده و به باشگاههای بزرگ معرفی میكردند اما الان دیگر خبری از این باشگاهها نیست و این درد بزرگ فوتبال پایه ماست. به جای آنها الان تیمهایی تشكیل شدهاند كه هر بازیكنی دستش به جیبش میرسد و میتواند مخارج تیم را تأمین كند در عین بیاستعدادی میآید و جای فوتبالیستهای بااستعداد را كه در كوچه و خیابانهای جنوب شهر و در زمینهای خاكی مثل الماس میدرخشند را میگیرند!