در این مراسم غلامرضا کافی در سخنانی اظهار داشت: نفسانیت حلاوت دارد اما باید اقرار کنم آنچه در این نشست در مورد من مطرح شد در حد و اندازه های من نیست و فروتر از اینم که می گویید و امیدوارم که این حرف ها زودتر از ذهن شما پاک شود.
وی در ادامه دغدغه نخست خود را ادبیات انقلاب اسلامی معرفی کرد و گفت: برخی شاید دوست نداشته باشند که از ادبیات انقلاب به شکلی صریح یاد کنند اما من متاع کفر و دین را انتخاب کرده ام و با افتخار سرم را بالا می گیرم و می گویم انقلاب اسلامی و ادبیات انقلاب. در عین حال این سوال جدی را هم دارم که چه شده که وقتی در همه دنیا می توانیم با افتخار سربلند کنیم و بگوییم انقلاب اسلامی چرا هنوز موضوعی به نام ادبیات انقلاب برایمان وجود خارجی ندارد.؟ من به کسانی که از راه ادبیات انقلاب نان می خورند کاری ندارم اما سوالم از برخی است که هنوز با ترس و دغدغه از ادبیات انقلاب یاد می کنند.
کافی افزود: در دانشگاه دو واحد اختیاری ادبیات انقلاب اسلامی به من داده اند که گرفتن آن برای دانشجویان اجباری نیست اما کمترین نمره های ارزشیابی من در این رشته است. چرا؟ امروز خیلی ها را می توان پیدا کرد که دوست ندارند نامی از ادبیات انقلاب ببرند در حالی که همه آنچه با نام ادب آئینی و دفاع مقدس می شناسیم از ادبیات انقلاب نشات می گیرند.
کافی افزود: شما همه ادبیات قبل از انقلاب را ببینید. بسیاری از واژگانی که امروز سعی در فراموشی آنها است متعلق به ادبیات انقلاب است.
وی ادامه داد: در دوره رضا شاه دو شاعر داریم که زبان شعری متفاوتی دارند و کمی به ایده آل ما نزدیک هستند. هیچ فکر کرده اید که چرا هنوز نامی از آنها برده نمی شود؟ چرا کسی از فواد کرمانی که عاشقانه ترین اشعار آئینی در تمام ادبیات فارسی را دارد یادی نمی کند؟ برای اینکه الان دوره, دوره تخدیر شده و نباید حرفی از ادبیات مذهبی زد و همین شده که نامی از آیت الله غروی کاشانی که عاشقانه ترین اشعار در وصف امام زمان(عج) را دارد به زبان نمی آید. باور دارم که برای پنهان کردن این موضوعات دست هایی در کار است.
کافی تصریح کرد: من درد نام خودم را ندارم اما متاسفم که خیلی از نهادهایی که بودجه به نام انقلاب می گیرند اصلا نفعی برای انقلاب ندارند. پرحجم ترین کتابی که نشر تکا(وابسته به موسسه خانه کتاب) منتشر کرده است متعلق به شمس لنگرودی است. ما می توانستیم امثال او را مصادره به مطلوب کنیم اما نکردیم. در مقابل از کسی کتاب منتشر می کنیم که جریان شعری سیاهکل و شوشتر را در ادبیات معاصر می بیند اما جریان ادبی انقلاب اسلامی را نه.