صراط: دو مرد كه در جنايتهاي جداگانه اي مرتكب قتل شده بودند، در آستانه محرم با رضايت اولياي دم از چوبهدار نجات يافتند. در نخستين پرونده مرد جواني به نام امير پس از ارتباط با زني، شوهر او به نام حسين را در سال 85 كشت و جسدش را در جاده مخصوص كرج به آتش كشيد.
رسيدگي به اين پرونده هنگامي آغاز شد كه مردي با مراجعه به پليس آگاهي مدعي شد برادرش پنج ماه است كه مفقود شده و وقتي چهار ماه قبل شكايت كرديم همسر برادرم مدعي شد او پيدا شده اما با گذشت پنج ماه هيچ نشانهيي از او به دست نيامده است.
با طرح شكايت، همسر مرد مفقود شده به ماموران گفت كه همسرم روز 23 خرداد از خانه خارج شد و ديگر برنگشت. درحالي كه تحقيقات در اين باره ادامه داشت مرد جوان با مراجعه دوباره مدعي شد فردي ناشناس با او تماس گرفته و از قتل برادرش به دست همسر و مردي ناشناس خبرداده است.
با اعلام اين موضوع همسر حسين دستگير شد و در بازجوييها به ارتباط با مردي به نام امير و قتل همسرش از سوي او اعتراف كرد. با دستگيري امير پرونده براي رسيدگي به شعبه 74 دادگاه كيفري ارسال و جلسه محاكمه متهمان دي ماه سال 87 برگزار شد.
امير در جلسه دادگاه گفت: من با زهره نسبت فاميلي داشتم اما به او علاقهمند شدم به دليل شغل همسرش به خانه آنها رفت و آمد داشتم. روز حادثه نيز درخانهشان بودم كه همسرش آمد و با هم درگير شديم و او را به قتل رساندم. بعد قتل با كمك زهره جسد را لاي پتو پيچيده و با بردن در جاده قديم كرج جسد حسين را به آتش كشيديم.
با اعترافات متهمان و اظهارات دختر مقتول قضات دادگاه امير را به اتهام قتل عمد به قصاص محكوم كردند. با تاييد حكم از سوي شعبه 27 ديوان عالي كشور مرد قاتل در يك قدمي اعدام قرار گرفت اما خانواده مقتول با توجه به در پيش بودن ماه محرم از قصاص قاتل پسرشان گذشت كردند.
قتل در نزاع
در پرونده ديگر، دهم اسفندماه سال 86 ماموران كلانتري 116 مولوي پس از تماسهاي اهالي اين خيابان در جريان نزاع خونيني قرار گرفتند. در جريان اين درگيري پسر جواني كه از ناحيه سينه مورد اصابت جسم نوك تيز قرار گرفته بود جانش را از دست داد.
در تحقيقات از شاهدان نزاع صاحب يكي از مغازههاي محل به ماموران گفت: ساعتي قبل برادر سعيد سراسيمه به مغازهام آمد ومدعي شد برادرش را كتك ميزنند. وقتي به محل حادثه رفتيم او با يكي از دوستانش به نام احمد در حال دعوا بود كه ناگهان قاتل ضربهيي به سينه مقتول زد و با موتور يكي از دوستانش فرار كرد.
با شناسايي هويت قاتل تحقيقات براي دستگيري او آغاز و احمد اواخر فروردين ماه سال 87 دستگير شد. با اعترافات قاتل، جلسه دادگاه متهم در آخرين روز خردادماه سال 88 در شعبه 74 دادگاه كيفري برگزار شد.
احمد در جلسه دادگاه درباره جزييات قتل گفت: روز حادثه با مقتول و دوستانم در خانه مادربزرگم مشغول كشيدن قليان و خوردن مشروب بوديم. مقتول با شيشه قليان به سمتم حمله كرد كه دوستانم ما را جدا كردند.
شب به همراه چند دوستم در مغازه بودم كه سعيد را در محل ديدم. بارديگر با هم درگير شديم و او را با گزن خراطي كشتم و با موتور يكي از دوستانم از محل فرار كردم.
با اعترافات احمد قضات وي را به اتهام قتل عمد به اعدام محكوم كردند كه اين حكم با تاييد شعبه 17 ديوان عالي كشور در مرحله اجرا قرار گرفت.
در حالي كه قاتل 20 ساله در يك قدمي اعدام بود با تلاش واحد صلح و سازش دادسراي امور جنايي خانواده سعيد با حضور در دادسرا قاتل فرزندشان را به مناسبت ماه محرم بخشيده و به اين پسر جوان زندگي دوباره دادند.
رسيدگي به اين پرونده هنگامي آغاز شد كه مردي با مراجعه به پليس آگاهي مدعي شد برادرش پنج ماه است كه مفقود شده و وقتي چهار ماه قبل شكايت كرديم همسر برادرم مدعي شد او پيدا شده اما با گذشت پنج ماه هيچ نشانهيي از او به دست نيامده است.
با طرح شكايت، همسر مرد مفقود شده به ماموران گفت كه همسرم روز 23 خرداد از خانه خارج شد و ديگر برنگشت. درحالي كه تحقيقات در اين باره ادامه داشت مرد جوان با مراجعه دوباره مدعي شد فردي ناشناس با او تماس گرفته و از قتل برادرش به دست همسر و مردي ناشناس خبرداده است.
با اعلام اين موضوع همسر حسين دستگير شد و در بازجوييها به ارتباط با مردي به نام امير و قتل همسرش از سوي او اعتراف كرد. با دستگيري امير پرونده براي رسيدگي به شعبه 74 دادگاه كيفري ارسال و جلسه محاكمه متهمان دي ماه سال 87 برگزار شد.
امير در جلسه دادگاه گفت: من با زهره نسبت فاميلي داشتم اما به او علاقهمند شدم به دليل شغل همسرش به خانه آنها رفت و آمد داشتم. روز حادثه نيز درخانهشان بودم كه همسرش آمد و با هم درگير شديم و او را به قتل رساندم. بعد قتل با كمك زهره جسد را لاي پتو پيچيده و با بردن در جاده قديم كرج جسد حسين را به آتش كشيديم.
با اعترافات متهمان و اظهارات دختر مقتول قضات دادگاه امير را به اتهام قتل عمد به قصاص محكوم كردند. با تاييد حكم از سوي شعبه 27 ديوان عالي كشور مرد قاتل در يك قدمي اعدام قرار گرفت اما خانواده مقتول با توجه به در پيش بودن ماه محرم از قصاص قاتل پسرشان گذشت كردند.
قتل در نزاع
در پرونده ديگر، دهم اسفندماه سال 86 ماموران كلانتري 116 مولوي پس از تماسهاي اهالي اين خيابان در جريان نزاع خونيني قرار گرفتند. در جريان اين درگيري پسر جواني كه از ناحيه سينه مورد اصابت جسم نوك تيز قرار گرفته بود جانش را از دست داد.
در تحقيقات از شاهدان نزاع صاحب يكي از مغازههاي محل به ماموران گفت: ساعتي قبل برادر سعيد سراسيمه به مغازهام آمد ومدعي شد برادرش را كتك ميزنند. وقتي به محل حادثه رفتيم او با يكي از دوستانش به نام احمد در حال دعوا بود كه ناگهان قاتل ضربهيي به سينه مقتول زد و با موتور يكي از دوستانش فرار كرد.
با شناسايي هويت قاتل تحقيقات براي دستگيري او آغاز و احمد اواخر فروردين ماه سال 87 دستگير شد. با اعترافات قاتل، جلسه دادگاه متهم در آخرين روز خردادماه سال 88 در شعبه 74 دادگاه كيفري برگزار شد.
احمد در جلسه دادگاه درباره جزييات قتل گفت: روز حادثه با مقتول و دوستانم در خانه مادربزرگم مشغول كشيدن قليان و خوردن مشروب بوديم. مقتول با شيشه قليان به سمتم حمله كرد كه دوستانم ما را جدا كردند.
شب به همراه چند دوستم در مغازه بودم كه سعيد را در محل ديدم. بارديگر با هم درگير شديم و او را با گزن خراطي كشتم و با موتور يكي از دوستانم از محل فرار كردم.
با اعترافات احمد قضات وي را به اتهام قتل عمد به اعدام محكوم كردند كه اين حكم با تاييد شعبه 17 ديوان عالي كشور در مرحله اجرا قرار گرفت.
در حالي كه قاتل 20 ساله در يك قدمي اعدام بود با تلاش واحد صلح و سازش دادسراي امور جنايي خانواده سعيد با حضور در دادسرا قاتل فرزندشان را به مناسبت ماه محرم بخشيده و به اين پسر جوان زندگي دوباره دادند.
