صراط: معان پارلمانی و حقوقی وزارت ورزش و جوانان گفت: اگر من پول داشتم، سهام پرسپولیس را میخریدم و سهامدار این باشگاه میشدم.
امیررضا خادم درباره اتفاقات اخیر پرسپولیس و دیدار مسئولان این باشگاه با رئال مادرید، اسپانسر پرسپولیس و بحث واگذاری سرخابیها به بخش خصوصی صحبتهای زیر را مطرح کرد:
از قبول مسئولیت واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی پشیمان نیستید؟
پشیمان نیستم اما از ادامه کار نگران هستم. احساس میکنم موانعی به وجود آمده که به نظر می رسد یک فرهنگ ناهنجار در فضای فوتبال که در راس آن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستند نهادینه شده که اجازه نمیدهند مسیر منطقی طی شود. در طول این 30 سال هر سال وضعیت این دو باشگاه بدتر شده به ویژه در این چند سال اخیر شاهد بدهکاری ها، مشکلات اخلاقی در فوتبال بودیم.
فکر میکنید این موانع با برنامهریزی ایجاد میشود؟
البته این موارد با برنامه نیست. من از بیاخلاقی و ناهنجاری در فضای فوتبال نگران هستم و مطمئنم این مسئله باعث نابودی کل فوتبال میشود. زنگ خطر در فوتبال پایه به صدا درآمده است. فارغ از مشکلات مدیریتی و فنی وقتی ناهنجاری و بیاخلاقی نهادینه میشود در ابتدا به صورت مسائل مالی نقش پیدا میکند اما در ادامه چون برنامهای نیست این ناهنجاریها باعث میشود برخی افراد راه صد ساله را در یک شب طی کنند که نتیجه آن بدبینی و دلسردی طرفداران و حامیان تیمهاست. در دهه 60 در بحبوحه جنگ که دغدغه آخر مردم ورزش بود زمانی که دربی برگزار میشد شاهد حضور پرتعداد تماشاگران در کنار زمین و حتی نورافکنها بودیم اما در آخرین دربی استادیوم پر نشد. این وضعیت شرایط بدتری خواهد داشت که دود آن به چشم افرادی میرود که عمدتا ناخواسته جو مسمومی را به وجود آوردند. از این جهت میگویم که تجربه آن را در کشتی داشتیم.
چه اتفاقی در کشتی افتاد؟
کشتی زمانی به عنوان ورزش اول کشور سایه به سایه فوتبال حرکت میکرد و گاهی خودنمایی بیشتری داشت، زمانی که کشتی میگرفتم حتی در مسابقات قهرمانی کشور به قدری تعداد تماشاگران زیاد میشد که شاهد شکسته شدن درهای ورزشگاه آزادی بودیم، اما امروز شاهد هستیم مسابقات در سالن 12 هزار نفری برگزار نمیشود چون استقبال زیادی صورت نمیگیرد. این اتفاق دودش به چشم کسانی میرود که میتوانستند از این شرایط نفع ببرند. همانطور که در کشتی شاهد هستیم به افرادی استناد میکنند که مدتهاست از کشتی آنها گذشته، در فوتبال هم به همین صورت است. مطبوعات مجبورند برای توجه مخاطبان به فوتبال، از افرادی امثال علی کریمی، پروین و علی دایی استفاده کنند، درحالی که سالهاست از اوج فعالیت آنها گذشته و باید چهرههایی میدرخشیدند که هم اعتبار فوتبال را بیشتر میکردند هم حاشیهها را کمتر، اما این وضعیت در فوتبال حاکم نیست.
شما بحث واگذاری سرخابیها را به بخش خصوصی مطرح کردید و اعضای هیأت مدیره جدید برایشان انتخاب شد، اما باز هم حاشیههای آنها ادامه دارد.
این یک کار برنامهریزیشده برای تخریب نیست، یک اتفاق ناهنجار است. برخی افراد بدون اینکه بدانند بانی هستند و به کجا میروند این کارها را انجام میدهند، هر کسی مسئولیت بگیرد این حاشیه ها دامنش را میگیرد. باز هم به سؤال اول شما برمیگردم، به هیچ وجه متأسف نیستم تا زمانی که مسئولیت دارم با وجود همه دستاندازها و فراز و نشیبهایی که حتی برخی از آن را تجربه نکرده بودند و براساس تجربیات مدیریتیام جلو رفتم به کارم ادامه میدهم. من تفاوت جدی بین رشتهها قائل نیستم چون درسی را که در مدیریت خواندم این بود که باید نگاه بر فضای ورزش را شناخت. من نظام ارزش حاکم بر ورزش را میشناسم. سعی میکنم این نگاه تصحیح شود، اما امیدوار نیستم که در طول زندگی من، عمرم برای اصلاح این وضعیت قَد بدهد.
با توجه به اتفاقات اخیر در فوتبال، بحث برکناری شما هم مطرح شد.
چیزی نشنیدهام، مسئولیتهایی که داشتم وظیفهام بوده است نه یک موقعیت اجتماعی. اگر میخواستم حفظ موقعیت کنم، آنچه که در توشه داشتم به اندازه کافی بود که آن را حفظ کنم، این پستها به کسی وفا نکرده و دورهاش مشخص نیست، به ویژه که الان دوره سوءمدیریتی را میبینیم. خرج کردن اعتباراتی که قطرهقطره آن را جمع کردهام با این پستهای کوتاهمدت منطقی نیست.
برگردیم به بحث پرسپولیس و رئالمادرید که حاشیههای زیادی مطرح شد که مهمترین آن ارتباط پرسپولیسیها با جهانشاهی بود.
خوشبختانه دستگاههای امنیتی آنقدر قدرتمند و به روز هستند که اگر این موضوع با سوءرفتار بود خیلی زودتر از فضای مطبوعات، دستگاههای امنیتی متوجه آن میشدند. این نوع رفتار کاملاً اتفاقی بوده، حتی امکان دارد درباره من که سالها کار سیاسی کردهام اتفاق بیفتد، بعید نیست در سفرهای متعدد با افراد ناشناختهای مانند این آقا مواجه شده باشم.
اما این بحث در زمان منتقمی و رؤیانیان مطرح بود.
نامههایی که از رؤیانیان پیدا شد، حتی خودش که به عنوان سردار فعالیت هایی انجام داده چیزی در این مورد مطرح نشده است، البته سیر مکاتبات در باشگاه پرسپولیس ثبت شماره نشده است و شاید توسط برخی از شرکتهایی که از طرف پرسپولیس بودند این نامه ها ثبت شده باشد. حتی رویانیان که نامهنگاری کرده درباره اینکه چنین کسی در جلسات حضور خواهد داشت حرفی نزده است. گزارشی که مسئولان به ما دادند حتی در زمان پروین گفتند مدیرعامل و رئیس باشگاه رئال و همچنین مسئولان باشگاه پرسپولیس حضور خواهند داشت، بعد از پروین در دوره منتقمی و سیاسی هیچ اسمی از شخص ثالثی برده نشده است. کسانی که به این مسائل دامن میزنند همه این نکات را میدانند اما متأسفانه ما یک فرهنگ غیراخلاقی در فضای مدیریتی داریم که به قطار در حال حرکت سنگ میزنیم. اگر مدیری بیجهت و یا باجهت دوره مدیرتش تمام شود، آن افراد بت میشوند، در مدت چند روز همه اطرافیانشان به فراموشی سپرده شده و خودشان کارشناس میشوند و در ادامه، مدیریت جدید را زیر سؤال میبرند. این مدیریت جدید هم هر روزی که از زمان فعالیتش میگذرد، افراد مظلومی می شوند که از آنها در آینده به عنوان کارشناس یاد خواهد شد.
در مورد سیاسی هم انتقادهایی وجود دارد که وی در این باشگاه همهکاره است.
زمانی که برای انتخابات کشتی در خارج از کشور بودم این اتفاقات رخ داد که از نحوه اجرا بود نه از تصمیم. از همان موقع که با هیأت مدیره
پرسپولیس جلسه داشتم این اتفاقات با همکاری اکثریت اعضای هیأت مدیره بود. به سیاسی هم تذکر داده شده که وی گاهی نقش سخنگو را ایفا میکند و مطالبی را میگوید که برای باشگاه حاشیه ایجاد میشود.
شائبهای وجود دارد که شما از برخی از افراد و یا اسپانسرها حمایت میکنید.
بله، این شائبه وجود داشت که من از افراد خاصی حمایت میکنم یا از اسپانسری که حتی چکش پاس نشده، اما من باز هم حمایت میکنم. این افرادی که آمدهاند، در یک تعامل تجاری هستند که با کار ورزش کاملاً متفاوت است. در دنیای تجارت هر اتفاقی ممکن است بین طرفین ایجاد شود اما اگر هر عملی با عکسالعمل شدید باشد باعث بیاعتبار شدن آن سازمان میشود که در رأس آن استقلال و پرسپولیس است. افرادی که به عنوان اسپانسر ورود میکنند حتی اگر بدعهدی هم کنند باید با نگاه مثبت به آنها نگاه کرد، چنین افرادی نمونههایی برای دیگران هستند که علاقمندند برای ورزش ورود کنند، اگر آنها را حذف کنیم برای دیگران چنین شرایطی فراهم نمیشود. اتفاقاتی که درباره سیاسی، هدایتی یا افراد دیگر افتاده و اینکه من از این افراد حمایت میکنم، اینکه در داخل جلسات حتماً اعتراضاتی را به دنبال دارد و یا اینکه باشگاه منافعی در وزارتخانه دارد، اگر اینها را وارد جریان رسانهای کنیم، باعث حذف اسپانسرها خواهیم شد که به نفع ورزش نیست چون دولت نمیتواند از این دو باشگاه حمایت کند. اگر این افراد را حذف کنیم، چرخ این دو باشگاه چگونه باید بچرخد؟
از عملکرد سیاسی رضایت دارید؟
سیاسی در این مدت که اسپانسر به تعهداتش عمل نکرده بیش از چند میلیارد به باشگاه تزریق کرده، هر چند به رفتار او و برخی از افراد هیأت مدیره اعتراضاتی داریم اما اینها بحث کارشناسی است که باید در جای خودش مورد نقد قرار بگیرد، نباید در رسانهها مطرح شود.
پس با این اوصاف، بحث برکناری سیاسی هم صحت ندارد.
من در جریان بحث برکناری نیستم.
درباره اسپانسر پرسپولیس تکلیف چیست؟
گزینههای مختلفی مطرح است اما باز هم تأکید ما این است که با اسپانسرهایی که قرارداد داریم کار را ادامه دهیم. اگر به صورت قطعی به این حرف برسیم که نمیتوانیم با یک اسپانسر کار کنیم با بقیه مذاکره میکنیم. اعتقاد من این است وضع موجود را با همه نقاط ضعف و قدرت حفظ کنیم. فکر میکنم تغییر ریسک است، چرا که افراد جدید با تصورات و تفکرات جدیدی میآیند که شاید جریانات جدیدی هم داشته باشند.
اخیراً بحثی در باره سرخابیها به بخش خصوصی شده، فکر میکنید تا پایان سال این اتفاق رخ دهد؟
چهارشنبه با سازمان خصوصیسازی، مدیران دو باشگاه و نماینده کمیسیون اصل 90 جلسه داشتم، قرار شد کار تخصصی بر دوش سازمان خصوصیسازی باشد، آنها شرکتهای دولتی زیادی را به بخش خصوصی واگذار کردهاند و تجربه دارند. مسیر را بررسی کردیم، ابهاماتی البته در مورد حسابرسی استقلال وجود داشته که در حال اتمام است، درباره پرسپولیس چون ابهامات زیاد است زمان بیشتری لازم است که فرصت ده روزه را اعلام کردهاند تا یک ماه آینده تکلیف حسابرسی معلوم میشود، البته از تیرماه سال 92 تا الان حسابرسی این باشگاه صورت نگرفته چون حساب و کتابها شفاف نیست، البته سازمان خصوصیسازی هم گفته لازم نیست این کار انجام شود، در چارچوب قانونی که دارند آنها حسابرسی ها را انجام میدهند.
فکر میکنید تا پایان سال این دو باشگاه واگذار شوند؟
فکر میکنم اوایل زمستان شاهد برگزاری مزایده توسط سازمان خصوصیسازی باشیم.
استقلالیها نگران هستند و میگویند ممکن است این کار به صورت عجلهای صورت بگیرد.
تصورات و نظرات مختلفی وجود دارد، اما سازمان خصوصیسازی قالبی دارد که براساس آن عمل میکند.
با اسپانسر استقلال مشکلی نداشتید؟
تا الان که مشکلی نداشتیم، آنچه آنها متعهد بودهاند عمل کردهاند.
صحبتهایی هم درباره درگیری لفظی شما و سیاسی مطرح شد.
اینها بحثهای عمومی است که علاقمند نیستم ورود کنم، آنچه در بیرون مطرح میشود ممکن است درست یا غلط باشد، اما مطرح کردنش تفاوتی در اصل مطلب ندارد.
شایعه شده شما و برادر سیاسی سهامدار ابومسلم هستید.
نه، خودم سهامدار نیستم. ابومسلم زمین مانده، برای اینکه این اتفاق نیفتد خواستیم به لیگ ورود کند. هر کسی میتواند کار مدیریتی و حمایتی این باشگاه را انجام دهد بگوید. این تیم همانطور که استقلال و پرسپولیس محبوبیت دارند در مشهد محبوب است. من اگر میخواستم سهامدار شوم سهامدار پرسپولیس میشوم، من اینقدر پول ندارم، اما اگر هر کسی میتواند شرایط مالی را تضمین کند بیاید.
به بازیهای آسیایی هم نرفتید.
من یک هفته ایران نبودم چنین اتفاقاتی افتاد، اگر به بازیها میرفتم چه میشد؟ البته به خاطر این مسائل سرم شلوغ بود و نتوانستم بروم.
امیررضا خادم درباره اتفاقات اخیر پرسپولیس و دیدار مسئولان این باشگاه با رئال مادرید، اسپانسر پرسپولیس و بحث واگذاری سرخابیها به بخش خصوصی صحبتهای زیر را مطرح کرد:
از قبول مسئولیت واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی پشیمان نیستید؟
پشیمان نیستم اما از ادامه کار نگران هستم. احساس میکنم موانعی به وجود آمده که به نظر می رسد یک فرهنگ ناهنجار در فضای فوتبال که در راس آن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستند نهادینه شده که اجازه نمیدهند مسیر منطقی طی شود. در طول این 30 سال هر سال وضعیت این دو باشگاه بدتر شده به ویژه در این چند سال اخیر شاهد بدهکاری ها، مشکلات اخلاقی در فوتبال بودیم.
فکر میکنید این موانع با برنامهریزی ایجاد میشود؟
البته این موارد با برنامه نیست. من از بیاخلاقی و ناهنجاری در فضای فوتبال نگران هستم و مطمئنم این مسئله باعث نابودی کل فوتبال میشود. زنگ خطر در فوتبال پایه به صدا درآمده است. فارغ از مشکلات مدیریتی و فنی وقتی ناهنجاری و بیاخلاقی نهادینه میشود در ابتدا به صورت مسائل مالی نقش پیدا میکند اما در ادامه چون برنامهای نیست این ناهنجاریها باعث میشود برخی افراد راه صد ساله را در یک شب طی کنند که نتیجه آن بدبینی و دلسردی طرفداران و حامیان تیمهاست. در دهه 60 در بحبوحه جنگ که دغدغه آخر مردم ورزش بود زمانی که دربی برگزار میشد شاهد حضور پرتعداد تماشاگران در کنار زمین و حتی نورافکنها بودیم اما در آخرین دربی استادیوم پر نشد. این وضعیت شرایط بدتری خواهد داشت که دود آن به چشم افرادی میرود که عمدتا ناخواسته جو مسمومی را به وجود آوردند. از این جهت میگویم که تجربه آن را در کشتی داشتیم.
چه اتفاقی در کشتی افتاد؟
کشتی زمانی به عنوان ورزش اول کشور سایه به سایه فوتبال حرکت میکرد و گاهی خودنمایی بیشتری داشت، زمانی که کشتی میگرفتم حتی در مسابقات قهرمانی کشور به قدری تعداد تماشاگران زیاد میشد که شاهد شکسته شدن درهای ورزشگاه آزادی بودیم، اما امروز شاهد هستیم مسابقات در سالن 12 هزار نفری برگزار نمیشود چون استقبال زیادی صورت نمیگیرد. این اتفاق دودش به چشم کسانی میرود که میتوانستند از این شرایط نفع ببرند. همانطور که در کشتی شاهد هستیم به افرادی استناد میکنند که مدتهاست از کشتی آنها گذشته، در فوتبال هم به همین صورت است. مطبوعات مجبورند برای توجه مخاطبان به فوتبال، از افرادی امثال علی کریمی، پروین و علی دایی استفاده کنند، درحالی که سالهاست از اوج فعالیت آنها گذشته و باید چهرههایی میدرخشیدند که هم اعتبار فوتبال را بیشتر میکردند هم حاشیهها را کمتر، اما این وضعیت در فوتبال حاکم نیست.
شما بحث واگذاری سرخابیها را به بخش خصوصی مطرح کردید و اعضای هیأت مدیره جدید برایشان انتخاب شد، اما باز هم حاشیههای آنها ادامه دارد.
این یک کار برنامهریزیشده برای تخریب نیست، یک اتفاق ناهنجار است. برخی افراد بدون اینکه بدانند بانی هستند و به کجا میروند این کارها را انجام میدهند، هر کسی مسئولیت بگیرد این حاشیه ها دامنش را میگیرد. باز هم به سؤال اول شما برمیگردم، به هیچ وجه متأسف نیستم تا زمانی که مسئولیت دارم با وجود همه دستاندازها و فراز و نشیبهایی که حتی برخی از آن را تجربه نکرده بودند و براساس تجربیات مدیریتیام جلو رفتم به کارم ادامه میدهم. من تفاوت جدی بین رشتهها قائل نیستم چون درسی را که در مدیریت خواندم این بود که باید نگاه بر فضای ورزش را شناخت. من نظام ارزش حاکم بر ورزش را میشناسم. سعی میکنم این نگاه تصحیح شود، اما امیدوار نیستم که در طول زندگی من، عمرم برای اصلاح این وضعیت قَد بدهد.
با توجه به اتفاقات اخیر در فوتبال، بحث برکناری شما هم مطرح شد.
چیزی نشنیدهام، مسئولیتهایی که داشتم وظیفهام بوده است نه یک موقعیت اجتماعی. اگر میخواستم حفظ موقعیت کنم، آنچه که در توشه داشتم به اندازه کافی بود که آن را حفظ کنم، این پستها به کسی وفا نکرده و دورهاش مشخص نیست، به ویژه که الان دوره سوءمدیریتی را میبینیم. خرج کردن اعتباراتی که قطرهقطره آن را جمع کردهام با این پستهای کوتاهمدت منطقی نیست.
برگردیم به بحث پرسپولیس و رئالمادرید که حاشیههای زیادی مطرح شد که مهمترین آن ارتباط پرسپولیسیها با جهانشاهی بود.
خوشبختانه دستگاههای امنیتی آنقدر قدرتمند و به روز هستند که اگر این موضوع با سوءرفتار بود خیلی زودتر از فضای مطبوعات، دستگاههای امنیتی متوجه آن میشدند. این نوع رفتار کاملاً اتفاقی بوده، حتی امکان دارد درباره من که سالها کار سیاسی کردهام اتفاق بیفتد، بعید نیست در سفرهای متعدد با افراد ناشناختهای مانند این آقا مواجه شده باشم.
اما این بحث در زمان منتقمی و رؤیانیان مطرح بود.
نامههایی که از رؤیانیان پیدا شد، حتی خودش که به عنوان سردار فعالیت هایی انجام داده چیزی در این مورد مطرح نشده است، البته سیر مکاتبات در باشگاه پرسپولیس ثبت شماره نشده است و شاید توسط برخی از شرکتهایی که از طرف پرسپولیس بودند این نامه ها ثبت شده باشد. حتی رویانیان که نامهنگاری کرده درباره اینکه چنین کسی در جلسات حضور خواهد داشت حرفی نزده است. گزارشی که مسئولان به ما دادند حتی در زمان پروین گفتند مدیرعامل و رئیس باشگاه رئال و همچنین مسئولان باشگاه پرسپولیس حضور خواهند داشت، بعد از پروین در دوره منتقمی و سیاسی هیچ اسمی از شخص ثالثی برده نشده است. کسانی که به این مسائل دامن میزنند همه این نکات را میدانند اما متأسفانه ما یک فرهنگ غیراخلاقی در فضای مدیریتی داریم که به قطار در حال حرکت سنگ میزنیم. اگر مدیری بیجهت و یا باجهت دوره مدیرتش تمام شود، آن افراد بت میشوند، در مدت چند روز همه اطرافیانشان به فراموشی سپرده شده و خودشان کارشناس میشوند و در ادامه، مدیریت جدید را زیر سؤال میبرند. این مدیریت جدید هم هر روزی که از زمان فعالیتش میگذرد، افراد مظلومی می شوند که از آنها در آینده به عنوان کارشناس یاد خواهد شد.
در مورد سیاسی هم انتقادهایی وجود دارد که وی در این باشگاه همهکاره است.
زمانی که برای انتخابات کشتی در خارج از کشور بودم این اتفاقات رخ داد که از نحوه اجرا بود نه از تصمیم. از همان موقع که با هیأت مدیره
پرسپولیس جلسه داشتم این اتفاقات با همکاری اکثریت اعضای هیأت مدیره بود. به سیاسی هم تذکر داده شده که وی گاهی نقش سخنگو را ایفا میکند و مطالبی را میگوید که برای باشگاه حاشیه ایجاد میشود.
شائبهای وجود دارد که شما از برخی از افراد و یا اسپانسرها حمایت میکنید.
بله، این شائبه وجود داشت که من از افراد خاصی حمایت میکنم یا از اسپانسری که حتی چکش پاس نشده، اما من باز هم حمایت میکنم. این افرادی که آمدهاند، در یک تعامل تجاری هستند که با کار ورزش کاملاً متفاوت است. در دنیای تجارت هر اتفاقی ممکن است بین طرفین ایجاد شود اما اگر هر عملی با عکسالعمل شدید باشد باعث بیاعتبار شدن آن سازمان میشود که در رأس آن استقلال و پرسپولیس است. افرادی که به عنوان اسپانسر ورود میکنند حتی اگر بدعهدی هم کنند باید با نگاه مثبت به آنها نگاه کرد، چنین افرادی نمونههایی برای دیگران هستند که علاقمندند برای ورزش ورود کنند، اگر آنها را حذف کنیم برای دیگران چنین شرایطی فراهم نمیشود. اتفاقاتی که درباره سیاسی، هدایتی یا افراد دیگر افتاده و اینکه من از این افراد حمایت میکنم، اینکه در داخل جلسات حتماً اعتراضاتی را به دنبال دارد و یا اینکه باشگاه منافعی در وزارتخانه دارد، اگر اینها را وارد جریان رسانهای کنیم، باعث حذف اسپانسرها خواهیم شد که به نفع ورزش نیست چون دولت نمیتواند از این دو باشگاه حمایت کند. اگر این افراد را حذف کنیم، چرخ این دو باشگاه چگونه باید بچرخد؟
از عملکرد سیاسی رضایت دارید؟
سیاسی در این مدت که اسپانسر به تعهداتش عمل نکرده بیش از چند میلیارد به باشگاه تزریق کرده، هر چند به رفتار او و برخی از افراد هیأت مدیره اعتراضاتی داریم اما اینها بحث کارشناسی است که باید در جای خودش مورد نقد قرار بگیرد، نباید در رسانهها مطرح شود.
پس با این اوصاف، بحث برکناری سیاسی هم صحت ندارد.
من در جریان بحث برکناری نیستم.
درباره اسپانسر پرسپولیس تکلیف چیست؟
گزینههای مختلفی مطرح است اما باز هم تأکید ما این است که با اسپانسرهایی که قرارداد داریم کار را ادامه دهیم. اگر به صورت قطعی به این حرف برسیم که نمیتوانیم با یک اسپانسر کار کنیم با بقیه مذاکره میکنیم. اعتقاد من این است وضع موجود را با همه نقاط ضعف و قدرت حفظ کنیم. فکر میکنم تغییر ریسک است، چرا که افراد جدید با تصورات و تفکرات جدیدی میآیند که شاید جریانات جدیدی هم داشته باشند.
اخیراً بحثی در باره سرخابیها به بخش خصوصی شده، فکر میکنید تا پایان سال این اتفاق رخ دهد؟
چهارشنبه با سازمان خصوصیسازی، مدیران دو باشگاه و نماینده کمیسیون اصل 90 جلسه داشتم، قرار شد کار تخصصی بر دوش سازمان خصوصیسازی باشد، آنها شرکتهای دولتی زیادی را به بخش خصوصی واگذار کردهاند و تجربه دارند. مسیر را بررسی کردیم، ابهاماتی البته در مورد حسابرسی استقلال وجود داشته که در حال اتمام است، درباره پرسپولیس چون ابهامات زیاد است زمان بیشتری لازم است که فرصت ده روزه را اعلام کردهاند تا یک ماه آینده تکلیف حسابرسی معلوم میشود، البته از تیرماه سال 92 تا الان حسابرسی این باشگاه صورت نگرفته چون حساب و کتابها شفاف نیست، البته سازمان خصوصیسازی هم گفته لازم نیست این کار انجام شود، در چارچوب قانونی که دارند آنها حسابرسی ها را انجام میدهند.
فکر میکنید تا پایان سال این دو باشگاه واگذار شوند؟
فکر میکنم اوایل زمستان شاهد برگزاری مزایده توسط سازمان خصوصیسازی باشیم.
استقلالیها نگران هستند و میگویند ممکن است این کار به صورت عجلهای صورت بگیرد.
تصورات و نظرات مختلفی وجود دارد، اما سازمان خصوصیسازی قالبی دارد که براساس آن عمل میکند.
با اسپانسر استقلال مشکلی نداشتید؟
تا الان که مشکلی نداشتیم، آنچه آنها متعهد بودهاند عمل کردهاند.
صحبتهایی هم درباره درگیری لفظی شما و سیاسی مطرح شد.
اینها بحثهای عمومی است که علاقمند نیستم ورود کنم، آنچه در بیرون مطرح میشود ممکن است درست یا غلط باشد، اما مطرح کردنش تفاوتی در اصل مطلب ندارد.
شایعه شده شما و برادر سیاسی سهامدار ابومسلم هستید.
نه، خودم سهامدار نیستم. ابومسلم زمین مانده، برای اینکه این اتفاق نیفتد خواستیم به لیگ ورود کند. هر کسی میتواند کار مدیریتی و حمایتی این باشگاه را انجام دهد بگوید. این تیم همانطور که استقلال و پرسپولیس محبوبیت دارند در مشهد محبوب است. من اگر میخواستم سهامدار شوم سهامدار پرسپولیس میشوم، من اینقدر پول ندارم، اما اگر هر کسی میتواند شرایط مالی را تضمین کند بیاید.
به بازیهای آسیایی هم نرفتید.
من یک هفته ایران نبودم چنین اتفاقاتی افتاد، اگر به بازیها میرفتم چه میشد؟ البته به خاطر این مسائل سرم شلوغ بود و نتوانستم بروم.