صراط: در ماههای اخیر، موج گستردهای از بهبود شاخصهای اقتصادی به راه افتاده است! براساس این موج پرشتاب، تورم کنترل شده و به عدد 14/5 درصد رسیده است. رشد اقتصادی کشور، به طرز معجرهآسایی سیر صعودی در پیش گرفته و نزدیک به عدد شگفتیآور 4/5 درصد رسیده است! بیکاری که به کل در حال ریشهکن شدن است و نرخ بیکاری به 9/5 درصد تنزل یافته است! و... این آمار و ارقام معمولا با عباراتی همچون برای اولینبار در 10 سال گذشته، تاریخ انقلاب و حتی صد سال اخیر بازگو میشود تا صحت، ارزش و اصالت آن به هر نحو ممکن و مقتضی برای هر شنونده ناباوری اثبات شود!
برخی آمارهای ارائه شده، سبب شگفتی خاص و عام شده و تردیدی باقی نمیگذارد که یک جای کار میلنگد! مثلا وقتی نرخ رشد اقتصادی حدود 4/5 درصد باشد و بیاد بیاوریم که زمستان سال قبل ادعا میشد نرخ رشد ما منفی 5 درصد است، معنایی ندارد جز اینکه ما نه تنها از رشد منفی گذشتهایم و به صفر رسیدهایم بلکه 5واحد هم از آن عبور کردهایم یعنی جمعا 9/5 درصد رشد! یا وقتی گفته میشود که نرخ بیکاری در مقطعی خاص به 9/5 درصد کاهش یافته، یعنی حرفهای گذشته درباره بیکاران در خانهها تمام شده و جز جمعی اندک، بقیه مشغول به کار شدهاند آن هم در مدتی کوتاه!
به نوشته کیهان، این آمار و ارقام تا بدانجا عجیب و غیرواقعی بود که برخی مقامات دولتی و بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران نسبت به درستی آن اظهار تردید و تشکیک کرده و صراحتا از بیان چنین سخنانی گلایه کردند!
اما وضعیت صادرات و واردات، چگونه است؟ صرفنظر از سخنان رئیسجمهور محترم که بدون ذکر جزئیات هر بخش بصورت کلی و سریع از «رشد مطلوب صادرات و واردات» آن هم بصورت توأمان ابراز خرسندی کردند! گزارشهای مرکز آمار ایران و نیز گمرک کشور، حکایت از واردات کالاهایی به کشور دارد که جای تعجب و شگفتی است و بیهیچ تردیدی آه از نهاد هر تولیدکننده و صنعتگری برمیآورد. مثلا در نیمه اول امسال واردات برنج 360 درصد رشد داشته است! یا واردات خودرو 153 درصد نسبت به نیمه اول سال 92 رشد داشته است. وقتی نوبت به برخی کالاهای دیگر میرسد که رشد پرشتابتری داشته است، تعجبتان بیشتر میشود. بعنوان نمونه، واردات فرش و کفپوش 397 درصد، کلاه (!) 353 درصد، چتر و عصا 210 درصد، مصنوعات چرمی 170 درصد، لباس 156 درصد، مبل 148 درصد، اسباببازی 116 درصد، کفش 106 درصد، لباس کشباف (تریکو) 101 درصد، پارچه 76 درصد و... در نیمه اول امسال نسبت به نیمه اول سال 92 افزایش داشته است! این آمار تلخ حاکی از رشد اقتصادی است و با واردات آنها، مشکل بیکاری جوانان ما حل شده است؟ یا بقول جناب رئیسجمهور (در جریان رقابتهای انتخاباتی) دولت به ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی در چین و دیگر کشورها کمر همت بسته است؟!
همه این آمارها و ارقام در حالی است که خود روحانی در نخستین مصاحبه پس از پیروزی در انتخابات گفته بود: «به نظر من معیار مهم در بحث تورم و اندازهگیری آن، جیب مردم است، نه بانک مرکزی و مرکز آمار. اینها در مراحل بعدی است. همه در ارتباط با وضعیت تورم، بیکاری و وضعیت اقتصادی اطلاع دارند و نیازی به آمار هم ندارند. هر کس میتواند در این ارتباط با این موضوع به وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند.»
آمار و ارقام روحانی در این روزها، هر مخاطبی را به یاد آمار و ارقام احمدی نزاد و دولت او به ویژه در جریان مناظرات انتخاباتی 88 می اندازد؛ جایی که یکی از سران فتنه در پاسخ به آمار احمدی نژاد، آمار واقعی گرانی و تورم را به "ننه جون" حواله داده بود. حال سوال اینجاست که آیا با معیار "ننه جون کروبی" که شکل محترمانه اش توسط خود روحانی نیز بیان شده بود - هر کس میتواند در این ارتباط با این موضوع به وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند - ارقام رویایی ارائه شده توسط روحانی قابل قبول است؟
برخی آمارهای ارائه شده، سبب شگفتی خاص و عام شده و تردیدی باقی نمیگذارد که یک جای کار میلنگد! مثلا وقتی نرخ رشد اقتصادی حدود 4/5 درصد باشد و بیاد بیاوریم که زمستان سال قبل ادعا میشد نرخ رشد ما منفی 5 درصد است، معنایی ندارد جز اینکه ما نه تنها از رشد منفی گذشتهایم و به صفر رسیدهایم بلکه 5واحد هم از آن عبور کردهایم یعنی جمعا 9/5 درصد رشد! یا وقتی گفته میشود که نرخ بیکاری در مقطعی خاص به 9/5 درصد کاهش یافته، یعنی حرفهای گذشته درباره بیکاران در خانهها تمام شده و جز جمعی اندک، بقیه مشغول به کار شدهاند آن هم در مدتی کوتاه!
به نوشته کیهان، این آمار و ارقام تا بدانجا عجیب و غیرواقعی بود که برخی مقامات دولتی و بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران نسبت به درستی آن اظهار تردید و تشکیک کرده و صراحتا از بیان چنین سخنانی گلایه کردند!
اما وضعیت صادرات و واردات، چگونه است؟ صرفنظر از سخنان رئیسجمهور محترم که بدون ذکر جزئیات هر بخش بصورت کلی و سریع از «رشد مطلوب صادرات و واردات» آن هم بصورت توأمان ابراز خرسندی کردند! گزارشهای مرکز آمار ایران و نیز گمرک کشور، حکایت از واردات کالاهایی به کشور دارد که جای تعجب و شگفتی است و بیهیچ تردیدی آه از نهاد هر تولیدکننده و صنعتگری برمیآورد. مثلا در نیمه اول امسال واردات برنج 360 درصد رشد داشته است! یا واردات خودرو 153 درصد نسبت به نیمه اول سال 92 رشد داشته است. وقتی نوبت به برخی کالاهای دیگر میرسد که رشد پرشتابتری داشته است، تعجبتان بیشتر میشود. بعنوان نمونه، واردات فرش و کفپوش 397 درصد، کلاه (!) 353 درصد، چتر و عصا 210 درصد، مصنوعات چرمی 170 درصد، لباس 156 درصد، مبل 148 درصد، اسباببازی 116 درصد، کفش 106 درصد، لباس کشباف (تریکو) 101 درصد، پارچه 76 درصد و... در نیمه اول امسال نسبت به نیمه اول سال 92 افزایش داشته است! این آمار تلخ حاکی از رشد اقتصادی است و با واردات آنها، مشکل بیکاری جوانان ما حل شده است؟ یا بقول جناب رئیسجمهور (در جریان رقابتهای انتخاباتی) دولت به ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی در چین و دیگر کشورها کمر همت بسته است؟!
همه این آمارها و ارقام در حالی است که خود روحانی در نخستین مصاحبه پس از پیروزی در انتخابات گفته بود: «به نظر من معیار مهم در بحث تورم و اندازهگیری آن، جیب مردم است، نه بانک مرکزی و مرکز آمار. اینها در مراحل بعدی است. همه در ارتباط با وضعیت تورم، بیکاری و وضعیت اقتصادی اطلاع دارند و نیازی به آمار هم ندارند. هر کس میتواند در این ارتباط با این موضوع به وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند.»
آمار و ارقام روحانی در این روزها، هر مخاطبی را به یاد آمار و ارقام احمدی نزاد و دولت او به ویژه در جریان مناظرات انتخاباتی 88 می اندازد؛ جایی که یکی از سران فتنه در پاسخ به آمار احمدی نژاد، آمار واقعی گرانی و تورم را به "ننه جون" حواله داده بود. حال سوال اینجاست که آیا با معیار "ننه جون کروبی" که شکل محترمانه اش توسط خود روحانی نیز بیان شده بود - هر کس میتواند در این ارتباط با این موضوع به وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند - ارقام رویایی ارائه شده توسط روحانی قابل قبول است؟