يكي از بيماران رها شده از بيمارستان امام كه يك مرد سالمند است، با بيان اينكه هيچگاه از افرادي كه مرا در اتوبان رها كردند، نخواهم گذشت، گفت: پرسنل بيمارستان امام همانند شاخه درختي مرا در بيايان رها كردند.
به گزارش فارس، زماني كه براي تهيه مصاحبه با يكي از بيمار رها شده در تهران وارد آسايشگاه كهريزك و بخش درمان مردان شديم با چهره نحيف و سوخته پير مردي روبهرو شديم كه روي تخت آسايشگاه به نقطهاي خيره شده بود؛ اين پيرمرد آنچنان مظلوم روي تخت نشسته بود كه هيچگاه فكر نميكرديم افرادي در يك واحد درماني دلشان بيايد كه با او حركت غير انساني داشته باشند.
پيرمرد حاضر به مصاحبه نبود؛ غم دلش را در نگاهش ميتوانستيم ببينيم و به او حق ميداديم كه نخواهد سخني بگويد اما با اصرار و پادرمياني مددكاران آسايشگاه، حاضر به مصاحبه شد.
ب م، درباره اتفاقات افتاده در بيمارستان امام (ره) اظهار ميدارد: به علت سوختگي در يكي از پادگانهاي تهران كه به عنوان سرايدار در آنجا مشغول به كار بودم به اين بيمارستان منتقل شدم.
وي با بيان اينكه سوختگيم شديد بود، تصريح ميكند: در مدتي كه در بيمارستان امام بودم تحت درمان پزشكان قرار داشتم و با تلاش آنها آثار سوختگي بدنم كاهش پيدا كرد به طوري كه با عملهاي جراحي مختلفي، آثار سوختگي در دست و صورتم را كاهش دادند.
وي اضافه ميكند: اما اواخر فروردين بود كه چند تن از پرسنل بيمارستان امام (ره)، من و يكي ديگر از بيماران را بدون آنكه چيزي به ما بگويند، سوار ماشين بيمارستان كردند و در كنار يكي از اتوبانهاي تهران رها كردند.
اين بيمار اظهار ميدارد: راستش نميدانم چه اتفاقي افتاد؛ حال خوشي نداشتم اما به گفته مددكاران اجتماعي آسايشگاه كهريزك، من و بيمار رها شده ديگر را ابتدا به بيمارستان فيروزآبادي منتقل كردند و سپس بعد از پايان مراحل درمان، به كهريزك آوردند.
وي ادامه ميدهد: هم اكنون در اين آسايشگاه نگهداري ميشوم و نگرانيم از اين است كه عاقبتم چه خواهد شد چرا كه خانواده و فرزندانم در اين مدت از من خبري نگرفتهاند.
اين پيرمرد در حالي كه اشك از چشمانش روان شده و بر صورت سوختهاش جاري بود، ميگويد: هيچگاه از افرادي كه مرا همانند شاخه درختي در بيابان و اتوبان رها كردند نخواهم گذشت و از مسئولان و افرادي كه با اين موضوع مرتبط هستند درخواست ميكنم اين موضوع را پيگيري و حق من و افرادي همانند من را بگيرند.
درددل پیرمرد بیمار رها شده در بیابان
اين پيرمرد در حالي كه اشك از چشمانش روان شده و بر صورت سوختهاش جاري بود، ميگويد: هيچگاه از افرادي كه مرا همانند شاخه درختي در بيابان و اتوبان رها كردند نخواهم گذشت و از مسئولان و افرادي كه با اين موضوع مرتبط هستند درخواست ميكنم اين موضوع را پيگيري و حق من و افرادي همانند من را بگيرند.
پس حرکت غیر انسانی مدیر بنویسید نه حرکت غیر انسانی پرسنل