صراط: مادران چهرههای مهم همیشه جزو افرادی بودهاند که رسانهها و مردم به
دنبال نظراتشان بودهاند. در حاشیه افتتاح فروشگاه جدید علی دایی فرصتی
دست داد تا دقایقی کوتاه با یکی از این مادران صحبت کنیم. حاجیه خانم دایی
برای نخستین بار بود که مصاحبه میکرد و با کمک محمد دایی او را راضی به
گفتوگو کردیم. با زبان شیرین آذری صحبت میکرد و پسرش "حافظ" حرفهایش را
به فارسی برمیگرداند. مادر علی دایی از دوران کودکی آقای گل جهان و
برکناریاش از پرسپولیس صحبت کرد.
*خانم دایی از اینکه پسرتان تبدیل به آقای گل جهان و فردی شده که فوتبال ایران را در جهان با نامش میشناسند چه احساسی دارید؟
خدا را شکر میکنم که چنین پسری را بزرگ کردم. افتخار میکنم به علی و همیشه از خدا خواستهام که او در زندگیاش موفق باشد.
* یادمان میآید که علی دایی دو حادثه سخت را در زندگیاش تجربه کرد. یک بار در هیروشیما بعد از دیدار با بحرین چندین ساعت در اتاق عمل بود و یک بار هم در مسیر بازگشت از اصفهان با خودرویش تصادف کرد. حس و حال شما در آن زمان چگونه بود؟
آن بار که در هیروشیما عمل شد را یادم نمیرود. سختترین روزهای زندگیام بود. نمیتوانستیم از علی خبر بگیریم و خیلی ناراحت بودم. هر دو بار فقط دعا کردم و خدا را شکر که او الان سالم است.
* از دوران کودکی "علی" برایمان بگوئید.
یک خاطره از آن دوران به یاد دارم که علی با برادرانش هر روز فوتبال بازی میکرد اما پدرشان اجازه نمیداد در کوچه بازی کنند و من مجبور میشدم در را قفل کنم و بچهها در حیاط خانه بازی میکردند. 5 پسر دارم که همه آنها را به یک اندازه دوست دارم.
* در آن سالها فکر میکردید علی روزی به این جایگاه برسد؟
من از همان موقع دعا میکردم که همه بچههایم موفق شوند و در زندگی خود کارهای بزرگی انجام دهند. حالا هم که علی به اینجا رسیده خیلی خوشحالم.
* علی دایی یک بار در تیم ملی و یک بار در پرسپولیس از مربیگری برکنار شده است. شما چقدر ناراحت شدید؟
هر دو بار که برکنار شد گفتم الحمدلله. هم خودش راحت شد هم من!
*خانم دایی از اینکه پسرتان تبدیل به آقای گل جهان و فردی شده که فوتبال ایران را در جهان با نامش میشناسند چه احساسی دارید؟
خدا را شکر میکنم که چنین پسری را بزرگ کردم. افتخار میکنم به علی و همیشه از خدا خواستهام که او در زندگیاش موفق باشد.
* یادمان میآید که علی دایی دو حادثه سخت را در زندگیاش تجربه کرد. یک بار در هیروشیما بعد از دیدار با بحرین چندین ساعت در اتاق عمل بود و یک بار هم در مسیر بازگشت از اصفهان با خودرویش تصادف کرد. حس و حال شما در آن زمان چگونه بود؟
آن بار که در هیروشیما عمل شد را یادم نمیرود. سختترین روزهای زندگیام بود. نمیتوانستیم از علی خبر بگیریم و خیلی ناراحت بودم. هر دو بار فقط دعا کردم و خدا را شکر که او الان سالم است.
* از دوران کودکی "علی" برایمان بگوئید.
یک خاطره از آن دوران به یاد دارم که علی با برادرانش هر روز فوتبال بازی میکرد اما پدرشان اجازه نمیداد در کوچه بازی کنند و من مجبور میشدم در را قفل کنم و بچهها در حیاط خانه بازی میکردند. 5 پسر دارم که همه آنها را به یک اندازه دوست دارم.
* در آن سالها فکر میکردید علی روزی به این جایگاه برسد؟
من از همان موقع دعا میکردم که همه بچههایم موفق شوند و در زندگی خود کارهای بزرگی انجام دهند. حالا هم که علی به اینجا رسیده خیلی خوشحالم.
* علی دایی یک بار در تیم ملی و یک بار در پرسپولیس از مربیگری برکنار شده است. شما چقدر ناراحت شدید؟
هر دو بار که برکنار شد گفتم الحمدلله. هم خودش راحت شد هم من!