صراط: روز گذشته جلسه رونمایی از کتاب "حقوق بین المللی بشر دوستانه در برابر
چالش های مخاصمات مسلحانه عصر حاضر" با حضور "دکتر جمشید ممتاز" و دکتر
"فریده شایگان" نویسندگان آن با همکاری کمیته بین المللی صلیب سرخ در
تهران، جمعیت هلال احمر ایران و کمیته ملی حقوق بشر دوستانه در هتل پارسیان
آزادی برگزار شد.
در این نشست دکتر "جمشید ممتاز" مشاور حقوقی کمیته بین المللی صلیب سرخ به سخنرانی با موضوع "جایگاه پهپادها در درگیری های مسلحانه" پرداخت. از جمله فعالیت های دکتر ممتاز می توان به عضویت در هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه پاریس، عضویت در انجمن حقوق بین الملل، عضویت در شورای آکادمی حقوق بین الملل لاهه، عضو هیئت تحریریه سالنامه حقوق بشر دوستانه در هلند و ریاست انجمن مطالعات حقوق بین الملل اشاره کرد. مشروح سخنرانی وی در ادامه می آید.
هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد ها) در موارد متعددی مورد استفاده قرار می گیرند، از پیشبرد علم هواشناسی، عکسبرداری هوایی و مقابله با سوانح طبیعی گرفته تا حملات هوایی و کشتن انسان ها. در این موارد از پهپاد به عنوان ابزار جنگی استفاده می شود. در این بحث جنبه حقوقی استفاده از پهپاد به عنوان ابزار جنگی و انطباق این اقدام با حقوق بین المللی بشر دوستانه را مورد بررسی قرار می دهیم.
طی سال های گذشته دو دولت برای پیشبرد اهداف خود از پهپاد استفاده کرده اند؛ آمریکا و رژیم اسرائیل که به زعم خودشان از این طریق با تروریسم مبارزه کرده اند. این در حالی است که اقدام آنها آثار سوءی برای جمعیت غیرنظامی داشته و افراد زیادی را کشته است. سازمان عفو بین الملل مطالعه گسترده ای در این زمینه انجام داده و گزارش سال 2013 این سازمان به نحوه استفاده از پهپاد ها توسط این دو دولت می پردازد که واکنش های زیادی نیز داشته است.
آماری که عفو بین الملل در مورد قربانیان غیرنظامی این حملات به خصوص در پاکستان ارائه کرده، جالب توجه است. در این سال ها حملات پهپاد ها به رهبری سازمان سیا به کرات در ایالت وزیرستان شمالی انجام شده است که طی آن بیش از 300 حمله رخ داده و در نتیجه آن بیش از هزار نفر کشته شده اند. با این حال تنها 2 درصد از قربانیان این حملات افرادی بوده اند که باید مورد هدف واقع می شدند. یعنی تنها برای هدف قرار دادن 20 نفر، بیش از هزار نفر از بین رفته اند.
این امر، جزو موارد سوء استفاده از پهپاد ها برای مقابله با تروریسم به شمار می رود. سازمان های مختلفی به این مسئله پرداخته اند که بیشترشان ارگان های حقوق بشری هستند. در بررسی این مسئله مواضع اتخاذ شده توسط دو سازمان را مورد توجه قرار می دهیم؛ یکی شورای حقوق بشر و دیگری کمیته حقوق بشر. دو گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در گزارش های متعددی به نگرانی های استفاده از پهپاد ها به عنوان ابزار جنگی پرداخته اند.
یکی گزارشگر ویژه در مورد حفظ حقوق بنیادین در مقابله با تروریسم است و گزارشگر دوم که مسئول بررسی موضوع قتل های هدفمند (Targeted Killing) است. دو هفته پیش نشستی توسط شورای حقوق بشر برای رسیدگی به این موضوع برگزار شد که بانیان آن دولت های پاکستان و یمن به عنوان دو کشوری که بیشترین ضربه را از این حملات خورده اند، بودند.
همچنین کمیته حقوق بشر به مناسبت بررسی چهارمین گزارش دولت آمریکا به کمیته، ملاحظاتی را در خصوص سوء استفاده از پهپاد ارائه می کند که مربوط به مارس 2014 است. در ادامه به این موارد اشاره خواهد شد. موردی هم در پارلمان سوئیس مطرح شده که یک نماینده این سوال را مطرح کرده است: آیا استفاده از پهپاد مورد تایید حقوق بین المللی بشردوستانه هست یا خیر که دولت سوئیس پاسخ را اینگونه داده است: تا زمانی که استفاده از پهپاد منطبق بر اصول حقوق بین المللی بشردوستانه باشد، اشکالی ندارد.
اما نکته مشترک در تمام این موارد، این است که همه آنها استفاده از پهپاد را در مواردی که مغایر با اصول حقوق بین المللی بشردوستانه است، اقدامی مغایر با حقوق بشر دانسته و در مورد آن ابراز نگرانی کرده اند. با این حال آمریکا و اسرائیل با این استدلال که از پهپاد برای مقابله با تروریسم استفاده می کنند، اقدامات خود را توجیه می کنند.
پس از حملات 11 سپتامبر 2001 رئیس جمهوری وقت آمریکا سیاست جنگ علیه تروریسم را مطرح کرد. به اعتقاد وی دولت آمریکا پس از این حملات با القاعده وارد جنگ شده و حق دارد که در این نبرد از امکاناتی که حقوق بین المللی بشردوستانه در اختیارش گذاشته، استفاده کند. عده ای معتقدند با تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن "باراک اوباما" این نظریه به فراموشی سپرده شده و اوباما چنین نظری ندارد. اما واقعیت این است که اینگونه نیست و نهایتا اوباما نیز همان سیاست بوش را دنبال می کند.
در سپتامبر سال 2011 مشاور امنیت ملی اوباما در دانشگاه هاروارد طی سخنرانی در مورد استفاده از پهپادها توسط آمریکا، عملا بر سیاست دولت بوش صحه می گذارد. برنان بر این باور است که میدان جنگ بین دولت آمریکا و شبکه القاعده نامحدود است، این ادعا در تعارض با تعاریف حقوق بین المللی بشردوستانه است. به گفته برنان آمریکا حق دارد علیه هر فردی که امنیتش را به خطر انداخته، عملیات انجام دهد. این التزام موجب می شود میدان جنگ به یمن، سومالی، پاکستان و دیگر مناطق جهان کشیده شود. اما این استدلال به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
باراک اوباما نیز در اظهارات خود بر این ادعا پافشاری می کند. به عقیده وی اگر فعالیت های ضدآمریکایی در کشوری باشد که دولتش توانایی مقابله با آن را ندارد، آمریکا راسا وارد شده و علیه عاملان این فعالیت ها عملیات می کند. آقای کو در سال 2010 دقیقا مطالب مطرح شده توسط بوش برای توجیه قتل های هدفمند را تکرار می کند. این استدلال بعدها مورد استفاده اسرائیل قرار می گیرد. طبق این استدلال مفهوم واقعی دفاع مشروع که بر پایه ماده 51 منشور سازمان ملل متحد است، به هیج وجه مورد توجه دولت آمریکا نیست. آمریکایی ها مدعی اند اگر تروریستی به دلیل ناتوانی دولت یک کشور، به فعالیت خود ادامه دهد حق دارند به وی حمله کنند.
رای دیوان عالی اسرائیل در سال 2006 در پاسخ به اعتراضاتی که علیه کشته شدن مقامات تشکیلات خودگردان در شکنجه ها می شد، همین توجیه را مطرح می کند. در این جا نیز ادعا می شود کشته شدن مقامات فلسطینی در راستای دفاع مشروع است. اینها نشان می دهد که حملات پهپادها چگونه برای انجام یک سری قتل های هدفمند توسط آمریکا و اسرائیل توجیه می شود. این در حالی است که طبق اصول حقوق بین المللی بشردوستانه هیچ توجیهی برای این اقدام وجود ندارد.
به طور کلی باید گفت قوانین حقوق بشری مبتنی بر زمان صلح و قوانین حقوق بین المللی بشردوستانه مربوط به زمان جنگ و درگیری مسلحانه است. می توان گفت استفاده از پهپاد در زمان جنگ بر اساس قوانین حقوق بشردوستانه مجاز است اما این اقدام در زمان صلح مجاز نخواهد بود. سوال این جا است که آیا در تمام مواردی که پهپادها برای حمله نظامی به کار گرفته شده اند، شاهد درگیری و جنگ بوده ایم؟ پاسخ منفی است. پهپادها در زمانی مورد استفاده قرار گرفته اند که حالت جنگی وجود نداشته است.
طبق کنوانسیون های ژنو، درگیری دو دولت، حالت جنگی ایجاد می کند و در جریان آن حقوق بشردوستانه باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس نمی توان در یک درگیری تمام اماکن و افراد را مورد هدف قرار داد. افرادی که به طور مستقیم در جنگ حضور ندارند، نباید هدف قرار داده شوند. بنا بر این برای هدف گیری افراد توسط پهپادها باید دو شرط وجود داشته باشد: اول این که باید ثابت کنیم که درگیری مسلحانه وجود دارد و دوم این که افرادی که مورد هدف قرار گرفته اند، در درگیری نقش داشته اند.
در مورد تعریف میدان جنگ، آمریکایی ها مدعی اند که نیازی به تعاریف ارائه شده ندارند و در نهایت حضور فرد است که حیطه میدان جنگ را مشخص می کند. بر این اساس فرد با وجود خروج از میدان جنگ شرایط و میدان جنگ را نیز با خود به جای دیگری منتقل می کند. در مورد حالت جنگی نیز این سوال مطرح است که آیا افراد مورد هدف مستقیما در نبرد حاضر بوده اند و یا این که صرف عضویت آنها در یک گروه معارض دلیل حمله به آنان بوده است. در این زمینه کمیته بین المللی صلیب سرخ تحقیقاتی انجام داده و در سال 2009 دستورالعملی را صادر کرده و مشخص می کند که یک فرد در حالت جنگی، تحت چه شرایطی مصونیت خود را از دست می دهد و می تواند مورد حمله قرار گیرد.
در این میان اسرائیل تعریف دیگری از این مسئله دارد. طبق این تعریف کسی که در مسجد سخنرانی می کند و از آرمان های فلسطین حمایت می کند، یک رهبر سیاسی است که به یک رزمنده تبدیل شده است. بنا بر این وی از مصونیت برخوردار نبوده و باید مورد هدف قرار گیرد.
هر چند بن لادن با پهپاد هدف قرار نگرفت اما این سوال مطرح است که آیا وی در زمان کشته شدن رزمنده محسوب می شد؟ آیا فرماندهی نظامی گروهی را داشت و یا در هدایت عملیات نظامی نقش مستقیم ایفا می کرد؟ پاسخ این سوالات منفی است. مضاف بر این که خطری از سوی بن لادن نیروهای آمریکایی مهاجم را تهدید نمی کرد، زیرا وی در این زمان سلاحی در دست نداشت. البته این بدان معنی نیست که بن لادن مجرم نیست و در زمان جنگ جنایتی مرتکب نشده است، مسئولیت کیفری وی در زمانی که در جنگ حضور داشته به وقت خود باقی است اما هدف قرار دادن وی نیز در زمان صلح غیرقانونی بوده است.
با توجه به اسناد منتشر شده، بن لادن در زمان حمله آمریکایی ها، رزمنده محسوب نمی شده است. آلستون در گزارشی که در این رابطه نوشته، می گوید قتل های هدفمند خارج از وضعیت جنگی مشروعیت ندارد. آقای مورر نیز در گزارش دیگری هشدار می دهد که دولت ها باید مراقب باشند تمام دنیا را به میدان جنگ تبدیل نکنند.
به نظر می رسد دولت هایی که از پهپاد به عنوان ابزار جنگی استفاده می کنند برای این که آزادی بیشتری برای کشتن داشته باشند از اصول حقوق بشردوستانه استفاده کرده و اقدامات خود را توجیه می کنند، در حالی که در این گونه موارد شرایط برای استناد به حقوق بشردوستانه مهیا نیست چون این قوانین تنها در شرایط استثنایی، دفاع را مشروع می داند. اما آمریکا و اسرائیل از آن برای کشتن دشمنان خود استفاده کرده و در واقع از این اصول سوء استفاده می کنند.
نکته دیگر این که در تمام کنوانسیون های حقوق بشری "حق حیات" حتی در شرایطی که دولتی در معرض نابودی قرار گرفته، استثناپذیر نیست. تنها استثنا در درگیری های بین کشور ها است. در شرایط کنونی تعهد دولت ها در قبال حقوق بین المللی بشردوستانه و حقوق بشر تنها محدود به مرزهایشان نشده و شامل هر اقدامی که در خارج از مرزها انجام بدهند نیز می شود. به عنوان نمونه اسرائیل مدعی است تعهداتش را در مرزهای خود انجام می دهد و در سرزمین های فلسطینی به آن پایبند نیست. در مجموع اقدام آمریکا و اسرائیل در استفاده از پهپاد به عنوان ابزار جنگی به دلیل این که در میدان جنگ نبوده و در آن رزمنده ای وجود ندارد، باید مورد بازخواست قرار گیرد و توجیه آنها بر اساس حقوق بشردوستانه قابل قبول نیست.
در این نشست دکتر "جمشید ممتاز" مشاور حقوقی کمیته بین المللی صلیب سرخ به سخنرانی با موضوع "جایگاه پهپادها در درگیری های مسلحانه" پرداخت. از جمله فعالیت های دکتر ممتاز می توان به عضویت در هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه پاریس، عضویت در انجمن حقوق بین الملل، عضویت در شورای آکادمی حقوق بین الملل لاهه، عضو هیئت تحریریه سالنامه حقوق بشر دوستانه در هلند و ریاست انجمن مطالعات حقوق بین الملل اشاره کرد. مشروح سخنرانی وی در ادامه می آید.
هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد ها) در موارد متعددی مورد استفاده قرار می گیرند، از پیشبرد علم هواشناسی، عکسبرداری هوایی و مقابله با سوانح طبیعی گرفته تا حملات هوایی و کشتن انسان ها. در این موارد از پهپاد به عنوان ابزار جنگی استفاده می شود. در این بحث جنبه حقوقی استفاده از پهپاد به عنوان ابزار جنگی و انطباق این اقدام با حقوق بین المللی بشر دوستانه را مورد بررسی قرار می دهیم.
طی سال های گذشته دو دولت برای پیشبرد اهداف خود از پهپاد استفاده کرده اند؛ آمریکا و رژیم اسرائیل که به زعم خودشان از این طریق با تروریسم مبارزه کرده اند. این در حالی است که اقدام آنها آثار سوءی برای جمعیت غیرنظامی داشته و افراد زیادی را کشته است. سازمان عفو بین الملل مطالعه گسترده ای در این زمینه انجام داده و گزارش سال 2013 این سازمان به نحوه استفاده از پهپاد ها توسط این دو دولت می پردازد که واکنش های زیادی نیز داشته است.
آماری که عفو بین الملل در مورد قربانیان غیرنظامی این حملات به خصوص در پاکستان ارائه کرده، جالب توجه است. در این سال ها حملات پهپاد ها به رهبری سازمان سیا به کرات در ایالت وزیرستان شمالی انجام شده است که طی آن بیش از 300 حمله رخ داده و در نتیجه آن بیش از هزار نفر کشته شده اند. با این حال تنها 2 درصد از قربانیان این حملات افرادی بوده اند که باید مورد هدف واقع می شدند. یعنی تنها برای هدف قرار دادن 20 نفر، بیش از هزار نفر از بین رفته اند.
این امر، جزو موارد سوء استفاده از پهپاد ها برای مقابله با تروریسم به شمار می رود. سازمان های مختلفی به این مسئله پرداخته اند که بیشترشان ارگان های حقوق بشری هستند. در بررسی این مسئله مواضع اتخاذ شده توسط دو سازمان را مورد توجه قرار می دهیم؛ یکی شورای حقوق بشر و دیگری کمیته حقوق بشر. دو گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در گزارش های متعددی به نگرانی های استفاده از پهپاد ها به عنوان ابزار جنگی پرداخته اند.
یکی گزارشگر ویژه در مورد حفظ حقوق بنیادین در مقابله با تروریسم است و گزارشگر دوم که مسئول بررسی موضوع قتل های هدفمند (Targeted Killing) است. دو هفته پیش نشستی توسط شورای حقوق بشر برای رسیدگی به این موضوع برگزار شد که بانیان آن دولت های پاکستان و یمن به عنوان دو کشوری که بیشترین ضربه را از این حملات خورده اند، بودند.
همچنین کمیته حقوق بشر به مناسبت بررسی چهارمین گزارش دولت آمریکا به کمیته، ملاحظاتی را در خصوص سوء استفاده از پهپاد ارائه می کند که مربوط به مارس 2014 است. در ادامه به این موارد اشاره خواهد شد. موردی هم در پارلمان سوئیس مطرح شده که یک نماینده این سوال را مطرح کرده است: آیا استفاده از پهپاد مورد تایید حقوق بین المللی بشردوستانه هست یا خیر که دولت سوئیس پاسخ را اینگونه داده است: تا زمانی که استفاده از پهپاد منطبق بر اصول حقوق بین المللی بشردوستانه باشد، اشکالی ندارد.
اما نکته مشترک در تمام این موارد، این است که همه آنها استفاده از پهپاد را در مواردی که مغایر با اصول حقوق بین المللی بشردوستانه است، اقدامی مغایر با حقوق بشر دانسته و در مورد آن ابراز نگرانی کرده اند. با این حال آمریکا و اسرائیل با این استدلال که از پهپاد برای مقابله با تروریسم استفاده می کنند، اقدامات خود را توجیه می کنند.
پس از حملات 11 سپتامبر 2001 رئیس جمهوری وقت آمریکا سیاست جنگ علیه تروریسم را مطرح کرد. به اعتقاد وی دولت آمریکا پس از این حملات با القاعده وارد جنگ شده و حق دارد که در این نبرد از امکاناتی که حقوق بین المللی بشردوستانه در اختیارش گذاشته، استفاده کند. عده ای معتقدند با تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن "باراک اوباما" این نظریه به فراموشی سپرده شده و اوباما چنین نظری ندارد. اما واقعیت این است که اینگونه نیست و نهایتا اوباما نیز همان سیاست بوش را دنبال می کند.
در سپتامبر سال 2011 مشاور امنیت ملی اوباما در دانشگاه هاروارد طی سخنرانی در مورد استفاده از پهپادها توسط آمریکا، عملا بر سیاست دولت بوش صحه می گذارد. برنان بر این باور است که میدان جنگ بین دولت آمریکا و شبکه القاعده نامحدود است، این ادعا در تعارض با تعاریف حقوق بین المللی بشردوستانه است. به گفته برنان آمریکا حق دارد علیه هر فردی که امنیتش را به خطر انداخته، عملیات انجام دهد. این التزام موجب می شود میدان جنگ به یمن، سومالی، پاکستان و دیگر مناطق جهان کشیده شود. اما این استدلال به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
باراک اوباما نیز در اظهارات خود بر این ادعا پافشاری می کند. به عقیده وی اگر فعالیت های ضدآمریکایی در کشوری باشد که دولتش توانایی مقابله با آن را ندارد، آمریکا راسا وارد شده و علیه عاملان این فعالیت ها عملیات می کند. آقای کو در سال 2010 دقیقا مطالب مطرح شده توسط بوش برای توجیه قتل های هدفمند را تکرار می کند. این استدلال بعدها مورد استفاده اسرائیل قرار می گیرد. طبق این استدلال مفهوم واقعی دفاع مشروع که بر پایه ماده 51 منشور سازمان ملل متحد است، به هیج وجه مورد توجه دولت آمریکا نیست. آمریکایی ها مدعی اند اگر تروریستی به دلیل ناتوانی دولت یک کشور، به فعالیت خود ادامه دهد حق دارند به وی حمله کنند.
رای دیوان عالی اسرائیل در سال 2006 در پاسخ به اعتراضاتی که علیه کشته شدن مقامات تشکیلات خودگردان در شکنجه ها می شد، همین توجیه را مطرح می کند. در این جا نیز ادعا می شود کشته شدن مقامات فلسطینی در راستای دفاع مشروع است. اینها نشان می دهد که حملات پهپادها چگونه برای انجام یک سری قتل های هدفمند توسط آمریکا و اسرائیل توجیه می شود. این در حالی است که طبق اصول حقوق بین المللی بشردوستانه هیچ توجیهی برای این اقدام وجود ندارد.
به طور کلی باید گفت قوانین حقوق بشری مبتنی بر زمان صلح و قوانین حقوق بین المللی بشردوستانه مربوط به زمان جنگ و درگیری مسلحانه است. می توان گفت استفاده از پهپاد در زمان جنگ بر اساس قوانین حقوق بشردوستانه مجاز است اما این اقدام در زمان صلح مجاز نخواهد بود. سوال این جا است که آیا در تمام مواردی که پهپادها برای حمله نظامی به کار گرفته شده اند، شاهد درگیری و جنگ بوده ایم؟ پاسخ منفی است. پهپادها در زمانی مورد استفاده قرار گرفته اند که حالت جنگی وجود نداشته است.
طبق کنوانسیون های ژنو، درگیری دو دولت، حالت جنگی ایجاد می کند و در جریان آن حقوق بشردوستانه باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس نمی توان در یک درگیری تمام اماکن و افراد را مورد هدف قرار داد. افرادی که به طور مستقیم در جنگ حضور ندارند، نباید هدف قرار داده شوند. بنا بر این برای هدف گیری افراد توسط پهپادها باید دو شرط وجود داشته باشد: اول این که باید ثابت کنیم که درگیری مسلحانه وجود دارد و دوم این که افرادی که مورد هدف قرار گرفته اند، در درگیری نقش داشته اند.
در مورد تعریف میدان جنگ، آمریکایی ها مدعی اند که نیازی به تعاریف ارائه شده ندارند و در نهایت حضور فرد است که حیطه میدان جنگ را مشخص می کند. بر این اساس فرد با وجود خروج از میدان جنگ شرایط و میدان جنگ را نیز با خود به جای دیگری منتقل می کند. در مورد حالت جنگی نیز این سوال مطرح است که آیا افراد مورد هدف مستقیما در نبرد حاضر بوده اند و یا این که صرف عضویت آنها در یک گروه معارض دلیل حمله به آنان بوده است. در این زمینه کمیته بین المللی صلیب سرخ تحقیقاتی انجام داده و در سال 2009 دستورالعملی را صادر کرده و مشخص می کند که یک فرد در حالت جنگی، تحت چه شرایطی مصونیت خود را از دست می دهد و می تواند مورد حمله قرار گیرد.
در این میان اسرائیل تعریف دیگری از این مسئله دارد. طبق این تعریف کسی که در مسجد سخنرانی می کند و از آرمان های فلسطین حمایت می کند، یک رهبر سیاسی است که به یک رزمنده تبدیل شده است. بنا بر این وی از مصونیت برخوردار نبوده و باید مورد هدف قرار گیرد.
هر چند بن لادن با پهپاد هدف قرار نگرفت اما این سوال مطرح است که آیا وی در زمان کشته شدن رزمنده محسوب می شد؟ آیا فرماندهی نظامی گروهی را داشت و یا در هدایت عملیات نظامی نقش مستقیم ایفا می کرد؟ پاسخ این سوالات منفی است. مضاف بر این که خطری از سوی بن لادن نیروهای آمریکایی مهاجم را تهدید نمی کرد، زیرا وی در این زمان سلاحی در دست نداشت. البته این بدان معنی نیست که بن لادن مجرم نیست و در زمان جنگ جنایتی مرتکب نشده است، مسئولیت کیفری وی در زمانی که در جنگ حضور داشته به وقت خود باقی است اما هدف قرار دادن وی نیز در زمان صلح غیرقانونی بوده است.
با توجه به اسناد منتشر شده، بن لادن در زمان حمله آمریکایی ها، رزمنده محسوب نمی شده است. آلستون در گزارشی که در این رابطه نوشته، می گوید قتل های هدفمند خارج از وضعیت جنگی مشروعیت ندارد. آقای مورر نیز در گزارش دیگری هشدار می دهد که دولت ها باید مراقب باشند تمام دنیا را به میدان جنگ تبدیل نکنند.
به نظر می رسد دولت هایی که از پهپاد به عنوان ابزار جنگی استفاده می کنند برای این که آزادی بیشتری برای کشتن داشته باشند از اصول حقوق بشردوستانه استفاده کرده و اقدامات خود را توجیه می کنند، در حالی که در این گونه موارد شرایط برای استناد به حقوق بشردوستانه مهیا نیست چون این قوانین تنها در شرایط استثنایی، دفاع را مشروع می داند. اما آمریکا و اسرائیل از آن برای کشتن دشمنان خود استفاده کرده و در واقع از این اصول سوء استفاده می کنند.
نکته دیگر این که در تمام کنوانسیون های حقوق بشری "حق حیات" حتی در شرایطی که دولتی در معرض نابودی قرار گرفته، استثناپذیر نیست. تنها استثنا در درگیری های بین کشور ها است. در شرایط کنونی تعهد دولت ها در قبال حقوق بین المللی بشردوستانه و حقوق بشر تنها محدود به مرزهایشان نشده و شامل هر اقدامی که در خارج از مرزها انجام بدهند نیز می شود. به عنوان نمونه اسرائیل مدعی است تعهداتش را در مرزهای خود انجام می دهد و در سرزمین های فلسطینی به آن پایبند نیست. در مجموع اقدام آمریکا و اسرائیل در استفاده از پهپاد به عنوان ابزار جنگی به دلیل این که در میدان جنگ نبوده و در آن رزمنده ای وجود ندارد، باید مورد بازخواست قرار گیرد و توجیه آنها بر اساس حقوق بشردوستانه قابل قبول نیست.