دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۵
دانشجو:

افشای بورسیه‌ها همان بگم‌بگم 88 است

وزیر علوم دولت دهم از ملاک شورای بورس دولت دهم و جرم بودن انتشار لیست اسامی بورسیه‌ها گفت و خاطرنشان کرد قضیه بورسیه‌ها وی را یاد «بگم بگم» سال ۸۸ می‌اندازد.
کد خبر : ۲۰۴۳۶۶
صراط: کامران دانشجو وزیر علوم دولت دهم از ملاک شورای بورس دولت دهم و جرم بودن انتشار لیست اسامی بورسیه‌ها گفت و خاطر نشان کرد که قضیه بورسیه‌ها وی را یاد «بگم، بگم» سال 88 می‌اندازد.
 
دانشجو تأکید کرد که انتشار لیست اسامی بورسیه‌ها جرم است و باید از طرف مراجع ذیصلاح پیگیری شود.
 
قضیه بورسیه‌ها وی را یاد «بگم، بگم» زمان انتخابات سال 88 می‌اندازد و تأکید دارد نوری که با 4 سال آرامش توأم با فعالیت علمی، سیاسی و فرهنگی در دانشگاه‌ها تابیده شد و با حاصل فعالیت جامعه دانشگاهی پیشرفت‌های علمی و فناوری فراوانی را به ارمغان آورد خورشیدی نیست که با این «بگم، بگم‌»های جدید زیر ابر برود.
 
طی روزهای گذشته مباحث مختلفی از دلایل استیضاح فرجی‌دانا مطرح می‌شود، چندی قبل رئیس‌جمهور بحث‌ بورسیه‌ها را یکی از دلایل اصلی مطرح کرد، به نظر شما فرجی دانا چرا استیضاح شد؟
 
همان مواردی که در طرح استیضاح آقای فرجی‌دانا توسط نمایندگان استیضاح کننده مکتوب شده بود و بعد هم در صحن علنی مجلس مطرح شد را اطلاع دارم و قاعدتاً هم نمایندگان که با کسی رودربایستی ندارند موارد مورد نظر استیضاح را خیلی صریح هم مکتوب می‌کنند و هم علنی مطرح می‌کنند.
 
* بورسیه‌ها جزء موارد استیضاح فرجی‌دانا نبود
 
 به نظرتان بحث بورسیه‌ها و انتشار اسامی در استیضاح چه نقشی داشت؟
 
بورسیه‌ها جزو موارد استیضاح نبود و ربط دادن آن به استیضاح یک نوع فضاسازی است
 
* انتشار لیست اسامی بورسیه‌ها جرم است و باید از طرف مراجع ذیصلاح پیگیری شود
 
اما آنچه مسلم است این است که در بحث انتشار لیست اسامی جرمی اتفاق افتاده است که باید از طرف مراجع ذیصلاح پیگیری می‌شد و به اطلاع عموم مردم می‌رسید تا دیگر این سنگ بنای غلط تکرار نشود.
 
در اصل افراد بورسیه باید مدعی باشند و نه وزارت علوم. یعنی بورسیه‌ها گزارش بخواهند که چه کسی از داخل وزارت علوم این اسامی را به منتشر کننده داده است؟
 
باید مشخص شود چه فردی یا افرادی از درون وزارت علوم در انتشار این اسامی و هتک حرمت 3 هزار خانواده سهیم بوده است؟ و با آنها برخورد قانونی شود.
 
من این موضوع را از این نظر می‌گویم که این کار می‌تواند سنگ بنای غلطی باشد برای مسئولین آینده. اگر با اینها برخورد قانونی نشود آیندگان هم می‌توانند به این یک فقره استناد کنند.
 
دولت می‌گوید می‌خواهد فساد را برای مردم گزارش کند.
 
دولت سعی دارد موضوع را عوض کند. اگر به زعم خودشان دنبال افشاء فساد هستند، چه فسادی مشهودتر از این که 3 هزار خانواده را خلاف قانون و خلاف اخلاق اینگونه تشویش ذهن کنند، این مفسده که اسامی را از درون وزارت علوم به منتشرکننده داده‌اند که کاملاً مشخص است و خود منتشرکننده هم اعلام کرده است، چرا پیگیری نمی‌شود؟
 
 بورسیه‌ها خودشان نمی‌توانند اقدام یا در صورت لزوم شکایت کنند؟
 
توجه داشته باشید که من از طرف آنها صحبت نمی‌کنم، من نظر خودم را می‌گویم. این امکان وجود دارد که بورسیه‌ها نگران آینده تحصیلی و واکنش‌های احتمالی بعد از شکایت باشند.
 
لذا به همین علت عرض کردم در جرم مشهود اگر مدعی العموم صلاح بداند می‌تواند ورود پیدا کند و منتظر شکایت خصوصی هم نباشد.
 
در دولت دهم طبق گزارشاتی که شورای بورس ارائه می‌کرد با توجه به جمیع جهات و امکانات و اعتبارات مالی، اولاً اعلام عمومی شد و ثانیاً طبق روال گذشته با متقاضیان، در گروه‌های تخصصی مربوطه که در هر گروه چند استاد، دانشیار و استادیار عضو بوده‌اند مصاحبه صورت می‌گرفت و نهایتاً هم پرونده در شورای بورس که مرجع تصمیم‌گیری بوده است مطرح و تصمیم نهایی گرفته می‌شد و هیچکدام از بورسیه‌ها از این روند خارج نیستند.
 
شورای بورس تصمیم‌گیر است یا وزیر یا معاون دانشجویی وزیر؟
 
دانشجو: طرح پرونده‌ها در شورای بورس طبق آیین‌نامه و تصمیم‌گیری توسط اعضاء این شورا که متشکل از ده، دوازده نفر اساتید با سابقه علمی قوی و اجرایی کافی است، در همه دولت‌های پنجم و ششم، هفتم و هشتم و بر همین منوال در دولت‌های نهم و دهم هم صورت می‌گرفته است.
 
یعنی هیچکدام از وزرا مشخصاً در شورای بورس شرکت نمی‌کردند و وزیر وقت برای تعدادی حکم صادر می‌کرده که در شورا پرونده‌هایی را که کار کارشناسی آن تمام شده است و کامل است بررسی کنند تصمیم‌گیری نمایند، که البته منطقی و عقلانی هم هست چرا که هیچ وزیری نمی‌تواند و وقت ندارد که این همه پرونده را شخصاً بررسی کند، درست مثل هیأت‌های ممیزه دانشگاه‌ها که از طرف وزیر برایشان حکم صادر می‌شود تا پرونده‌های کارشناسی شده را برای ارتقاء مرتبه علمی اعضاء هیأت علمی دانشگاه مورد نظر بررسی و تصمیم‌گیری کنند.
 
جریان آزمون کتبی که مرتب مطرح می‌شود، افراد بدون آزمون بورسیه شدند چیست؟
 
تا سال 81 امتحان آزمون کتبی اعزام به خارج گرفته می‌شد و قبولی در آن ملاک اولیه بود برای مصاحبه‌های بعدی، اما از آن سال و در همان دولت اصلاحات این آزمون حذف شد و مصاحبه و نمره زبان (تافل یا معادل آن) ملاک قرار گرفت.
 
حالا آنها معدل 14 در کارشناسی و 16 در ارشد را ملاک قرار داده بودند که البته اگر قرار است بررسی شود و اگر شفافیت و اعلام به عموم مردم دغدغه خاطر این عزیزان است، بیایند سال‌هایی که آزمون کتبی وجود داشته در دولت‌های پنجم و ششم، هفتم و هشتم را بررسی کنند که چند نفر را بدون آزمون بورسیه کردند؟ حتی مصاحبه هم نگرفتند، چند نفر را در رشته‌های غیرمرتبط با مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد اعزام کردند؟ همچنین چند نفر با معدل کمتر از 14 کارشناسی و 16 ارشد در این چهار دوره دولت پنجم تا هشتم بورسیه شدند؟ بعد هم دولت نهم و دهم را و همگی را گزارش کنند نه اینکه یک مقطعی را برش بزنند و فقط آن را بررسی کنند. همان کاری که کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دارد انجام می‌دهد و ان‌شاءالله گزارش خواهد کرد.
 
من قائل به این هستم وقتی شورا تشکیل می‌شود یعنی اعضاء شورا پس از بررسی مدارک با یکدیگر شور کنند و تصمیم نهایی را آنها بگیرند و گرنه شورا معنی نمی‌دهد. مثل اعضاء شورای هیأت ممیزه دانشگاه‌ها که افرادی را که امتیازات لازم را از نظر آموزشی، پژوهشی و اجرایی آورده‌اند تازه می‌آورند در این هیأت که از طرف وزیر حکم گرفته‌اند مورد بررسی قرار می‌دهند و نهایتاً هم رأی می‌دهند و اگر کسی رأی نیاورد. هر چند بیش از امتیازات لازم را هم آورده باشد نمی‌تواند به مرتبه علمی بالاتر ارتقاء بیابد. همیشه و در همه دوره‌ها همین طور بوده است.
 
اصلاً فلسفه شورا این است و رأی شوراهایی از این نمونه رأی نهایی است.
 
* ملاک شورای بورس دولت دهم فرمولی است
 
در هر صورت شورای بورس دوره فعالیت بنده از این بررسی‌ها استقبال می‌کند با در نظر گرفتن اینکه ملاک برای این شورا در دوره مسئولیت من معدل 14 کارشناسی و 16 ارشد نبوده است بلکه فرمولی بوده به این ترتیب که
 
حداقل 70 = 2 × معدل ارشد + 3 × معدل کارشناسی
 
که به نظر ما به مراتب به عدالت آموزشی نزدیک‌تر است چرا که یک نمره پایین در کارنامه (حتی در دروس عمومی) می‌تواند معدل فرد را خیلی کاهش بدهد و مطلق معدل 14 و 16 نمی‌تواند ملاک مناسبی باشد ضمناً قانون هم این اجازه را به وزارت علوم داده است که در هر مقطعی تعداد بورسیه‌ها و شرایط بورسیه شدن را خودش تعیین کند.
 
* کجای دنیا رقیب می‌تواند یک قاضی و گزارش‌کننده بی‌طرف نسبت به کار رقیبش باشد
 
سؤال‌هایی مطرح است که خوب است بررسی‌کنندگان پاسخ دهند، چرا بررسی از سال 84 به بعد و نه 84 به قبل است؟ این بررسی و اعلام گزارش و در صورت لزوم اعلام آن به عموم مردم، در هر مقطعی که باشد وظیفه دستگاه‌های نظارتی مثل مجلس، سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و قوه قضائیه است که اجرای قانون و مقررات را در دستگاه‌های اجرایی نظارت می‌کنند و اگر تخلف یا جرمی اتفاق افتاده باشد گزارش را به مراجع ذیصلاح و در صورت لزوم و طی مراحل قانونی به استحضار مردم می‌رسانند، در کجای دنیا رقیب می‌تواند یک قاضی و گزارش‌کننده بی‌طرف نسبت به کار رقیبش باشد. خصوصاً دولتی که همه کارهای دولت قبلی را انکار و یا حتی سیاه‌نمایی می‌کند آیا می‌تواند یک قاضی منصف و گزارش‌دهنده بی‌طرف برای مردم باشند؟
 
بالاخره مردم هم این موضوع را که عرض کردم می‌فهمند و هم این را تشخیص می‌دهند که موضوع اعلام بورسیه در زمان استیضاح وزیر سابق از طرف برخی افراد و رسانه‌های همسو با آنان برای چه بوده و الان هم که در آستانه معرفی وزیر جدید علوم است به چه منظوری در مورد صحبت‌ها قرار می‌گیرد و در هر مناسبتی به آن پرداخته می‌شود درست مثل طرح موضوع "دانشجویان ستاره‌دار" که یک تاریخ مصرف‌های خاص خودش را دارد.
 
گفته شده است گزارش می‌دهند مگر تا به حال نداده‌اند، 3 هزار بورسیه غیرقانونی که گزارش کردند و تیتر اول روزنامه‌های همسو شد و بعد هم یک عده‌ای گفتند هر بورسیه یک میلیارد تومان هزینه دارد برای اینکه 3 هزار میلیارد تداعی شود مگر گزارش نبود؟
 
خوب اگر بدون بررسی بوده که بهتر است دولت اول این فساد عظیم اخلاقی و جرم علنی را بررسی کند و برای مردم شریف ایران اسلامی و 3 هزار خانواده این بورسیه‌های مظلوم گزارش کند و با معرفی مسببین درونی وزارت علوم به مراجع ذیصلاح هم سنگ بنای چنین کارهایی را بَر کَند و هم از این بورسیه‌ها و 3 هزار خانواده محترمشان که با فایل و وابستگان نزدیکشان بیش از 200 هزار نفر می‌شوند اعاده حیثیت کند.
 
اگر هم بررسی کرده بودند و بعد آمده‌اند جلوی دوربین صدا و سیما و رسانه‌ها که گزارش مجدد چه معنی دارد؟
 
تازه سرپرست وزارت علوم هم یکبار حدود دو هفته قبل دوباره گزارش کرد و گفت از این همه قیل و قال حدود 600 پرونده دیگر مانده که آن هم نه این که مشکلی داشته باشد بلکه هنوز بررسی نشده است.
 
بگذریم که اگر قرار بر این باشد که این دولت و وزارت علومش تصمیمات شورای بورس دولت قبلی را بررسی کند و خدای ناکرده براساس ملاک خودش فردی را محروم کند خوب دولت بعدی هم می‌تواند این کار را با تصمیمات فعلی که اینها می‌گیرند انجام دهد و به این ترتیب در یک دور باطل می‌افتیم که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و بورسیه‌ها می‌شوند بازیچه سلایق جناحی و اگر نه سلایق جناحی بالاخره می‌شوند بازیچه دولت‌های متفاوت و دولت‌ها با زندگی این عزیزان بازی می‌کنند.
 
* قضیه بورسیه‌ها من و عده زیادی را یاد «بگم، بگم» زمان انتخابات سال 88 می‌اندازد
 
قضیه بورسیه‌ها من و عده زیادی را یاد «بگم، بگم» زمان انتخابات سال 88 می‌اندازد که خیلی از همین آقایان که الان مسئول هستند و این بگم، بگم جدید را به راه انداخته‌اند آن را خلاف اخلاق و حتی خلاف قانون می‌دانستند.
 
این نوری که با 4 سال آرامش توأم با فعالیت علمی، سیاسی و فرهنگی در دانشگاه‌ها تابیده شد و ساختار آماده‌ای که  4 سال قبل از آن جناب آقای دکتر زاهدی آماده کرده بودند و به این ترتیب با حاصل فعالیت جامعه دانشگاهی پیشرفت‌های علمی و فناوری فراوانی را به ارمغان آورد و اقتدار بیش از پیش ملت شریف ایران اسلامی را نوید می‌دهد خورشیدی نیست که با این «بگم، بگم‌»های جدید زیر ابر برود.
 
نظر مسئولین هم البته این نیست که این خورشید نورانی را زیر ابرها ببرند ولی شاید برخی دشمنان ایران اسلامی بخواهند سوء استفاده کنند که البته دولت تدبیر و امید حتماً آن را تدبیر می‌کند و امید دشمنان را نیز قطع خواهد کرد و وظیفه همه ما این است که به دولت کمک کنیم تا ان‌شاءالله کارنامه خوبی در مجموعه آموزش عالی ارائه کند چرا که هر چه این کارنامه درخشان‌تر باشد اقتدار ملت افزایش می‌یابد.
 
سؤالی هم در اذهان می‌آید که رئیس جمهور محترم که به تازگی در هر مناسبتی از وزیر سابق علوم این همه تعریف و تمجید می‌کنند چرا در روز استیضاح به مجلس تشریف نیاوردند که این تعاریف را در دفاع از ایشان بگویند؟ خیلی‌ها نظرشان این است که اگر ایشان هم مثل بقیه رؤسای جمهور می‌آمدند و دفاع می‌کردند این وزیری که حالا این همه تمجید می‌شود حتماً رأی می‌آورد و با مقبولیتی که جناب آقای روحانی در بین مجلسیان دارند بدون شک 9 رأی این طرف می‌شد که استیضاح رأی نیاورد.
 
البته من که قائل به این هستم که اگر فقط وقت می‌گذاشتند و چند دقیقه‌ای در صحن مجلس حضور پیدا می‌کردند حتی اگر دفاع هم نمی‌کردند با مقبولیتی که رئیس جمهور محترم دارند حتماً آقای فرجی دانا الان وزیر علوم بود و دیگر نیازی نبود که در مناسبت‌های مختلف و با قلم‌های متفاوت در رسانه‌های همسو از انجام تکلیف مجلس و مجلسیان محترم گله شود که برای نفر اول مورد نظر فشار آورند معرفی نشود نفر دوم را رأی ندادند و نفر سوم هم یکسال نشده استیضاح کردند.
 
جدای از اینکه این آیا می‌شود به عنوان کوتاهی مجلس یا عدم معرفی فردی که مجلسیان شایسته این مسئولیت بدانند؟
 
شاید هم اگر پروفسور فرجی هنوز وزیر علوم بودند دیگر مسأله بورسیه‌ها دوباره مطرح نمی‌شد چرا که موجبات تکدّر خاطر 3 هزار بورسیه و بیش از 200 هزار وابستگان آنها را فراهم آورد چرا که وزیر جدید نیاز نبود که معرفی شود.
 
* فقط شنیده‌ام که به دلیل مخالفت تعدادی از اعضا بحث ریاست نیلی احمدآبادی در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح نشد
 
خوب آقای دکتر از بورسیه‌ها بگذریم نظر شما در مورد فرد جدیدی که برای وزارت علوم به مجلس معرفی شده است چیست؟
 
من آقای نیلی احمدآبادی را نمی‌شناسم و نظر خاصی هم نمی‌توانم بدهم، در وزارت علوم سوابق اجرایی خاصی قبل از سرپرستی دانشگاه تهران از او سراغ ندارم لذا ترجیح می‌دهم چیزی نگویم.
 
البته شنیدم که وقتی ایشان را بعد از مدتی که از سرپرستی دانشگاه گذشته بود می‌خواستند برای ریاست دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کنند تعدادی از اعضاء شورا بنا به دلایلی مخالفت داشتند و گویا به همین دلیل هم بالاخره در صحن علنی شورای عالی مطرح نشد.
 
اما به هر حال همانطور که عرض کردم من نه آن دلایل را می‌دانم و نه شناخت اجرایی از ایشان دارم که بتوانم نظری بدهم.
منبع: فارس