صراط: پنجشنبه شب دو اتفاق همزمان برای سینمای ایران در بخش بینالملل رخ داد؛ در آن سوی مرزهای غربی کشور آرش امینی مدیر بخش بینالملل سینمای ایران که برای انعقاد همکاریهای مشترک به عراق سفر کرده بود ساز ارکستر سمفونیک بغداد رو به عنوان رهبر میهمان کوک کرد و در آن سوی آبهای خلیج فارس نیز هشتمین دوره جشنواره ضد ایرانی ابوظبی در حالی آغاز به کار کرد که رخشان بنیاعتماد با فیلم «قصهها» بر روی فرش قرمز این رویداد قدم زد.
کشور کوچک امارات که شاید تمام جمعیت آن به اندازه یک استان پرجمعیت ایران هم نشود در راستای دیپلماسی فرهنگی خود سه جشنواره با رویکرد ضدایرانی به نامهای خلیج، دوبی و ابوظبی برگزار میکند و عجیب آن است که تقریبا در تمامی دورهها نیز فیلمسازان ایرانی حضور دارند، اما نکته دقیقا اینجاست که اگر حتی فرض کنیم در تمامی این سالها سینماگران ایرانی از ماهیت ضد ایرانی این جشنوارهها خبر نداشتند(اگر خودشان را به بیخبری نزده باشند!) اما آیا مسولان سینمای ایران هم این رویکرد را که به راحتی حتی با یک جستجوی ساده در میان آثار میتوان فهمید را متوجه نشدهاند؟! موضوعی که متاسفانه در دوره مدیریت گذشته نیز با ارسال فیلم توسط مرکز گسترش به جشنواره «خلیج» دیده شد و در مقابل اعتراض رسانهها به یک جوابیه کودکانه ختم شد!
البته در تمام سالهایی که به حضور فیلمهای ایرانی و سینماگران ایرانی در چنین محافل ضد ایرانی اعتراض شده است یک جمله طلایی از سوی مسولان امر شنیده شده است:«دیپلماسی فرهنگی اقتضا میکند تا در همه عرصههای جهانی حضور داشته باشیم!» اما آیا این بار هم اقتضای فرهنگی باعث شده است تا یک سینماگران ایرانی آن هم با تجربه رخشان بنیاعتماد روی فرش قرمز جشنواره ابوظبی که فیلمهای ضد ایرانی و خارج از عرف «بچه» ساخته علی عسگری(بچه داستان دختری را روایت می کند که فرزندش بر خلاف عرف اجتماعی در ایران متولد شده و حالا در موقعیتی حساس این دختر به دنبال کسی است که بتواند از این بچه برای مدت کوتاهی نگهداری کند)،«دختری در شب تنها به خانه میرود» ساخته آنا لیلی امیرپور (داستان فیلم درباره یک دختر محجبه خون آشام در یک شهر تخیلی در ایران است) و ماکاندو ساخته سودابه مرتضایی (درباره پناهجویان در حاشیه شهر وین) در آن حضور دارند؛ قدم بزند؟
باز هم فرض محال را بر این میگذاریم که فیلمساز دغدغهمند ایرانی از ماهیت چنین جشنوارهای در همسایگی کشورش خبر ندارد؛ اما آیا بازهم مسولان سینمایی کشورمان هم که این روزها تمام دغدغه خود بر اکران دو فیلم غیرقانونی حامی فتنه گذاشتهاند هم از ماهیت چنین جشنوارهای خبر ندارند. آیا مسولان سینمایی کشورمان نمیدانند این جشنواره قبلا به فیلم ضدایرانی «پرسپولیس» ساخته کارگردانی فرانسوی-ایرانی مرجان ساتراپی جایزه بزرگ 100 هزار دلاری مروارید سیاه خود را اهدا کرده است.
آیا مراوده سینمایی با کشوری که سه جشنواره سینمایی با رویکرد ضد ایرانی برگزار میکند آنقدر برای مسئولین سینمایی کشور ما مهم است که هیچکدام از آنها حتی به فیلمساز دغدغه مند برای عدم حضور در چنین رویدادی توصیه هم نمیکنند. باز هم فرض میگیریم که جشنواره ابوظبی راسا «قصهها» را انتخاب کرده است (دقیقا همان اتفاقی که برای جشنواره ونیز رخ داد و «قصهها» جایزه شیر طلایی بهترین فیلمنامه را آن برد) آن وقت نقش نظارتی و تصمیمگیری سازمان سینمایی چه میشود؟
به هرحال هشتمین دوره جشنواره فیلم ابوظبی در حالی این روزها در سواحل خلیج فارس برگزار شده است که خواسته یا خواسته سینمای ایران در بخش مسابقه اصلی آن نماینده دارد؛ نمایندهای که فارغ از بحثهای داخلی برای نمایش یا عدم نمایش آن باید از جامعه ایرانی نمایندگی کند و باید این «قصههای بنیاعتماد در کنار سه فیلم ضد ایرانی از کارگردان مقیم خارج از کشور و سکوت معنادار سازمان سینمایی در مقابل چنین حضورهایی قرار است چگونه این نمایندگی را با رفتار و کلام سازندهاش انجام دهد.
کشور کوچک امارات که شاید تمام جمعیت آن به اندازه یک استان پرجمعیت ایران هم نشود در راستای دیپلماسی فرهنگی خود سه جشنواره با رویکرد ضدایرانی به نامهای خلیج، دوبی و ابوظبی برگزار میکند و عجیب آن است که تقریبا در تمامی دورهها نیز فیلمسازان ایرانی حضور دارند، اما نکته دقیقا اینجاست که اگر حتی فرض کنیم در تمامی این سالها سینماگران ایرانی از ماهیت ضد ایرانی این جشنوارهها خبر نداشتند(اگر خودشان را به بیخبری نزده باشند!) اما آیا مسولان سینمای ایران هم این رویکرد را که به راحتی حتی با یک جستجوی ساده در میان آثار میتوان فهمید را متوجه نشدهاند؟! موضوعی که متاسفانه در دوره مدیریت گذشته نیز با ارسال فیلم توسط مرکز گسترش به جشنواره «خلیج» دیده شد و در مقابل اعتراض رسانهها به یک جوابیه کودکانه ختم شد!
البته در تمام سالهایی که به حضور فیلمهای ایرانی و سینماگران ایرانی در چنین محافل ضد ایرانی اعتراض شده است یک جمله طلایی از سوی مسولان امر شنیده شده است:«دیپلماسی فرهنگی اقتضا میکند تا در همه عرصههای جهانی حضور داشته باشیم!» اما آیا این بار هم اقتضای فرهنگی باعث شده است تا یک سینماگران ایرانی آن هم با تجربه رخشان بنیاعتماد روی فرش قرمز جشنواره ابوظبی که فیلمهای ضد ایرانی و خارج از عرف «بچه» ساخته علی عسگری(بچه داستان دختری را روایت می کند که فرزندش بر خلاف عرف اجتماعی در ایران متولد شده و حالا در موقعیتی حساس این دختر به دنبال کسی است که بتواند از این بچه برای مدت کوتاهی نگهداری کند)،«دختری در شب تنها به خانه میرود» ساخته آنا لیلی امیرپور (داستان فیلم درباره یک دختر محجبه خون آشام در یک شهر تخیلی در ایران است) و ماکاندو ساخته سودابه مرتضایی (درباره پناهجویان در حاشیه شهر وین) در آن حضور دارند؛ قدم بزند؟
باز هم فرض محال را بر این میگذاریم که فیلمساز دغدغهمند ایرانی از ماهیت چنین جشنوارهای در همسایگی کشورش خبر ندارد؛ اما آیا بازهم مسولان سینمایی کشورمان هم که این روزها تمام دغدغه خود بر اکران دو فیلم غیرقانونی حامی فتنه گذاشتهاند هم از ماهیت چنین جشنوارهای خبر ندارند. آیا مسولان سینمایی کشورمان نمیدانند این جشنواره قبلا به فیلم ضدایرانی «پرسپولیس» ساخته کارگردانی فرانسوی-ایرانی مرجان ساتراپی جایزه بزرگ 100 هزار دلاری مروارید سیاه خود را اهدا کرده است.
آیا مراوده سینمایی با کشوری که سه جشنواره سینمایی با رویکرد ضد ایرانی برگزار میکند آنقدر برای مسئولین سینمایی کشور ما مهم است که هیچکدام از آنها حتی به فیلمساز دغدغه مند برای عدم حضور در چنین رویدادی توصیه هم نمیکنند. باز هم فرض میگیریم که جشنواره ابوظبی راسا «قصهها» را انتخاب کرده است (دقیقا همان اتفاقی که برای جشنواره ونیز رخ داد و «قصهها» جایزه شیر طلایی بهترین فیلمنامه را آن برد) آن وقت نقش نظارتی و تصمیمگیری سازمان سینمایی چه میشود؟
به هرحال هشتمین دوره جشنواره فیلم ابوظبی در حالی این روزها در سواحل خلیج فارس برگزار شده است که خواسته یا خواسته سینمای ایران در بخش مسابقه اصلی آن نماینده دارد؛ نمایندهای که فارغ از بحثهای داخلی برای نمایش یا عدم نمایش آن باید از جامعه ایرانی نمایندگی کند و باید این «قصههای بنیاعتماد در کنار سه فیلم ضد ایرانی از کارگردان مقیم خارج از کشور و سکوت معنادار سازمان سینمایی در مقابل چنین حضورهایی قرار است چگونه این نمایندگی را با رفتار و کلام سازندهاش انجام دهد.