صراط: چندی پیش بود که احمد پورنجاتی دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس ششم و از مشاوران دولت یازدهم در عرصه فرهنگی به ایسنا گفته بود: دیپلماسی عمومی موجب رفع سوءتفاهمها بین ایران و آمریکا میشود.
وی معتقد بود: نباید نهادهای مدنی غیرسیاسی منتظر اجازه رسمی برای ارتباطگیری با نهادهای مدنی در جامعه آمریکا باشند.
اما گویا پیش از «نهادهای مدنی غیرسیاسی» این دولتمردان دولت یازدهم بودند که برای آنچه که پایگاه «واشینگتن فیریبیکن» و «ماری هارف» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفتهاند، برای آنچه «دیپلماسی فرهنگی» خوانده شده با گرگ سالیوان، «هماهنگ کننده و مشاور ارشد ارتباطات استراتژیک حوزه ایران» وزارت خارجه آمریکا دیدار و گفتوگو کردند.
سخن از سفر «علی مرادخانی»، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه تیمی از مسئولان این معاونت با مسئولان وزارت خارجه آمریکاست؛ وزارتی که یکی از طرفهای مذاکرات هستهای است.
اینکه چرا این سفر در سکوت خبری صورت گرفته و حضور «حسین موسویان» مذاکرهکننده اسبق هستهای ایران در دوران ریاست حسن روحانی بر تیم مذاکرات هستهای در این کنفرانس به چه دلیل بوده است؟ سوال دیگری است که باید به دنبال پاسخ به آن بود.
مقاماتی در وزارت فرهنگ و ارشاد گفتهاند که دلیل حضور علی مرادخانی در این کنفرانس اقتصادی با عنوان «افزایش تجارت بین آمریکا و خاورمیانه»، فرهنگی و برای دعوت از ارکستر سمفونی پیتسبورگ بوده است اما مسئولان این کنفرانس هرگونه دیدار فرهنگی مسئولان ایرانی با افرادی از ارکستر سمفونی پیتسبورگ را رد میکنند.
پایگاه «واشینگتن فیریبیکن» چنین مینویسد: «سیمین کورتیس» سازماندهنده کنفرانس تجاری که او نیز در نشست پیتسبورگ حاضر بوده موضوع تبادل فرهنگی بین مرکز سمفونی پیتسبورگ و تهران را رد میکند و میگوید: هیات ایرانی دیداری با سمفونی پیتسبورگ نداشت و طرح همکاری بین دو ارکستر در ماه مارس متوقف شده است. این سفر درباره سمفونی نبود و مقامات وزارت خارجه آمریکا آگاه بودند که سفر مذکور(برای گفتوگو درباره همکاری دو سمفونی) به تعویق افتاده بود و ما با وزارت خارجه در اینباره صحبت کردیم اما چنین سفری به تعویق افتاده است.
این پایگاه به نقل از «علی آلفونه» عضو ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسیها»(مستقر در آمریکا) مدعی شده است که « به نظر میرسد نشست پیتسبورگ تلاشی از سوی موسویان برای ایجاد یک گروه فشار برای لغو تحریمهای ایران بوده باشد»!
اما همه این سخنان فرافکنیئی بیش نیست؛ نه میتوان حضور مرادخانی را تنها پوششی برای اقدامات حسین موسویان دانست و نه میتوان تنها و تنها برای مذاکره درباره حضور یک ارکستر سمفونیک آمریکایی در تهران دانست.
شاید بتوان مسیر را در طرح احمد پورنجاتی از تئوریسینهای فرهنگی دولت یازدهم دنبال کرد که در آن روابط فرهنگی در قالب دیپلماسی عمومی میتواند به نزدیکی ایران و آمریکا کمک کند.
اینکه مرادخانی در جریان حضور خود در آمریکا چه ماموریت و برنامهای داشته و در پشت درهای بسته مذاکرات وی و «گرگ سولیوان» چه گذشته سوالی است که باید پس از بازگشت او از آمریکا پرسید اما سوال اصلی را باید درباره سیاست «دیپلماسی فرهنگی» دولت یازدهم پرسید.
رفتار دولت یازدهم در این عرصه نه تنها تاکنون موجب «اقتدار فرهنگی» ایران در خارج از مرزها نشده بلکه موجبات نگرانی بسیاری از ایران دوستان و دوستداران انقلاب را فراهم آورده است.
نگاهی به لیست اقدامات وزارت فرهنگ در عرصه «دیپلماسی فرهنگی» از «لغو کنفرانس هالیوودیسم و افقنو»، قضیه موسوم به «سگهای زرد»، «حضور گسترده فیلمهای حامی فتنه 88 در جشنوارههای بینالمللی»، «لغو شکایت از آرگو»، «تحقیر سینمای ایران با پایین کشیده شدن فیلمهای ایرانی در تونس تنها دو روز پس از سفر ایوبی» و ... کارنامه ضعیف وزیری است که خود به عنوان سفیر سابق ایران مدعی ضرورت حضور در عرصههای «دیپلماسی فرهنگی» بوده است.
وی معتقد بود: نباید نهادهای مدنی غیرسیاسی منتظر اجازه رسمی برای ارتباطگیری با نهادهای مدنی در جامعه آمریکا باشند.
اما گویا پیش از «نهادهای مدنی غیرسیاسی» این دولتمردان دولت یازدهم بودند که برای آنچه که پایگاه «واشینگتن فیریبیکن» و «ماری هارف» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفتهاند، برای آنچه «دیپلماسی فرهنگی» خوانده شده با گرگ سالیوان، «هماهنگ کننده و مشاور ارشد ارتباطات استراتژیک حوزه ایران» وزارت خارجه آمریکا دیدار و گفتوگو کردند.
سخن از سفر «علی مرادخانی»، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه تیمی از مسئولان این معاونت با مسئولان وزارت خارجه آمریکاست؛ وزارتی که یکی از طرفهای مذاکرات هستهای است.
اینکه چرا این سفر در سکوت خبری صورت گرفته و حضور «حسین موسویان» مذاکرهکننده اسبق هستهای ایران در دوران ریاست حسن روحانی بر تیم مذاکرات هستهای در این کنفرانس به چه دلیل بوده است؟ سوال دیگری است که باید به دنبال پاسخ به آن بود.
مقاماتی در وزارت فرهنگ و ارشاد گفتهاند که دلیل حضور علی مرادخانی در این کنفرانس اقتصادی با عنوان «افزایش تجارت بین آمریکا و خاورمیانه»، فرهنگی و برای دعوت از ارکستر سمفونی پیتسبورگ بوده است اما مسئولان این کنفرانس هرگونه دیدار فرهنگی مسئولان ایرانی با افرادی از ارکستر سمفونی پیتسبورگ را رد میکنند.
پایگاه «واشینگتن فیریبیکن» چنین مینویسد: «سیمین کورتیس» سازماندهنده کنفرانس تجاری که او نیز در نشست پیتسبورگ حاضر بوده موضوع تبادل فرهنگی بین مرکز سمفونی پیتسبورگ و تهران را رد میکند و میگوید: هیات ایرانی دیداری با سمفونی پیتسبورگ نداشت و طرح همکاری بین دو ارکستر در ماه مارس متوقف شده است. این سفر درباره سمفونی نبود و مقامات وزارت خارجه آمریکا آگاه بودند که سفر مذکور(برای گفتوگو درباره همکاری دو سمفونی) به تعویق افتاده بود و ما با وزارت خارجه در اینباره صحبت کردیم اما چنین سفری به تعویق افتاده است.
این پایگاه به نقل از «علی آلفونه» عضو ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسیها»(مستقر در آمریکا) مدعی شده است که « به نظر میرسد نشست پیتسبورگ تلاشی از سوی موسویان برای ایجاد یک گروه فشار برای لغو تحریمهای ایران بوده باشد»!
اما همه این سخنان فرافکنیئی بیش نیست؛ نه میتوان حضور مرادخانی را تنها پوششی برای اقدامات حسین موسویان دانست و نه میتوان تنها و تنها برای مذاکره درباره حضور یک ارکستر سمفونیک آمریکایی در تهران دانست.
شاید بتوان مسیر را در طرح احمد پورنجاتی از تئوریسینهای فرهنگی دولت یازدهم دنبال کرد که در آن روابط فرهنگی در قالب دیپلماسی عمومی میتواند به نزدیکی ایران و آمریکا کمک کند.
اینکه مرادخانی در جریان حضور خود در آمریکا چه ماموریت و برنامهای داشته و در پشت درهای بسته مذاکرات وی و «گرگ سولیوان» چه گذشته سوالی است که باید پس از بازگشت او از آمریکا پرسید اما سوال اصلی را باید درباره سیاست «دیپلماسی فرهنگی» دولت یازدهم پرسید.
رفتار دولت یازدهم در این عرصه نه تنها تاکنون موجب «اقتدار فرهنگی» ایران در خارج از مرزها نشده بلکه موجبات نگرانی بسیاری از ایران دوستان و دوستداران انقلاب را فراهم آورده است.
نگاهی به لیست اقدامات وزارت فرهنگ در عرصه «دیپلماسی فرهنگی» از «لغو کنفرانس هالیوودیسم و افقنو»، قضیه موسوم به «سگهای زرد»، «حضور گسترده فیلمهای حامی فتنه 88 در جشنوارههای بینالمللی»، «لغو شکایت از آرگو»، «تحقیر سینمای ایران با پایین کشیده شدن فیلمهای ایرانی در تونس تنها دو روز پس از سفر ایوبی» و ... کارنامه ضعیف وزیری است که خود به عنوان سفیر سابق ایران مدعی ضرورت حضور در عرصههای «دیپلماسی فرهنگی» بوده است.