صراط: مختومقلی فراغی بزرگترین شاعر ترکمن است که شعر و سخن خود را در خدمت اعتلای اندیشههای اخلاقی، عرفانی، دینی، مذهبی و اجتماعی بر گرفته از قرآن کریم و دین مبین اسلام و بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی قرار داده است.
مختومقلی در تمامی اشعار خود ده بار مستقیماً از کربلا یاد نموده است. این شاعر گاه مصیبت کشته شدن حسین (ع) و یارانش را چنان سنگین و سخت و مظلومانه میبیند که زبان شکوه و شکایت به درگاه خداوند متعال میگشاید و گاهی نیز به این دنیای فانی شخصیتی استعاری میدهد و به آن میتازد که چرا باعث شهادت امام حسین (ع) و یارانش در صحرای کربلا شده است :
حسن- حسین، عرشی - کرسی گره گیم
کربلادا شهید اتدینگ سن دنیا
معنی:
تو ای دنیا! حسن ـ حسین را که از عرش و کرسی (از بین همه چیز) فقط او را میخواهم، در کربلا شهید کردی.
و یا در شعری دیگر از ریخته شدن خون افراد زیادی از امت اسلام در کربلا شکوه میکند :
بیرنیچه امتلار قانین
کربلادا دوکوپ گچدی
معنی:
خون چندین امت را در کربلا به زمین ریخته اند
این شاعر آزاده، بر این عقیده است که کشته شدگان در کربلا را جز شهید، نمیتوان چیز دیگری نامید و میگوید که آیا به غیر از آنها شهید دیگری مگر میتوان تصور نمود:
هر زاغ و زغندان کبوتر اولماز
هر صحراده یاتان میت بولارمی؟
کربلادان غیری شهید بولارمی؟
هر ساچین اوسدورن سید بولارمی؟
هر تلپک گییندن قلندر اولماز
معنی
هر زاغ و زغنی را نمی توان کبوتر نامید
آیا می توان هر آن کس را که در صحرا آرمیده ، مرده نامید؟
آیا غیر از آنها که در کربلا شهید شده اند ، می توان شهید نامید؟
آیا هر آن کس را که موهایش را بلند کرده ، می توان سید نامید؟
نمی توان هر کس را که کلاه پوشیده ، قلندر نامید.
* امام حسین (ع) در اشعار مختومقلی
نام امام حسین (ع) 23 بار در دیوان مختومقلی فراغی تکرار شده است و این نشان دهنده علاقه و اهمیتی است که این شاعر بزرگ برای ایشان قائل است.
حسن حسین، دینینگ انوری، ماهی
قانی فاطمه زهرا، حورلرینگ شاهی
قدرت بیلن دوران نور الهی
شیله معجزاتلار موندان گچیپدیر
معنی
حسن و حسین ، ماه تابان دین هستند
فاطمه زهرا سرور زنان بهشت است
اینها انوار الهی هستند که به قدرت خدا به وجود آمده اند .
آری ؛ این معجزات از این دنیا رفته اند.
مختومقلی در یکی از شعرهایش جنگ امام حسین (ع) در کربلا را مبارزه وی در راه اسلام میداند.
بیزینگ بیله همدم بولان
اسلام اوچین قیلیچ اوران
کربلادا شهید بولان
اول حسن، حسین قانی؟
معنی:
آن حسن و حسین که همدم ما بودند
و به خاطر اسلام شمشیر زدهاند
و در کربلا شهید شدهاند ، کجایند؟
مختومقلی چنان جایگاهی برای شخصیت امام حسین (ع) قائل است که در شعری شفای دل بیمار و آشوبزده خود را از حسن ، حسین ، علی و دیگر بزرگان و ائمه میخواهد :
اون ایکی امام، بیری- بیریندن سرور
یدی ولی، یاران بولوپ، مدد بر
مشهد، قارا بابا، یا شیث پیغامبر
حسن، حسین، شاهمردان، شفا بر!
معنی
ای دوازده امام ، ای که یکی از دیگری سرورتر!
ای مشهد امام رضا ، ای قرهبابا ، ای حضرت شیث!
ای حسن ، ای حسین و ای شاهمردان ، شفایم ده!
شاعر بزرگ ترکمن در شعری دیگر، ضمن مذمت دنیا و یادآوری ستمی که شمر و یزید بر امام حسین (ع) کرده اند ، از خداوند بخشایشگر خواسته است تا به حق امام حسین گناهانش را ببخشاید:
یالان دنیا کیمه بردی وفانی
آخرتدا آنلار سورر صفانی
شمر ایله اول یزید بردی جفانی
یا امام حسینه باغیشلا بیزنی
معنی
این دنیای دروغین به چه کسی وفا کرده؟
خدایا! به حق امام حسین که در آخرت ، در بهشت خواهد بود
به حق حسین که شمر و یزید بر او جفا کردند
ما را ببخش!
مختومقلی علاوه بر تکریم شخصیت والای امام حسین (ع) در همان شعر مشهور « باغیشلا بیزنی» درباره شخصیت فاطمه زهرا (س) دختر والای پیامبر ، همسر حضرت علی و مادر امام حسین (ع) نیز چنین بیتی سروده است:
فاطمه زهرادیر آنینگ انه سی
ذاتینده بیر ذره یوقدور گناه سی
معنی
مادرش فاطمه زهراست
آنکه ذره ای گناه در ذاتش وجود ندارد.
ابیاتی که در زیر ذکر می شود، بی هیچ توضیحی، نشانگر منزلتی است که شاعر ترکمن به امام حسن و امام حسین (ع) قائل است. بخش هایی از مرثیهای با عنوان « حسن بیرله حسین» که مختومقلی در باره این امامان سروده ، چنین است:
بیر خداییمنینگ قولیدیر اول حسن بیرله حسین
مصطفینینگ بلبلی دیر اول حسن بیرله حسین
باغ رضوانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
اول علینینگ ایکی اوغلیدیر اول حسن بیرله حسین
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
معنی
بندگان خدای واحدند ، آن حسن و حسین
بلبل مصطفی هستند ، آن حسن و حسین
گل باغ رضوانند ، آن حسن و حسین
دو پسر علی هستند ، آن حسن و حسین
گل های دو جهانند ، آن حسن و حسین
اول حسن بیر حسین بیلسنگ ایدیلر شاهسوار
اگنیگه قالقان سالیپ، الیگه آلدی ذوالفقار
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
معنی
آن حسن و حسین شهسوارانی بودند
حسین بود که سپر پوشید و ذوالفقار به دست گرفت
حسن و حسین گلهای دو جهان هستند
*چهره پلید یزید در شعر مختومقلی
ترکمنها زشت ترین و قبیح ترین ناسزایی که به زبان میآورند، عبارت شمر و یزید است. این دو عبارت در بین ترکمنها با زشتی، پلشتی، دغلکاری و هر آنچه منفی است، مترادف میباشد. کسی نیست که ترکمن باشد و با شنیدن این عبارات به عنوان ناسزا چهره در هم نکشد و خشمگین نشود. به راستی این در بطن فرهنگ و عقیده ترکمنها ریشه دوانده است.
مختومقلی یزید را فردی می داند که دین را انکار نمود و در شعری، در لزوم وفای به عهد، به شکلی شاعرانه، آنرا که وفای به عهد نکند، بدتر از یزیدی میداند که منکر دین شد :
هر کیم تاپیلماسا آیدان سوزوندن
دینه منکر بولان یزید یاغشی دیر
معنی
هر کس که وفای به عهد نکند
یزید که منکر دین شد ، از او بهتر است
به عبارتی می توان چنین گفت که شاعر برای نشان دادن درجه قباحت و زشتیِ وفا نکردن به عهد و پیمان، به نماد زشت ترین و کریه ترین انسانها که یزید باشد اشاره نموده و گفته است آن که وفای به عهد نکند از یزید هم بدتر است.
مختومقلی در شعری دیگر، با کنایه ای بسیار شاعرانه، یزید را در معنای کناییِ فردی بسیار فرصت طلب به کار می برد که اساس کارش بر سودجویی و منفعت طلبی است :
منکرلرجم بولوپ ییقدی کعبه نی
یزید گیتدی آغاچلارین ساتماغا
معنی
منکرها جمع شدند و کعبه را ویران کردند
و یزید رفت تا چوبهای آن را بفروشد
و بالاخره در شعری دیگر ، شاعر ترکمن لعنت بر یزید میفرستد و در مشاعره با شاعری دیگر چنین می پرسد :
مختومقلی حقه قول، رسول - امت
مومنه شکر ادیپ، یزیده لعنت
پیغامبر سروری رسول محمد
محمد هاچان معراجه گیدیپدیر
معنی:
مختومقلی بنده حق ، رسول و امت است
شکر بر مؤمن و لعنت بر یزید.
آیا میدانی سرور پیامبران حضرت محمد(ص)
چه زمانی عروج نمود؟
مختومقلی در تمامی اشعار خود ده بار مستقیماً از کربلا یاد نموده است. این شاعر گاه مصیبت کشته شدن حسین (ع) و یارانش را چنان سنگین و سخت و مظلومانه میبیند که زبان شکوه و شکایت به درگاه خداوند متعال میگشاید و گاهی نیز به این دنیای فانی شخصیتی استعاری میدهد و به آن میتازد که چرا باعث شهادت امام حسین (ع) و یارانش در صحرای کربلا شده است :
حسن- حسین، عرشی - کرسی گره گیم
کربلادا شهید اتدینگ سن دنیا
معنی:
تو ای دنیا! حسن ـ حسین را که از عرش و کرسی (از بین همه چیز) فقط او را میخواهم، در کربلا شهید کردی.
و یا در شعری دیگر از ریخته شدن خون افراد زیادی از امت اسلام در کربلا شکوه میکند :
بیرنیچه امتلار قانین
کربلادا دوکوپ گچدی
معنی:
خون چندین امت را در کربلا به زمین ریخته اند
این شاعر آزاده، بر این عقیده است که کشته شدگان در کربلا را جز شهید، نمیتوان چیز دیگری نامید و میگوید که آیا به غیر از آنها شهید دیگری مگر میتوان تصور نمود:
هر زاغ و زغندان کبوتر اولماز
هر صحراده یاتان میت بولارمی؟
کربلادان غیری شهید بولارمی؟
هر ساچین اوسدورن سید بولارمی؟
هر تلپک گییندن قلندر اولماز
معنی
هر زاغ و زغنی را نمی توان کبوتر نامید
آیا می توان هر آن کس را که در صحرا آرمیده ، مرده نامید؟
آیا غیر از آنها که در کربلا شهید شده اند ، می توان شهید نامید؟
آیا هر آن کس را که موهایش را بلند کرده ، می توان سید نامید؟
نمی توان هر کس را که کلاه پوشیده ، قلندر نامید.
* امام حسین (ع) در اشعار مختومقلی
نام امام حسین (ع) 23 بار در دیوان مختومقلی فراغی تکرار شده است و این نشان دهنده علاقه و اهمیتی است که این شاعر بزرگ برای ایشان قائل است.
حسن حسین، دینینگ انوری، ماهی
قانی فاطمه زهرا، حورلرینگ شاهی
قدرت بیلن دوران نور الهی
شیله معجزاتلار موندان گچیپدیر
معنی
حسن و حسین ، ماه تابان دین هستند
فاطمه زهرا سرور زنان بهشت است
اینها انوار الهی هستند که به قدرت خدا به وجود آمده اند .
آری ؛ این معجزات از این دنیا رفته اند.
مختومقلی در یکی از شعرهایش جنگ امام حسین (ع) در کربلا را مبارزه وی در راه اسلام میداند.
بیزینگ بیله همدم بولان
اسلام اوچین قیلیچ اوران
کربلادا شهید بولان
اول حسن، حسین قانی؟
معنی:
آن حسن و حسین که همدم ما بودند
و به خاطر اسلام شمشیر زدهاند
و در کربلا شهید شدهاند ، کجایند؟
مختومقلی چنان جایگاهی برای شخصیت امام حسین (ع) قائل است که در شعری شفای دل بیمار و آشوبزده خود را از حسن ، حسین ، علی و دیگر بزرگان و ائمه میخواهد :
اون ایکی امام، بیری- بیریندن سرور
یدی ولی، یاران بولوپ، مدد بر
مشهد، قارا بابا، یا شیث پیغامبر
حسن، حسین، شاهمردان، شفا بر!
معنی
ای دوازده امام ، ای که یکی از دیگری سرورتر!
ای مشهد امام رضا ، ای قرهبابا ، ای حضرت شیث!
ای حسن ، ای حسین و ای شاهمردان ، شفایم ده!
شاعر بزرگ ترکمن در شعری دیگر، ضمن مذمت دنیا و یادآوری ستمی که شمر و یزید بر امام حسین (ع) کرده اند ، از خداوند بخشایشگر خواسته است تا به حق امام حسین گناهانش را ببخشاید:
یالان دنیا کیمه بردی وفانی
آخرتدا آنلار سورر صفانی
شمر ایله اول یزید بردی جفانی
یا امام حسینه باغیشلا بیزنی
معنی
این دنیای دروغین به چه کسی وفا کرده؟
خدایا! به حق امام حسین که در آخرت ، در بهشت خواهد بود
به حق حسین که شمر و یزید بر او جفا کردند
ما را ببخش!
مختومقلی علاوه بر تکریم شخصیت والای امام حسین (ع) در همان شعر مشهور « باغیشلا بیزنی» درباره شخصیت فاطمه زهرا (س) دختر والای پیامبر ، همسر حضرت علی و مادر امام حسین (ع) نیز چنین بیتی سروده است:
فاطمه زهرادیر آنینگ انه سی
ذاتینده بیر ذره یوقدور گناه سی
معنی
مادرش فاطمه زهراست
آنکه ذره ای گناه در ذاتش وجود ندارد.
ابیاتی که در زیر ذکر می شود، بی هیچ توضیحی، نشانگر منزلتی است که شاعر ترکمن به امام حسن و امام حسین (ع) قائل است. بخش هایی از مرثیهای با عنوان « حسن بیرله حسین» که مختومقلی در باره این امامان سروده ، چنین است:
بیر خداییمنینگ قولیدیر اول حسن بیرله حسین
مصطفینینگ بلبلی دیر اول حسن بیرله حسین
باغ رضوانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
اول علینینگ ایکی اوغلیدیر اول حسن بیرله حسین
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
معنی
بندگان خدای واحدند ، آن حسن و حسین
بلبل مصطفی هستند ، آن حسن و حسین
گل باغ رضوانند ، آن حسن و حسین
دو پسر علی هستند ، آن حسن و حسین
گل های دو جهانند ، آن حسن و حسین
اول حسن بیر حسین بیلسنگ ایدیلر شاهسوار
اگنیگه قالقان سالیپ، الیگه آلدی ذوالفقار
ایکی دنیانینگ گلیدیر اول حسن بیرله حسین
معنی
آن حسن و حسین شهسوارانی بودند
حسین بود که سپر پوشید و ذوالفقار به دست گرفت
حسن و حسین گلهای دو جهان هستند
*چهره پلید یزید در شعر مختومقلی
ترکمنها زشت ترین و قبیح ترین ناسزایی که به زبان میآورند، عبارت شمر و یزید است. این دو عبارت در بین ترکمنها با زشتی، پلشتی، دغلکاری و هر آنچه منفی است، مترادف میباشد. کسی نیست که ترکمن باشد و با شنیدن این عبارات به عنوان ناسزا چهره در هم نکشد و خشمگین نشود. به راستی این در بطن فرهنگ و عقیده ترکمنها ریشه دوانده است.
مختومقلی یزید را فردی می داند که دین را انکار نمود و در شعری، در لزوم وفای به عهد، به شکلی شاعرانه، آنرا که وفای به عهد نکند، بدتر از یزیدی میداند که منکر دین شد :
هر کیم تاپیلماسا آیدان سوزوندن
دینه منکر بولان یزید یاغشی دیر
معنی
هر کس که وفای به عهد نکند
یزید که منکر دین شد ، از او بهتر است
به عبارتی می توان چنین گفت که شاعر برای نشان دادن درجه قباحت و زشتیِ وفا نکردن به عهد و پیمان، به نماد زشت ترین و کریه ترین انسانها که یزید باشد اشاره نموده و گفته است آن که وفای به عهد نکند از یزید هم بدتر است.
مختومقلی در شعری دیگر، با کنایه ای بسیار شاعرانه، یزید را در معنای کناییِ فردی بسیار فرصت طلب به کار می برد که اساس کارش بر سودجویی و منفعت طلبی است :
منکرلرجم بولوپ ییقدی کعبه نی
یزید گیتدی آغاچلارین ساتماغا
معنی
منکرها جمع شدند و کعبه را ویران کردند
و یزید رفت تا چوبهای آن را بفروشد
و بالاخره در شعری دیگر ، شاعر ترکمن لعنت بر یزید میفرستد و در مشاعره با شاعری دیگر چنین می پرسد :
مختومقلی حقه قول، رسول - امت
مومنه شکر ادیپ، یزیده لعنت
پیغامبر سروری رسول محمد
محمد هاچان معراجه گیدیپدیر
معنی:
مختومقلی بنده حق ، رسول و امت است
شکر بر مؤمن و لعنت بر یزید.
آیا میدانی سرور پیامبران حضرت محمد(ص)
چه زمانی عروج نمود؟