صراط: دویست و چهل و یکمین برنامه هفت میزبان عوامل دو فیلم شیار 143 و میهمان داریم و میزگردی در باب سینمای اجتماعی و مرز سیاه نمایی بود.
محمود گبرلو سردبیر برنامه هفت در دقایق ابتدایی برنامه نیز همچون سایر قسمتها در سرمقاله خود به سینما و نقش سایر نهادها اشاره داشت و گفت: ارگانها، نهادها و سازمانهای دولتی جایگاه مهمی در توسعه هنر صنعت کشور دارند. بنابراین اگر بپذیریم که سینمای ایران برای قرار گرفتن درمسیر پیشرفت نیازمند زیر ساختهاست و فعالان عرصه قانون گذاری را به عنوان عنصر پیش برنده این امر محسوب کنیم باید گفت که آنان میتوانند در این حوزه خوب عمل کنند.
وی ادامه داد: در سالی که به نام اقتصاد، فرهنگ با عزم ملی ومدیریت جهادی نامیده شده است چقدر به زیر ساختها و فعالان این حوزه اندیشیده شده است و سازمانها و نهادها چقدر در پرداختن به وظیفه خود موفق بودهاند، در شرایطی که در مهندسی کشور به سراغ فقط یک فیلم برویم ووظایف مهمتری از خود را فراموش کنیم.
گبرلو گفت: همه باید به فکر جوانان مستعد کشور باشیم و خود را موظف به فعالیت در حوزههای کلانتر کشور بدانیم.
اما پایان بخش صحبتهای گبرلو با نمایش گزارشی ازهفت تا هفت همراه بود که پس از آن نیز در استودیو بر روی خط هفت میزبان مهناز افشار؛ بازیگر سینما بود و به گفتوگویی کوتاه پیرامون در گذشت مرتضی پاشایی خواننده محبوب کشور پرداخته شد.
اما برنامه این هفته هفت میزبان دو بخش گفتوگویی بود که هر دو آن به کارگردانان فیلمهای در حال اکران اختصاص داشت. در بخش ابتدایی گفتگوها نرگس آبیار کارگردان فیلم شیار 143 به همراه تهیه کننده اثر محمد حسین قاسمی از مهمانان برنامه بودند و به ارائه توضیحاتی در خصوص فیلم خود پرداختند.
نرگس آبیار در خصوص افتتاحیه فیلم شیار 143 اذعان داشت: دراین افتتاحیه مهمانان بسیاری داشتیم که دعوت نشده بودند اما حضور یافتند و این نشان میدهد که مردم ما بر سر موضوع شهدا، ایثارگران و کسانی که زندگیشان را برای آرامش ما گذاشتند توافق نظر دارند و هیچ اختلافی در این موضوع نیست.
وی در خصوص ویژگیهای این اثر که طیفهای مختلفی را برای تماشای آن جذب میکند گفت: نوعی نگاه انسانی در پشت این ماجرا قرار دارد به گونهای که من با نوعی نگاه انسانی و مردمی به جنگ پرداختم و بدون اینکه سعی کنم حرفهایی را از نگاه و زبان خود به مخاطب تحمیل کنم در حقیقت آنچه که در سالهای دفاع مقدس و جنگ ما وجود داشته را نشان دادهام که البته این کار با در نظر گرفتن تمهیدات سینمایی و داستانی رخ داده است.
کارگردان شیار143 اظهار کرد: درجشنوارههای جهانی و چند جشنوارهای که شرکت داشتهایم جالب توجه است که فیلمهای دفاع مقدسی ما همیشه به گونهای ساخته شدهاند که ببیننده همیشه باید اطلاعاتی از قبل داشته باشد. اطلاعات فرا متنی که بتواند فیلم را درک کند اما فیلم شیار143 اطلاعاتی گام به گام به مخاطب میدهد که نقشه کاملتری در ارتباط با جنگ هشت ساله میدهد که بیننده خارجی میتواند به درکی از موضوع برسد. چرا که همه در جهان به نوعی به جنگ و اثرات آن مبتلا بودهاند.
اما محمد حسین قاسمی تهیه کننده فیلم شیار143 درباب استقبالی که تاکنون از این فیلم شده است بیان کرد: سینماهای جنوب شهرو شمال شهر از لحاظ استقبال مردمی ازاین اثر خیلی عالی بودهاند که این نیز نشان میدهد مردم در طیفها و فرهنگهای مختلف و با میزان درآمدهای متفاوتی که دارند در خصوص تماشای این فیلم اتفاق نظر دارند و این فیلم نوعی وفاق را هم به وجود آورده است. در واقع این مادران که در این اثر به تصویر کشیده شده است مادران سرزمین ماهستند که نگاه طیفی وجناحی در آن قرار ندارد و براساس آنچه درسالن سینما دیدهام و اگرخواسته باشیم براساس چهرهها قضاوت کنیم خدا را شکر میتوانیم بگوییم همه آمده بودند و سطح این فیلم و سوژه اثر را پایین میآوریم اگرخواسته باشیم مخاطبان این نوع سوژه و اثر را طیف بندی کنیم.
در ادامه صحبتهای کارگردان و تهیه کننده فیلم شیار143، مریلا زارعی بازیگر این فیلم روی خط هفت حاضر شد و وی نیز در خصوص شخصیت مادر این قصه به ارائه توضیحاتی پرداخت.
اما دومین بخش گفتگویی برنامه سینمایی هفت به محمد مهدی عسگرپور؛ کارگردان و نویسنده فیلم مهمان داریم اختصاص داشت.
محمد مهدی عسگرپور در این گفتوگو در خصوص اثرخود توضیح داد: این اثر گمشدهای دارد که جز درگیریهای ذهنی من بوده و همیشه برای من جذاب بوده است. اما اولین چیزی که به ذهن من میآمد و درطرح این فیلم نیز با آن مواجه شدم دو عرصه بود. عرصه زندگی واقعی آدمها و عرصهای که ما بدان اضافه میکنیم و فرا واقعی است و در این میان در همین طرح بعضیها احساس میکنند که با آدمهایی تخیلی مواجه بودهاند.
وی ادامه داد: علاقه من این بود که با آدم یکپارچهای روبرو باشم که حس لحظهای را منتقل میکند و تا پایان متوجه نباشیم که در زمان نگارش فیلمنامه بود. من امیدوار بودم که به کمک خدا این روایت را به گونهای پیش ببرم که مخاطب درهر لحظه از فیلم متوجه کار باشد تا مفهوم کلی اثر را در یابد و با غفلت از لحظهای فهم خود را از موضوع از دست دهد و این موضوع بسیار مهم است که مخاطب در لحظه فیلم را دنبال کند.
این کارگردان اذعان داشت: من گاهی اوقات ساخت فیلمهای طنز و تخیلی را نیز دوست دارم اما تمرکز و علاقهمندی من متمرکز بر فیلمهای اجتماعی است.
عسگرپور گفت: درارتباط با فیلم مهمان داریم بخشی ازنگاه نویسنده نیاز خود جامعه است. نیاز جامعه ما خیلی زیاد است اما نسبت به آن غافل هستیم. ما با پدیدهای روبرو هستیم که منحصر به فرد است. به گونهای که بعد ازجنگ دوران آرمان گرایی منحصر به فرد و دورهای که احترام همان دوره میتواند سنجیده شود را داریم اما در اینجا با تضاد مواجهایم. تضاد میان واقعیتها و آرمان. اما چون مسئله ذهنی من در طول این سالها بوده خیلی گسترده شده است.
وی با بیان اینکه بحث مطرح شده بحث مورد علاقه وی است اذعان داشت: به این بحثها گوش میدهم. اما یکی از دوستان اعتقاد داشت ما باید واقعیتها را آرمانی و آرمانها را واقعیت ببینیم. که من معتقدم باید این وضعیت شکافته شود و خودمان آن را انجام دهیم. در غیر این صورت خارجیها این کار را انجام میدهند ونظریهپردازی آن را نیز برعهده میگیرند. باید متوجه بود که آرمانها آمدند و ما آمادگی مواجه با واقعیتها را نداشتیم.
اما درپرده آخر برنامه میزگردی با عنوان سینمای اجتماعی و مرز سیاه نمایی با حضور دو تن از صاحب نظران سینمای ایران؛ غلامرضا موسوی و محسن یزدی تشکیل شد که به ایجاد بحث و نظرهایی در باب موضوع مطرح شده انجامید.
غلامرضا موسوی در این مناظره درباره سینمای اجتماعی گفت: همه مردم حق دارند به هر چیزی اعتراض کنند اما حق ندارند که جلوی فیلمی که پروانه نمایش دارد را بگیرند. ما اگر نتوانیم به قوانین موضوعهای کشورمان احترام بگذاریم و اگر هرج و مرجی به وجود میآید دقیقا لطمه آن را عرصه فرهنگ و هنر کشور میبیند. بنابراین منطقیترین شکل آن این است که فیلم ساخته میشود. اما به هنرمند نمیشود سفارش داد. چرا که هنرمند مسائلی را که در اجتماعش میبیند در فیلم اجتماعی استفاده میکند و طبیعتا این آدم حق دارد آنچه را که میبیند را بتواند تصویر کند. ضمن آنکه به گمان من هنرمندی که در داخل کشور درحال کار کردن است مطمئنا با خط قرمزها آشنا است.
وی ادامه داد: یکی از مشکلاتی که در سینما ایران و جامعه وجود دارد و ما با آن برخورد میکنیم این است که تعدادی خط قرمزهای جدیدی در حال ساخت است. در هر حال ما خط قرمزهایی داریم که قانون تعیین کرده است و طبیعی است که هنرمندان و غیر هنرمندان آنها را باید رعایت کنند و البته که رعایت نیز میکنند اما بعضی مواقع این خط قرمزها را سلیقهای تغییر میدهند و جا به جا میکنند و اینجا جایی است که جامعه هنری نمیتواند با سیستم کنار بیاید.
محسن یزدی از دیگر مهمانان حاضردراستودیو هفت نیز در باب مناظره مطرح شده اذعان داشت: به دوگونه میتوان بحث کرد. اشکالاتی که در حال حاضر فیلمهای اجتماعی ما دارند که باعث بعضی مسائل شده است و تفاوت بین سینمای اجتماعی و سیاه نمایی چیست.
وی افزود: برخی فیلمهایی اجتماعی که در حال حاضر وجود دارد فیلمهای رگ گردنی و احساسی است. فیلمهایی است که فاقد پژوهش و تحقیق عمیق است علی رغم صحبتهایی که به وجود میآید. در واقع احساسی است تا اینکه بیشتر تعقلی باشد و این نیز مشکل ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه انتها تحقیقات این گونه فیلمها اینترنتی است گفت: در مورد چند فیلم اخیرنیز به همین ترتیب است که نه تنها بر یک پژوهش عمیق نیست بلکه بر مبنای یک کار احساسی و از سرعصبانیت است فیلم قصهها و عصبانی نیستم که خود کارگردان فیلم نیز اظهار داشتند که از یک دورهای ناراحت بودند. یکی از مشکلات سینمای اجتماعی ما دقیقا همین است. به هر حال اتفاقاتی در پنج سال گذشته رخ داد اما این نیز دارای اسناد و حرفهایی است. من معتقدم فیلمهای اجتماعی کنونی فیلمهایی سیاسی با ردای اجتماعی است.
محمود گبرلو سردبیر برنامه هفت در دقایق ابتدایی برنامه نیز همچون سایر قسمتها در سرمقاله خود به سینما و نقش سایر نهادها اشاره داشت و گفت: ارگانها، نهادها و سازمانهای دولتی جایگاه مهمی در توسعه هنر صنعت کشور دارند. بنابراین اگر بپذیریم که سینمای ایران برای قرار گرفتن درمسیر پیشرفت نیازمند زیر ساختهاست و فعالان عرصه قانون گذاری را به عنوان عنصر پیش برنده این امر محسوب کنیم باید گفت که آنان میتوانند در این حوزه خوب عمل کنند.
وی ادامه داد: در سالی که به نام اقتصاد، فرهنگ با عزم ملی ومدیریت جهادی نامیده شده است چقدر به زیر ساختها و فعالان این حوزه اندیشیده شده است و سازمانها و نهادها چقدر در پرداختن به وظیفه خود موفق بودهاند، در شرایطی که در مهندسی کشور به سراغ فقط یک فیلم برویم ووظایف مهمتری از خود را فراموش کنیم.
گبرلو گفت: همه باید به فکر جوانان مستعد کشور باشیم و خود را موظف به فعالیت در حوزههای کلانتر کشور بدانیم.
اما پایان بخش صحبتهای گبرلو با نمایش گزارشی ازهفت تا هفت همراه بود که پس از آن نیز در استودیو بر روی خط هفت میزبان مهناز افشار؛ بازیگر سینما بود و به گفتوگویی کوتاه پیرامون در گذشت مرتضی پاشایی خواننده محبوب کشور پرداخته شد.
اما برنامه این هفته هفت میزبان دو بخش گفتوگویی بود که هر دو آن به کارگردانان فیلمهای در حال اکران اختصاص داشت. در بخش ابتدایی گفتگوها نرگس آبیار کارگردان فیلم شیار 143 به همراه تهیه کننده اثر محمد حسین قاسمی از مهمانان برنامه بودند و به ارائه توضیحاتی در خصوص فیلم خود پرداختند.
نرگس آبیار در خصوص افتتاحیه فیلم شیار 143 اذعان داشت: دراین افتتاحیه مهمانان بسیاری داشتیم که دعوت نشده بودند اما حضور یافتند و این نشان میدهد که مردم ما بر سر موضوع شهدا، ایثارگران و کسانی که زندگیشان را برای آرامش ما گذاشتند توافق نظر دارند و هیچ اختلافی در این موضوع نیست.
وی در خصوص ویژگیهای این اثر که طیفهای مختلفی را برای تماشای آن جذب میکند گفت: نوعی نگاه انسانی در پشت این ماجرا قرار دارد به گونهای که من با نوعی نگاه انسانی و مردمی به جنگ پرداختم و بدون اینکه سعی کنم حرفهایی را از نگاه و زبان خود به مخاطب تحمیل کنم در حقیقت آنچه که در سالهای دفاع مقدس و جنگ ما وجود داشته را نشان دادهام که البته این کار با در نظر گرفتن تمهیدات سینمایی و داستانی رخ داده است.
کارگردان شیار143 اظهار کرد: درجشنوارههای جهانی و چند جشنوارهای که شرکت داشتهایم جالب توجه است که فیلمهای دفاع مقدسی ما همیشه به گونهای ساخته شدهاند که ببیننده همیشه باید اطلاعاتی از قبل داشته باشد. اطلاعات فرا متنی که بتواند فیلم را درک کند اما فیلم شیار143 اطلاعاتی گام به گام به مخاطب میدهد که نقشه کاملتری در ارتباط با جنگ هشت ساله میدهد که بیننده خارجی میتواند به درکی از موضوع برسد. چرا که همه در جهان به نوعی به جنگ و اثرات آن مبتلا بودهاند.
اما محمد حسین قاسمی تهیه کننده فیلم شیار143 درباب استقبالی که تاکنون از این فیلم شده است بیان کرد: سینماهای جنوب شهرو شمال شهر از لحاظ استقبال مردمی ازاین اثر خیلی عالی بودهاند که این نیز نشان میدهد مردم در طیفها و فرهنگهای مختلف و با میزان درآمدهای متفاوتی که دارند در خصوص تماشای این فیلم اتفاق نظر دارند و این فیلم نوعی وفاق را هم به وجود آورده است. در واقع این مادران که در این اثر به تصویر کشیده شده است مادران سرزمین ماهستند که نگاه طیفی وجناحی در آن قرار ندارد و براساس آنچه درسالن سینما دیدهام و اگرخواسته باشیم براساس چهرهها قضاوت کنیم خدا را شکر میتوانیم بگوییم همه آمده بودند و سطح این فیلم و سوژه اثر را پایین میآوریم اگرخواسته باشیم مخاطبان این نوع سوژه و اثر را طیف بندی کنیم.
در ادامه صحبتهای کارگردان و تهیه کننده فیلم شیار143، مریلا زارعی بازیگر این فیلم روی خط هفت حاضر شد و وی نیز در خصوص شخصیت مادر این قصه به ارائه توضیحاتی پرداخت.
اما دومین بخش گفتگویی برنامه سینمایی هفت به محمد مهدی عسگرپور؛ کارگردان و نویسنده فیلم مهمان داریم اختصاص داشت.
محمد مهدی عسگرپور در این گفتوگو در خصوص اثرخود توضیح داد: این اثر گمشدهای دارد که جز درگیریهای ذهنی من بوده و همیشه برای من جذاب بوده است. اما اولین چیزی که به ذهن من میآمد و درطرح این فیلم نیز با آن مواجه شدم دو عرصه بود. عرصه زندگی واقعی آدمها و عرصهای که ما بدان اضافه میکنیم و فرا واقعی است و در این میان در همین طرح بعضیها احساس میکنند که با آدمهایی تخیلی مواجه بودهاند.
وی ادامه داد: علاقه من این بود که با آدم یکپارچهای روبرو باشم که حس لحظهای را منتقل میکند و تا پایان متوجه نباشیم که در زمان نگارش فیلمنامه بود. من امیدوار بودم که به کمک خدا این روایت را به گونهای پیش ببرم که مخاطب درهر لحظه از فیلم متوجه کار باشد تا مفهوم کلی اثر را در یابد و با غفلت از لحظهای فهم خود را از موضوع از دست دهد و این موضوع بسیار مهم است که مخاطب در لحظه فیلم را دنبال کند.
این کارگردان اذعان داشت: من گاهی اوقات ساخت فیلمهای طنز و تخیلی را نیز دوست دارم اما تمرکز و علاقهمندی من متمرکز بر فیلمهای اجتماعی است.
عسگرپور گفت: درارتباط با فیلم مهمان داریم بخشی ازنگاه نویسنده نیاز خود جامعه است. نیاز جامعه ما خیلی زیاد است اما نسبت به آن غافل هستیم. ما با پدیدهای روبرو هستیم که منحصر به فرد است. به گونهای که بعد ازجنگ دوران آرمان گرایی منحصر به فرد و دورهای که احترام همان دوره میتواند سنجیده شود را داریم اما در اینجا با تضاد مواجهایم. تضاد میان واقعیتها و آرمان. اما چون مسئله ذهنی من در طول این سالها بوده خیلی گسترده شده است.
وی با بیان اینکه بحث مطرح شده بحث مورد علاقه وی است اذعان داشت: به این بحثها گوش میدهم. اما یکی از دوستان اعتقاد داشت ما باید واقعیتها را آرمانی و آرمانها را واقعیت ببینیم. که من معتقدم باید این وضعیت شکافته شود و خودمان آن را انجام دهیم. در غیر این صورت خارجیها این کار را انجام میدهند ونظریهپردازی آن را نیز برعهده میگیرند. باید متوجه بود که آرمانها آمدند و ما آمادگی مواجه با واقعیتها را نداشتیم.
اما درپرده آخر برنامه میزگردی با عنوان سینمای اجتماعی و مرز سیاه نمایی با حضور دو تن از صاحب نظران سینمای ایران؛ غلامرضا موسوی و محسن یزدی تشکیل شد که به ایجاد بحث و نظرهایی در باب موضوع مطرح شده انجامید.
غلامرضا موسوی در این مناظره درباره سینمای اجتماعی گفت: همه مردم حق دارند به هر چیزی اعتراض کنند اما حق ندارند که جلوی فیلمی که پروانه نمایش دارد را بگیرند. ما اگر نتوانیم به قوانین موضوعهای کشورمان احترام بگذاریم و اگر هرج و مرجی به وجود میآید دقیقا لطمه آن را عرصه فرهنگ و هنر کشور میبیند. بنابراین منطقیترین شکل آن این است که فیلم ساخته میشود. اما به هنرمند نمیشود سفارش داد. چرا که هنرمند مسائلی را که در اجتماعش میبیند در فیلم اجتماعی استفاده میکند و طبیعتا این آدم حق دارد آنچه را که میبیند را بتواند تصویر کند. ضمن آنکه به گمان من هنرمندی که در داخل کشور درحال کار کردن است مطمئنا با خط قرمزها آشنا است.
وی ادامه داد: یکی از مشکلاتی که در سینما ایران و جامعه وجود دارد و ما با آن برخورد میکنیم این است که تعدادی خط قرمزهای جدیدی در حال ساخت است. در هر حال ما خط قرمزهایی داریم که قانون تعیین کرده است و طبیعی است که هنرمندان و غیر هنرمندان آنها را باید رعایت کنند و البته که رعایت نیز میکنند اما بعضی مواقع این خط قرمزها را سلیقهای تغییر میدهند و جا به جا میکنند و اینجا جایی است که جامعه هنری نمیتواند با سیستم کنار بیاید.
محسن یزدی از دیگر مهمانان حاضردراستودیو هفت نیز در باب مناظره مطرح شده اذعان داشت: به دوگونه میتوان بحث کرد. اشکالاتی که در حال حاضر فیلمهای اجتماعی ما دارند که باعث بعضی مسائل شده است و تفاوت بین سینمای اجتماعی و سیاه نمایی چیست.
وی افزود: برخی فیلمهایی اجتماعی که در حال حاضر وجود دارد فیلمهای رگ گردنی و احساسی است. فیلمهایی است که فاقد پژوهش و تحقیق عمیق است علی رغم صحبتهایی که به وجود میآید. در واقع احساسی است تا اینکه بیشتر تعقلی باشد و این نیز مشکل ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه انتها تحقیقات این گونه فیلمها اینترنتی است گفت: در مورد چند فیلم اخیرنیز به همین ترتیب است که نه تنها بر یک پژوهش عمیق نیست بلکه بر مبنای یک کار احساسی و از سرعصبانیت است فیلم قصهها و عصبانی نیستم که خود کارگردان فیلم نیز اظهار داشتند که از یک دورهای ناراحت بودند. یکی از مشکلات سینمای اجتماعی ما دقیقا همین است. به هر حال اتفاقاتی در پنج سال گذشته رخ داد اما این نیز دارای اسناد و حرفهایی است. من معتقدم فیلمهای اجتماعی کنونی فیلمهایی سیاسی با ردای اجتماعی است.