سید محمود علیزاده طباطبایی در گفتوگو با تسنیم در خصوص ابعاد مختلف پرونده مهدی هاشمی شامل موضوع استات اویل و انتخابات سال 88، پرونده غنچه قوامی و سایر موارد مرتبط با آیت الله هاشمی و خانواده وی توضیح داد.
دشمنی و کینه اصلاحطلبان نسبت به آیتالله هاشمی منجر به گزارشات علیه مهدی هاشمی شد
گفته میشود بخشی از پرونده مهدی هاشمی امنیتی و مربوط به انتخابات سال 88 است. آیا این موضوع صحت دارد و چه ابعادی را شامل میشود؟
مهدی هاشمی قبل از انتخابات سال 88 هرگز در این قضایا متهم نشده بود ولی پروندههای اقتصادی برای وی مطرح بود. از زمانی که مدیر بهینهسازی مصرف سوخت شده بود تا قبل از انتخابات 88، هشت پرونده داشت که در تمامی پروندهها تبرئه یا منع تعقیب خورده بود.
علت هم این بود که اصلا بحث مهدی مطرح نبود بلکه هجمهها به شخص آیت الله هاشمی بود. زمانی که دولت اصلاحات سر کار بود؛ دشمنی و کینهای که بخشی از اصلاح طلبان نسبت به شخص آیت الله داشتند منجر به گزارشاتی علیه مهدی هاشمی شده بود و همه این گزارش ها منجر به منع تعقیب یا حکم برائت در دادگاه شد تا اینکه انتخابات سال 88 برگزار شد.
مهدی میگفت وقتی ما را به بازی نمیگیرند بهترین موقع برای ادامه تحصیل است
در انتخابات سال 88، مهدی مسئول کمیته فنی ستاد صیانت از آرا مهندس موسوی بود. تشکیلاتی را ستاد صیانت از آرای مهندس موسوی داشت که مسئولش آقای محتشمی پور بود و قسمت فنی هم دست مهدی هاشمی بود. صبح روز انتخابات این کمیته اصلا تعطیل شد برای اینکه تلفنها، موبایلها و اینترنت قطع شد و مهدی گفت که دیگر ما محلی از اعراب نداریم زیرا ما آمدیم اینجا هماهنگ کنیم تا ناظرین ما از صندوقهای سراسر کشور آنلاین گزارش دهند و وقتی که تمام ارتباطات قطع شده دیگر کمیته فنی محلی از اعراب ندارد و کمیته تعطیل شد. بعد از آن نیز مهدی یک قدم برنداشت و یک ملاقات با مقامات سیاسی نداشت و در حتی یک جلسه سیاسی شرکت نکرد. یک کلمه حرف سیاسی درباره انتخابات نزد و در یک تظاهرات شرکت نکرد و به همین دلیل نیز مهدی هرگز متهم نشد و تمام متهمان اصلی جریان سال 88 در خرداد و تیر بازداشت شدند.
اما تعدادی از متهمان در دادگاه علیه آقای هاشمی صحبت کردند.
تا پایان شهریور 88 که مهدی در ایران بود نه تنها احضار نشد بلکه رسانههایی که موضع هم داشتند علیه مهدی حرفی نزدند. پایان شهریور بود که مهدی از سوی دانشگاه آزاد به یک ماموریت خارج از کشور رفت و بعد تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیل بماند. هم توصیه شده بود که برای ادامه تحصیل بماند و هم اینکه خودش نیز میگفت مدت ها بود دنبال موقعیتی میگشتم و الان که این آقایان آمدهاند و ما را به بازی نمیگیرند بهترین موقعیت است که به تحصیل خود ادامه دهم.
مهدی هاشمی از شخصیتهای برجسته نظام است
این را هم بگویم که مهدی از شخصیتهای برجسته نظام است اما متاسفانه شخصیت وی ناشناخته مانده است. مهدی جزء نفرات اول کنکور سراسری و فارغالتحصیل دانشکده فنی است. در شرکت نفت، شرکت سازههای دریایی را تاسیس کرد که الان یکی از پیمانکاران بینالمللی است. با هیچ، سازمان بهینهسازی مصرف سوخت را درست کرد تا فرهنگ بهینهسازی مصرف سوخت را نهادینه کند؛ یعنی هرجا بوده آدم شایسته و لایقی بوده و آدم توانمندی بوده است.
مهدی گفت الان که دولت احمدی نژاد آمده است من دیگر قرار نیست جایی کار کنم بنابراین میروم و درسم را ادامه میدهم. رفت و مشغول تحصیل شد تا یک مرتبه دیدیم که آن دادگاه غیرقانونی برگزار شد. به صراحت آیین دادرسی کیفری در دادگاه علنی که به اتهام کسی رسیدگی میشود رسانهها حق ندارند اسمش را مطرح کنند زیرا در حد افتراست ولی یک دادگاهی برگزار میشود به متهم اجازه گرفتن وکیل و دفاع نمیدهند و از تلویزیون پخش میشود و میگوید مهدی هاشمی از پولهای بهینهسازی خرج انتخابات سال 84 کرده است در رقابت احمدینژاد و آیت الله هاشمی رفسنجانی.
احمدینژاد دستور داده بود پیدا کنند که بچههای هاشمی چکار میکنند
این به دنبال دستوری بود که احمدینژاد داده بود که بچههای آیتالله هاشمی چکار میکنند و بایستی پیدا میکردند که بچههای هاشمی یک کاری میکنند. یک متهمی آمد در دادگاه و گفت که مهدی هاشمی از پولهای بهینهسازی در انتخابات خرج کرده در صورتی که مهدی هاشمی از روزی که انتخابات برگزار شد تا روزی که از بهینه سازی رفت، کمتر از دو ماه بود. در این دو ماه مگر بهینهسازی چقدر پول داشت؟ و آیا ستاد آقای هاشمی محتاج این بود که پول ستاد بهینهسازی را در دو ماه فعالیتش خرج کند؟ قطعا این طور نبود و این دستهایی بود که میخواست شخص آیت الله را متهم کند. اصلا مشکلشان مهدی نبود. شخص آقای احمدینژاد بود که میخواست آیتالله هاشمی را متهم کند. میگفت مهدی هاشمی آمد در انتخابات از پول بهینهسازی خرج کرد.
گفتیم عجیب است که چنین حرفی را علنی از تلویزیون پخش میکنند بنابراین همان روز شکایت کردیم که به شکایت ما رسیدگی نشد. منتظر شدیم و گفتیم اگر مهدی متهم است چرا احضارش نمیکنند.یک دفعه از خانوادهشان گفتند یک احضاریه داخل خانه قدیمی مهدی انداختهاند که مدت ها بود آنجا نبودند.
رفتم دبی و مهدی از لندن به دبی آمد و یک وکالت به من داد. احضاریه را برداشتم و به دادسرای امنیت رفتم و اعلام وکالت کردم و گفتم این آدرس قانونی مهدی هاشمی است و طبق آیین دادرسی کیفری چون وی قانونا مقیم خارج از کشور است بایستی به وی از طریق معاونت بینالملل قوه قضاییه، وزارت امور خارجه و سفارت ایران در لندن اخطار کنید و وی دو ماه مهلت دارد بازگردد. بازپرس گفت فعلا لزومی ندارد. گفتم پس چرا احضاریه فرستادید، گفت ما فکر کردیم ایران است. گفتم یعنی شما نمیدانستید مهدی ایران نیست؛ مهدی که قانونی به خارج از کشور رفته است. گفت هر وقت لازم شد احضارش میکنم.
چند بار دیگر به آن بازپرس مراجعه کردم گفت هنوز لازم نشده تا اینکه دیدیم سخنگوی قوه قضاییه گفت مهدی هاشمی احضار شده است. من جواب وی را دادم که مهدی احضار نشده و این احضاریهای که فرستادید غیرقانونی و اسم و آدرس در آن نادرست بوده است و اقامتگاه قانونی مهدی فلان جا است. ایشان نیز یک مقدار دلخور هم شده بود که چرا من چنین حرفی زدم اما به هر جهت گفتم وقتی شما میگویید احضار شده، احضاریه بدهید. مجددا مراجعه کردم گفتند لازم نیست.
مقامات قضایی اصرار داشتند مهدی هاشمی بازنگردد
به دبی رفتم و با مهدی مشورت کردم. مهدی گفت حالا که سخنگوی قوهقضاییه گفته من احضار شدم پس احضار شدهام و من می خواهم بیایم. بازگشتم و با حضرت آیتالله مطرح کردم و ایشان گفتند که مقامات قضایی و برخی دیگر از مقامات به من اصرار دارند که مهدی بازنگردد؛ نظر تو چیست؟ گفتم من نظرم این است که مهدی بازگردد چون مهدی مرتکب هیچ جرمی نشده و من دقیق میدانستم و از پروندههایی که ساخته شده بود اطلاع داشتم. بعضا از پشت پرده اطلاع داشتم زیرا آقای هاشمی در همه جای نظام این قدر طرفدار و انسانهایی که به آقای هاشمی علاقمند هستند، دارند که می آیند و به ایشان اطلاع میدهند. همان زمان قضاتی که پرونده را رسیدگی کرده بودند به من گفتند که در پرونده هیچ چیزی نیست و خیالتان راحت باشد. من خیالم راحت بود چون به مهدی گفتم اگر تو مرتکب جرم شده باشی، من خودم مدعیات می شوم. گفت آخر چه دلیلی دارد؟ یعنی ستاد آقای هاشمی نیاز به سنار سه شاهی پول دولت داشت که از پول دولت خرج ستاد آقای هاشمی کنم؟.
مجلس ششم، نهایت کینهتوزی را نسبت به هاشمیرفسنجانی داشت
موضوع استات اویل چه بود؟
بحث استات اویل در مجلس ششم مطرح شد. مجلس ششم نهایت کینهتوزی را نسبت به شخص آیتالله هاشمی داشت. در انتخابات مجلس ششم با آن افتضاح آمدند آقای هاشمی را حذف کردند و وقتی آقای هاشمی دید اینها دست کاری کردند اصلا به مجلس نرفتند تا اینکه در مجلس بر اساس گزارش یک وکیل بهایی مطرح کردند که گزارشی دریافت شده مبنی بر اینکه عباس یزدانپناه که قراردادی با استات اویل دارد، 5 میلیون دلار حقالمشاوره گرفته و بخشی از این 5 میلیون دلار را به مهدی هاشمی داده است. همان زمان مهدی هاشمی در جواب وزارت اطلاعات گفت که به فرض اینکه چنین چیزی باشد؛ قیمت من این است که بخشی از 5 میلیون دلار را آن هم از یک واسطه بگیرم؟ اگر قرار باشد اعمال نفوذی کنم، اعمال نفوذ بالاتری میکنم.
گزارش وزارت اطلاعات با امضای وزیر اعلام کرد مهدی هاشمی تخلفی نکرده است
مجلس ششم یک تیم امنیتی قوی از مجلس را روی این پرونده گذاشت. رفتند لندن و با دستگاه امنیتی انگلیس، نروژ و شورای اروپا مذاکره کردند، با عباس یزدانپناه و حتی با خود مهدی هاشمی صحبت کردند و در نهایت در گزارشی که با امضای رییس مجلس آمد گفتند تخلفی از سوی مهدی صورت نگرفته است. باز هم قانع نشدند و یک جریانی که ضد آیتالله هاشمی بود در وزارت اطلاعات دست بکار شد و تیمی را آنجا گذاشتند و آنها بررسی دقیقی را شروع کردند و در نهایت گزارش رسمی با امضای وزیر اطلاعات آمد که هیچ تخلفی از سوی مهدی صورت نگرفته است.
مجلس ششم تمام شد و در مجلس هفتم آقای اعلمی آمد و باز این بحث استات اویل را مطرح کرد که منجر به تحقیق و تفحص از وزارت نفت شد. گزارش تحقیق و تفحص گفت هیچ ردپایی از مهدی در این پرونده نیست. باز از وزیر نفت در مجلس هفتم سئوال کردند که وزیر نفت جواب داد و مجلس قانع شد که هیچ ردپایی از مهدی نیست ولی باز این قضیه را دامن زدند. این قضایایی که در رسانهها مطرح شد ربطی به بعد از 88 نداشت بلکه قبل از 88 مطرح و همه اینها منتفی شده بود.
بعد از 88 نیز مهدی در هیچ اجتماعی شرکت نکرد، در هیچ قضیهای نبود و هیچ ملاقاتی نداشت و متهم هم نشده بود. بعد که پرونده مطرح شد به اصرار خود به ایران بازگشت. قوه قضاییه به خود من اصرار کرد، آقای خلفی با من صحبت کرد و گفت مهدی نیاید و مصلحت نیست ولی خدمت ایشان نیز گفتم که خود مهدی اصرار دارد و حضرت آیت الله میگوند اگر مهدی مرتکب جرمی شده باید محاکمه شود.
وکلای مهدی که شما نیز جزء آن هستید....
مهدی وکلایی ندارد. ما دو نفر هستیم؛ من و آقای ابوالمعالی که آقای ابوالمعالی داماد و همکارم است.
شما قبل از اینکه دادگاه تشکیل شود قطعا به کیفرخواست دسترسی داشتید در حالی که این رسم نیست یعنی باید دادگاه تشکیل و تفهیم اتهام شود و سپس قرائت شود تا شما به اتهامات پاسخ دهید. واکنشهایی که شما به کیفرخواست داشتید نشان میدهد که قبل از آن از طریق منابعی کیفرخواست در اختیار شما بوده است. حتی ما شنیدیم که خود آقای هاشمی یک جایی گفتند یکی دو سال است که این پرونده را میخوانم و کاملا آماده هستم. این از نظر شما مشکلزا و مشکوک نیست؟
نه. ما قبل از اینکه پرونده تشکیل شود در جریان این پرونده سازیها بودیم.
پرونده نه کیفرخواست.
آیت الله هاشمی طرفدارانی دارند که اطلاعات را میرسانند
کیفرخواست فردای روزی که امضا شد به دادگاه آمد. ما به کیفرخواست دسترسی نداشتیم اما به ادعاها دسترسی داشتیم. ادعاها در سایتها و رسانهها مطرح شده بود. در مجلس مطرح شده بود. در جریان ادعاها بودیم حتی قبل از اینکه پرونده تشکیل شود چون آیت الله هاشمی به هر جهت طرفدارانی دارند که در دستگاههای امنیتی و انتظامی، مجلس و قوه قضاییه بودند. اخبار و اطلاعات میرسید که دارند چکار میکنند اما به هیچ سند رسمی دسترسی نداشتیم تا زمانی که دادگاه تشکیل شد.
یعنی از خود قوه قضاییه نیز به شما اخبار می رسید؟
از قوه قضاییه نه ولی از افراد قوه قضاییه قطعا می رسید. افرادی که دسترسی داشتند به خود آیت الله اطلاعات را می رساندند.
چه اصراری هست که شما موضوع آیت الله هاشمی را در این پرونده مطرح می کنید؟
اصلا پرونده ربطی به مهدی ندارد.
چرا از خود مهدی دفاع نمیشود و بیشتر سعی دارید سیاسی کنید؟
ما هیج وقت سعی نکردیم پرونده را سیاسی کنیم. پرونده را دیگران سیاسی و رسانهای کردند.
روز اول آقای مهدی هاشمی گفتند که هیچ مورد اقتصادی در پرونده نیست و صرفا سیاسی است در حالی که از کیفرخواست اطلاعی نداشتند.
مستند آقایان در خصوص استات اویل در مجلس ششم، گزارش یک وکیل بهایی انگلیسی بود که مجلس بررسی کرد و مشخص شد مهدی دخالتی نداشته است اما افرادی اصرار داشتند این موضوع دوباره جزو اتهامات باشد.
آقای زنگنه میگوید قرارداد با استاتاویل جزو افتخارات من است
مگر طرف نروژی در دادگاه محکوم نشد؟
شرکت استات اویل تنها شرکت اروپایی بود که علی رغم تحریمها، وارد مذاکره با ایران شد و قرارداد منعقد کرد و هنوز هم آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت که آن روز نیز وزیر نفت بود، می گوید این قرارداد جزء افتخارات من است......
آن موقع تحریم نفتی بودیم؟
بله تحریم نفتی بودیم. ما از قبل تحریم نفتی بودیم. از شروع جنگ یک شرکت اروپایی بیاورید که در یک بخش ایران سرمایهگذاری کرده باشد ولی این شرکت اروپایی آمد و سرمایهگذاری کرد.
مگر همان موقع نیروگاه بوشهر دست زیمنس نبود؟
زیمنس که مربوط به قبل از انقلاب است و تداوم نداشت. به محض اینکه انقلاب شد اروپاییها رفتند و روسها جای اروپاییها آمدند. شرکت استات اویل رقیب بریتیش پترولیوم بودو بریتیش پترولیوم بود که میخواست استات اویل را بزند.
یعنی آنها با هم دعوا کردند و آقای مهدی هاشمی را وسط انداختند؟
آنها دعوا کردند و می خواستند استات اویل را بزنند بنابراین استات اویل را متهم کردند که تلاش کرده اعمال نفوذ کند. اتهامی که مدیران استات اویل داشتند، تلاش برای اعمال نفوذ بود یعنی اعمال نفوذ هم نبود. در نهایت نیز همه مدیران استات اویل تبرئه شدند و از کسانی که متهم شان کرده بودند خسارت گرفتند.
آقای علیزاده مدیران استات اویل محکوم شدند. اعترافات درباره آقای زنگه و برقراری ارتباط به منظور امضای قرارداد پس چیست؟
چنین چیزی نیست. من وکیل پرونده هستم. من مستندات پرونده را می گویم.
یعنی محکومیت طرف نروژی را شما تکذیب میکنید؟
کاملا تکذیب میکنم. نه تنها محکوم نشدند بلکه نهایتا بورس آمریکا، شرکت استات اویل را از بورس حذف کرد و گفت که تلاش کرده اعمال نفوذ کند و از ایران قرارداد بگیرد. پرونده رفت دادگاه و دادگاه آمریکا استات اویل را تبرئه کرد و استات اویل از بورس آمریکا خسارت گرفت. فقط در خود اروپا آمدند گفتند مدیران استات اویل چون برای اعمال نفوذ تلاش کرده اند و نروژ به عنوان پاک ترین کشور اروپا مطرح بود، مدیران استات اویل به اتهام تلاش برای اعمال نفوذ برکنار شدند و فقط همین بود.
بنابراین برای اعمال نفوذ تلاش کرده اند دیگر؟
تلاش کردند اعمال نفوذ کنند اما از طریق چه کسی؟ از طریق عباس یزدان پناه.