صراط: ریچارد به عنوان قاتل سریالی زنان خیابانی بین سالهای 1967 تا 1980 میلادی جنایات خود را با شکار اینگونه زنان انجام میداد.او همواره سعی داشت در زندگی خود بهترین شوهر، بهترین پدر و بهترین کارمند و بالاخره بهترین قاتل زنجیرهای باشد!
اما این مرد جانی نیز همچون دیگر قاتلان سریالی یک اشتباه بزرگ در زندگیاش انجام داد و آن تصور ناشناس ماندن و ادامه جنایاتش بود.
او بسرعت اشتباهات خود را افزایش میداد و پلیس و قربانیان خود را دستکم میگرفت و همین موضوع باعث به دام افتادنش شد.
وی به قاتل سریالی «نیمتنه» شهرت داشت. ریچارد فرانسیس متولد نوامبر 1946 میلادی دوران کودکی عادیای داشت. او دو خواهر و برادر جوانتر از خود داشت و پدرش برای شرکت بیمه کار میکرد و مادرش هم خانهدار بود.
هنگامی که خانوادهاش به نیوجرسی نقل مکان کردند او در میان همکلاسیهایش به سختی توانست برای خود دوستانی دست و پا کند. از آنجا که چشمانی ضعیف داشت در ورزش چندان موفق نبود. وی پس از فارغالتحصیلی به عنوان اپراتور کامپیوتر در شرکت بیمه به کار پرداخت.
نخستین قتل
ریچارد در سن 21 سالگی -47 سال پیش- نخستین قتل خود را انجام داد.
مقتول زنی 29 ساله به نام «نانسی وگل» بود که قاتل پس از ضربهای بر سرش وی را خفه کرده بود. ریچارد تمامی قربانیان خود را پس از کشتن مثله میکرد. مأموران پلیس همواره نیمتنه قربانیان وی را در نقاط مختلف نیوجرسی پیدا میکردند.
در سال 1969 میلادی ریچارد به جرم مستی هنگام رانندگی به 10 روز زندان و 50 دلار جریمه محکوم شد.
در همین زمان او با زنی به نام «ژانت» ازدواج کرد که از ازدواج سابق خود سه کودک به نامهای «اسکات»، «بلیر» و «جنی» داشت. در سال 1972 میلادی ریچارد به جرم سرقت و آزار و اذیت یک زن بازداشت شد و پس از آن به قتلهای سریالی زنان ادامه داد.
همسر ریچارد در سال 1979 میلادی از وی جدا شد و درخواست طلاق داد. سپس ریچارد مجبور شد با فرزندان خود به منطقه «پافیکپیسی» نقل مکان کند.
دستگیری و محاکمه
ریچارد از سال 1977 میلادی تا سال 1980 پنج زن را به قتل رساند و برای کشتن چهار تن دیگر تلاش کرد که به گفته کارآگاهان جنایی تعداد قربانیان او به 100 تن رسیدند.
یکی از این قربانیان یک زن پرستار 26 ساله به نام «مری آن» بود. ریچارد با نام مستعار «جان شافر» با مری آشنا شد و پس از تعرض و آزار این زن او را به قتل رساند و جسدش را در فاضلاب رها کرد.
چند ماه بعد زن خیابانی دیگری را به نام «سوزان» مورد حمله قرار داد اما سوزان توانست از دست وی فرار کند.
شبهای زیادی را ریچارد دست به قتلهای وحشیانه زنان خیابانی زده و پس از مثله کردن آنها اجسادشان را شبانه رها میکرد و سپس حملات وی بسیار بیشتر و بیرحمانهتر صورت میگرفت.
در یکی از این حملات زن ربوده شده آنچنان جیغ و فریاد میکشید که پلیس متوجه حمله ریچارد شد و وی را دستگیر کرد.
مأموران پلیس در جیب ریچارد دستبند، نوار برای بستن دهان و دست قربانیان، یک تفنگ اسباببازی، چاقو و موادمخدر یافتند.
مأموران پلیس با در دست داشتن تعداد زیادی از اجساد زنان همه آنها را از قربانیان ریچارد دانستند و وجود اثر انگشت وی در محل کشف کشتهها همه جنایاتش را تأیید میکرد.
زمانی که مأموران پلیس خانه وی را تفتیش کردند به شواهد زیادی که با قربانیان مرتبط بود، دست یافتند؛ وسایلی چون گوشوارههای قربانیان، دستبند و زیورآلاتشان که تعداد قربانیانش را به 20 نفر میرساند.
در طول دادرسی وی به جنایات مخوف خود اعتراف کرد و با توجه به شواهد موجود ریچارد به اعدام و صدها سال زندان محکوم شد. او دو بار سعی کرد در طول محکومیت خود دست به خودکشی در زندان بزند اما موفق نشد.
به گزارش پلیس تمامی قربانیان وی زنان خیابانی بودند که نیمتنه بدنشان در اطراف شهر پیدا شد.
اما این مرد جانی نیز همچون دیگر قاتلان سریالی یک اشتباه بزرگ در زندگیاش انجام داد و آن تصور ناشناس ماندن و ادامه جنایاتش بود.
او بسرعت اشتباهات خود را افزایش میداد و پلیس و قربانیان خود را دستکم میگرفت و همین موضوع باعث به دام افتادنش شد.
وی به قاتل سریالی «نیمتنه» شهرت داشت. ریچارد فرانسیس متولد نوامبر 1946 میلادی دوران کودکی عادیای داشت. او دو خواهر و برادر جوانتر از خود داشت و پدرش برای شرکت بیمه کار میکرد و مادرش هم خانهدار بود.
هنگامی که خانوادهاش به نیوجرسی نقل مکان کردند او در میان همکلاسیهایش به سختی توانست برای خود دوستانی دست و پا کند. از آنجا که چشمانی ضعیف داشت در ورزش چندان موفق نبود. وی پس از فارغالتحصیلی به عنوان اپراتور کامپیوتر در شرکت بیمه به کار پرداخت.
نخستین قتل
ریچارد در سن 21 سالگی -47 سال پیش- نخستین قتل خود را انجام داد.
مقتول زنی 29 ساله به نام «نانسی وگل» بود که قاتل پس از ضربهای بر سرش وی را خفه کرده بود. ریچارد تمامی قربانیان خود را پس از کشتن مثله میکرد. مأموران پلیس همواره نیمتنه قربانیان وی را در نقاط مختلف نیوجرسی پیدا میکردند.
در سال 1969 میلادی ریچارد به جرم مستی هنگام رانندگی به 10 روز زندان و 50 دلار جریمه محکوم شد.
در همین زمان او با زنی به نام «ژانت» ازدواج کرد که از ازدواج سابق خود سه کودک به نامهای «اسکات»، «بلیر» و «جنی» داشت. در سال 1972 میلادی ریچارد به جرم سرقت و آزار و اذیت یک زن بازداشت شد و پس از آن به قتلهای سریالی زنان ادامه داد.
همسر ریچارد در سال 1979 میلادی از وی جدا شد و درخواست طلاق داد. سپس ریچارد مجبور شد با فرزندان خود به منطقه «پافیکپیسی» نقل مکان کند.
دستگیری و محاکمه
ریچارد از سال 1977 میلادی تا سال 1980 پنج زن را به قتل رساند و برای کشتن چهار تن دیگر تلاش کرد که به گفته کارآگاهان جنایی تعداد قربانیان او به 100 تن رسیدند.
یکی از این قربانیان یک زن پرستار 26 ساله به نام «مری آن» بود. ریچارد با نام مستعار «جان شافر» با مری آشنا شد و پس از تعرض و آزار این زن او را به قتل رساند و جسدش را در فاضلاب رها کرد.
چند ماه بعد زن خیابانی دیگری را به نام «سوزان» مورد حمله قرار داد اما سوزان توانست از دست وی فرار کند.
شبهای زیادی را ریچارد دست به قتلهای وحشیانه زنان خیابانی زده و پس از مثله کردن آنها اجسادشان را شبانه رها میکرد و سپس حملات وی بسیار بیشتر و بیرحمانهتر صورت میگرفت.
در یکی از این حملات زن ربوده شده آنچنان جیغ و فریاد میکشید که پلیس متوجه حمله ریچارد شد و وی را دستگیر کرد.
مأموران پلیس در جیب ریچارد دستبند، نوار برای بستن دهان و دست قربانیان، یک تفنگ اسباببازی، چاقو و موادمخدر یافتند.
مأموران پلیس با در دست داشتن تعداد زیادی از اجساد زنان همه آنها را از قربانیان ریچارد دانستند و وجود اثر انگشت وی در محل کشف کشتهها همه جنایاتش را تأیید میکرد.
زمانی که مأموران پلیس خانه وی را تفتیش کردند به شواهد زیادی که با قربانیان مرتبط بود، دست یافتند؛ وسایلی چون گوشوارههای قربانیان، دستبند و زیورآلاتشان که تعداد قربانیانش را به 20 نفر میرساند.
در طول دادرسی وی به جنایات مخوف خود اعتراف کرد و با توجه به شواهد موجود ریچارد به اعدام و صدها سال زندان محکوم شد. او دو بار سعی کرد در طول محکومیت خود دست به خودکشی در زندان بزند اما موفق نشد.
به گزارش پلیس تمامی قربانیان وی زنان خیابانی بودند که نیمتنه بدنشان در اطراف شهر پیدا شد.