سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۳

مرد رمال، شوهر مشتری‌اش را خفه کرد

زنگ تلفن 110 شهرستان بندرترکمن به صدا درآمد و مأمور پاسخگو از پشت امواج تلفن صدای دختری جوان را می‎شنود که از پلیس درخواست دارد تا به خانه آنها بیاید، چراکه نامادری‎اش با پدرش درگیر شده و قصد دارد به وی آسیب شدیدی برساند.
کد خبر : ۲۰۹۰۸۳
صراط: زنگ تلفن 110 شهرستان بندرترکمن به صدا درآمد و مأمور پاسخگو از پشت امواج تلفن صدای دختری جوان را می‎شنود که از پلیس درخواست دارد تا به خانه آنها بیاید، چراکه نامادری‎اش با پدرش درگیر شده و قصد دارد به وی آسیب شدیدی برساند. در همین راستا نزدیک‌ترین گشت به آدرس اعلام شده اعزام می‎شود و مأموران پس از فشار دادن دکمه آیفون خانه با صدای زنی مواجه می‎شوند و پس از معرفی می‎گویند که با 110 تماس گرفته شده و وقوع درگیری و مشکلی را در این محل گزارش داده‎اند. این زن که در حال پاسخگویی به مأموران است این موضوع را منکر شده، اما پلیس درخواست می‎کند تا همسرش پاسخ دهد و زن اعلام می‎کند که همسرش در خانه نیست.
در همین هنگام دختری جوان در را باز می‎کند و می‎گوید به داد پدرم برسید مادرم دروغ می‎گوید و پدرم در خانه است و در این هنگام مأموران با ضوابط و شئون وارد خانه شده و زن را در حیاط خلوت پشت خانه می‌یابند که دستپاچه و نگران به مأموران پاسخ می‎دهد.
مأموران که با در بسته که ورودی به یک اتاقک کوچک است مواجه می‌شوند، از زن می‎خواهند در را باز کند، اما وی می‎گوید کلیدش را ندارد. در همین هنگام یکی از مأموران از طریق دریچه‎ای که به آن اتاقک دید دارد داخل را می‎نگرد و با پیکر بی‎جان مرد نگون‌بخت مواجه می‎شود و پس از هماهنگی با بازپرس ویژه قتل و مأموران پلیس آگاهی شهرستان و دستور بازپرس، در اتاقک را شکسته و مأموران بلافاصله وارد آن محل می‎شوند. زن خانه که نمی‎دانست برای توجیه این موضوع چه دلایلی را برای پلیس بازگو کند از حضور مرد در آنجا اظهار بی‎اطلاعی کرده و منکر هر اتفاقی می‎شود.
در بازرسی از محل وقوع جنایت دریچه‎ای دیده می‎شود که به سقف آن اتاقک راه دارد و برای بررسی آنجا یکی از سربازان وارد آن دریچه شده که پس از وارد شدن مردی را می‎بیند که به روش ماهرانه‎ای خود را در آنجا پنهان کرده و بلافاصله این فرد دستگیر شده و به همراه آن زن برای بررسی موضوع به پلیس آگاهی منتقل می‎شوند.
زن بازداشت شده در بازجویی می‌گوید: چهار ماه پیش با همسرم آشنا شدم، من یک دختر 28 ساله بودم و به دلیل موقعیت خوب همسرم از نظر مالی و موقعیت اجتماعی با وی ازدواج کردم.
وی ادامه داد: همسرم قبل از من یک بار ازدواج کرده و همسر سابقش فوت کرده بود و وی دو دختر 18 و 8 ساله داشت و در مدت چهار ماه گذشته نتوانستم ارتباط مناسبی را با فرزندان همسرم برقرار کنم و دچار مشکلات خانوادگی شدید بودیم.
وی افزود: برای آنکه محبت همسرم را به خودم جلب کنم با راهنمایی برخی از دوستانم به سراغ یک فالگیر در گرگان رفتم و ماجرا را برای وی تعریف کردم و او هم پس از نوشتن یک ورد مبلغی را از من طلب کرد و من به وی این مبلغ را پرداخت کردم.
وی اضافه کرد: پس از استفاده ورد دیدم که هیچ اثری در زندگی‎ام نداشته و دوباره به سراغ همان رمال رفتم و این بار گردنبند طلای خودم را به وی دادم، اما این بار هم، آن ورد هیچ تأثیری در جلب مهر و محبت همسرم به من نداشت.
متهم گفت: این بار که به سراغ رمال رفتم وی مبلغ 2 میلیون تومان را از من خواست که من هم گفتم توان پرداخت چنین پولی را ندارم و وی از من خواست که با او در ارتباط بوده و به ازای این مبلغ مراوداتی را با وی داشته باشم.
وی متذکر شد: من هم پس از چند روز به وی پاسخ مثبت دادم اما وردی که وی ادعا می‎کرد ورد اصلی اوست هم اثری در زندگی‎ام نداشت و این رمال به من گفت که یک روز به خانه شما می‎آیم و در قسمتی از خانه مخفی می‎شوم و خودم با خواندن یک ورد سعی می‎کنم که مشکلتان را حل کنم و در صورتی که این ورد هم تأثیر نداشت او را از زندگی‎‎ات حذف خواهم کرد.
این زن ادامه داد: رمال به من گفت که آخر شب زمانی که همسرم به خانه آمد او را بی‎حال کنم تا به سراغ همسرم بیاید. وی اضافه کرد: روز حادثه وی صبح زود به خانه ما آمد و در سقف شیروانی خانه پنهان شد تا آنکه ساعات پایانی شب همسرم به خانه آمد و من هم طبق نقشه کاری کردم که وی خسته روی تخت استراحت کند و در این هنگام به رمال اطلاع دادم که اگر قرار است کاری کنی الان بهترین فرصت است و او هم به داخل اتاق آمد و در این هنگام با همسرم درگیر شد و با یک عدد شوکر برقی او را بی‎حال کرد و در نهایت با استفاده از روسری وی را خفه کرد.
همسر مقتول ادامه داد: برای آنکه وقوع حادثه یک خودکشی جلوه کند نقشه کشیدیم که در حیاط خلوت و اتاقک پشت خانه وی را حلق‎آویز کرده و بعد به پلیس اطلاع دهیم، اما هنگامی که در حیاط خلوت حضور داشتیم صدای زنگ خانه آمد و من متوجه شدم که پلیس پشت در خانه است و سپس با کمک دختر همسرم پلیس وارد خانه شد و تمام ماجرا مشخص شد. بنابر این گزارش، تحقیقات از مرد رمال و این زن نزد کارآگاهان ادامه دارد.
منبع: ایران