صراط: محمدحسن قدیری ابیانه سفیر سابق کشورمان در مکزیک و استرالیا در گفتوگویی 3 ساعته با فارس به تحلیل فضای سیاسی کشور، سیاست خارجی دولت یازدهم، عملکرد دولت در حوزه اقتصادی و فعالیتهای خود در دورانی که سفیر کشورمان در مکزیک بود پرداخت و همچنین آخرین وضعیت اصولگرایان در مقطع فعلی را تشریح کرد.
در ادامه مهمترین محورهای این گفتوگوی تفصیلی از نظر شما مخاطبان گرامی میگذرد:
*معتقدم که مذاکرات هستهای یک دستاورد بزرگ تاکنون داشته که هدف از نرمش قهرمانانه رسیدن به این هدف بود و آن دستاورد این بود که ثابت شد که مذاکره و لبخند و بکارگیری لحن دیپلماتیک و ملایم نمیتواند دشمنان ما را وادار به کنار گذاشتن دشمنیها کند.
*آنچه باعث تحریم کشور شد، فتنه 88 بود. یعنی دشمن را امیدوار به ایجاد شکاف بین ملت کرد.
*وقتی سخنرانی کامرون انجام شد، روزنامههای اصلاحطلب و آنهایی که تیتر زده بودند و از دستاورد بزرگ نوشته بودند از انعکاس صحبتهای کامرون خودداری کردند. نفس این کار توهین به خوانندگان آن روزنامه است که میخواهند به دیگران جهت بدهند که به آن شکل فکر کنید که ما دلمان میخواهد.
*چیزی که من هم در صحبتهای آقای ظریف و هم در صحبتهای آقای روحانی دقت کردم این بود که با توجه به آمادگی، انعطاف و شفافسازی ایران اگر به توافق نرسیم این تقصیر، تقصیر آمریکاست. این مثبت است، برعکس برخی روزنامههای اصلاحطلب طوری جلوه میدهند که اگر به توافق نرسیم، تقصیر اصولگرایان است.
*ادوارد اسنودن اعلام کرد که داعش در طرحی تحت عنوان «لانه زنبور» با مشارکت سازمانهای اطلاعاتی امنیتی آمریکا، انگلستان و اسرائیل ایجاد شده و ابوبکر البغدادی رهبر این گروه در اسرائیل دوره دیده است.
*هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا در کتاب Hard Choices «انتخابهای دشوار» گفته است که بنا بود دولت اسلامی حتی در مصر تشکیل شود و بعد حرکت کند به سمت کشورهای حوزه خلیج فارس مانند کویت، قطر، بحرین، امارات،عربستان و در نتیجه آن، آمریکا منابع نفتی این منطقه را تصاحب کند.
*مبارزه ما با داعش جدی است، ضروری است و ما نه تنها نیازی به هماهنگی با آمریکا نداریم بلکه اصلا نباید با آنها هماهنگی کنیم، نباید به آنها اطلاعاتی بدهیم چون اگر اطلاع دهیم از آن طرف علیه خود ما استفاده خواهند کرد.
*نتیجه را (نتیجه یک نظرسنجی که در آن احمدینژاد با اختلاف زیاد برنده انتخابات 84 معرفی شده بود) دادم و گفتم این توسط مخالفین آقای احمدینژاد انجام شده و نشان میدهد آقای هاشمی چند میلیون رأی کم آورده،به نظر من آقای رفسنجانی انتخابات را باختهاند، این را به آقای هاشمی بدهید تا ببینند. مهدی فرزند ایشان گفت من این را قبول ندارم،بابام برنده است.
*فائزه هاشمی گفت که آقای خاتمی کوتاهی کرد. شاید توقع داشته آقای خاتمی در انتخابات دست ببرد و آمار را جابجا کند و حالا که دست نبرده آدم بیعرضهای است، ولی دست نبردند.
*در انتخابات سال 84 دولت دست آقای خاتمی بود، تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور و برگزار کننده بود، چطور آقای تاجزاده میتواند به نفع آقای احمدینژاد تقلب کرده باشد؟
*در فتنه 88 کلیدواژه تقلب بود. تقلب از زمانی شروع میشود که آراء اعلام شود و از آن موقع فتنه شروع شد. این بار شعار آزادی انتخابات دادند. آزادی انتخابات یعنی هر که نامزد شد تأیید صلاحیت شود و زمان رد صلاحیتها یا اعلام افراد صالح، زمان آغاز فتنه خواهد بود.
*با توجه به عملکردی که آقای احمدینژاد و مشایی در انتخابات داشتند و با علم به اینکه مشایی حتما رد صلاحیت میشود من حدس زدم این جا احمدینژاد هم به میدان بیاید و به فتنه بپیوندد.
*پیشبینی من برای ریاست جمهوری این بود که احراز صلاحیت نشوم. پس با این نیت رفتم که حتی از آبروی خودم مایه بگذارم و در وسط میدان به عنوان یک احراز صلاحیت نشده از نظام دفاع کنم و در مقابل فتنه بایستم.
*نمایشگاه بزرگی از آثار تاریخی ایران در مکزیکوسیتی برگزار شده بود، من روزهای آخر آن رسیدم، رفتم بازدید کردم دیدم پر از مجسمههای مستهجن است.
*مدیرکل موزه ملی آنجا بود و به او گفتم این مجسمهها چیست که شما اینجا گذاشتید؟ گفت ما که اینها را در ایران نمیتوانیم نمایش دهیم. اگر اینجا هم نمایش ندهیم پس کجا نمایش دهیم!
*در ایران به یک سمینار آمده بودم. نامهای به دست آقای احمدینژاد دادم که همچین کاری صورت گرفته؛اولا دستور دهید که بررسی کنند چرا این کار صورت گرفته، ثانیا اینکه هیچ کجا چنین چیزهایی نباید نمایش داده شود.
*من دیگر گفتم کار تمام است. به مکزیک برگشتم، آقای ملکزاده معاون آقای مشایی زنگ زد گفت آقای مشایی سلام رسانده گفته شما سخت نگیرید. گفتم که سلام من را به آقای مشایی برسانید بگویید من اجازه نمیدهم در اینجا مجسمههای برهنه به نمایش درآیند.
*شروع کردند یکسری چیزها علیه من گفتند، چون حدود چند صد نفر پای صحبتهای بنده مسلمان شده بودند. اینها شروع کردند در رسانهها از قول من گفتند که من هزار دلار به کسانی میدهم که مسلمان شوند.
*اصلا معنا ندارد و توهین به مسلمانان است که طرف پول بگیرد تا مسلمان شود. مثلا سه تا رئیس دانشگاه مسلمان شده بودند. کلی استاد دانشگاه، قاضی، حقوق دان و ... اینها آمده بودند که پول بگیرند؟
*یعنی اینها چنین چیزی گفته بودند تا تخریب کنند و اینقدر احمق بودند که در اینجا دارند سفارت را تخریب میکنند. چون در خارج به سفیر به عنوان فرد حقیقی و مستقل نگاه نمیکنند، حقوقی نگاه میکنند مثلا میگویند: سفارت دارد پول میدهد تا افراد را مسلمان کند.
*روز و ساعت آخر را برای ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کردم. وقتی آنجا بودم گفتند مشایی ثبتنام کرده و لذا در بخشی که اسناد نامزدیام را تحویل شورای نگهبان میدادم، گزارش در مورد مشایی را هم تحویل شورای نگهبان دادم.
*با کاری که من کردم بحث مشایی را از بحث سیاسی به بحث مجسمههای مستهجن بُرد. فکرمیکنم در انفعال آقای احمدینژاد هم در دفاع از مشایی بی تأثیر نبود.
*من چیزی تحت عنوان تبلیغ اسلام انجام نمیدادم که بگویم من دارم تبلیغ به اسلام و دعوت به اسلام میکنم.
*مخاطب را میفهمیدم. برای تبلیغ اسلام باید باورهای مخاطب را بدانید.
*حق آقای موسوی و کروبی نبود که حصر شوند؛ حق آنان این است که محاکمه و مجازات شوند و حصر برای حفظ جانشان بود ولی اینکه اینها بایند و آزاد شوند من میگویم نه باید مجازات شوند. برای حزب اعتماد ملی هم باید دادگاه تشکیل شود.
*وحدت بر اساس اصول باید باشد. یعنی اصولگرایی ملاک باشد نه وصولگرایی.
*(با اشاره به استخدام وکیل برای پیگیری پرونده قتل مشکوک ادواردو آنیلی) وکیلی را در مکزیک شناسایی کردیم که شیعه و دلسوز است. منتها باید جایی حاضر شود و هزینههایش را تقبل کند.
*اخیرا اسنادی منتشر شده که نخستوزیر، وزیر خارجه و وزیر ارتباطات ایتالیا هم در جریان برنامهریزی برای قتل ادواردو بودند و حتی وزیر ارتباطات موظف میشود که انعکاس اخبار را کنترل کند.
*برگزاری جلسات همگرایی میان اصولگرایان اقدام مثبتی بود که صورت گرفت.
*در دیدار با آیتالله مصباحیزدی مسئله بیعدالتیها را بیان کردم که مثلا همین یارانهها بدترین ظلم است.
*ایتالله مصباح یزدی به نقش خواص اشاره کردند و مثلا در مسئله انتخابات مطرح کردند که هیچکس معصوم نیست. اما ما در انتخابات باید افرادی که یک درجه از دیگران مؤمنتر هستند را ملاک قرار دهیم.
*دولت در حوزه اقتصادی جرأت اتخاذ تصمیمهای اساسی را ندارد.
*درصد بیشتری از اقشار ثروتمند به آقای روحانی رأی دادند، دولت میداند این کاری که انجام میدهد(ادامه پرداخت یارانهها) ظالمانه است و درست نیست وقتی که کسری بودجه دارد به ثروتمندها یارانه بدهد ولی جرأت نمیکند یارانه ثروتمندان را قطع کند.
*بهترین دولت هم بیاید و مردم به وظیفه خودشان عمل نکنند دولت موفق به مهار تورم نخواهد شد، یعنی بهترین سیاستها و بهترین مدیران در جایی که مردم به وظایف خود عمل نکنند به نتیجه مطلوب نخواهد رسید و با این وضعیت امید زیادی به اینکه تورم مهار شود ندارند.
*کاهش تورم خود به خود انجام شد. یعنی بر اثر نتیجه انتخابات این آرامش یک مقدار حاکم شد. کاهش تورم را جزو اقدامات مثبت دولت میدانم.
*طرح هدفمندسازی یارانهها باید تکمیل شود اما من هیچ امیدی ندارم که این دولت هدفمندسازی را تکمیل کند. قیمتها باید واقعی شوند.
*اگر مسئولین و مردم طوری عمل میکردند که بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری وابستگی ما به نفت کم میشد آن وقت این تحریمها نمیتوانست این آثار را روی ارزش پول ملی ما داشته باشد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930824000865#sthash.HDfwhhF1.dpuحورهای گفتوگوی فارس با قدیری ابیانه
کاهش تورم را جزو اقدامات مثبت دولت میدانم/اصولگرایی ملاک ماست نه وصولگرایی/ دولت جرأت اتخاذ تصمیمات اساسی را ندارد/ممانعت مهدی هاشمی از رسیدن نظرسنجیها به «آیتالله»
*آنچه باعث تحریم کشور شد، فتنه 88 بود. یعنی دشمن را امیدوار به ایجاد شکاف بین ملت کرد.
*چیزی که من هم در صحبتهای آقای ظریف و هم در صحبتهای آقای روحانی دقت کردم این بود که با توجه به آمادگی، انعطاف و شفافسازی ایران اگر به توافق نرسیم این تقصیر، تقصیر آمریکاست. این مثبت است، برعکس برخی روزنامههای اصلاحطلب طوری جلوه میدهند که اگر به توافق نرسیم، تقصیر اصولگرایان است.
*نتیجه را (نتیجه یک نظرسنجی که در آن احمدینژاد با اختلاف زیاد برنده انتخابات 84 معرفی شده بود) دادم و گفتم این توسط مخالفین آقای احمدینژاد انجام شده و نشان میدهد آقای هاشمی چند میلیون رأی کم آورده،به نظر من آقای رفسنجانی انتخابات را باختهاند، این را به آقای هاشمی بدهید تا ببینند. مهدی فرزند ایشان گفت من این را قبول ندارم،بابام برنده است.
*فائزه هاشمی گفت که آقای خاتمی کوتاهی کرد. شاید توقع داشته آقای خاتمی در انتخابات دست ببرد و آمار را جابجا کند و حالا که دست نبرده آدم بیعرضهای است. ولی دست نبردند.
*در انتخابات سال 84 دولت دست آقای خاتمی بود، تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور و برگزار کننده بود، چطور آقای تاجزاده میتواند به نفع آقای احمدینژاد تقلب کرده باشد؟
*در فتنه 88 کلیدواژه ، تقلب بود. تقلب از زمانی شروع میشود که آراء اعلام شود و از آن موقع فتنه شروع شد. این بار شعار آزادی انتخابات دادند. آزادی انتخابات یعنی هر که نامزد شد تأیید صلاحیت شود و زمان رد صلاحیتها یا اعلام افراد صالح، زمان آغاز فتنه خواهد بود.
*با توجه به عملکردی که آقای احمدینژاد و مشایی در انتخابات داشتند و با علم به اینکه مشایی حتما رد صلاحیت میشود من حدس زدم این جا احمدینژاد هم به میدان بیاید و به فتنه بپیوندد.
*پیشبینی من برای ریاست جمهوری این بود که احراز صلاحیت نشوم. پس با این نیت رفتم که حتی از آبروی خودم مایه بگذارم و در وسط میدان به عنوان یک احراز صلاحیت نشده از نظام دفاع کنم و در مقابل فتنه بایستم.
*نمایشگاه بزرگی از آثار تاریخی ایران در مکزیکوسیتی برگزار شده بود، من روزهای آخر آن رسیدم، رفتم بازدید کردم دیدم پر از مجسمههای مستهجن است.مدیرکل موزه ملی آنجا بود و به او گفتم این مجسمهها چیست که شما اینجا گذاشتید؟ گفت ما که اینها را در ایران نمیتوانیم نمایش دهیم. اگر اینجا هم نمایش ندهیم پس کجا نمایش دهیم!در ایران به یک سمینار آمده بودم. نامهای به دست آقای احمدینژاد دادم که همچین کاری صورت گرفته؛اولا دستور دهید که بررسی کنند چرا این کار صورت گرفته، ثانیا اینکه هیچ کجا چنین چیزهایی نباید نمایش داده شود.
من دیگر گفتم کار تمام است. به مکزیک برگشتم، آقای ملکزاده معاون آقای مشایی زنگ زد گفت آقای مشایی سلام رسانده گفته شما سخت نگیرید. گفتم که سلام من را به آقای مشایی برسانید بگویید من اجازه نمیدهم در اینجا مجسمههای برهنه به نمایش درآیند.شروع کردند یکسری چیزها علیه من گفتند، چون حدود چند صد نفر پای صحبتهای بنده مسلمان شده بودند. اینها شروع کردند در رسانهها از قول من گفتند که من هزار دلار به کسانی میدهم که مسلمان شوند.اصلا معنا ندارد و توهین به مسلمانان است که طرف پول بگیرد تا مسلمان شود. مثلا سه تا رئیس دانشگاه مسلمان شده بودند. کلی استاد دانشگاه، قاضی، حقوق دان و ... اینها آمده بودند که پول بگیرند؟یعنی اینها چنین چیزی گفته بودند تا تخریب کنند و اینقدر احمق بودند که در اینجا دارند سفارت را تخریب میکنند. چون در خارج به سفیر به عنوان فرد حقیقی و مستقل نگاه نمیکنند، حقوقی نگاه میکنند مثلا میگویند: سفارت دارد پول میدهد تا افراد را مسلمان کند.
*روز و ساعت آخر را برای ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کردم. وقتی آنجا بودم گفتند مشایی ثبتنام کرده و لذا در بخشی که اسناد نامزدیام را تحویل شورای نگهبان میدادم، گزارش در مورد مشایی را هم تحویل شورای نگهبان دادم.
*با کاری که من کردم بحث مشایی را از بحث سیاسی به بحث مجسمههای مستهجن بُرد. فکرمیکنم در انفعال آقای احمدینژاد هم در دفاع از مشایی بی تأثیر نبود.
*حق آقای موسوی و کروبی نبود که حصر شوند؛ حق آنان این است که محاکمه و مجازات شوند و حصر برای حفظ جانشان بود ولی اینکه اینها بایند و آزاد شوند من میگویم نه باید مجازات شوند. برای حزب اعتماد ملی هم باید دادگاه تشکیل شود.
*در دیدار با آیتالله مصباحیزدی مسئله بیعدالتیها را بیان کردم که مثلا همین یارانهها بدترین ظلم است.
*ایتالله مصباح یزدی به نقش خواص اشاره کردند و مثلا در مسئله انتخابات مطرح کردند که هیچکس معصوم نیست. اما ما در انتخابات باید افرادی که یک درجه از دیگران مؤمنتر هستند را ملاک قرار دهیم.
*دولت در حوزه اقتصادی جرأت اتخاذ تصمیمهای اساسی را ندارد.
*درصد بیشتری از اقشار ثروتمند به آقای روحانی رأی دادند، دولت میداند این کاری که انجام میدهد(ادامه پرداخت یارانهها) ظالمانه است و درست نیست وقتی که کسری بودجه دارد به ثروتمندها یارانه بدهد ولی جرأت نمیکند یارانه ثروتمندان را قطع کند.
در ادامه مهمترین محورهای این گفتوگوی تفصیلی از نظر شما مخاطبان گرامی میگذرد:
*معتقدم که مذاکرات هستهای یک دستاورد بزرگ تاکنون داشته که هدف از نرمش قهرمانانه رسیدن به این هدف بود و آن دستاورد این بود که ثابت شد که مذاکره و لبخند و بکارگیری لحن دیپلماتیک و ملایم نمیتواند دشمنان ما را وادار به کنار گذاشتن دشمنیها کند.
*آنچه باعث تحریم کشور شد، فتنه 88 بود. یعنی دشمن را امیدوار به ایجاد شکاف بین ملت کرد.
*وقتی سخنرانی کامرون انجام شد، روزنامههای اصلاحطلب و آنهایی که تیتر زده بودند و از دستاورد بزرگ نوشته بودند از انعکاس صحبتهای کامرون خودداری کردند. نفس این کار توهین به خوانندگان آن روزنامه است که میخواهند به دیگران جهت بدهند که به آن شکل فکر کنید که ما دلمان میخواهد.
*چیزی که من هم در صحبتهای آقای ظریف و هم در صحبتهای آقای روحانی دقت کردم این بود که با توجه به آمادگی، انعطاف و شفافسازی ایران اگر به توافق نرسیم این تقصیر، تقصیر آمریکاست. این مثبت است، برعکس برخی روزنامههای اصلاحطلب طوری جلوه میدهند که اگر به توافق نرسیم، تقصیر اصولگرایان است.
*ادوارد اسنودن اعلام کرد که داعش در طرحی تحت عنوان «لانه زنبور» با مشارکت سازمانهای اطلاعاتی امنیتی آمریکا، انگلستان و اسرائیل ایجاد شده و ابوبکر البغدادی رهبر این گروه در اسرائیل دوره دیده است.
*هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا در کتاب Hard Choices «انتخابهای دشوار» گفته است که بنا بود دولت اسلامی حتی در مصر تشکیل شود و بعد حرکت کند به سمت کشورهای حوزه خلیج فارس مانند کویت، قطر، بحرین، امارات،عربستان و در نتیجه آن، آمریکا منابع نفتی این منطقه را تصاحب کند.
*مبارزه ما با داعش جدی است، ضروری است و ما نه تنها نیازی به هماهنگی با آمریکا نداریم بلکه اصلا نباید با آنها هماهنگی کنیم، نباید به آنها اطلاعاتی بدهیم چون اگر اطلاع دهیم از آن طرف علیه خود ما استفاده خواهند کرد.
*نتیجه را (نتیجه یک نظرسنجی که در آن احمدینژاد با اختلاف زیاد برنده انتخابات 84 معرفی شده بود) دادم و گفتم این توسط مخالفین آقای احمدینژاد انجام شده و نشان میدهد آقای هاشمی چند میلیون رأی کم آورده،به نظر من آقای رفسنجانی انتخابات را باختهاند، این را به آقای هاشمی بدهید تا ببینند. مهدی فرزند ایشان گفت من این را قبول ندارم،بابام برنده است.
*فائزه هاشمی گفت که آقای خاتمی کوتاهی کرد. شاید توقع داشته آقای خاتمی در انتخابات دست ببرد و آمار را جابجا کند و حالا که دست نبرده آدم بیعرضهای است، ولی دست نبردند.
*در انتخابات سال 84 دولت دست آقای خاتمی بود، تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور و برگزار کننده بود، چطور آقای تاجزاده میتواند به نفع آقای احمدینژاد تقلب کرده باشد؟
*در فتنه 88 کلیدواژه تقلب بود. تقلب از زمانی شروع میشود که آراء اعلام شود و از آن موقع فتنه شروع شد. این بار شعار آزادی انتخابات دادند. آزادی انتخابات یعنی هر که نامزد شد تأیید صلاحیت شود و زمان رد صلاحیتها یا اعلام افراد صالح، زمان آغاز فتنه خواهد بود.
*با توجه به عملکردی که آقای احمدینژاد و مشایی در انتخابات داشتند و با علم به اینکه مشایی حتما رد صلاحیت میشود من حدس زدم این جا احمدینژاد هم به میدان بیاید و به فتنه بپیوندد.
*پیشبینی من برای ریاست جمهوری این بود که احراز صلاحیت نشوم. پس با این نیت رفتم که حتی از آبروی خودم مایه بگذارم و در وسط میدان به عنوان یک احراز صلاحیت نشده از نظام دفاع کنم و در مقابل فتنه بایستم.
*نمایشگاه بزرگی از آثار تاریخی ایران در مکزیکوسیتی برگزار شده بود، من روزهای آخر آن رسیدم، رفتم بازدید کردم دیدم پر از مجسمههای مستهجن است.
*مدیرکل موزه ملی آنجا بود و به او گفتم این مجسمهها چیست که شما اینجا گذاشتید؟ گفت ما که اینها را در ایران نمیتوانیم نمایش دهیم. اگر اینجا هم نمایش ندهیم پس کجا نمایش دهیم!
*در ایران به یک سمینار آمده بودم. نامهای به دست آقای احمدینژاد دادم که همچین کاری صورت گرفته؛اولا دستور دهید که بررسی کنند چرا این کار صورت گرفته، ثانیا اینکه هیچ کجا چنین چیزهایی نباید نمایش داده شود.
*من دیگر گفتم کار تمام است. به مکزیک برگشتم، آقای ملکزاده معاون آقای مشایی زنگ زد گفت آقای مشایی سلام رسانده گفته شما سخت نگیرید. گفتم که سلام من را به آقای مشایی برسانید بگویید من اجازه نمیدهم در اینجا مجسمههای برهنه به نمایش درآیند.
*شروع کردند یکسری چیزها علیه من گفتند، چون حدود چند صد نفر پای صحبتهای بنده مسلمان شده بودند. اینها شروع کردند در رسانهها از قول من گفتند که من هزار دلار به کسانی میدهم که مسلمان شوند.
*اصلا معنا ندارد و توهین به مسلمانان است که طرف پول بگیرد تا مسلمان شود. مثلا سه تا رئیس دانشگاه مسلمان شده بودند. کلی استاد دانشگاه، قاضی، حقوق دان و ... اینها آمده بودند که پول بگیرند؟
*یعنی اینها چنین چیزی گفته بودند تا تخریب کنند و اینقدر احمق بودند که در اینجا دارند سفارت را تخریب میکنند. چون در خارج به سفیر به عنوان فرد حقیقی و مستقل نگاه نمیکنند، حقوقی نگاه میکنند مثلا میگویند: سفارت دارد پول میدهد تا افراد را مسلمان کند.
*روز و ساعت آخر را برای ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کردم. وقتی آنجا بودم گفتند مشایی ثبتنام کرده و لذا در بخشی که اسناد نامزدیام را تحویل شورای نگهبان میدادم، گزارش در مورد مشایی را هم تحویل شورای نگهبان دادم.
*با کاری که من کردم بحث مشایی را از بحث سیاسی به بحث مجسمههای مستهجن بُرد. فکرمیکنم در انفعال آقای احمدینژاد هم در دفاع از مشایی بی تأثیر نبود.
*من چیزی تحت عنوان تبلیغ اسلام انجام نمیدادم که بگویم من دارم تبلیغ به اسلام و دعوت به اسلام میکنم.
*مخاطب را میفهمیدم. برای تبلیغ اسلام باید باورهای مخاطب را بدانید.
*حق آقای موسوی و کروبی نبود که حصر شوند؛ حق آنان این است که محاکمه و مجازات شوند و حصر برای حفظ جانشان بود ولی اینکه اینها بایند و آزاد شوند من میگویم نه باید مجازات شوند. برای حزب اعتماد ملی هم باید دادگاه تشکیل شود.
*وحدت بر اساس اصول باید باشد. یعنی اصولگرایی ملاک باشد نه وصولگرایی.
*(با اشاره به استخدام وکیل برای پیگیری پرونده قتل مشکوک ادواردو آنیلی) وکیلی را در مکزیک شناسایی کردیم که شیعه و دلسوز است. منتها باید جایی حاضر شود و هزینههایش را تقبل کند.
*اخیرا اسنادی منتشر شده که نخستوزیر، وزیر خارجه و وزیر ارتباطات ایتالیا هم در جریان برنامهریزی برای قتل ادواردو بودند و حتی وزیر ارتباطات موظف میشود که انعکاس اخبار را کنترل کند.
*برگزاری جلسات همگرایی میان اصولگرایان اقدام مثبتی بود که صورت گرفت.
*در دیدار با آیتالله مصباحیزدی مسئله بیعدالتیها را بیان کردم که مثلا همین یارانهها بدترین ظلم است.
*ایتالله مصباح یزدی به نقش خواص اشاره کردند و مثلا در مسئله انتخابات مطرح کردند که هیچکس معصوم نیست. اما ما در انتخابات باید افرادی که یک درجه از دیگران مؤمنتر هستند را ملاک قرار دهیم.
*دولت در حوزه اقتصادی جرأت اتخاذ تصمیمهای اساسی را ندارد.
*درصد بیشتری از اقشار ثروتمند به آقای روحانی رأی دادند، دولت میداند این کاری که انجام میدهد(ادامه پرداخت یارانهها) ظالمانه است و درست نیست وقتی که کسری بودجه دارد به ثروتمندها یارانه بدهد ولی جرأت نمیکند یارانه ثروتمندان را قطع کند.
*بهترین دولت هم بیاید و مردم به وظیفه خودشان عمل نکنند دولت موفق به مهار تورم نخواهد شد، یعنی بهترین سیاستها و بهترین مدیران در جایی که مردم به وظایف خود عمل نکنند به نتیجه مطلوب نخواهد رسید و با این وضعیت امید زیادی به اینکه تورم مهار شود ندارند.
*کاهش تورم خود به خود انجام شد. یعنی بر اثر نتیجه انتخابات این آرامش یک مقدار حاکم شد. کاهش تورم را جزو اقدامات مثبت دولت میدانم.
*طرح هدفمندسازی یارانهها باید تکمیل شود اما من هیچ امیدی ندارم که این دولت هدفمندسازی را تکمیل کند. قیمتها باید واقعی شوند.
*اگر مسئولین و مردم طوری عمل میکردند که بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری وابستگی ما به نفت کم میشد آن وقت این تحریمها نمیتوانست این آثار را روی ارزش پول ملی ما داشته باشد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930824000865#sthash.HDfwhhF1.dpuحورهای گفتوگوی فارس با قدیری ابیانه
کاهش تورم را جزو اقدامات مثبت دولت میدانم/اصولگرایی ملاک ماست نه وصولگرایی/ دولت جرأت اتخاذ تصمیمات اساسی را ندارد/ممانعت مهدی هاشمی از رسیدن نظرسنجیها به «آیتالله»
*آنچه باعث تحریم کشور شد، فتنه 88 بود. یعنی دشمن را امیدوار به ایجاد شکاف بین ملت کرد.
*چیزی که من هم در صحبتهای آقای ظریف و هم در صحبتهای آقای روحانی دقت کردم این بود که با توجه به آمادگی، انعطاف و شفافسازی ایران اگر به توافق نرسیم این تقصیر، تقصیر آمریکاست. این مثبت است، برعکس برخی روزنامههای اصلاحطلب طوری جلوه میدهند که اگر به توافق نرسیم، تقصیر اصولگرایان است.
*نتیجه را (نتیجه یک نظرسنجی که در آن احمدینژاد با اختلاف زیاد برنده انتخابات 84 معرفی شده بود) دادم و گفتم این توسط مخالفین آقای احمدینژاد انجام شده و نشان میدهد آقای هاشمی چند میلیون رأی کم آورده،به نظر من آقای رفسنجانی انتخابات را باختهاند، این را به آقای هاشمی بدهید تا ببینند. مهدی فرزند ایشان گفت من این را قبول ندارم،بابام برنده است.
*فائزه هاشمی گفت که آقای خاتمی کوتاهی کرد. شاید توقع داشته آقای خاتمی در انتخابات دست ببرد و آمار را جابجا کند و حالا که دست نبرده آدم بیعرضهای است. ولی دست نبردند.
*در انتخابات سال 84 دولت دست آقای خاتمی بود، تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور و برگزار کننده بود، چطور آقای تاجزاده میتواند به نفع آقای احمدینژاد تقلب کرده باشد؟
*در فتنه 88 کلیدواژه ، تقلب بود. تقلب از زمانی شروع میشود که آراء اعلام شود و از آن موقع فتنه شروع شد. این بار شعار آزادی انتخابات دادند. آزادی انتخابات یعنی هر که نامزد شد تأیید صلاحیت شود و زمان رد صلاحیتها یا اعلام افراد صالح، زمان آغاز فتنه خواهد بود.
*با توجه به عملکردی که آقای احمدینژاد و مشایی در انتخابات داشتند و با علم به اینکه مشایی حتما رد صلاحیت میشود من حدس زدم این جا احمدینژاد هم به میدان بیاید و به فتنه بپیوندد.
*پیشبینی من برای ریاست جمهوری این بود که احراز صلاحیت نشوم. پس با این نیت رفتم که حتی از آبروی خودم مایه بگذارم و در وسط میدان به عنوان یک احراز صلاحیت نشده از نظام دفاع کنم و در مقابل فتنه بایستم.
*نمایشگاه بزرگی از آثار تاریخی ایران در مکزیکوسیتی برگزار شده بود، من روزهای آخر آن رسیدم، رفتم بازدید کردم دیدم پر از مجسمههای مستهجن است.مدیرکل موزه ملی آنجا بود و به او گفتم این مجسمهها چیست که شما اینجا گذاشتید؟ گفت ما که اینها را در ایران نمیتوانیم نمایش دهیم. اگر اینجا هم نمایش ندهیم پس کجا نمایش دهیم!در ایران به یک سمینار آمده بودم. نامهای به دست آقای احمدینژاد دادم که همچین کاری صورت گرفته؛اولا دستور دهید که بررسی کنند چرا این کار صورت گرفته، ثانیا اینکه هیچ کجا چنین چیزهایی نباید نمایش داده شود.
من دیگر گفتم کار تمام است. به مکزیک برگشتم، آقای ملکزاده معاون آقای مشایی زنگ زد گفت آقای مشایی سلام رسانده گفته شما سخت نگیرید. گفتم که سلام من را به آقای مشایی برسانید بگویید من اجازه نمیدهم در اینجا مجسمههای برهنه به نمایش درآیند.شروع کردند یکسری چیزها علیه من گفتند، چون حدود چند صد نفر پای صحبتهای بنده مسلمان شده بودند. اینها شروع کردند در رسانهها از قول من گفتند که من هزار دلار به کسانی میدهم که مسلمان شوند.اصلا معنا ندارد و توهین به مسلمانان است که طرف پول بگیرد تا مسلمان شود. مثلا سه تا رئیس دانشگاه مسلمان شده بودند. کلی استاد دانشگاه، قاضی، حقوق دان و ... اینها آمده بودند که پول بگیرند؟یعنی اینها چنین چیزی گفته بودند تا تخریب کنند و اینقدر احمق بودند که در اینجا دارند سفارت را تخریب میکنند. چون در خارج به سفیر به عنوان فرد حقیقی و مستقل نگاه نمیکنند، حقوقی نگاه میکنند مثلا میگویند: سفارت دارد پول میدهد تا افراد را مسلمان کند.
*روز و ساعت آخر را برای ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کردم. وقتی آنجا بودم گفتند مشایی ثبتنام کرده و لذا در بخشی که اسناد نامزدیام را تحویل شورای نگهبان میدادم، گزارش در مورد مشایی را هم تحویل شورای نگهبان دادم.
*با کاری که من کردم بحث مشایی را از بحث سیاسی به بحث مجسمههای مستهجن بُرد. فکرمیکنم در انفعال آقای احمدینژاد هم در دفاع از مشایی بی تأثیر نبود.
*حق آقای موسوی و کروبی نبود که حصر شوند؛ حق آنان این است که محاکمه و مجازات شوند و حصر برای حفظ جانشان بود ولی اینکه اینها بایند و آزاد شوند من میگویم نه باید مجازات شوند. برای حزب اعتماد ملی هم باید دادگاه تشکیل شود.
*در دیدار با آیتالله مصباحیزدی مسئله بیعدالتیها را بیان کردم که مثلا همین یارانهها بدترین ظلم است.
*ایتالله مصباح یزدی به نقش خواص اشاره کردند و مثلا در مسئله انتخابات مطرح کردند که هیچکس معصوم نیست. اما ما در انتخابات باید افرادی که یک درجه از دیگران مؤمنتر هستند را ملاک قرار دهیم.
*دولت در حوزه اقتصادی جرأت اتخاذ تصمیمهای اساسی را ندارد.
*درصد بیشتری از اقشار ثروتمند به آقای روحانی رأی دادند، دولت میداند این کاری که انجام میدهد(ادامه پرداخت یارانهها) ظالمانه است و درست نیست وقتی که کسری بودجه دارد به ثروتمندها یارانه بدهد ولی جرأت نمیکند یارانه ثروتمندان را قطع کند.