صراط: حمیدرضاترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه به روزنامه آرمان گفت:
*شاید در برخی از مواقع رفتارهای جبهه پایداری این نکته را تداعی کند که این اقدامات علیه دولت یا اصولگرایان معتدل است اما ضرورت حضور این جریان غیر قابل اغماض است و نمیتوان آن را خارج از دایره اصولگرایی قلمداد کرد.
اقدامات جبهه پایداری به نوعی سوپاپ اطمینان برای حرکت دولت تلقی میشود؛ به شکلی که دولت احساس میکند نباید در مسیری که برای خود طراحی کرده است از برخی از مسائل عدول کند. جبهه پایداری نقش نوعی ضربه گیر را برای دولت یازدهم بازی کرده است.
*جبهه پایداری باعث شده است که دولت گمان نکند که تمامی اقداماتی که انجام میدهد به صورت صددرصد مورد تائید همه گروهها و جریانهای سیاسی قرار میگیرد. بلکه دولت به این نکته پی برده است که گروهها و افرادی هم در کشور حضور دارند که مراقب رفتارهای دولت هستند و اگر کار خطایی انجام دهد باید به آنها پاسخگو باشد.با این وجود این رفتار و اقدامات هیچ کدام مبتنی بر کینه یا دشمنی با دولت یا برخلاف مصالح نظام نیست و بلکه در چارچوب نظام و قانون است.
*آقای احمدینژاد ۸ سال در قدرت بود و هم اکنون دوره او تمام شده است. امروز دیگر احمدینژاد چیز قابل طرحی برای گفتمانسازی در جریان اصولگرایی و حتی خارج از آن یا دستاویزی برای جلبنظر جامعه ندارد، لذا طبیعی است که سرمایهگذاری در جهت مطرح کردن مجدد آقای احمدینژاد یک سرمایهگذاری بدون فایده خواهد بود. یقینا اصولگرایان باید به فکر برنامهای نو، چهرههایی نو و ظرفیتهایی نو از میان خودشان باشند. اصولگرایان متوجه هستند که آقای احمدینژاد به هر حال درصدی از جامعه را به عنوان هوادار با خود دارد، اما همزمان این را هم میدانند که درصد قابل توجهی از جامعه هم احمدینژاد را با نا کارآمدی دولت او بهخصوص در دوره دوم میشناسد.
*شاید در برخی از مواقع رفتارهای جبهه پایداری این نکته را تداعی کند که این اقدامات علیه دولت یا اصولگرایان معتدل است اما ضرورت حضور این جریان غیر قابل اغماض است و نمیتوان آن را خارج از دایره اصولگرایی قلمداد کرد.
اقدامات جبهه پایداری به نوعی سوپاپ اطمینان برای حرکت دولت تلقی میشود؛ به شکلی که دولت احساس میکند نباید در مسیری که برای خود طراحی کرده است از برخی از مسائل عدول کند. جبهه پایداری نقش نوعی ضربه گیر را برای دولت یازدهم بازی کرده است.
*جبهه پایداری باعث شده است که دولت گمان نکند که تمامی اقداماتی که انجام میدهد به صورت صددرصد مورد تائید همه گروهها و جریانهای سیاسی قرار میگیرد. بلکه دولت به این نکته پی برده است که گروهها و افرادی هم در کشور حضور دارند که مراقب رفتارهای دولت هستند و اگر کار خطایی انجام دهد باید به آنها پاسخگو باشد.با این وجود این رفتار و اقدامات هیچ کدام مبتنی بر کینه یا دشمنی با دولت یا برخلاف مصالح نظام نیست و بلکه در چارچوب نظام و قانون است.
*آقای احمدینژاد ۸ سال در قدرت بود و هم اکنون دوره او تمام شده است. امروز دیگر احمدینژاد چیز قابل طرحی برای گفتمانسازی در جریان اصولگرایی و حتی خارج از آن یا دستاویزی برای جلبنظر جامعه ندارد، لذا طبیعی است که سرمایهگذاری در جهت مطرح کردن مجدد آقای احمدینژاد یک سرمایهگذاری بدون فایده خواهد بود. یقینا اصولگرایان باید به فکر برنامهای نو، چهرههایی نو و ظرفیتهایی نو از میان خودشان باشند. اصولگرایان متوجه هستند که آقای احمدینژاد به هر حال درصدی از جامعه را به عنوان هوادار با خود دارد، اما همزمان این را هم میدانند که درصد قابل توجهی از جامعه هم احمدینژاد را با نا کارآمدی دولت او بهخصوص در دوره دوم میشناسد.