صراط: در حالی که تا لحظاتی دیگر سرنوشت مذاکرات هستهای رقم خواهد خورد،
رسانههای غربی فضای مذاکرات را به شدت مهآلود و مبهم کردهاند و جنگ لفظی
و کمپین رسانهای طرفین مذاکرهکننده و همچنین گمانهزنیها و اخبار
نادرست رسانههای اسرائیلی، آمریکایی و عربی نیز بر پیچیدگی موضوع افزوده و
افکار عمومی را سردرگم و گمراه کرده است. با وجود اینکه مقامات آمریکایی و
غربی توپ را در زمین ایران انداخته و در تلاشاند ایران را نیازمند هرگونه
توافق جلوه دهند، اما با بررسی کلیدواژهها در اظهارات مقامات صهیونیستی و
آمریکایی و همچنین موشکافی دقیق سیاست داخلی آمریکا میتوان به این واقعیت
نهفته رسید که دستیابی به توافق هستهای برای دولت اوباما موضوعی حیاتی
است و آمریکا در شرایطی است که ایجاب میکند هر چه زودتر با ایران به توافق
برسد و اغلب اظهارات رسانهای مقامات کاخ سفید بیشتر جنبه مصرف داخلی
دارد.
- نشانههای قطعی شدن تصمیم اوباما برای توافق با ایران
نشانههایی وجود دارد که مهر تأییدی بر توافق احتمالی ایران و آمریکا است. نشانه اول اضطراب و نگرانیای است که در اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی بروز پیدا کرده است. بسیاری از مقامات ارشد این رژیم به همراه رسانههای اسرائیلی و نزدیک به لابی صهیونیستی همگی دم از انعقاد توافقی بد میزنند و دولت کنونی آمریکا را به باد انتقاد گرفتهاند و ادعا کردهاند که اسرائیل به توافق هستهای توجهی نخواهد کرد و بر اساس منافع خود واکنش نشان خواهد داد. آنچه از این نگرانی و دستپاچگی اسرائیلیها برداشت میشود این است که آنها با توجه به نفوذ و منابع اطلاعاتی خود در واشنگتن از قصد اوباما برای توافق نهایی با ایران آگاه شدهاند و نهایت تلاش خود را میکنند تا شاید بتوانند اوباما را از این کار منصرف کنند. نشانه دوم اقدامات مخرب و سنگاندازیهای جدید جمهوریخواهان در سر راه اوباماست که نمونههای اخیر آن درز خبر نامهنگاری اوباما به مقام معظم رهبری و تصمیم کنگره برای تصویب قوانین جدید علیه توافق هستهای و تحریمهای ایران بود که همه این اقدامات با هدف فاش کردن این موضوع که اوباما تصمیم گرفته با ایران به توافق برسد، صورت گرفته است.
اما گواه این مدعا و دلایلی که نشان میدهد واشنگتن بیشتر از تهران به توافق هستهای نیاز دارد کدامند؟
۱- جلوگیری از جنگ و حمله نظامی: موجی از ناآرامی و بیثباتی گسترده در سراسر خاورمیانه از ظهور داعش گرفته تا ناآرامیهای اجتماعی کشورهای عربی و نزاع فلسطین و اسرائیل آمریکا را به چالش کشانده است و آمریکا در این مقطع زمانی از جنگ با ایران گریزان است. به همین جهت به احتمال زیاد اوباما برای جلوگیری از هرگونه جنگ و برخورد نظامی با ایران تمامی تلاش خود را برای دستیابی به توافق یا تمدید مذاکرات تا ضربالاجل ۳ آذر انجام خواهد داد تا بیشتر از این در باتلاق خاورمیانه فرو نرود.
۲ – جلوگیری از کارشکنی کنگره: کنگره خود را آماده میکند تا بر سر این توافق بحرانی سیاسی به راه بیندازد. جمهوری خواهان که پس از پیروزی اخیر خود در انتخابات میاندورهای در هر دو نهاد قانونگذاری آمریکا اکثریت را به دست گرفتهاند، به دلیل بدگمانی نسبت به مقاصد اوباما و تصمیم وی برای لغو تحریمهای ایران بدون هماهنگی و رضایت کنگره درصددند فشار خود بر کاخ سفید را افزایش دهند و قوانین جدیدی در خصوص تحریمهای ایران به تصویب برسانند. به همین جهت اوباما برای جلوگیری از مداخله و کارشکنی کنگره در توافق هستهای، در نظر دارد تا پیش از آغاز به کار مجدد کنگره جدید در ژانویه سال ۲۰۱۵ میلادی توافق با ایران را نهایی کند.
۳- جلوگیری از مقصر شناختهشدن شکست مذاکرات: بهرغم عملیات روانی رسانههای بزرگ غربی برای القای این موضوع که در صورت شکست مذاکرات ایران مقصر اصلی آن خواهد بود، کمپین رسانهای ایران و همچنین اظهارات دقیق و هوشمندانه تیم مذاکرهکننده هستهای توانست توپ را در زمین غرب بیندازد و افکار عمومی را قانع کند که در صورت شکست مذاکرات تمامی تقصیرات متوجه کاخ سفید و متحدانش خواهد بود. دولت اوباما نیز با توجه به فشاری که توسط ایران و افکار عمومی و رسانهها متوجهش شده از هر تلاشی برای موفقیت مذاکرات فروگذار نخواهد کرد تا بیشازپیش مورد سرزنش جامعه بینالمللی و به ویژه کنگره و مردم این کشور قرار نگیرد.
۴- جلوگیری از شکست دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶: اوباما تا دو سال دیگر باید جای خود را به رئیسجمهور بعدی آمریکا بدهد. با توجه به انتقادهای فراوانی که در حوزه سیاست خارجی و داخلی متوجه دولت اوباما شده است و همچنین با پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات اخیر کنگره این واهمه در حزب دموکرات به وجود آمده که شانس پیروزی در انتخابات ۲۰۱۶ کاهش یافته و کار برای این حزب دشوار شده است. هیلاری کلینتون نیز که از چندی پیش کمپین انتخاباتی خود را آغاز کرده به تازگی در خصوص توافق هستهای سکوت اختیار کرده و محتاطانه در انتظار فرجام توافق است تا مبادا با مواضع نادرست شانس موفقیت خود را از دست بدهد. با حصول توافق هستهای پیروزی بسیار بزرگی نصیب دموکراتها خواهد شد و این پیروزی میتواند محبوبیت و جایگاه دموکراتها را در داخل آمریکا به شدت افزایش دهد.
۵ –شکست داعش: اوباما برای شکست داعش و القاعده در عراق و سوریه به کمک ایران نیاز دارد. اگرچه هماهنگیهای محدودی میان این دو کشور برای عقبراندن داعش در سوریه و عراق صورت گرفته اما آمریکا برای غلبه بر این تکفیریها به همکاری و هماهنگی مستقیم ایران نیاز دارد و دستیابی به توافق هستهای پیشنیاز اصلی شکلگیری این رابطه است. بنابراین اوباما حاضر است توافق هستهای را فدای حل معضل خودساخته داعش کند و به ایران امتیاز بدهد.
۶- تنشزدایی و همکاریهای راهبردی در خاورمیانه جدید: نظم سنتی خاورمیانه که در آن کشورهای عرب سنی تسلط و نفوذ بسیاری داشتند و آمریکا عربستان را به عنوان پلیس منطقه انتخاب کرده بود طی سالهای اخیر با گسترش حوزه نفوذ ایران به بسیاری از کشورهای منطقه و همچنین نقش بیبدیل و نفوذ گسترده ایران در کشورهای عراق و سوریه دگرگون شده است. در واقع هژمونی منطقهای ایران آمریکا را وادار ساخته که با توجه به خلأ قدرت در منطقه از نادیده گرفتن ایران به عنوان قدرت برتر در این نقطه حیاتی عاجز بماند و ایران را به عنوان پلیس جدید منطقه بپذیرد. به همین جهت آمریکا در گام اول نیاز به تنشزدایی و آشتی مجدد با ایران دارد و حل مسئله هستهای میتواند گام بزرگی در نیل به این هدف باشد. آمریکا در نظر دارد با مسلط ساختن ایران بر منطقه، به تدریج از خاورمیانه خارج شود و به تحقق سیاست جدید این کشور یعنی چرخش به سمت آسیا بپردازد.
البته ناگفته نماند که موارد فوق تنها گوشهای از دلایل مختلفی است که آمریکا را ترغیب به توافق با ایران میکند که پرداختن به همه آنها در حوصله این یادداشت نمیگنجد. با همه این تفاسیر هنوز هم این امکان وجود دارد که دستهای پنهان در آخرین لحظات باعث تغییر قواعد بازی و تأثیرگذاری بر نتیجه مذاکرات شود. به هر حال تیم مذاکرهکننده هستهای ایران نیز مطمئناً با آگاهی جامع و کامل از تمامی شرایط موجود قدم به دور نهایی گذاشته است و امیدواریم با «نرمش قهرمانه» و «دیپلماسی هوشمندانه» از فرصت طلایی به وجود آمده نهایت بهره را ببرد و با افزایش فشارها در آخرین لحظات مذاکرات بتواند امتیازات بیشتری را از آمریکا بگیرد.
افشین جاور - مدیر تحقیقات و سردبیر مرکز راهبردی اشراف
- نشانههای قطعی شدن تصمیم اوباما برای توافق با ایران
نشانههایی وجود دارد که مهر تأییدی بر توافق احتمالی ایران و آمریکا است. نشانه اول اضطراب و نگرانیای است که در اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی بروز پیدا کرده است. بسیاری از مقامات ارشد این رژیم به همراه رسانههای اسرائیلی و نزدیک به لابی صهیونیستی همگی دم از انعقاد توافقی بد میزنند و دولت کنونی آمریکا را به باد انتقاد گرفتهاند و ادعا کردهاند که اسرائیل به توافق هستهای توجهی نخواهد کرد و بر اساس منافع خود واکنش نشان خواهد داد. آنچه از این نگرانی و دستپاچگی اسرائیلیها برداشت میشود این است که آنها با توجه به نفوذ و منابع اطلاعاتی خود در واشنگتن از قصد اوباما برای توافق نهایی با ایران آگاه شدهاند و نهایت تلاش خود را میکنند تا شاید بتوانند اوباما را از این کار منصرف کنند. نشانه دوم اقدامات مخرب و سنگاندازیهای جدید جمهوریخواهان در سر راه اوباماست که نمونههای اخیر آن درز خبر نامهنگاری اوباما به مقام معظم رهبری و تصمیم کنگره برای تصویب قوانین جدید علیه توافق هستهای و تحریمهای ایران بود که همه این اقدامات با هدف فاش کردن این موضوع که اوباما تصمیم گرفته با ایران به توافق برسد، صورت گرفته است.
اما گواه این مدعا و دلایلی که نشان میدهد واشنگتن بیشتر از تهران به توافق هستهای نیاز دارد کدامند؟
۱- جلوگیری از جنگ و حمله نظامی: موجی از ناآرامی و بیثباتی گسترده در سراسر خاورمیانه از ظهور داعش گرفته تا ناآرامیهای اجتماعی کشورهای عربی و نزاع فلسطین و اسرائیل آمریکا را به چالش کشانده است و آمریکا در این مقطع زمانی از جنگ با ایران گریزان است. به همین جهت به احتمال زیاد اوباما برای جلوگیری از هرگونه جنگ و برخورد نظامی با ایران تمامی تلاش خود را برای دستیابی به توافق یا تمدید مذاکرات تا ضربالاجل ۳ آذر انجام خواهد داد تا بیشتر از این در باتلاق خاورمیانه فرو نرود.
۲ – جلوگیری از کارشکنی کنگره: کنگره خود را آماده میکند تا بر سر این توافق بحرانی سیاسی به راه بیندازد. جمهوری خواهان که پس از پیروزی اخیر خود در انتخابات میاندورهای در هر دو نهاد قانونگذاری آمریکا اکثریت را به دست گرفتهاند، به دلیل بدگمانی نسبت به مقاصد اوباما و تصمیم وی برای لغو تحریمهای ایران بدون هماهنگی و رضایت کنگره درصددند فشار خود بر کاخ سفید را افزایش دهند و قوانین جدیدی در خصوص تحریمهای ایران به تصویب برسانند. به همین جهت اوباما برای جلوگیری از مداخله و کارشکنی کنگره در توافق هستهای، در نظر دارد تا پیش از آغاز به کار مجدد کنگره جدید در ژانویه سال ۲۰۱۵ میلادی توافق با ایران را نهایی کند.
۳- جلوگیری از مقصر شناختهشدن شکست مذاکرات: بهرغم عملیات روانی رسانههای بزرگ غربی برای القای این موضوع که در صورت شکست مذاکرات ایران مقصر اصلی آن خواهد بود، کمپین رسانهای ایران و همچنین اظهارات دقیق و هوشمندانه تیم مذاکرهکننده هستهای توانست توپ را در زمین غرب بیندازد و افکار عمومی را قانع کند که در صورت شکست مذاکرات تمامی تقصیرات متوجه کاخ سفید و متحدانش خواهد بود. دولت اوباما نیز با توجه به فشاری که توسط ایران و افکار عمومی و رسانهها متوجهش شده از هر تلاشی برای موفقیت مذاکرات فروگذار نخواهد کرد تا بیشازپیش مورد سرزنش جامعه بینالمللی و به ویژه کنگره و مردم این کشور قرار نگیرد.
۴- جلوگیری از شکست دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶: اوباما تا دو سال دیگر باید جای خود را به رئیسجمهور بعدی آمریکا بدهد. با توجه به انتقادهای فراوانی که در حوزه سیاست خارجی و داخلی متوجه دولت اوباما شده است و همچنین با پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات اخیر کنگره این واهمه در حزب دموکرات به وجود آمده که شانس پیروزی در انتخابات ۲۰۱۶ کاهش یافته و کار برای این حزب دشوار شده است. هیلاری کلینتون نیز که از چندی پیش کمپین انتخاباتی خود را آغاز کرده به تازگی در خصوص توافق هستهای سکوت اختیار کرده و محتاطانه در انتظار فرجام توافق است تا مبادا با مواضع نادرست شانس موفقیت خود را از دست بدهد. با حصول توافق هستهای پیروزی بسیار بزرگی نصیب دموکراتها خواهد شد و این پیروزی میتواند محبوبیت و جایگاه دموکراتها را در داخل آمریکا به شدت افزایش دهد.
۵ –شکست داعش: اوباما برای شکست داعش و القاعده در عراق و سوریه به کمک ایران نیاز دارد. اگرچه هماهنگیهای محدودی میان این دو کشور برای عقبراندن داعش در سوریه و عراق صورت گرفته اما آمریکا برای غلبه بر این تکفیریها به همکاری و هماهنگی مستقیم ایران نیاز دارد و دستیابی به توافق هستهای پیشنیاز اصلی شکلگیری این رابطه است. بنابراین اوباما حاضر است توافق هستهای را فدای حل معضل خودساخته داعش کند و به ایران امتیاز بدهد.
۶- تنشزدایی و همکاریهای راهبردی در خاورمیانه جدید: نظم سنتی خاورمیانه که در آن کشورهای عرب سنی تسلط و نفوذ بسیاری داشتند و آمریکا عربستان را به عنوان پلیس منطقه انتخاب کرده بود طی سالهای اخیر با گسترش حوزه نفوذ ایران به بسیاری از کشورهای منطقه و همچنین نقش بیبدیل و نفوذ گسترده ایران در کشورهای عراق و سوریه دگرگون شده است. در واقع هژمونی منطقهای ایران آمریکا را وادار ساخته که با توجه به خلأ قدرت در منطقه از نادیده گرفتن ایران به عنوان قدرت برتر در این نقطه حیاتی عاجز بماند و ایران را به عنوان پلیس جدید منطقه بپذیرد. به همین جهت آمریکا در گام اول نیاز به تنشزدایی و آشتی مجدد با ایران دارد و حل مسئله هستهای میتواند گام بزرگی در نیل به این هدف باشد. آمریکا در نظر دارد با مسلط ساختن ایران بر منطقه، به تدریج از خاورمیانه خارج شود و به تحقق سیاست جدید این کشور یعنی چرخش به سمت آسیا بپردازد.
البته ناگفته نماند که موارد فوق تنها گوشهای از دلایل مختلفی است که آمریکا را ترغیب به توافق با ایران میکند که پرداختن به همه آنها در حوصله این یادداشت نمیگنجد. با همه این تفاسیر هنوز هم این امکان وجود دارد که دستهای پنهان در آخرین لحظات باعث تغییر قواعد بازی و تأثیرگذاری بر نتیجه مذاکرات شود. به هر حال تیم مذاکرهکننده هستهای ایران نیز مطمئناً با آگاهی جامع و کامل از تمامی شرایط موجود قدم به دور نهایی گذاشته است و امیدواریم با «نرمش قهرمانه» و «دیپلماسی هوشمندانه» از فرصت طلایی به وجود آمده نهایت بهره را ببرد و با افزایش فشارها در آخرین لحظات مذاکرات بتواند امتیازات بیشتری را از آمریکا بگیرد.
افشین جاور - مدیر تحقیقات و سردبیر مرکز راهبردی اشراف