صراط: حمیدرضا جلاییپور، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته است: در کشور ما از ابتدای انقلاب دو جریان و رویکرد وجود داشته که یکی مبتنی بر تعامل، گسترش رفاه عامه، عدالت، آزادی و استقلال یا همان توسعه و مدرنیته درونزا و سازگار با ویژگیهای ایران بوده است و خط و جریان بعدی خط تقابل است که در داخل خط کشی خودی و غیر خودی و بیخودیها را راه میاندازد و پروژه «دیگری سازی» را دنبال میکند و جامعه را به بخش سواره و پیاده تقسیم میکند.
*آقای جلاییپور که سابقه حضور در کنفرانس مذموم برلین را نیز دارد و چندی قبل مدعی شده بود که اگر امام راحل هماکنون در قید حیات بود، اصلاحطلب میشد! در حالی به خط کشی عقلایی و دارای منطق «خودی و غیر خودی» واکنش نشان داده است که این مسئله نخستین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد.
معظمله در اواخر دهه هفتاد و ابتدای دهه هشتاد با تشریح این مسئله در سخنان خود میفرمایند:
«گفته میشود خودی و غیر خودی، حالا خودی و غیر خودی داریم یا نداریم؟ اگر بخواهیم ملت را حساب کنیم، نه؛ آحاد ملت همه خودیاند، اما جریانات سیاسی، بله؛ جریانات خودی داریم، جریانات غیر خودی داریم.»
رهبر معظم انقلاب بر همین مبنا، مخاطب تعبیر خودی و غیر خودی را فعالان عرصه سیاسی کشور که موجب جریانسازی سیاسی میشوند، میدانند و میفرمایند: «منظور از این تعبیر (خودی و غیر خودی) عموم مردم نیستند، بلکه مخاطب آن فعالان و تأثیرگذاران در عرصه سیاسی کشور هستند.»
ایشان همچنین در همین رابطه میگویند: «عدهای از روی کج سلیقگی یا بدفهمی یا موذیگری، بحث خودی و غیر خودی را با جناحهای کشور تطبیق میکنند که خیلی حرف بیربطی است. نه؛ همه جناحهای انقلاب، جزء مجموعههای خودیِ کشورند»
سوگمندانه باید اشاره کرد که برخی از اعضای جریان اصلاحات، گاهی نسبت به آرمانها و منویات امام راحل و مقام معظم رهبری با کنایه صحبت میکنند که این مسئله اگر مورد برخورد، واکنش و تکذیب چهرههای اصلاحطلب قرار نگیرد، رخدادهایی مثل اظهارات آقای سحرخیز را در گفتوگو با یک رسانه ضد انقلاب موجب میشود که اخیراً گفته بود: خیلی از اصلاحطلبان بر خلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند!
در اینجا همچنین باید اشاره کرد که مصادیق مهم بیانات رهبر انقلاب در بحث خودی و غیر خودی، بصورتی کاملاً مشهود در فتنههای جاری شده در سالهای 78 و 88 بروز یافتند.
جریاناتی در این فتنهها علمداری کردند که بر خلاف خواست و مصالح نظام اسلامی با دشمنان مردم و کشور همسو بودند، بر خلاف امنیت ملی گام برمیداشتند و کار را تا آنجا پیش بردند که خطر براندازی وقوع یافت.
خوانش رخدادهای صورت گرفته در دو فتنه اشاره شده و تعمق در گفتمانهایی که این دو فتنه در دامان آنها نضج گرفتند، مثالی است بر ضعف دلایل و صحبتهای آقای جلاییپور.
آقایی جلاییپور که در جریان اصلاحات از وی با عنوان جامعهشناس! یاد میشود، همزمان با بیان اینکه اگر امام راحل زنده بود اصلاحطلب میشد؛ مقولات دیگری مثل «امام(ره) گاهی به جای انقلابیگری، قانونگرایی میکرد» را نیز در مصاحبه خود با سایت جماران به امام راحل نسبت داده است.
*آقای جلاییپور که سابقه حضور در کنفرانس مذموم برلین را نیز دارد و چندی قبل مدعی شده بود که اگر امام راحل هماکنون در قید حیات بود، اصلاحطلب میشد! در حالی به خط کشی عقلایی و دارای منطق «خودی و غیر خودی» واکنش نشان داده است که این مسئله نخستین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد.
معظمله در اواخر دهه هفتاد و ابتدای دهه هشتاد با تشریح این مسئله در سخنان خود میفرمایند:
«گفته میشود خودی و غیر خودی، حالا خودی و غیر خودی داریم یا نداریم؟ اگر بخواهیم ملت را حساب کنیم، نه؛ آحاد ملت همه خودیاند، اما جریانات سیاسی، بله؛ جریانات خودی داریم، جریانات غیر خودی داریم.»
رهبر معظم انقلاب بر همین مبنا، مخاطب تعبیر خودی و غیر خودی را فعالان عرصه سیاسی کشور که موجب جریانسازی سیاسی میشوند، میدانند و میفرمایند: «منظور از این تعبیر (خودی و غیر خودی) عموم مردم نیستند، بلکه مخاطب آن فعالان و تأثیرگذاران در عرصه سیاسی کشور هستند.»
ایشان همچنین در همین رابطه میگویند: «عدهای از روی کج سلیقگی یا بدفهمی یا موذیگری، بحث خودی و غیر خودی را با جناحهای کشور تطبیق میکنند که خیلی حرف بیربطی است. نه؛ همه جناحهای انقلاب، جزء مجموعههای خودیِ کشورند»
سوگمندانه باید اشاره کرد که برخی از اعضای جریان اصلاحات، گاهی نسبت به آرمانها و منویات امام راحل و مقام معظم رهبری با کنایه صحبت میکنند که این مسئله اگر مورد برخورد، واکنش و تکذیب چهرههای اصلاحطلب قرار نگیرد، رخدادهایی مثل اظهارات آقای سحرخیز را در گفتوگو با یک رسانه ضد انقلاب موجب میشود که اخیراً گفته بود: خیلی از اصلاحطلبان بر خلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند!
در اینجا همچنین باید اشاره کرد که مصادیق مهم بیانات رهبر انقلاب در بحث خودی و غیر خودی، بصورتی کاملاً مشهود در فتنههای جاری شده در سالهای 78 و 88 بروز یافتند.
جریاناتی در این فتنهها علمداری کردند که بر خلاف خواست و مصالح نظام اسلامی با دشمنان مردم و کشور همسو بودند، بر خلاف امنیت ملی گام برمیداشتند و کار را تا آنجا پیش بردند که خطر براندازی وقوع یافت.
خوانش رخدادهای صورت گرفته در دو فتنه اشاره شده و تعمق در گفتمانهایی که این دو فتنه در دامان آنها نضج گرفتند، مثالی است بر ضعف دلایل و صحبتهای آقای جلاییپور.
آقایی جلاییپور که در جریان اصلاحات از وی با عنوان جامعهشناس! یاد میشود، همزمان با بیان اینکه اگر امام راحل زنده بود اصلاحطلب میشد؛ مقولات دیگری مثل «امام(ره) گاهی به جای انقلابیگری، قانونگرایی میکرد» را نیز در مصاحبه خود با سایت جماران به امام راحل نسبت داده است.