جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۵

شعار "حیا کن، رها کن" به قلعه‌نویی رسید

استقلالی‌ها خیلی دلشان می خواهد که تیم امیر قلعه‌نویی یک‌بار دیگر مثل تیم جسور و بی پرواری سال‌های ابتدایی دهه هشتاد بازی کند.وقتی که امیر قلعه‌نویی یک مربی جوان و بی‌نام و نشان بود. اما این روزها دیگر ژنرال، امیر قلعه‌نویی آن سال ها نیست. حالا او اگر بخواهد در خاکسپاری غلامحسین مظلومی شرکت کند با لشگری از مریدان و نوچه‌ها و بادیگاردها در مراسم حاضر می‌شود.
کد خبر : ۲۱۰۹۳۸
صراط:  امیر قلعه‌نویی سخت‌ترین روزهایش را در استقلال می‌گذراند. روزهایی که نه تیم‌اش در زمین نتیجه می گیرد، نه سکوها در اختیارش است و نه دیگر حمایت سفت و سخت هیات مدیره استقلال را پشت سرش دارد. ژنرال استقلالی‌ها این روزها به سرنوشت تیپیک مربیان ایرانی دچار شده است. مربیانی که با شروعی درخشان کارشان را آغاز می‌کنند اما بعد از آن در باد قهرمانی سال‌های اولشان می‌خوابند تا خیلی زود از سکوهای ورزشگاه شعار «حیا کن، رها کن» را بشنوند. نگاهی به سرنوشت علی پروین، علی دایی و بسیاری از مربیان ایرانی نشان می دهد که امیر قلعه‌نویی هم سرانجام به همین نقطه رسیده است.

تیم پرویز مظلومی اگرچه تنها یک قهرمانی در جام حذفی برای استقلالی‌ها کسب کرد اما به دلیل بازی‌های درخشانش برابر رقیب سنتی آبی‌ها و پیروزی‌های پیایی‌اش برابر پرسپولیس تیم محبوبی در میان هواداران بود. تیمی که که لقب «سوبله، چوبله» را برای پرویز به ارمغان اورده بود. اما سرانجام این تیم چه شد؟ پرویز مظلومی در پایان فصل با وضعیتی از استقلال رفت که برای فصل بعدش حتی نتوانست تیم پیدا کند. مظلومی هنوز هم که هنوز است شعارهای سکوها در روزهای آخر حضورش روی نیمکت استقلال را به سرمربی بعدی این تیم نسبت می دهد. مربی که علاوه بر کنترل بالایش در حوزه تیم‌اش مشهور است که ارتباط خوبی هم با سکوها دارد. حالا اما امیر قلعه‌نویی خودش به روزگاری دچار شده که سال ها او را به نقش داشتن در آن متهم می کردند. جایی که بعد از حذف در اصفهان از سکوهای شعار «حیا کن، رها کن» علیه او سرداده شد.

بهرام افشارزاده ساعاتی پیش از تصمیم‌گیری در خصوص سرنوشت قلعه‌نویی بعد از جلسه روز یکشنبه خبر داده و اخبار غیر رسمی هم از نزدیک شدن علیرضا منصوریان به نیمکت این تیم بعد از شکست در دربی سخن گفته‌اند اما خام‌دستی است اگر بخواهیم برکناری احتمالی امیر قلعه‌نویی را به شکست‌های اخیر این تیم نسبت بدهیم. اگر کمی به عقب برگردیم و بازی برگشت دربی فصل قبل را بیاد بیاوریم شاید به‌خوبی بتوانیم علت شکست قلعه‌نویی را در یابیم. جایی که بعد از بازی کسل‌کننده این تیم برابر سرخ‌ها، تنها برای حفظ رکورد بی‌شکست ماندن ژنرال برابر پرسپولیس، هواداران استقلال هم علیه سرمربی تیم‌شان شعار سر دادند که شکست در پی یک بازی جسورانه را به تساوی با یک بازی کسل‌کننده ترجیح می دهند. اما تیم امیرقلعه‌نویی سال هاست که محافظه‌کار و ترسو، تنها در پی کسب نتیجه بازی می‌کند.

استقلالی‌ها خیلی دلشان می خواهد که تیم امیر قلعه‌نویی یک‌بار دیگر مثل تیم جسور و بی پرواری سال‌های ابتدایی دهه هشتاد بازی کند. سال‌هایی که استقلال بارها در دقیقه نود و بیشتر از نود نتیجه بازی را برگردانده بود. وقتی که امیر قلعه‌نویی یک مربی جوان و بی‌نام و نشان بود و همین جوانی و گمنامی به او تیم‌اش کمک کرد تا یکی از بهترین استقلال‌های دو دهه اخیر را تشکیل بدهد. اما این روزها دیگر ژنرال، امیر قلعه‌نویی آن سال ها نیست. حالا او اگر بخواهد در خاکسپاری غلامحسین مظلومی شرکت کند با لشگری از مریدان و نوچه‌ها و بادیگاردها در مراسم حاضر می‌شود.

اگر علی پروین با استراتژی ایجاد کاریزما سال‌ها توانست در پرسپولیس سلطانی کند سرانجام با چنان وضع بدی از این تیم جدا شد که هیچ گاه از خاطر او و هوادان دواتشه‌اش پاک نخواهد شد. اما اگر استراتژی کاریزما برای پروین بیش از دو دهه در پرسپولیس جواب داد دیگر برای مربیانی نظیر دایی و قلعه‌نویی بیشتر از همین سال‌های کوتاه دیگر جواب نمی‌دهد. دیگر گذشت ان روزهایی که سیستم علی‌اصغری در فوتبال سال های سال جواب بدهد. حتی در فوتبال رو به زوالی چون فوتبال ایران. امیر قلعه‌نویی هم اگر در این سال‌ها به جای در پیش گرفتن استراتژی ایجاد کاریزما با کمک ترس و وحشت به سراغ تکنیک‌های جسورانه ابتدای دهه هشتادش می‌رفت دیگر اتفاقی از این دست برایش نمی‌افتاد که هواداران استقلال پس از باخت به پرسپولیس در داربی حداقل از این جهت خوشحال شوند که ژنرال سرانجام از استقلال رفتنی خواهد شد.
منبع: تابناک