صراط: در حالیکه کسانی امیدوار بودند تا قبل از سوم آذر 93، بین ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 در موضوع هستهای توافق جامع و نهایی حاصل گردد، اعلام خبر تمدید هفت ماهه مذاکرات بر اساس توافق ژنو، نشان داد که اختلافات طرفین بسیار جدی و اساسی بوده و به همین دلیل مذاکرات یکسال گذشته به نتیجه منتهی نشد. اگر به مذاکرات دولت یازدهم با گروه 1+5، مذاکرات دولتهای قبلی را هم اضافه کنیم، سابقه این مذاکرات به بیش از یک دهه برمیگردد. مذاکراتی که نقطه شروعش آبان 1382 در سعدآباد تهران بود و از آن زمان تا به امروز، با فراز و فرودهای فراوان ادامه یافت و در سه آذر سال جاری برای یک دوره هفت ماهه دیگر تمدید شد. اکنون سؤال این است که این مذاکرات چه فرجامی خواهد داشت و با چه منطقی از سوی طرفین دنبال میشود و چرا تا کنون طرفین به توافق نهایی دست نیافتهاند؟
برای پیشبینی و دستیافتن به تصویری از سرانجام این مذاکرات، توجه به سه مطلب اساسی ضروری است:
1- موضوع مذاکرات
موضوع این مذاکرات، ماهیت فعالیتهای هستهای ایران است. در اواخر سال 1381، اخباری در رسانهها مبنی بر فعالیتهای جمهوری اسلامی در راستای دستیابی به دانش و فناوری هستهای انتشار یافت.
کشورهای غربی با محوریت آمریکا و با تکیه بر قدرت رسانهای خود، مدعی تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای شدند و در نهایت با استفاده ابزاری از آژانس بینالمللی انرژی هستهای، قطعنامهای شدیداللحن را علیه فعالیت هستهای کشورمان صادر کردند. جمهوری اسلامی در مقابل اعلام کرد، تمامی فعالیتهای هستهای ایران ماهیتی صلحآمیز داشته و سلاح هستهای نهتنها در دکترین دفاعی ملت ایران جایی ندارد، بلکه اساساً تولید، نگهداری و بهکارگیری سلاحهای هستهای را شرعاً حرام میداند.
ادعای غربیها از یک طرف و تأکید ایران مبنی بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، از طرف دیگر، طرفین را برای روشنشدن ماهیت موضوع در مسیر مذاکره قرار داد و این مذاکرات همچنان ادامه دارد.
2- منطق و سیاست ایران در مذاکرات
با صدور قطعنامه شورای حکام علیه فعالیتهای هستهای ایران، جمهوری اسلامی گزینههایی را از جمله خارج شدن از NPT و شدت بخشیدن به فعالیتهای خود با بیاعتنایی به هیاهوهای غرب در پیش رو داشت، اما جمهوری اسلامی با وجود اینگونه گزینهها، از آنجا که ماهیت فعالیتهای هستهایاش صلحآمیز است، گزینه باقیماندن در NPT و در پیش گرفتن منطق گفت و گو و شفافسازی برای رفع هر نوع ابهامی در خصوص فعالیتهایش را اتخاذ کرد. جمهوری اسلامی به دلیل اعتقاد به ضرورت خلع سلاح هستهای در جهان، از یک طرف و ضرورت برخورداری همه ملتها و از جمله ملت ایران از دانش و فناوری هستهای از طرف دیگر، برای اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران برای افکار عمومی جهان و دولتهای مستقل، راه مذاکره را در پیش گرفت. بر همین اساس، در طول یک دهه گذشته با وجود رفتارهای زورگویانه و کارشکنانه برخی از دولتهای غربی و بهویژه آمریکاییها، جمهوری اسلامی همواره بر تداوم مذاکره تأکید داشته و در پرتو همین منطق، بر حفظ حقوق هستهای ملت ایران تأکید کرده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص میفرمایند: «بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل مذاکره مخالف نبودم.»
3- سیاست و راهبرد غرب در مذاکرات
کشورهای غربی و بهویژه دولت آمریکا، در طول مذاکرات نشان دادند که به دنبال اطمینان حاصل کردن از صلحآمیز بودن ماهیت فعالیتهای هستهای ایران نبوده و اساساً به دنبال آن هستند که از طریق راهبرد فشار- مذاکره، جمهوری اسلامی را وادار به توقف برنامه هستهای نموده و با تحمیل اراده خود به ایرانیان، با تداوم این قبیل فشارها در حوزههای دیگر، راه را بر پیشرفت کشورمان ببندند. غربیها تصور میکنند فشارهای اقتصادی بر ایران، در نهایت جمهوری اسلامی را به عقبنشینی وادار میسازد. صحبتهای مقامات اروپایی و آمریکایی در سالهای اخیر، نشان میدهد که آنان، فعالیتهای هستهای کشورمان را پوشش و بهانهای برای تحمیل اراده خود به ایرانیان قرار داده و با اساس برنامه هستهای ایران به عنوان یکی از عوامل پیشرفت و اقتدار جمهوری اسلامی مخالفت میکنند. غربیها پیشرفت و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام دینی و ماهیتاً متفاوت از نظامهای سیاسی رایج در دنیا را، با اهداف و منافع راهبردی خود، در تعارض میبینند. بر همین اساس است که حتی در مذاکرات یکسال اخیر، پس از برگزاری نشستهای متعدد دوجانبه با آمریکا در کنار نشستها با اعضای 1+5، در نهایت آمریکاییها در مذاکرات مسقط بر محورهایی تأکید کردند که نشان داد:
الف- آمریکاییها یک تأسیسات هستهای نمایشی و کاریکاتوری را برای ایران میخواهند.
ب- با وجود پایبندی ایران به تمامی تعهداتش بر اساس توافق ژنو، آمریکاییها حاضر به لغو تمامی تحریمها نبوده و میخواهند برای یک دوره زمانی طولانی، فشار تحریمها بر ایران را حفظ کنند!
از گفتههای صریح مقامات آمریکایی، هدف آنان از حفظ تحریمها مشخص است. آنان میخواهند در پرتو همین فشارها بهزعم خود، پس از بیخاصیت کردن برنامه هستهای ایران و تنزل این فعالیتها به سطح کاریکاتوری، خواست خود در حوزههای دیگر مانند برنامه موشکی ایران و یا مسائل در حوزههای تروریسم و حقوق بشر را به جمهوری اسلامی تحمیل کنند!
بنابراین، بر اساس آنچه گفته شد، میتوان دریافت که اهداف ایران و غرب در این مذاکرات کاملاً با هم متفاوت است و به همین دلیل تا کنون با گذشت بیش از یک دهه از این مذاکرات، هنوز طرفین به یک توافق نهایی دست نیافتهاند. اکنون کشورهای غربی تصور میکنند، توافق ژنو بهگونهای تنظیم شده که تأمین کننده منافع آنها بوده و روند رو به جلوی برنامه هستهای ایران را گرفته و بر اساس این توافقنامه، میتوانند اراده خود را بر ملت ایران تحمیل کنند. آیا اینچنین خواهد شد؟
نگارنده معتقد است غربیها و خصوصاً آمریکاییها، یک بار دیگر همانند گذشته، دچار اشتباه محاسباتی در خصوص ملت و نظام ایران شده و بر اساس همین برآورد نادرست، حاضر به پذیرش حقوق ایرانیان و رفع تحریمهای ظالمانه نیستند. غربیها و خصوصاً آمریکاییها باید با تأمل در نکات زیر، در محاسبات خود تجدید نظر کنند. نکاتی که میتواند به نوعی فرجام مذاکرات با روندهای کنونی را نیز ترسیم کند.
1- دولتها و تیمهای مذاکرهکننده ایرانی، بر مبنای سیاستها و خطوط قرمز نظام، پای میز مذاکرات حضور پیدا میکنند و هدف آنان چیزی جز دفاع از حقوق ملت ایران از موضع عزت و اقتدار نیست، بر این اساس، تفاوتی بین تیمهای مذاکرهکننده ایرانی در دولتهای خاتمی، احمدینژاد و روحانی، بهصورت مبنایی وجود ندارد. بر همین مبنا، ملاحظه میشود که حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) در روز پنجشنبه، ششم آذر ماه در دیدار با بسیجیان با اشاره به موضوع مذاکرات، در خصوص تیم مذاکرهکننده کنونی میفرمایند: «هیئت مذاکرهکننده ایران حقاً و انصافاً پرتلاش و جدی هستند، ایستادگی میکنند و زیر بار حرف زور نمیروند و با جدیت منطق و دلسوزی کار میکنند.»
2- آمریکاییها به همراه چند کشور اروپایی، طی سالیان طولانی خود را جامعه جهانی معرفی کرده و بر همین اساس از ایستادگی ایران در برابر زورگوییهایشان، به مخالفت با جامعه جهانی تعبیر میکردند. اکنون و پس از یک دهه مذاکرات بر اساس منطق قوی ایران، بسیاری از کشورها و ملتهای جهان از برنامه صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی دفاع میکنند و ادعای مقابله ایران با جامعه جهانی رنگ باخته است.
مقام معظم رهبری در این خصوص در دیدار با بسیجیان فرمودند: «میگویند ایران باید اعتماد جهانی را جلب کند. جامعه جهانی یعنی چند کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه که ارتباط رؤسایشان با ملتشان قطع است؟… آیا 150 کشور غیر متعهد جامعه جهانی نیست؟»
3- غربیها تصور میکنند با متوقف کردن فعالیتهای هستهای ایران در یک توافق نهایی، میتوانند امنیت رژیم صهیونیستی را تأمین کنند. نادرست بودن این پنداشت، با توجه به روند تحولات در دو حوزه مقاومت و بیداری اسلامی آشکار میشود. جنگهای 33 روزه، 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه از یک طرف و پدید آمدن زمینههای شکلگیری انتفاضه سوم و تسلیح فلسطینیهای کرانه باختری همانند غزه از طرف دیگر، از آینده امنیت این رژیم غاصب و کودککُش خبر میدهد. این واقعیت پیش رو را، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی اینگونه بیان میدارند: «میگویند امنیت اسرائیل[رژیم صهیونیستی] باید حفظ شود؛ بدانید چه توافق بشود و چه توافق نشود، اسرائیل روزبهروز ناامنتر خواهد شد.»
4- غربیها میپندارند که ایران به دلیل فشار تحریمها، چارهای جز عقبنشینی ندارد و به ناچار با قبول خواست آنان، به توافق نهایی تن میدهد. این پنداشت غربیها، ریشه در دروغ بزرگ آنان دارد که مرتب تکرار میکنند؛ جمهوری اسلامی تحت فشار تحریمها پای میز مذاکره آمد. این دروغ در حالی گفته میشود که منطق مذاکره ایران، همان است که گفته شد و جمهوری اسلامی هرگز تسلیم زورگوییهای آنان نمیشود. رهبر عزیزمان در این خصوص میفرمایند: «کسانی که نظام اسلامی را تهدید میکنند، بدانند جمهوری اسلامی به برکت تفکر بسیجی شکستناپذیر است… اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، بیش از همه آمریکا ضرر میکند نه ما… اگر به توافق نرسیم، ضرر نمیکنیم… راه حل ما اقتصاد مقاومتی است.»
5- غربیها فکر میکنند بر مبنای توافق ژنو، برای یک دوره طولانی میتوانند از پیشرفت برنامه هستهای ایران جلوگیری کنند. غربیها برای اینکه متوجه اشتباه خود گردند، بهتر است به سالهای 83 و 84 برگردند و مروری بر آن دوران داشته باشند. غربیها با توافقنامه پاریس موفق به تعلیق تمامی فعالیتهای هستهای کشورمان شدند و پس از این تعلیق خواستار برچیده شدن آن شدند. نتیجه آن زیادهخواهی مبتنی بر زورگویی چه شد؟ اکنون باید بدانند که اگر بر اساس توافقنامه ژنو، بخواهند باز هم زورگویی کنند و حقوق ملت ایران را نپذیرند و دست از تحریمها بر ندارند، روزی را شاهد خواهند بود که برنامه صلحآمیز هستهای ایران پرشتابتر به جلو میرود.انشاء الله
برای پیشبینی و دستیافتن به تصویری از سرانجام این مذاکرات، توجه به سه مطلب اساسی ضروری است:
1- موضوع مذاکرات
موضوع این مذاکرات، ماهیت فعالیتهای هستهای ایران است. در اواخر سال 1381، اخباری در رسانهها مبنی بر فعالیتهای جمهوری اسلامی در راستای دستیابی به دانش و فناوری هستهای انتشار یافت.
کشورهای غربی با محوریت آمریکا و با تکیه بر قدرت رسانهای خود، مدعی تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای شدند و در نهایت با استفاده ابزاری از آژانس بینالمللی انرژی هستهای، قطعنامهای شدیداللحن را علیه فعالیت هستهای کشورمان صادر کردند. جمهوری اسلامی در مقابل اعلام کرد، تمامی فعالیتهای هستهای ایران ماهیتی صلحآمیز داشته و سلاح هستهای نهتنها در دکترین دفاعی ملت ایران جایی ندارد، بلکه اساساً تولید، نگهداری و بهکارگیری سلاحهای هستهای را شرعاً حرام میداند.
ادعای غربیها از یک طرف و تأکید ایران مبنی بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، از طرف دیگر، طرفین را برای روشنشدن ماهیت موضوع در مسیر مذاکره قرار داد و این مذاکرات همچنان ادامه دارد.
2- منطق و سیاست ایران در مذاکرات
با صدور قطعنامه شورای حکام علیه فعالیتهای هستهای ایران، جمهوری اسلامی گزینههایی را از جمله خارج شدن از NPT و شدت بخشیدن به فعالیتهای خود با بیاعتنایی به هیاهوهای غرب در پیش رو داشت، اما جمهوری اسلامی با وجود اینگونه گزینهها، از آنجا که ماهیت فعالیتهای هستهایاش صلحآمیز است، گزینه باقیماندن در NPT و در پیش گرفتن منطق گفت و گو و شفافسازی برای رفع هر نوع ابهامی در خصوص فعالیتهایش را اتخاذ کرد. جمهوری اسلامی به دلیل اعتقاد به ضرورت خلع سلاح هستهای در جهان، از یک طرف و ضرورت برخورداری همه ملتها و از جمله ملت ایران از دانش و فناوری هستهای از طرف دیگر، برای اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران برای افکار عمومی جهان و دولتهای مستقل، راه مذاکره را در پیش گرفت. بر همین اساس، در طول یک دهه گذشته با وجود رفتارهای زورگویانه و کارشکنانه برخی از دولتهای غربی و بهویژه آمریکاییها، جمهوری اسلامی همواره بر تداوم مذاکره تأکید داشته و در پرتو همین منطق، بر حفظ حقوق هستهای ملت ایران تأکید کرده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص میفرمایند: «بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل مذاکره مخالف نبودم.»
3- سیاست و راهبرد غرب در مذاکرات
کشورهای غربی و بهویژه دولت آمریکا، در طول مذاکرات نشان دادند که به دنبال اطمینان حاصل کردن از صلحآمیز بودن ماهیت فعالیتهای هستهای ایران نبوده و اساساً به دنبال آن هستند که از طریق راهبرد فشار- مذاکره، جمهوری اسلامی را وادار به توقف برنامه هستهای نموده و با تحمیل اراده خود به ایرانیان، با تداوم این قبیل فشارها در حوزههای دیگر، راه را بر پیشرفت کشورمان ببندند. غربیها تصور میکنند فشارهای اقتصادی بر ایران، در نهایت جمهوری اسلامی را به عقبنشینی وادار میسازد. صحبتهای مقامات اروپایی و آمریکایی در سالهای اخیر، نشان میدهد که آنان، فعالیتهای هستهای کشورمان را پوشش و بهانهای برای تحمیل اراده خود به ایرانیان قرار داده و با اساس برنامه هستهای ایران به عنوان یکی از عوامل پیشرفت و اقتدار جمهوری اسلامی مخالفت میکنند. غربیها پیشرفت و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام دینی و ماهیتاً متفاوت از نظامهای سیاسی رایج در دنیا را، با اهداف و منافع راهبردی خود، در تعارض میبینند. بر همین اساس است که حتی در مذاکرات یکسال اخیر، پس از برگزاری نشستهای متعدد دوجانبه با آمریکا در کنار نشستها با اعضای 1+5، در نهایت آمریکاییها در مذاکرات مسقط بر محورهایی تأکید کردند که نشان داد:
الف- آمریکاییها یک تأسیسات هستهای نمایشی و کاریکاتوری را برای ایران میخواهند.
ب- با وجود پایبندی ایران به تمامی تعهداتش بر اساس توافق ژنو، آمریکاییها حاضر به لغو تمامی تحریمها نبوده و میخواهند برای یک دوره زمانی طولانی، فشار تحریمها بر ایران را حفظ کنند!
از گفتههای صریح مقامات آمریکایی، هدف آنان از حفظ تحریمها مشخص است. آنان میخواهند در پرتو همین فشارها بهزعم خود، پس از بیخاصیت کردن برنامه هستهای ایران و تنزل این فعالیتها به سطح کاریکاتوری، خواست خود در حوزههای دیگر مانند برنامه موشکی ایران و یا مسائل در حوزههای تروریسم و حقوق بشر را به جمهوری اسلامی تحمیل کنند!
بنابراین، بر اساس آنچه گفته شد، میتوان دریافت که اهداف ایران و غرب در این مذاکرات کاملاً با هم متفاوت است و به همین دلیل تا کنون با گذشت بیش از یک دهه از این مذاکرات، هنوز طرفین به یک توافق نهایی دست نیافتهاند. اکنون کشورهای غربی تصور میکنند، توافق ژنو بهگونهای تنظیم شده که تأمین کننده منافع آنها بوده و روند رو به جلوی برنامه هستهای ایران را گرفته و بر اساس این توافقنامه، میتوانند اراده خود را بر ملت ایران تحمیل کنند. آیا اینچنین خواهد شد؟
نگارنده معتقد است غربیها و خصوصاً آمریکاییها، یک بار دیگر همانند گذشته، دچار اشتباه محاسباتی در خصوص ملت و نظام ایران شده و بر اساس همین برآورد نادرست، حاضر به پذیرش حقوق ایرانیان و رفع تحریمهای ظالمانه نیستند. غربیها و خصوصاً آمریکاییها باید با تأمل در نکات زیر، در محاسبات خود تجدید نظر کنند. نکاتی که میتواند به نوعی فرجام مذاکرات با روندهای کنونی را نیز ترسیم کند.
1- دولتها و تیمهای مذاکرهکننده ایرانی، بر مبنای سیاستها و خطوط قرمز نظام، پای میز مذاکرات حضور پیدا میکنند و هدف آنان چیزی جز دفاع از حقوق ملت ایران از موضع عزت و اقتدار نیست، بر این اساس، تفاوتی بین تیمهای مذاکرهکننده ایرانی در دولتهای خاتمی، احمدینژاد و روحانی، بهصورت مبنایی وجود ندارد. بر همین مبنا، ملاحظه میشود که حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) در روز پنجشنبه، ششم آذر ماه در دیدار با بسیجیان با اشاره به موضوع مذاکرات، در خصوص تیم مذاکرهکننده کنونی میفرمایند: «هیئت مذاکرهکننده ایران حقاً و انصافاً پرتلاش و جدی هستند، ایستادگی میکنند و زیر بار حرف زور نمیروند و با جدیت منطق و دلسوزی کار میکنند.»
2- آمریکاییها به همراه چند کشور اروپایی، طی سالیان طولانی خود را جامعه جهانی معرفی کرده و بر همین اساس از ایستادگی ایران در برابر زورگوییهایشان، به مخالفت با جامعه جهانی تعبیر میکردند. اکنون و پس از یک دهه مذاکرات بر اساس منطق قوی ایران، بسیاری از کشورها و ملتهای جهان از برنامه صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی دفاع میکنند و ادعای مقابله ایران با جامعه جهانی رنگ باخته است.
مقام معظم رهبری در این خصوص در دیدار با بسیجیان فرمودند: «میگویند ایران باید اعتماد جهانی را جلب کند. جامعه جهانی یعنی چند کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه که ارتباط رؤسایشان با ملتشان قطع است؟… آیا 150 کشور غیر متعهد جامعه جهانی نیست؟»
3- غربیها تصور میکنند با متوقف کردن فعالیتهای هستهای ایران در یک توافق نهایی، میتوانند امنیت رژیم صهیونیستی را تأمین کنند. نادرست بودن این پنداشت، با توجه به روند تحولات در دو حوزه مقاومت و بیداری اسلامی آشکار میشود. جنگهای 33 روزه، 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه از یک طرف و پدید آمدن زمینههای شکلگیری انتفاضه سوم و تسلیح فلسطینیهای کرانه باختری همانند غزه از طرف دیگر، از آینده امنیت این رژیم غاصب و کودککُش خبر میدهد. این واقعیت پیش رو را، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی اینگونه بیان میدارند: «میگویند امنیت اسرائیل[رژیم صهیونیستی] باید حفظ شود؛ بدانید چه توافق بشود و چه توافق نشود، اسرائیل روزبهروز ناامنتر خواهد شد.»
4- غربیها میپندارند که ایران به دلیل فشار تحریمها، چارهای جز عقبنشینی ندارد و به ناچار با قبول خواست آنان، به توافق نهایی تن میدهد. این پنداشت غربیها، ریشه در دروغ بزرگ آنان دارد که مرتب تکرار میکنند؛ جمهوری اسلامی تحت فشار تحریمها پای میز مذاکره آمد. این دروغ در حالی گفته میشود که منطق مذاکره ایران، همان است که گفته شد و جمهوری اسلامی هرگز تسلیم زورگوییهای آنان نمیشود. رهبر عزیزمان در این خصوص میفرمایند: «کسانی که نظام اسلامی را تهدید میکنند، بدانند جمهوری اسلامی به برکت تفکر بسیجی شکستناپذیر است… اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، بیش از همه آمریکا ضرر میکند نه ما… اگر به توافق نرسیم، ضرر نمیکنیم… راه حل ما اقتصاد مقاومتی است.»
5- غربیها فکر میکنند بر مبنای توافق ژنو، برای یک دوره طولانی میتوانند از پیشرفت برنامه هستهای ایران جلوگیری کنند. غربیها برای اینکه متوجه اشتباه خود گردند، بهتر است به سالهای 83 و 84 برگردند و مروری بر آن دوران داشته باشند. غربیها با توافقنامه پاریس موفق به تعلیق تمامی فعالیتهای هستهای کشورمان شدند و پس از این تعلیق خواستار برچیده شدن آن شدند. نتیجه آن زیادهخواهی مبتنی بر زورگویی چه شد؟ اکنون باید بدانند که اگر بر اساس توافقنامه ژنو، بخواهند باز هم زورگویی کنند و حقوق ملت ایران را نپذیرند و دست از تحریمها بر ندارند، روزی را شاهد خواهند بود که برنامه صلحآمیز هستهای ایران پرشتابتر به جلو میرود.انشاء الله