صراط: حجت الاسلام سید محمد علی شهیدی محلاتی در 16 شهریور سال 92 به ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران انتخاب شد. وی اولین رییس این بنیاد است که هم زمان نمایندگی ولی فقیه را نیز در همین سازمان بر عهده دارد. شهیدی پیش از این سالها در کنسولگری عربستان بوده و در سومین دوره مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان نماینده ملت حضور داشته است. وی سوابق دیگری نیز در کارنامه خود دارد که می توان به معاون حقوقی پارلمانی وزارت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در اوایل انقلاب اشاره کرد. آنچه خواهید خواند حاصل گفتوگویی است که با وی در خبرگزاری فارس انجام شده است.
*توصیه حضرت آقا در ابتدای مسئولیتم را اجرا کردم
بنده زمانی که مسئولیت ریاست بنیاد شهید را بر عهده گرفتم مقام معظم رهبری به من فرمودند فلانی اجازه نده بنیاد سیاسی شود. بنده هم پیرو توصیه ایشان از زمانی که آمده ام در بنیاد به هیچ وجه نگذاشتم موضوعی سیاسی شود. اگر دقت کرده باشید زیاد اهل مصاحبه نیستم اما در همان تعداد کم هم حتی یک جا از مجموعه مباحث مربوط به امور ایثارگران خارج نشدهام و فکر میکنم همین آرامشی را به وجود آورده است.
*از پشت میزهایتان بیایید بیرون
مبتکر دیدار با خانواده شهدا شخص مقام معظم رهبری هستند. ایشان یکی دیگر از توصیههایشان به من این بود که گفتند: مقداری از پشت میزهایتان بیایید بیرون. و حتی فرمودند: من منزل خانواده شهدا می روم اما خدمت جانبازان کمتر فرصت پیش آمده که برسیم، شما سعی کنید این عزیزان را هم سر بزنید. و تاکید داشتند در مورد این دیدارها کار تبلیغی شود تا جامعه بفهمد ما میخواهیم این فرهنگ را حفظ کنیم. این در جواب بعضی ها است که به من می گویند اینکه شما از دیدارهایتان فیلم پخش میکنید ریا نیست؟ می گویم نه این طبق نظر و خواسته آقا است. سپس فکر کردم چطور کار کنیم که هم تبلیغاتی باشد و هم موثر. به این دلیل بود که به آقای روحانی پیشنهاد دادم که اگر ایشان هم در این دیدار ها حضور داشته باشند هم تبلیغ است و هم پیام خوبی دارد. وقتی رییس جمهور این صحبت را شنید گفت: فکر میکنی می رسیم به صورت متناوب این دیدارها را انجام دهیم؟ گفتم: ماهی یکبار بله میشود و او هم پذیرفت.
*رییس جمهور طالب دیدار با خانواده شهدا و جانبازان است
در دیدار ابتدایی که با خانواده سه شهید و یک جانباز 70 درصد داشتیم دکتر روحانی بسیار لذت برد و سپس خود او خیلی رغبت پیدا کرد برای آمدن و اکنون هر 15 روز طالب است که بیاید و میگوید: با این دیدارها روحیه می گیریم و به عمق مشکلات این عزیزان پی برده و احساس مسئولیت بیشتری می کنیم.
*خودمان بر کار خودمان نظارت می کنیم
بنیاد مشکلات زیادی داشت که یکی از آنها مسئله جدا بودن نماینده ولی فقیه جدای از ریاست بنیاد بود و اجرایی کردن هر دو مشکل بود چرا که سلایق مختلف است و همین باعث بروز مشکلاتی در روند کارها می شد. خوشبختانه مقام معظم رهبری هر دو مسئولیت را یکی کردند و به من گفتند: ببین اصلا این کار شدنی است؟ چون نمایندگی مرجع نظارتی است بر کارهای بنیاد، خوب تجمیع دو مسئولیت کار مشکلی بود اما در تسریع کارها واقعا تاثیر داشت.
*پرداخت معوقات از سال 76 متوقف شده بود
جامعه هدف در بنیاد شهید حدود سه میلیون نفر را شامل میشود و اداره آن دقت فراوان می خواهد به همین دلیل بنده بدون توجه به کارکرد مدیران قبل تصمیم گرفتم یک برنامه ای را تدوین کنم که با رفتنم راه برای مدیر بعد روشن باشد، بنابراین به همکارانم گفتم باید بنشینیم و برنامه های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت را تدوین کنی.
برای مثال یکی از کارهای کوتاه مدت این بود که گفتم باید مطالباتی که ده سال از زمان پرداخت آن گذشته بود، داده شود. این مطالبات از سال 76 باید به ایثارگران پرداخت می شد که رقم بسیار بالایی هم بود. دادن معوقات کار مشکلی بود و به همین دلیل در هر دولتی چند قدم برای پرداختش برداشته بودند اما باز موفق به پرداخت نشدند و توقف کرده بودند. بنده هم در ابتدای مسئولیتم نمی دانستم رقم چقدر است اما تصمیم گرفتم هر طور شده این بدهی داده شود و دل را زدیم به دریا.
روزهای اولیه که آمده بودم سؤال همه خبرنگاران در مورد پرداخت همین مطالبات بود. بنده از خدا استمداد کردم و خود شهدا که من معتقدم ارواحشان ما را هدایت کردند و حمایت کردند توانستیم این کار را انجام دهیم. واقعا لازم است اینجا بگویم که ما در بعضی مواقع کارهایمان به مو بند شده اما قطع نشده است و به این اعتقاد رسیدهام که ارواح پاک شهدا و روح پاک امام ما را کمک میکند، زیرا بنیانگذار بنیاد شهید خود حضرت امام(ره) هستند. امام برای ما یک الگوی به تمام معناست.
در این زمینه هم وارد شدیم و الحمدالله کار انجام شد. البته هنوز درگیر مشکلات بعد از پرداخت هستیم. هرچند که پولها مقدار زیادی نسبت به چند سال گذشته ارزشش را از دست داده است. البته حمایتهای رئیسجمهور هم بیتأثیر نبود.
*از همه رسانهها میخواهم ما را در امر اطلاع رسانی یاری دهند
در سؤالهایی که مردم از طریق خبرگزاری شما مطرح کرده بودند، افرادی معترض بودند که چرا برخی اخبار مربوط به بنیاد مانند همین پرداخت معوقات را ما دو ماه بعد متوجه شدهایم؟ به نظرم این موضوع یا کمکاری رسانههاست و یا روابط عمومی ما آن چنان که باید اطلاع رسانی نکرده است.
در بنیاد شهید افراد خاصی از اخبارش استفاده میکنند که آن هم ایثارگران که تعدادشان را عرض کردم، هستند اما سایر وزارتخانهها اخبارشان شامل همه ملت حتی جامعه ایثارگر هم می شود. شاید به همین دلیل خبرهای بنیاد شهید کمرنگ تر در رسانه ها منعکس می شود. بنابراین بنده از همه رسانهها میخواهم ما را در امر اطلاع رسانی یاری دهند و به خصوص در نشر فرهنگ مقاومت بیشتر حمایت شویم.
بنده خودم جزو کوچکترین طلبهها هستم اما اخبار بنیاد مربوط به من نیست و مربوط به عزیزترین قشر جامعه است. آقا به من فرمودند بروید فرهنگ ایثار و شهادت را پررنگتر کنید و بدانید اگر یک روز اسلام و کشور ما به خطر بیفتد باز هم اینها به صحنه میآیند و از ناموس و خاکشان دفاع می کنند.
*تنها آرزوی آقا رجب دیدار با رهبری است
بنده منزل بابا آقا رجب جانباز عزیزمان در مشهد رفتم و اتفاقاً تأکید داشتم رئیسجمهور نیز در این جلسه شرکت کنند. این جانباز می گفت: من خجالت میکشم با این صورت بین مردم بروم و با همه سختی ها و مشکلات ناشی از جراحت های جنگی اش از ما هیچ چیز نمیخواست مگر دیدار با رهبری و این آرزوی او بود.
*خبر خدمتکار بودن مادر یک شهید کذب است
در یکی از خبرها گفته بودند مادر شهیدی خدمتکار خانه است. اگر شما واقعاً میخواهید کمک کنید نباید این اخبار را منتشر کنید، به هر حال به همکارانم گفتم حتماً کوتاهیای شده است بروید و پیگیری کنید. رفتیم دنبال این خانم و متوجه شدیم خبر دروغ است و این مادر گفته من دوست دارم در خانه فلان شخص باشم و کمکشان کنم.
*روز شهید
بنده به کل همکارانمان در سطوح مختلف سفارش کردهام که هر دو هفته یک بار به خانواده شهدا و ایثارگران سر بزنند. سال گذشته هم از 22 بهمن تا 22 اسفند را که به مناسبت تاسیس بنیاد شهید روز شهید معرفی کردیم حدوداً 34 هزار بازدید و دیدار در سطح کشور انجام شد.
*هدف از ابلاغ قانون جامع ایثارگری چه بود؟
حدوداً 8 سال پیش مجلس شورای اسلامی قانون جامع ایثارگری را تصویب کرد اما چون بار مالی سنگینی داشت شورای نگهبان آن را رد کرد و دوباره در مجلس تجدیدنظر شد اما باز هم نتوانست نظر شورای نگهبان را جلب کند، بنابراین برای بررسی بیشتر منتقل شد به دفتر تشخیص مصلحت نظام که حدوداً سه سالی هم آنجا بود اما در تشخیص مصلحت نیز نتوانستند چیزی به عنوان مصوبه برایش آماده کنند. این قانون مجدد برگشت مجلس و بعد فرستاده شد برای دولت که البته آقای احمدینژاد هم آن را ابلاغ رسمی نکرد.
روزهای اولی هم که من آمدم سؤال بود که قانون جامع کی اجرا میشود؟ بعد از بررسیهایی که انجام شد به آقای رئیسجمهور گفتم هنوز این برنامه ابلاغ نشده که ایشان در اسفند سال گذشته آن را به بنیاد ابلاغ کرد و به من گفت حتماً در سال 93 اجرایی شود. به دکتر روحانی گفتم این برنامه بار مالی سنگینی دارد که او هم گفت ببینید تا چه اندازه امکان اجرا شدن آن وجود دارد؟ برخی از قوانین این برنامه قابل اجرا بود و اجرا هم شد اما یکسری از آنها نیاز است که برایش آئیننامه تصویب شود و فرستاده شود در دولت مصوب شود و آنهایی که بار مالی دارند را اجرا کنیم.
مثلاً در همین هفته گذشته در دولت صندوق اشتغال که ماده 32 بود مصوب شد. در کمیسیون اجتماعی هم ماده 11 قانون جامع را که هزینه آن مربوط به قبور و گلزار شهدا بود که مقداری هم اجرایی کردهایم تصویب شد.
حدوداً قریب چهل ماده از قانون جامع ایثارگران نیاز به تدوین دارد فلذا کمیتهای تشکیل دادهایم که 29 ماده آن آئیننامهاش تدوین شده و به دولت فرستادیم که تعدادی از آن را ایراد گرفتند که مجدداً برگرداندیم به کمیسیون اجتماعی برای بررسی بیشتر اما یقیناً تا پایان امسال حدوداً سه پنجم آن اجرایی میشود و یا اجرایی شده است. بنده گفتهام مواردی را که اجرایی شده و آنهایی که در حال اجراست را آماده کنند تا ما در موردش صحبت کنیم، بنابراین مقداری اجرایی شده اما اطلاعرسانی خوبی نشده است و ما میکوشیم حداکثر تا یک ماه دیگر مواردی را که اجرایی شده معرفی بکنیم.
*تدابیر بنیاد برای اشتغال جامعه هدف
مشکل اشتغال مربوط به کل جامعه است و گریبان تمام دولت ها را هم گرفته و این مختص به دولت آقای روحانی نیست، همه کشورها مشکل اشتغال دارند. جامعه هدف ما نیز گروهی هستند از ملت ایران که حدوداً قریب 67 هزار طالب کار داریم که این افراد از تحصیلات دیپلم تا دکترا را شامل میشوند.
دولت تعیین کرده است که 25 درصد از اشتغالها باید به جامعه ایثارگری اختصاص پیدا کند اما به دلیل مشکلاتی که وجود دارد دولت نتوانسته این موضوع را اجرا کند که مربوط به بودجه و این مسائل است. پیشنهاد دادهایم در شورای عالی اشتغال حتماً عضو باشیم که در دولت مصوب شد و بنده خودم در این جلسه شرکت کردم، مسائلی را مطرح کردم و گزارشهایی را دادم. تلاشمان را میکنیم اما چون در کشور با این موضوع دچار مشکل هستیم طبیعتاً نمیتوانیم تمام عزیزان را به کار مشغول کنیم. مسئله اشتغال واقعاً دغدغه ماست و بچههایی که میتوانند خودشان کار کنند سعی کردهایم حمایتشان بکنیم و در کارشان شریک شویم و به هر حال تا جایی که بشود کارآفرینی میکنیم و موفق هم بودهایم.
*ما طبق قانون عمل می کنیم نه سلیقه ای
در مورد تسهیلات به جانبازان زیر 25 درصد مباحثی مطرح است که باید بگویم ما سلیقهای کار نمیکنیم بلکه قانون داریم و قانون به ما گفته 25 درصد به بالا این شرایط را دارند و این امکانات را میتوانند استفاده کنند. ما خودمان نمیتوانیم سرخود به کسی تسهیلاتی بدهیم و یا از کسی تسهیلاتی را حذف کنیم. هر 5 درصد از درصد جانبازی که بالا میرود تسهیلات هم تفاوت پیدا میکند تا اینکه درصد به جانبازان 70 درصد میرسد که ما آنها را شهیدان زنده محسوب میکنیم. اما زیر 25 درصد را اگر مشکلی برایشان پیش آمده خودمان با امکاناتی که داشتهایم سعی کردهایم حل کنیم. مثلاً دختر این جانباز برای ازدواج جهیزیه نداشت که ما در خرید بعضی از وسایل کمکش کردهایم. یا مثلاً برای تحصیل فرزندشان دچار مشکل شده یا مداوای خودشان از طریق خود بنیاد کمکشان کردهایم.
قبول داریم که جانباز با جانباز تفاوتی ندارد اما به دلیل امکانات محدودی که در اختیار داریم مجبوریم طبق قانون و ظوابطی که به ما اعلام شده عمل کنیم.
گاهاً شده خودم قانون و مقررات را در موارد استثنایی شکستهام و به همین دلیل بعضی از معاونین بنده در دادگاه رفت و آمد دارند و از آنها شکایت شده که چرا فلان مستمری با ما فرق دارد. البته ما یک بازنگری در قوانین بنیاد شروع کردهایم. حوزه معاونت تعاون و توسعه و بهداشت و ... در حال بررسی مواردی هستند که میتوانند تسهیلاتی را ارائه دهند که نتیجه این بررسی ها را در مجلس یا دولت تصویب خواهیم کرد. بنابراین ما سلیقهای عمل نمیکنیم.
* دوست داریم خانوادهها توانمند شوند
بنده خیلی با این سیاست که به صورت مالی به جامعه هدف کمک کنیم موافق نیستم چرا که میگویم ما باید کمک کنیم تا خودشان بتوانند روی پای خودشان بایستند. دوست داریم خانوادهها توانمند شوند و حتی برخی از خانوادهها در شرایط سخت توانستند بهترین بهرهوری را از امکاناتی که دارند بکنند. مثلاً یک جانباز 40 درصد کاری انجام داده است که حتماً باید او را نخبه حساب کرد. این نباید باشد که خانوادهها چشمشان به دست بنیاد باشد اما اگر خانواده ای از این عزیزان در مضیقه باشد حتما بررسی میکنیم و کمک میکنیم که خانواده از استیصال بیرون بیاید. در جامعه مطرح است که خانواده ایثارگران بهترین امکانات را دارند در حالی که واقعاً اینگونه نیست.
*کمیته احراز شهادت یا جانبازی افراد را تایید می کند
سید علیرضا ستاری در فتنه سال 88 مورد ضرب و شتم قرار گرفت و مدتی بعد از جراحات ناشی از آن اتفاق جانش را از دست داد. در مورد اینکه او شهید است یا نه مباحثی مطرح شد که باید بگویم ما یک کمیته احراز داریم که اعضایی دارد برای انجام این امور. پرونده های اینچنینی با مدارکشان میآیند و مورد بررسی قرار میگیرند و آنجا مشخص میشود که فلان شخص شهید محسوب می شود یا خیر.
یا مثلاً شهید خلیلی که جزو شهدای امر به معروف بود خیلیها گفتند چرا بنیاد او را جانباز نشناخت؟ جواب ما این است که ما به خودی خود نمیتوانیم کسی را جانباز معرفی کنیم. بلکه خانواده باید بیایند درخواست بدهند و ما در کمیسیون پزشکی بررسی کنیم.
*مجلس مشورتی ایثارگران بعد از اصلاحاتی برگزار خواهد شد
این مجلس محاسن و معایبی داشت که بنده منتظر فرصتی هستم که آن را بررسی کنم و اگر لازم بود دوباره این مجلس مشورتی را راه بیندازم چرا که در کل با آن موافقم اما در جزئیات مشکلاتی است.
*بزرگترین نقطه ضعف ما نپرداختن به واژه فرهنگ است
به نظر من بزرگترین نقطه ضعف ما در بنیاد شهید و امور ایثارگران این است که کمتر به واژه فرهنگ پرداختهایم و امیدوارم روزی برسد که بتوانیم در عرصه فرهنگ گامهای بلندتری برداریم.
*مقام معظم رهبری هر یک ماه یکبار لااقل با خانواده شهدا دیدار دارند
معمولاً هر یک ماه یک بار هم تعدادی از خانواده شهدا به بیت میآیند، نماز را به امامت آقا میخوانند و دیدار خصوصی با ایشان دارند اما در مورد خانوادههایی که آقا به منزل آنها میروند انتخاب توسط دفتر ایشان انجام می شود. البته نقل و انتقالشان از شهرستان و سازماندهی کردن این عزیزان به عهده بنیاد است. اما در مورد دیدار رئیسجمهور، آقای روحانی تأکید دارند که ابتدا خانوادههای سه شهید و جانبازان 70درصد را ملاقات کنند. در این دیدار ها به خانواده شهدای عزیز اقلیت به خصوص برادران اهل سنت نیز سر می زنیم.
*تعجب رییس جمهور و سوالش از همسر یک جانباز
معمولا از این دیدار ها خاطرات زیادی داریم. نکته ای که بسیار جلب توجه می کند همسران جانبازان هستند. اغلب خانمهایی که همسر این جانبازان شدهاند بعد از جانبازی است که این بسیار نکته مهمی است. مثلاً با یک خانمی ملاقات کردیم که همسرش دو چشم دو دست و یک پا نداشت. این جانباز 17 ساله بوده که مین در دستش منفجر میشود و 21 سالگی ازدواج میکند. رئیسجمهور از خانم او پرسید انگیزه شما برای ازدواج با چنین آدمی چه بود؟ این خانم گفت: پدر و برادرم شهید شدند و من گفتم آنها راه امام حسین(ع) را ادامه دادند پس من باید راه زینب(س) را بروم. رفتم گشتم و جانبازترین جانباز را پیدا کردم. از بسیج پرسیدم که گفتند: در سه راه آذری چنین فردی زندگی میکند. همه خانوادهام مخالفت میکردند اما گفتم کاری به شما ندارم و رفتم به ایشان پیشنهاد دادم و همسرش شدم.
دکتر روحانی از او پرسید پشیمان نیستی؟ گفت: نه تنها پشیمان نیستم بلکه فکر میکنم شوهرم بهترین مرد دنیاست.
*من دیروز خانمم را عقد کردم و شبانه آمدم جبهه!
خاطره دیگر من مربوط به جبهههاست. در عملیات فتحالمبین شهیدی داریم به نام شهید کاوه که با فرمانده شهید محمود کاوه فرق دارد. او آمد کنار من و گفت: حاج آقا روایتی هست که میگوید اگر ازدواج کنی نصف دینت را به دست می آوری، من دیروز خانمم را عقد کردم و شبانه آمدم جبهه حالا میخواهم بدانم اگر شهید شوم نصف دینی که پیغمبر گفته است را شامل میشوم یا خیر؟
واقعاً من فکر میکنم این باب شهادت برای اولیای خاص خدا باز میشود البته من دارم خاطراتم را از آن روزها جمعآوری میکنم.
*انقلاب عربستان به خون امثال شیخ نیاز دارد
صحبت پایانی بنده در مورد حکمی است که عربستان برای شیخ نمر صادر کرده است. بنده معتقدم انقلاب عربستان نیاز به خون دارد و باید افراد خوبی آنجا خون بدهند تا خون آنها انقلاب عربستان را به پیروزی برساند.
*توصیه حضرت آقا در ابتدای مسئولیتم را اجرا کردم
بنده زمانی که مسئولیت ریاست بنیاد شهید را بر عهده گرفتم مقام معظم رهبری به من فرمودند فلانی اجازه نده بنیاد سیاسی شود. بنده هم پیرو توصیه ایشان از زمانی که آمده ام در بنیاد به هیچ وجه نگذاشتم موضوعی سیاسی شود. اگر دقت کرده باشید زیاد اهل مصاحبه نیستم اما در همان تعداد کم هم حتی یک جا از مجموعه مباحث مربوط به امور ایثارگران خارج نشدهام و فکر میکنم همین آرامشی را به وجود آورده است.
*از پشت میزهایتان بیایید بیرون
مبتکر دیدار با خانواده شهدا شخص مقام معظم رهبری هستند. ایشان یکی دیگر از توصیههایشان به من این بود که گفتند: مقداری از پشت میزهایتان بیایید بیرون. و حتی فرمودند: من منزل خانواده شهدا می روم اما خدمت جانبازان کمتر فرصت پیش آمده که برسیم، شما سعی کنید این عزیزان را هم سر بزنید. و تاکید داشتند در مورد این دیدارها کار تبلیغی شود تا جامعه بفهمد ما میخواهیم این فرهنگ را حفظ کنیم. این در جواب بعضی ها است که به من می گویند اینکه شما از دیدارهایتان فیلم پخش میکنید ریا نیست؟ می گویم نه این طبق نظر و خواسته آقا است. سپس فکر کردم چطور کار کنیم که هم تبلیغاتی باشد و هم موثر. به این دلیل بود که به آقای روحانی پیشنهاد دادم که اگر ایشان هم در این دیدار ها حضور داشته باشند هم تبلیغ است و هم پیام خوبی دارد. وقتی رییس جمهور این صحبت را شنید گفت: فکر میکنی می رسیم به صورت متناوب این دیدارها را انجام دهیم؟ گفتم: ماهی یکبار بله میشود و او هم پذیرفت.
*رییس جمهور طالب دیدار با خانواده شهدا و جانبازان است
در دیدار ابتدایی که با خانواده سه شهید و یک جانباز 70 درصد داشتیم دکتر روحانی بسیار لذت برد و سپس خود او خیلی رغبت پیدا کرد برای آمدن و اکنون هر 15 روز طالب است که بیاید و میگوید: با این دیدارها روحیه می گیریم و به عمق مشکلات این عزیزان پی برده و احساس مسئولیت بیشتری می کنیم.
*خودمان بر کار خودمان نظارت می کنیم
بنیاد مشکلات زیادی داشت که یکی از آنها مسئله جدا بودن نماینده ولی فقیه جدای از ریاست بنیاد بود و اجرایی کردن هر دو مشکل بود چرا که سلایق مختلف است و همین باعث بروز مشکلاتی در روند کارها می شد. خوشبختانه مقام معظم رهبری هر دو مسئولیت را یکی کردند و به من گفتند: ببین اصلا این کار شدنی است؟ چون نمایندگی مرجع نظارتی است بر کارهای بنیاد، خوب تجمیع دو مسئولیت کار مشکلی بود اما در تسریع کارها واقعا تاثیر داشت.
*پرداخت معوقات از سال 76 متوقف شده بود
جامعه هدف در بنیاد شهید حدود سه میلیون نفر را شامل میشود و اداره آن دقت فراوان می خواهد به همین دلیل بنده بدون توجه به کارکرد مدیران قبل تصمیم گرفتم یک برنامه ای را تدوین کنم که با رفتنم راه برای مدیر بعد روشن باشد، بنابراین به همکارانم گفتم باید بنشینیم و برنامه های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت را تدوین کنی.
برای مثال یکی از کارهای کوتاه مدت این بود که گفتم باید مطالباتی که ده سال از زمان پرداخت آن گذشته بود، داده شود. این مطالبات از سال 76 باید به ایثارگران پرداخت می شد که رقم بسیار بالایی هم بود. دادن معوقات کار مشکلی بود و به همین دلیل در هر دولتی چند قدم برای پرداختش برداشته بودند اما باز موفق به پرداخت نشدند و توقف کرده بودند. بنده هم در ابتدای مسئولیتم نمی دانستم رقم چقدر است اما تصمیم گرفتم هر طور شده این بدهی داده شود و دل را زدیم به دریا.
روزهای اولیه که آمده بودم سؤال همه خبرنگاران در مورد پرداخت همین مطالبات بود. بنده از خدا استمداد کردم و خود شهدا که من معتقدم ارواحشان ما را هدایت کردند و حمایت کردند توانستیم این کار را انجام دهیم. واقعا لازم است اینجا بگویم که ما در بعضی مواقع کارهایمان به مو بند شده اما قطع نشده است و به این اعتقاد رسیدهام که ارواح پاک شهدا و روح پاک امام ما را کمک میکند، زیرا بنیانگذار بنیاد شهید خود حضرت امام(ره) هستند. امام برای ما یک الگوی به تمام معناست.
در این زمینه هم وارد شدیم و الحمدالله کار انجام شد. البته هنوز درگیر مشکلات بعد از پرداخت هستیم. هرچند که پولها مقدار زیادی نسبت به چند سال گذشته ارزشش را از دست داده است. البته حمایتهای رئیسجمهور هم بیتأثیر نبود.
*از همه رسانهها میخواهم ما را در امر اطلاع رسانی یاری دهند
در سؤالهایی که مردم از طریق خبرگزاری شما مطرح کرده بودند، افرادی معترض بودند که چرا برخی اخبار مربوط به بنیاد مانند همین پرداخت معوقات را ما دو ماه بعد متوجه شدهایم؟ به نظرم این موضوع یا کمکاری رسانههاست و یا روابط عمومی ما آن چنان که باید اطلاع رسانی نکرده است.
در بنیاد شهید افراد خاصی از اخبارش استفاده میکنند که آن هم ایثارگران که تعدادشان را عرض کردم، هستند اما سایر وزارتخانهها اخبارشان شامل همه ملت حتی جامعه ایثارگر هم می شود. شاید به همین دلیل خبرهای بنیاد شهید کمرنگ تر در رسانه ها منعکس می شود. بنابراین بنده از همه رسانهها میخواهم ما را در امر اطلاع رسانی یاری دهند و به خصوص در نشر فرهنگ مقاومت بیشتر حمایت شویم.
بنده خودم جزو کوچکترین طلبهها هستم اما اخبار بنیاد مربوط به من نیست و مربوط به عزیزترین قشر جامعه است. آقا به من فرمودند بروید فرهنگ ایثار و شهادت را پررنگتر کنید و بدانید اگر یک روز اسلام و کشور ما به خطر بیفتد باز هم اینها به صحنه میآیند و از ناموس و خاکشان دفاع می کنند.
*تنها آرزوی آقا رجب دیدار با رهبری است
بنده منزل بابا آقا رجب جانباز عزیزمان در مشهد رفتم و اتفاقاً تأکید داشتم رئیسجمهور نیز در این جلسه شرکت کنند. این جانباز می گفت: من خجالت میکشم با این صورت بین مردم بروم و با همه سختی ها و مشکلات ناشی از جراحت های جنگی اش از ما هیچ چیز نمیخواست مگر دیدار با رهبری و این آرزوی او بود.
*خبر خدمتکار بودن مادر یک شهید کذب است
در یکی از خبرها گفته بودند مادر شهیدی خدمتکار خانه است. اگر شما واقعاً میخواهید کمک کنید نباید این اخبار را منتشر کنید، به هر حال به همکارانم گفتم حتماً کوتاهیای شده است بروید و پیگیری کنید. رفتیم دنبال این خانم و متوجه شدیم خبر دروغ است و این مادر گفته من دوست دارم در خانه فلان شخص باشم و کمکشان کنم.
*روز شهید
بنده به کل همکارانمان در سطوح مختلف سفارش کردهام که هر دو هفته یک بار به خانواده شهدا و ایثارگران سر بزنند. سال گذشته هم از 22 بهمن تا 22 اسفند را که به مناسبت تاسیس بنیاد شهید روز شهید معرفی کردیم حدوداً 34 هزار بازدید و دیدار در سطح کشور انجام شد.
*هدف از ابلاغ قانون جامع ایثارگری چه بود؟
حدوداً 8 سال پیش مجلس شورای اسلامی قانون جامع ایثارگری را تصویب کرد اما چون بار مالی سنگینی داشت شورای نگهبان آن را رد کرد و دوباره در مجلس تجدیدنظر شد اما باز هم نتوانست نظر شورای نگهبان را جلب کند، بنابراین برای بررسی بیشتر منتقل شد به دفتر تشخیص مصلحت نظام که حدوداً سه سالی هم آنجا بود اما در تشخیص مصلحت نیز نتوانستند چیزی به عنوان مصوبه برایش آماده کنند. این قانون مجدد برگشت مجلس و بعد فرستاده شد برای دولت که البته آقای احمدینژاد هم آن را ابلاغ رسمی نکرد.
روزهای اولی هم که من آمدم سؤال بود که قانون جامع کی اجرا میشود؟ بعد از بررسیهایی که انجام شد به آقای رئیسجمهور گفتم هنوز این برنامه ابلاغ نشده که ایشان در اسفند سال گذشته آن را به بنیاد ابلاغ کرد و به من گفت حتماً در سال 93 اجرایی شود. به دکتر روحانی گفتم این برنامه بار مالی سنگینی دارد که او هم گفت ببینید تا چه اندازه امکان اجرا شدن آن وجود دارد؟ برخی از قوانین این برنامه قابل اجرا بود و اجرا هم شد اما یکسری از آنها نیاز است که برایش آئیننامه تصویب شود و فرستاده شود در دولت مصوب شود و آنهایی که بار مالی دارند را اجرا کنیم.
مثلاً در همین هفته گذشته در دولت صندوق اشتغال که ماده 32 بود مصوب شد. در کمیسیون اجتماعی هم ماده 11 قانون جامع را که هزینه آن مربوط به قبور و گلزار شهدا بود که مقداری هم اجرایی کردهایم تصویب شد.
حدوداً قریب چهل ماده از قانون جامع ایثارگران نیاز به تدوین دارد فلذا کمیتهای تشکیل دادهایم که 29 ماده آن آئیننامهاش تدوین شده و به دولت فرستادیم که تعدادی از آن را ایراد گرفتند که مجدداً برگرداندیم به کمیسیون اجتماعی برای بررسی بیشتر اما یقیناً تا پایان امسال حدوداً سه پنجم آن اجرایی میشود و یا اجرایی شده است. بنده گفتهام مواردی را که اجرایی شده و آنهایی که در حال اجراست را آماده کنند تا ما در موردش صحبت کنیم، بنابراین مقداری اجرایی شده اما اطلاعرسانی خوبی نشده است و ما میکوشیم حداکثر تا یک ماه دیگر مواردی را که اجرایی شده معرفی بکنیم.
*تدابیر بنیاد برای اشتغال جامعه هدف
مشکل اشتغال مربوط به کل جامعه است و گریبان تمام دولت ها را هم گرفته و این مختص به دولت آقای روحانی نیست، همه کشورها مشکل اشتغال دارند. جامعه هدف ما نیز گروهی هستند از ملت ایران که حدوداً قریب 67 هزار طالب کار داریم که این افراد از تحصیلات دیپلم تا دکترا را شامل میشوند.
دولت تعیین کرده است که 25 درصد از اشتغالها باید به جامعه ایثارگری اختصاص پیدا کند اما به دلیل مشکلاتی که وجود دارد دولت نتوانسته این موضوع را اجرا کند که مربوط به بودجه و این مسائل است. پیشنهاد دادهایم در شورای عالی اشتغال حتماً عضو باشیم که در دولت مصوب شد و بنده خودم در این جلسه شرکت کردم، مسائلی را مطرح کردم و گزارشهایی را دادم. تلاشمان را میکنیم اما چون در کشور با این موضوع دچار مشکل هستیم طبیعتاً نمیتوانیم تمام عزیزان را به کار مشغول کنیم. مسئله اشتغال واقعاً دغدغه ماست و بچههایی که میتوانند خودشان کار کنند سعی کردهایم حمایتشان بکنیم و در کارشان شریک شویم و به هر حال تا جایی که بشود کارآفرینی میکنیم و موفق هم بودهایم.
*ما طبق قانون عمل می کنیم نه سلیقه ای
در مورد تسهیلات به جانبازان زیر 25 درصد مباحثی مطرح است که باید بگویم ما سلیقهای کار نمیکنیم بلکه قانون داریم و قانون به ما گفته 25 درصد به بالا این شرایط را دارند و این امکانات را میتوانند استفاده کنند. ما خودمان نمیتوانیم سرخود به کسی تسهیلاتی بدهیم و یا از کسی تسهیلاتی را حذف کنیم. هر 5 درصد از درصد جانبازی که بالا میرود تسهیلات هم تفاوت پیدا میکند تا اینکه درصد به جانبازان 70 درصد میرسد که ما آنها را شهیدان زنده محسوب میکنیم. اما زیر 25 درصد را اگر مشکلی برایشان پیش آمده خودمان با امکاناتی که داشتهایم سعی کردهایم حل کنیم. مثلاً دختر این جانباز برای ازدواج جهیزیه نداشت که ما در خرید بعضی از وسایل کمکش کردهایم. یا مثلاً برای تحصیل فرزندشان دچار مشکل شده یا مداوای خودشان از طریق خود بنیاد کمکشان کردهایم.
قبول داریم که جانباز با جانباز تفاوتی ندارد اما به دلیل امکانات محدودی که در اختیار داریم مجبوریم طبق قانون و ظوابطی که به ما اعلام شده عمل کنیم.
گاهاً شده خودم قانون و مقررات را در موارد استثنایی شکستهام و به همین دلیل بعضی از معاونین بنده در دادگاه رفت و آمد دارند و از آنها شکایت شده که چرا فلان مستمری با ما فرق دارد. البته ما یک بازنگری در قوانین بنیاد شروع کردهایم. حوزه معاونت تعاون و توسعه و بهداشت و ... در حال بررسی مواردی هستند که میتوانند تسهیلاتی را ارائه دهند که نتیجه این بررسی ها را در مجلس یا دولت تصویب خواهیم کرد. بنابراین ما سلیقهای عمل نمیکنیم.
* دوست داریم خانوادهها توانمند شوند
بنده خیلی با این سیاست که به صورت مالی به جامعه هدف کمک کنیم موافق نیستم چرا که میگویم ما باید کمک کنیم تا خودشان بتوانند روی پای خودشان بایستند. دوست داریم خانوادهها توانمند شوند و حتی برخی از خانوادهها در شرایط سخت توانستند بهترین بهرهوری را از امکاناتی که دارند بکنند. مثلاً یک جانباز 40 درصد کاری انجام داده است که حتماً باید او را نخبه حساب کرد. این نباید باشد که خانوادهها چشمشان به دست بنیاد باشد اما اگر خانواده ای از این عزیزان در مضیقه باشد حتما بررسی میکنیم و کمک میکنیم که خانواده از استیصال بیرون بیاید. در جامعه مطرح است که خانواده ایثارگران بهترین امکانات را دارند در حالی که واقعاً اینگونه نیست.
*کمیته احراز شهادت یا جانبازی افراد را تایید می کند
سید علیرضا ستاری در فتنه سال 88 مورد ضرب و شتم قرار گرفت و مدتی بعد از جراحات ناشی از آن اتفاق جانش را از دست داد. در مورد اینکه او شهید است یا نه مباحثی مطرح شد که باید بگویم ما یک کمیته احراز داریم که اعضایی دارد برای انجام این امور. پرونده های اینچنینی با مدارکشان میآیند و مورد بررسی قرار میگیرند و آنجا مشخص میشود که فلان شخص شهید محسوب می شود یا خیر.
یا مثلاً شهید خلیلی که جزو شهدای امر به معروف بود خیلیها گفتند چرا بنیاد او را جانباز نشناخت؟ جواب ما این است که ما به خودی خود نمیتوانیم کسی را جانباز معرفی کنیم. بلکه خانواده باید بیایند درخواست بدهند و ما در کمیسیون پزشکی بررسی کنیم.
*مجلس مشورتی ایثارگران بعد از اصلاحاتی برگزار خواهد شد
این مجلس محاسن و معایبی داشت که بنده منتظر فرصتی هستم که آن را بررسی کنم و اگر لازم بود دوباره این مجلس مشورتی را راه بیندازم چرا که در کل با آن موافقم اما در جزئیات مشکلاتی است.
*بزرگترین نقطه ضعف ما نپرداختن به واژه فرهنگ است
به نظر من بزرگترین نقطه ضعف ما در بنیاد شهید و امور ایثارگران این است که کمتر به واژه فرهنگ پرداختهایم و امیدوارم روزی برسد که بتوانیم در عرصه فرهنگ گامهای بلندتری برداریم.
*مقام معظم رهبری هر یک ماه یکبار لااقل با خانواده شهدا دیدار دارند
معمولاً هر یک ماه یک بار هم تعدادی از خانواده شهدا به بیت میآیند، نماز را به امامت آقا میخوانند و دیدار خصوصی با ایشان دارند اما در مورد خانوادههایی که آقا به منزل آنها میروند انتخاب توسط دفتر ایشان انجام می شود. البته نقل و انتقالشان از شهرستان و سازماندهی کردن این عزیزان به عهده بنیاد است. اما در مورد دیدار رئیسجمهور، آقای روحانی تأکید دارند که ابتدا خانوادههای سه شهید و جانبازان 70درصد را ملاقات کنند. در این دیدار ها به خانواده شهدای عزیز اقلیت به خصوص برادران اهل سنت نیز سر می زنیم.
*تعجب رییس جمهور و سوالش از همسر یک جانباز
معمولا از این دیدار ها خاطرات زیادی داریم. نکته ای که بسیار جلب توجه می کند همسران جانبازان هستند. اغلب خانمهایی که همسر این جانبازان شدهاند بعد از جانبازی است که این بسیار نکته مهمی است. مثلاً با یک خانمی ملاقات کردیم که همسرش دو چشم دو دست و یک پا نداشت. این جانباز 17 ساله بوده که مین در دستش منفجر میشود و 21 سالگی ازدواج میکند. رئیسجمهور از خانم او پرسید انگیزه شما برای ازدواج با چنین آدمی چه بود؟ این خانم گفت: پدر و برادرم شهید شدند و من گفتم آنها راه امام حسین(ع) را ادامه دادند پس من باید راه زینب(س) را بروم. رفتم گشتم و جانبازترین جانباز را پیدا کردم. از بسیج پرسیدم که گفتند: در سه راه آذری چنین فردی زندگی میکند. همه خانوادهام مخالفت میکردند اما گفتم کاری به شما ندارم و رفتم به ایشان پیشنهاد دادم و همسرش شدم.
دکتر روحانی از او پرسید پشیمان نیستی؟ گفت: نه تنها پشیمان نیستم بلکه فکر میکنم شوهرم بهترین مرد دنیاست.
*من دیروز خانمم را عقد کردم و شبانه آمدم جبهه!
خاطره دیگر من مربوط به جبهههاست. در عملیات فتحالمبین شهیدی داریم به نام شهید کاوه که با فرمانده شهید محمود کاوه فرق دارد. او آمد کنار من و گفت: حاج آقا روایتی هست که میگوید اگر ازدواج کنی نصف دینت را به دست می آوری، من دیروز خانمم را عقد کردم و شبانه آمدم جبهه حالا میخواهم بدانم اگر شهید شوم نصف دینی که پیغمبر گفته است را شامل میشوم یا خیر؟
واقعاً من فکر میکنم این باب شهادت برای اولیای خاص خدا باز میشود البته من دارم خاطراتم را از آن روزها جمعآوری میکنم.
*انقلاب عربستان به خون امثال شیخ نیاز دارد
صحبت پایانی بنده در مورد حکمی است که عربستان برای شیخ نمر صادر کرده است. بنده معتقدم انقلاب عربستان نیاز به خون دارد و باید افراد خوبی آنجا خون بدهند تا خون آنها انقلاب عربستان را به پیروزی برساند.