مدتهاست که همه از رابطه تیره و تار وزارت ورزش با فدراسیون فوتبال سخن گفتهاند وجالب آنکه هر 2 طرف بارها این ادعا را رد کردند. ایرادهای نصرالله سجادی به مسائل مالی دقیقا همان پاشنه آشیلی است که پیش از این نظر هیئت رئیسه فدراسیون را هم جلب کرده و آنها را مقابل مدیران فعلی فدراسیون فوتبال قرار داده بود.
با این حال علی کفاشیان که سابقه کار در بانک مرکزی را دارد صورتهای مالی را به اطلاع اعضای هیئت رئیسه رساند که جای ایرادی در آن پیدا نشد اما شاید مجمع 6 دی فدراسیون فوتبال نقطه ویژهای است که وزارت ورزش روی آن تمرکز کرده و گفته شده که البته شخص وزیر هم پیشنهادات خاصی برای این مجمع دارد.
از سوی دیگر زلاتکو کرانچار گزینه پیشنهادی برای هدایت تیم المپیک هم نمره منفی گرفت و نتوانست از خوان کمیسیون تایید وزارت ورزش عبور کند. جایی که به وضوح بعد از آن گفته شد هدف مقابله با تکرار تجربه نلو وینگادا بوده است. کفاشیان با اصرار به کمبود زمانی پروسه را برای وینگادای پرتغالی دور زد اما این بار وزارت ورزش فرصت خوبی را پیدا کرد تا مسیر را بر فدراسیون فوتبال ببندد.
کرانچار کارنامه فنی پرباری داشت اما در این پیچ زمانی او به موقعیت رسید که دو طرف مطامع و برخوردهای شخصی را به جزییات واقعی ترجیح دادند و به همین دلیل نمره مردودی به این مربی رسید. در حالی که پای فوتبال ملی ایران در میان بود اما همانطور که گفته شد درگیریهای درونی دو سوی میدان انتخاب سرمربی تیم المپیک را باز هم عقیم گذاشت.
شاید این اقدام هم مقدمهای برای جام ملتهای آسیاست تا در صورت ناکامی احتمالی تیم ملی این بار بحث کیروش وسط کشیده شود و در نهایت این مربیان خارجی تبدیل به اهرم فشار وزارت ورزش بر روی فدراسیون فوتبال شوند. آنچه بیش از هر چیزی جلب توجه میکند اختلافات عدیدهای که وزارت ورزش با فدراسیون فوتبال دارد و در این راه از هر فرصتی استفاده میکند تا آن را به رخ بکشد؛ حال میخواهد این موضوع، کرانچار باشد یا اظهارات تند معاونان وزیر و البته وزیر ورزش، در گذشته و به احتمال فراوان در آینده.