صراط: چندماه از مرگ دلخراش مادرشان میگذرد و حالا چشم انتظارند تا عامل این جنایت خونین پای میز محاکمه قرار بگیرد. تنها متهم این پرونده داماد خانواده است؛ او در بازجویی به قتل پیرزن اعتراف کرده و اولیایدم منتظرند تا روز دادگاه فرا برسد و قاتل مادرشان به قصاص محکوم شود.
٦فروردینماه امسال بود که مردی هراسان با نیروی انتظامی تماس گرفت و خبر از وقوع یک قتل در شهرستان بهارستان داد. وقتی ماموران نیروی انتظامی به محل حادثه رسیدند با بدن غرق در خون پیرزنی روبهرو شدند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود. با اعلام این جنایت هولناک بلافاصله بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان اداره آگاهی به محل حادثه اعزام شدند تحقیقات جنایی برای رازگشایی از راز این جنایت مرگبار در دستورکار کارآگاهان قرار گرفت.
ماجرا از چه قرار بود؟
بیکزاده فرزند مقتول درباره روز حادثه به «شهروند» گفت: «آن روز سر کار بودم بعد از اینکه کارم تمام شد؛ در مسیر بازگشت به خانه ابتدا به خانه مادرم که در نزدیکی خانهام است رفتم. اما هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد.
به خانه برگشتم و با برادرم تماس گرفتم، او هم از مادرمان خبری نداشت. به خانه بازگشتم و پس از استراحتی کوتاه تصمیم گرفتم به خانه مادرم بروم. در راه بودم که برادرم با من تماس گرفت و گفت مادرم کشته شده است. با شنیدن این خبر شوکه شدم. با سرعت خودم را به خانه مادرم رساندم. وقتی وارد اتاق پذیرایی شدم چشمم به بدن غرق در خون مادرم افتاد که در نزدیکی آشپزخانه روی زمین افتاده بود. با دیدن مادرم در آن وضع با ١١٠ تماس گرفتیم و ماجرا را خبر دادیم.»
با انتقال جسد پیرزن به پزشکی قانونی تحقیقات برای پیدا کردن ردی از قاتل آغاز شد. کارآگاهان در بررسیهای صحنه قتل متوجه شدند قفلها شکسته شده و خانه کاملا بههم ریخته است. پس به این ترتیب این احتمال وجود داشت قاتل پس از کشتن پیرزن دست به سرقت زده است و این یعنی مقتول قربانی یک سرقت خونین شده است.
سرنخ طلایی
تحقیقات برای روشن شدن ماجرا همچنان ادامه داشت تا اینکه وقتی کارآگاهان فرزندان پیرزن را مورد بازجویی قرار دادند دختر مقتول سرنخ تازهای بهدست آنها داد. زن جوان به ماموران گفت: «من مدتهاست که با همسرم کامران مشکل دارم. کامران مدتها بود که سر کار نمیرفت و خرجش را مادرم به او میداد. بعدازظهر روز حادثه بود که کامران با کلی پول به خانه آمد. وقتی از او درباره پولها پرسیدم گفت از دوستش گرفته است اما من میدانم که همسرم هیچ دوستی ندارد که بخواهد آن همه پول به او بدهد.
با اظهارات زن جوان همسر او به نام کامران بهعنوان تنها مظنون این پرونده دستگیر و برای بازجویی به ادراه آگاهی منتقل شد. کامران در بازجوییهایی اولیه هرگونه ارتباطش را با قتل پیرزن منکر شد اما در ادامه وقتی مرد جوان توسط کارآگاهان اداره آگاهی تحت بازجوییهای کارشناسانه قرار گرفت و خود را در پایان راه دید لب به اعتراف گشود و گفت: «آن روز برای گرفتن پول به خانه مادرزنم رفتم اما او گفت پول ندارد. هرچه به او اصرار کردم فایدهای نداشت و در نهایت او عصبانی شد و به من فحش داد. خیلی عصبانی شدم و با چاقوی آشپرخانه ضربهای به گردنش زدم و او را کشتم. بعد از اینکه مادرزنم جان داد هرچه در خانه پول و طلا وجود داشت برداشتم و پا به فرار گذاشتم.
کامران بعد از اعترافاتش صحنه قتل را نیز بازسازی کرد و پرونده با توجه به شکایت اولیایدم و درخواست قصاص از سوی آنها به شعبه ١١٣ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم بهزودی پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت.
بیکزاده فرزند مقتول در رابطه به قتل مادرش به «شهروند» گفت: «کامران همسر دوم خواهرم بود. همسر اول خواهرم به خاطر اعتیاد جانش را از دست داد و بعد از مرگ او خواهرم با کامران ازدواج کرد. ابتدا فکر میکردیم خواهرمان زهرا با کامران خوشبخت میشود اما متاسفانه اشتباه فکر میکردیم. کامران هیچوقت اهل کار نبود و چند سال بود که مادرم خرج و مخارج زندگیشان را میداد.
او خانه و زندگی و حتی یکی از کلیههایش را هم فروخت و همه این پولها را خرج خودش کرد. خانواده ما در حقش خیلی خوبی کرده اما جواب خوبیهایمان را خیلی بد داد. کامران پس از اینکه مادرمان را به قتل رساند حدود ٢٠میلیون تومان پول نقد و طلاهایش را سرقت کرد. پس از دستگیری او توسط ماموران همه این پولها و طلاها کشف شد اما چه فایده او مادرم را از ما گرفته است. کاش همه پولها و طلاها را برمیداشت اما هیچوقت ما را از داشتن مادر محروم نمیکرد.»
منبع: روزنامه شهروند
٦فروردینماه امسال بود که مردی هراسان با نیروی انتظامی تماس گرفت و خبر از وقوع یک قتل در شهرستان بهارستان داد. وقتی ماموران نیروی انتظامی به محل حادثه رسیدند با بدن غرق در خون پیرزنی روبهرو شدند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود. با اعلام این جنایت هولناک بلافاصله بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان اداره آگاهی به محل حادثه اعزام شدند تحقیقات جنایی برای رازگشایی از راز این جنایت مرگبار در دستورکار کارآگاهان قرار گرفت.
ماجرا از چه قرار بود؟
بیکزاده فرزند مقتول درباره روز حادثه به «شهروند» گفت: «آن روز سر کار بودم بعد از اینکه کارم تمام شد؛ در مسیر بازگشت به خانه ابتدا به خانه مادرم که در نزدیکی خانهام است رفتم. اما هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد.
به خانه برگشتم و با برادرم تماس گرفتم، او هم از مادرمان خبری نداشت. به خانه بازگشتم و پس از استراحتی کوتاه تصمیم گرفتم به خانه مادرم بروم. در راه بودم که برادرم با من تماس گرفت و گفت مادرم کشته شده است. با شنیدن این خبر شوکه شدم. با سرعت خودم را به خانه مادرم رساندم. وقتی وارد اتاق پذیرایی شدم چشمم به بدن غرق در خون مادرم افتاد که در نزدیکی آشپزخانه روی زمین افتاده بود. با دیدن مادرم در آن وضع با ١١٠ تماس گرفتیم و ماجرا را خبر دادیم.»
با انتقال جسد پیرزن به پزشکی قانونی تحقیقات برای پیدا کردن ردی از قاتل آغاز شد. کارآگاهان در بررسیهای صحنه قتل متوجه شدند قفلها شکسته شده و خانه کاملا بههم ریخته است. پس به این ترتیب این احتمال وجود داشت قاتل پس از کشتن پیرزن دست به سرقت زده است و این یعنی مقتول قربانی یک سرقت خونین شده است.
سرنخ طلایی
تحقیقات برای روشن شدن ماجرا همچنان ادامه داشت تا اینکه وقتی کارآگاهان فرزندان پیرزن را مورد بازجویی قرار دادند دختر مقتول سرنخ تازهای بهدست آنها داد. زن جوان به ماموران گفت: «من مدتهاست که با همسرم کامران مشکل دارم. کامران مدتها بود که سر کار نمیرفت و خرجش را مادرم به او میداد. بعدازظهر روز حادثه بود که کامران با کلی پول به خانه آمد. وقتی از او درباره پولها پرسیدم گفت از دوستش گرفته است اما من میدانم که همسرم هیچ دوستی ندارد که بخواهد آن همه پول به او بدهد.
با اظهارات زن جوان همسر او به نام کامران بهعنوان تنها مظنون این پرونده دستگیر و برای بازجویی به ادراه آگاهی منتقل شد. کامران در بازجوییهایی اولیه هرگونه ارتباطش را با قتل پیرزن منکر شد اما در ادامه وقتی مرد جوان توسط کارآگاهان اداره آگاهی تحت بازجوییهای کارشناسانه قرار گرفت و خود را در پایان راه دید لب به اعتراف گشود و گفت: «آن روز برای گرفتن پول به خانه مادرزنم رفتم اما او گفت پول ندارد. هرچه به او اصرار کردم فایدهای نداشت و در نهایت او عصبانی شد و به من فحش داد. خیلی عصبانی شدم و با چاقوی آشپرخانه ضربهای به گردنش زدم و او را کشتم. بعد از اینکه مادرزنم جان داد هرچه در خانه پول و طلا وجود داشت برداشتم و پا به فرار گذاشتم.
کامران بعد از اعترافاتش صحنه قتل را نیز بازسازی کرد و پرونده با توجه به شکایت اولیایدم و درخواست قصاص از سوی آنها به شعبه ١١٣ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم بهزودی پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت.
بیکزاده فرزند مقتول در رابطه به قتل مادرش به «شهروند» گفت: «کامران همسر دوم خواهرم بود. همسر اول خواهرم به خاطر اعتیاد جانش را از دست داد و بعد از مرگ او خواهرم با کامران ازدواج کرد. ابتدا فکر میکردیم خواهرمان زهرا با کامران خوشبخت میشود اما متاسفانه اشتباه فکر میکردیم. کامران هیچوقت اهل کار نبود و چند سال بود که مادرم خرج و مخارج زندگیشان را میداد.
او خانه و زندگی و حتی یکی از کلیههایش را هم فروخت و همه این پولها را خرج خودش کرد. خانواده ما در حقش خیلی خوبی کرده اما جواب خوبیهایمان را خیلی بد داد. کامران پس از اینکه مادرمان را به قتل رساند حدود ٢٠میلیون تومان پول نقد و طلاهایش را سرقت کرد. پس از دستگیری او توسط ماموران همه این پولها و طلاها کشف شد اما چه فایده او مادرم را از ما گرفته است. کاش همه پولها و طلاها را برمیداشت اما هیچوقت ما را از داشتن مادر محروم نمیکرد.»
منبع: روزنامه شهروند