صراط: تازه داماد و برادرزنش که دو مرد را با تصوری اشتباه به قتل رسانده‌اند در لیست سیاه اعدام قرار گرفتند.
عصر 19 خردادماه سال 91 چهار مرد جوان موتورهای خود را کنار جاده پارک کردند و برای تفریح و غذاخوری به سمت پایین جاده رفته و روی تخته سنگی وسایل‌شان را چیدند.
مهرداد، احسان و محسن برای پیدا کردن چوب به عمق دره رفتند. احمد مشغول سیخ کردن کباب بود که ناگهان صدای فریاد احسان سکوت دره را شکست و احمد هراسان خود را به محل صدا رساند. دقایقی بعد مهرداد و محسن از دره بالا آمدند و به سمت خانه حرکت کردند.
20 خرداد همان سال، مردی هراسان با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان شمالی از گم‌شدن مرموز پسرش خبر داد و گفت: پسرم به نام احسان همراه احمد، یکی از دوستانش برای تفریح از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت پسرم به خانه احمد رفتم و متوجه شدم او نیز به خانه بازنگشته است، احتمال می‌دهم اتفاق ناگواری برای آنها رخ داده است. پس از این شکایت پرونده‌ای در پلیس آگاهی تشکیل شد و تیمی‌از مأموران، تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند، اما هیچ سرنخی از دو پسر جوان به دست نیامد.
دو روز بعد خانواده دو پسر گمشده که نگران آنها بودند، تجسس برای یافتن آنها را آغاز و در جاده‌ای خلوت موتور احسان را پیدا کردند. همین سرنخ کافی بود که آنها را برای یافتن احسان و احمد امیدوار کند.
تعدادی از اهالی به پایین جاده رفتند و دیدند روی تخته سنگ بزرگی بساط تفریح آنها به پا است، اما هیچ اثری از دو پسر جوان نیست. جست‌وجو را آغاز کرده و سرانجام با اجساد احمد و احسان روبه رو شدند که در فاصله سه متری یکدیگر روی زمین افتاده بودند. با مخابره ماجرا به پلیس، تیمی‌از کارآگاهان همراه بازپرس جنایی در محل قتل حاضر شده و تحقیقات برای افشای راز مخوف را آغاز کردند.
عاملان جنایت دهان احسان را با چسب بسته و سپس او را خفه کرده بودند، احمد هم با ضربه‌های چاقو از پا درآمده بود.
مأموران در جریان تحقیقات به یکی از دوستان قربانیان به نام مهرداد برخوردند و وی را دستگیر کردند. آثار جراحت روی دستان مهرداد کافی بود تا این پسر سرانجام به قتل با همدستی محسن که برادرزنش است، اعتراف کند.
مهرداد در تشریح ماجرا گفت: تصور می‌کردم دو قربانی مزاحم همسرم شده‌اند به همین خاطر تصمیم به انتقام گرفتم و روز حادثه همراه محسن، دو مقتول را به بهانه تفریح به دره کشانده و آنها را کشتیم.
مهرداد وقتی تحت محاکمه قرار گرفت ادعا کرد که چون همسرش گوشه‌گیر بود با تصور اینکه دو قربانی مزاحمان وی هستند من و برادرزنم دست به این جنایت زدیم. قضات با شنیدن این اعترافات هر دو قاتل را به قصاص نفس محکوم کردند.
این حکم به خاطر ادعای دو قاتل مبنی بر مهدورالدم بودن دو قربانی جنایت با پیچیدگی‌های قضایی زیادی مواجه شده تا اینکه با گذشت 30 ماه از قتل، پرونده در هیأت عمومی دیوانعالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم قصاص داماد و برادرزن تأیید شد.
عصر 19 خردادماه سال 91 چهار مرد جوان موتورهای خود را کنار جاده پارک کردند و برای تفریح و غذاخوری به سمت پایین جاده رفته و روی تخته سنگی وسایل‌شان را چیدند.
مهرداد، احسان و محسن برای پیدا کردن چوب به عمق دره رفتند. احمد مشغول سیخ کردن کباب بود که ناگهان صدای فریاد احسان سکوت دره را شکست و احمد هراسان خود را به محل صدا رساند. دقایقی بعد مهرداد و محسن از دره بالا آمدند و به سمت خانه حرکت کردند.
20 خرداد همان سال، مردی هراسان با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان شمالی از گم‌شدن مرموز پسرش خبر داد و گفت: پسرم به نام احسان همراه احمد، یکی از دوستانش برای تفریح از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت پسرم به خانه احمد رفتم و متوجه شدم او نیز به خانه بازنگشته است، احتمال می‌دهم اتفاق ناگواری برای آنها رخ داده است. پس از این شکایت پرونده‌ای در پلیس آگاهی تشکیل شد و تیمی‌از مأموران، تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند، اما هیچ سرنخی از دو پسر جوان به دست نیامد.
دو روز بعد خانواده دو پسر گمشده که نگران آنها بودند، تجسس برای یافتن آنها را آغاز و در جاده‌ای خلوت موتور احسان را پیدا کردند. همین سرنخ کافی بود که آنها را برای یافتن احسان و احمد امیدوار کند.
تعدادی از اهالی به پایین جاده رفتند و دیدند روی تخته سنگ بزرگی بساط تفریح آنها به پا است، اما هیچ اثری از دو پسر جوان نیست. جست‌وجو را آغاز کرده و سرانجام با اجساد احمد و احسان روبه رو شدند که در فاصله سه متری یکدیگر روی زمین افتاده بودند. با مخابره ماجرا به پلیس، تیمی‌از کارآگاهان همراه بازپرس جنایی در محل قتل حاضر شده و تحقیقات برای افشای راز مخوف را آغاز کردند.
عاملان جنایت دهان احسان را با چسب بسته و سپس او را خفه کرده بودند، احمد هم با ضربه‌های چاقو از پا درآمده بود.
مأموران در جریان تحقیقات به یکی از دوستان قربانیان به نام مهرداد برخوردند و وی را دستگیر کردند. آثار جراحت روی دستان مهرداد کافی بود تا این پسر سرانجام به قتل با همدستی محسن که برادرزنش است، اعتراف کند.
مهرداد در تشریح ماجرا گفت: تصور می‌کردم دو قربانی مزاحم همسرم شده‌اند به همین خاطر تصمیم به انتقام گرفتم و روز حادثه همراه محسن، دو مقتول را به بهانه تفریح به دره کشانده و آنها را کشتیم.
مهرداد وقتی تحت محاکمه قرار گرفت ادعا کرد که چون همسرش گوشه‌گیر بود با تصور اینکه دو قربانی مزاحمان وی هستند من و برادرزنم دست به این جنایت زدیم. قضات با شنیدن این اعترافات هر دو قاتل را به قصاص نفس محکوم کردند.
این حکم به خاطر ادعای دو قاتل مبنی بر مهدورالدم بودن دو قربانی جنایت با پیچیدگی‌های قضایی زیادی مواجه شده تا اینکه با گذشت 30 ماه از قتل، پرونده در هیأت عمومی دیوانعالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم قصاص داماد و برادرزن تأیید شد.
