صراط: برخی مجرمان نمیخواهند دستشان به خون آغشته شود و از طرفی هم تنها راهحل را قتل طرف خود میدانند، آنها بهدنبال افرادی میگردند که این کار را انجام دهند. افرادی که با گرفتن مبلغی پول یا گذاشتن شرط و شروطی، سناریوی جنایت را اجرا میکنند.
قتل به خاطر اعتیاد همسر
در این پرونده انگیزه قتل، اعتیاد همسر بود و زن جوان برای خلاصی از دست شوهر شیشه ای دو آدمکش اجیر کرد، اما راز این قتل نیز خیلی زود برملا شد و متهمان این جنایت دستگیر شدند.
رسیدگی به این پرونده با کشف جسد مردی در یکی از خیابان های زاهدان آغاز شد. طبق تحقیقات اولیه متخصصان پزشکی قانونی قربانی بر اثر شلیک گلوله از پا درآمده بود. با آن که مدرک شناسایی همراه مقتول نبود، اما کارآگاهان جنایی با بررسی پرونده افراد زندانی هویت مقتول را به نام هوشنگ شناسایی کردند. در تحقیقات همسر هوشنگ به پلیس گفت که او برای انجام کاری از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است.
اما در ادامه تحقیقات کارآگاهان به مدارکی دست یافتند که نشان می داد همسر قربانی در این جنایت نقش دارد، به همین دلیل تحقیقات را روی او متمرکز کردند و در بررسی ها مشخص شد هوشنگ با همسرش اختلاف داشته و مقتول همسر خود را مجبور می کرد برایش مواد مخدر تهیه کند.
با به دست آمدن سرنخ هایی در این رابطه، همسر هوشنگ به عنوان نخستین مظنون پرونده بازداشت شد و به قتل همسرش اعتراف کرد. او در رابطه با این جنایت به افسر پرونده اش گفت: رفتارهای همسرم مرا آزار می داد به همین خاطر موضوع را به پسرخاله ام گفتم، روز حادثه پسرخاله ام و دوستش؛ هوشنگ را به بهانه تهیه مواد مخدر به بیرون از خانه برده و در محلی خلوت با شلیک گلوله او را به قتل رساندند.
با اعتراف زن جوان به جنایت، پسر خاله او و همدستش بازداشت شده و به جرم خود اعتراف کردند.
قتل به خاطر ارثیه 5 میلیاردی
یکی از اخباری که مدتی قبل تیتر یک صفحات حوادث را به خود اختصاص داد، قتل پیرمردی هشتاد ساله در خانه اش بود، اما موضوعی که باعث شد این خبر تیتر یک حوادث را به خود اختصاص دهد، انگیزه این جنایت بود. یکی از متهمان این پرونده زمانی که باخبر شد دوستش به او ارثیه پنج میلیاردی بخشیده است، نقشه قتل او را طراحی کرد و با اجیر کردن آدمکش تصمیم گرفت هر چه زودتر به این ارثیه میلیاردی برسد.
عقربه های ساعت 21 شامگاه پنجم تیر امسال را نشان می داد که کارآگاهان جنایی در جریان قتل مردی در خانه اش قرار گرفتند. قربانی پیرمرد هشتاد ساله ای بود که با حضور ماموران در صحنه مشخص شد اموال او که داخل گاوصندوقش بوده، به سرقت رفته و نخستین فرضیه ای که از سوی پلیس مطرح شد جنایت با انگیزه سرقت بود. از طرفی سالم بودن درهای ورودی و گاوصندوق نشان می داد عامل یا عاملان این جنایت با قربانی آشنا بوده اند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد قربانی در ایران تنها زندگی می کرده و مردی به نام خسرو به خانه او رفت و آمد داشته و به او سرکشی می کرده، با این که شک پلیس به خسرو رفته بود، اما او مدعی شد زمان جنایت در تهران نبوده است. در حالی که این ادعای مرد میانسال ثابت شد، اما کارآگاهان دریافتند قربانی قبل از مرگ خود چند دانگ از خانه اش را به نام خسرو کرده است. این ارثیه که قربانی به نام مرد میانسال کرده بود پنج میلیارد تومان ارزش داشت. از طرفی کارآگاهان متوجه روابط مشکوک خسرو با مردی به نام شهریار شدند، با شناسایی شهریار و به دست آوردن مدارکی محکمه پسند از سوی پلیس مشخص شد عامل اصلی این جنایت شهریار است. به همین دلیل شهریار و خسرو بازداشت شده و تحقیقات از آنها صورت گرفت، در حالی که متهمان منکر جنایت بودند، مدارک پلیسی باعث شد آنها به قتل اعتراف کنند. خسرو اعتراف کرد با استخدام شهریار به عنوان آدمکش نقشه قتل پیرمرد هشتاد ساله را کشیده تا هر چه زودتر به ارثیه میلیاردی برسد.
مرد میانسال برای رسیدن به خواسته اش قرار بود 15 میلیون تومان به متهم ردیف اول پرونده پرداخت کند. شهریار اعتراف کرد پس از قبول این شرایط خسرو برای آن که تمام سرنخ ها را از بین ببرد زمان جنایت به یکی از شهرهای شمالی سفر کرده و او با در دست داشتن کلید خانه مقتول وارد خانه شده و در حالی که مقتول قصد استراحت داشته، او را به قتل می رساند و بعد از جنایت، گاوصندوق خانه قربانی را سرقت کرده و از محل متواری شده بود.
خواستگاری که آدمکش اجیر کرد
ساعت 23 و 15 دقیقه نهم فروردین امسال، از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، قتلی در خانه ای در محدوده کلانتری 128 تهران نو به پلیس اعلام شد و ماموران با حضور در صحنه با جسد مرد میانسالی در راهروی خانه اش مواجه شدند.
در تحقیقات دختر مقتول به پلیس گفت: داخل خانه نشسته بودیم که زنگ در به صدا درآمد. مرد جوانی پشت آیفون بود و خواست پدرم به مقابل در برود. بعد از چند لحظه صدای داد و فریاد پدرم را شنیدم و زمانی که خودم را به مقابل در رساندم با جسد پدرم مواجه شدم.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان در تحقیقات نامحسوس پلیسی خود اطلاع پیدا کردند فردی به نام شاهرخ خواستگار دختر مقتول است که درخواست ازدواج او با مخالفت شدید مقتول روبه رو شده؛ باتوجه به اطلاعات به دست آمده و احتمال نقش شاهرخ در جنایت، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
شاهرخ پس از دستگیری ابتدا منکر جنایت بود، اما زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد به قتل مرد میانسال اعتراف کرد و گفت: چند سالی است که با دختر قربانی آشنا شده ام، اما هر بار که به خواستگاری می رفتم، مقتول با ازدواج من و دخترش مخالفت می کرد تا این که در نهایت تصمیم گرفتم از مقتول زهر چشم گرفته و او را بترسانم؛ برای این کار سراغ دو نفر از دوستانم رفته و از آنها خواستم با چاقو چند ضربه به مقتول بزنند تا او حساب کار دستش بیاید. آنها ابتدا قبول نمی کردند، اما با اصرار من قبول کردند. شب حادثه همراه دوستانم، نقاب و چاقو خریدیم و آنها را به نزدیکی خانه مقتول بردم. طبق نقشه آنها زنگ خانه مقتول را زده و زمانی که او مقابل در آمد، با ضربه چاقو او را از پا درآوردند و از محل متواری شدند. پس از آن به دوستانم دو میلیون تومان پول دادم تا موضوع را به کسی نگویند، اما پس از چند ساعت متوجه شدم مقتول توسط آنها به قتل رسیده است.
با اعترافات متهم، دو همدست او بازداشت شده و به قتل مرد میانسال در ازای دو میلیون تومان اعتراف کردند. متهمان مدعی شدند که تا به حال مقتول را ندیده بودند و باتوجه به اطلاعاتی که شاهرخ در اختیار آنها قرار داده بود او را شناسایی و به قتل رساندند.
قاتل 50 هزار تومانی
«به خاطر علاقه ام به فرزین، آدمکشی اجیر کردم تا همسرم را به قتل برساند.» این ادعای زن جوان برای به قتل رساندن همسرش بود. زن جوان با همدستی مرد مورد علاقه اش دو آدمکش اجیر و سناریوی قتل همسر خود را طراحی کرد. ماجرا از این قرار بود که 8 صبح هفدهم تیر 89 کارآگاهان جنایی از کشف جسدی در جاده تلو مطلع شدند. با حضور کارآگاهان در محل با جسد مردی حدود چهل ساله مواجه شدند که براساس معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ خفگی اعلام شد. در بازرسی از جیب های مرد قربانی هیچ مدرک شناسایی به دست نیامد، به این ترتیب جسد مجهول الهویه برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد. از سویی کارآگاهان جنایی سراغ پرونده های افراد فقدانی رفتند که شاید مشخصات آنها با مشخصات مقتول مشابه باشد تا به این ترتیب هویت قربانی مشخص شود. با بررسی این پرونده ها، کارآگاهان موفق به شناسایی هویت قربانی به نام ایمان شدند.
با مشخص شدن هویت قربانی کارآگاهان به تحقیق از همسر مقتول پرداختند. زن جوان مدعی شد همسرش خانه را برای رفتن به محل کار ترک کرده و دیگر از او خبری نداشته است.
باتوجه به آن که در تحقیقات مشخص شد ایمان هیچ اختلاف و دشمنی ندارد، فرضیه جنایت خانوادگی مطرح شد. در بررسی ها مشخص شد همسر ایمان با مرد سی و شش ساله ای به نام فرزین در ارتباط است و همین رابطه انگیزه ای برای جنایت بود. فرزین که ابتدا منکر آشنایی و جنایت بود، زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد، لب به اعتراف گشود: روز حادثه همسر ایمان به نام ثریا با من تماس گرفت و گفت شوهرش را توسط شخصی که به او پول پرداخت کرده، به قتل رسانده است.
به دنبال این اعتراف، ثریا دستگیر و مدعی شد هیچ شناختی از عامل جنایت ندارد و فرزین فردی را که مجرم سابقه دار بوده برای قتل اجیر کرده است. او درخصوص انگیزه جنایت گفت: مدتی قبل با فرزین آشنا شدم و این رابطه باعث شد به او علاقه مند شوم و به خاطر همین تصمیم داشتم از ایمان جدا شوم، اما او با این جدایی مخالفت کرد، در نهایت تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم، پس از هشت ماه نقشه قتل همسرم را طراحی کردیم. فرزین، یک نفر را که سابقه کیفری داشت برای این کار اجیر کرد و قرار شد او صبح زود وقتی همسرم از خانه خارج می شود سر کوچه با ماشین منتظر بماند و ایمان را به عنوان مسافر سوار کند و او را به قتل برساند.
به دنبال اعترافات زن جوان، تحقیقات برای بازداشت متهم اصلی این پرونده به نام کورش ادامه یافت. تحقیقات نشان می داد قاتل سی و شش ساله یکی از مجرمان سابقه دار در زمینه زورگیری، مواد مخدر، سرقت و... بوده که در ادامه بررسی ها مشخص شد کورش مدتی قبل حین سرقت خودرو از سوی ماموران کلانتری پردیس دستگیر شده است. با مشخص شدن این موضوع متهم جوان به اداره جنایی انتقال داده شد.
او به جنایت با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد و گفت: «شب قبل از حادثه همراه اصغر شیشه و کراک مصرف کردیم و ساعت 6 صبح روز قتل با یک پراید مشکی سر کوچه محل سکونت ایمان منتظر ماندیم تا این که همسر مقتول به ما اطلاع داد شوهرش از خانه خارج شده است. پس از آن با استفاده از تصویر مقتول، او را شناسایی و به عنوان مسافر سوار کردیم و بعد طی مسافتی همدستم طنابی را دور گردنش انداخت و او را خفه کرد و پس از قتل، جنازه اش را در جاده تلو رها کردیم. در ادامه تحقیقات، همدست کورش بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. او در تحقیقات گفت پس از جنایت فقط 50 هزار تومان پول از کورش گرفته است.
قاتلی در فیسبوک
این بار قاتل اجاره ای از فضای مجازی انتخاب شد؛ پسر جوانی که با وعده پول و ازدواج راهی خانه دختر مورد علاقه اش شد تا پدر او را به قتل برساند. ماجرا با تماس دختر جوانی به پلیس آغاز شد، تماسی که حکایت از قتل پدرش داشت.
ماموران ساعت 23 و 30 دقیقه سی ام دی سال گذشته راهی خانه مورد نظر شده و با جسد مرد میانسالی مواجه شدند که با ضربات جسمی نوک تیز مانند چاقو به قتل رسیده بود. دختر جوان که با پلیس تماس گرفته بود گفت مردان ناشناسی که صورت هایشان را پوشانده بودند، وارد خانه شده و پدرش را به قتل رسانده اند، اما در همان تحقیقات اولیه مشخص شد دختر جوان حقیقت را به زبان نیاورده و اظهارات او متناقض است. بررسی ها از دختر جوان انجام شد و او در نهایت به قتل پدر اعتراف کرد و گفت: به دلیل اختلافات و دعواهای من و پدرم، با پسری به نام حامد که حدود یک ماه پیش از طریق فیسبوک باهم آشنا شده بودیم، چت می کردم و از مشکلاتم می گفتم.
پس از مدتی حامد گفت، اگر پدرت بمیرد، تمام مال و اموالش به تو می رسد و می خواهی پدرت را به قتل برسانم. تنها شرطم برای این قتل ازدواج با تو است. حاضرم پدر و برادرت را به قتل برسانم و در عوض با من ازدواج کن. من پیشنهاد او را پذیرفتم. روز حادثه پس از تعطیل شدن مدرسه با حامد تا مقابل خانه آمدم. من داخل خانه رفتم و او نیز در کوچه منتظر ماند. به طبقه سوم رفتم و برای خوردن ناهار همراه برادرم به خانه مادربزرگم رفتیم. ناهار را نیمه کاره رها کرده و به طبقه سوم آمدم تا ببینم پدرم خواب است یا بیدار که دیدم خوابیده است. بلافاصله حامد را خبر کرده و در خانه را برایش باز کردم. حامد وارد خانه شد و پدرم را به قتل رساند، بعد از آن قرار بود برادرم را نیز به قتل برسانیم، اما او آنقدر التماس کرد تا از تصمیم خود منصرف شدیم. حامد خانه را ترک کرد و من در تماس با پلیس گفتم که دو مرد ناشناس نقابدار پدرم را به قتل رسانده اند. با اعتراف دختر جوان به جنایت، حامد در تحقیقات پلیسی بازداشت شد و به جنایت اعتراف کرد.
نگاه کارشناس
مجازات اجیر کردن آدمکش
فرهاد شهبازوار / حقوقدان: در پرونده های قتل با چند عنوان مجرمانه روبه رو هستیم که هر کدام مجازات های جداگانه دارد. گاهی قتل از سوی یک نفر انجام می شود که در صورت وجود شرایط قتل عمد به موجب قانون مجازات اسلامی فرد به قصاص نفس محکوم می شود. البته حکم قصاص به درخواست ولی دم صادر می شود و گاهی اولیای دم قبل از صدور حکم، رضایت خود را اعلام می کنند که در این صورت قاتل از جنبه عمومی جرم محاکمه و به سه تا ده سال زندان محکوم می شود. البته اگر قاتل مرتکب جرایم دیگری مانند سرقت یا جنایت بر میت و... شده باشد به مجازات آن جرم محکوم خواهد شد. حال گاهی قتل از سوی دو نفر یا بیشتر انجام می شود؛ یعنی آنها به قاتل در ارتکاب جنایت کمک می کنند. این افراد که اتهام معاونت در قتل دارند قصاص نمی شوند و به مجازات زندان محکوم خواهند شد. در پرونده های همسرکشی با این دست از قتل ها روبه رو هستیم. زن با ترغیب مردی نقشه قتل همسرش را اجرا می کند. تجربه نشان داده در این پرونده ها قاتل بدون توجه به عاقبت کار دست به قتل می زند و پس از دستگیری تازه متوجه می شود قربانی وسوسه شده و او با مجازات قصاص روبه رو می شود و زن تنها زندانی خواهد شد. این قاتلان اعلام می کنند اگر می دانستند چه مجازاتی در انتظارشان است هیچ وقت به وسوسه های زن توجه نمی کردند.
آمران قتل دسته دیگری از مجرمانند که در ارتکاب قتل نقشی نداشته و قاتلانی را برای ارتکاب قتل اجیر می کنند. آدمکش های اجاره ای با گرفتن پول، نقشه قتل را اجرا و برای پول خود را با مجازات قصاص روبه رو می کنند. آمران قتل پس از افشای قتل، سریع قاتل را معرفی می کنند. قانونگذار در قانون مجازات جدید برای آمران قتل مجازات سنگینی در نظر گرفته است. در صورت اثبات آمریت در قتل فرد به حبس ابد محکوم خواهد شد.
در پایان باید تاکید کنم توجه قاتلان اجاره ای به آینده جرم می تواند آنها را از ارتکاب قتل بازدارد. این دسته از مجرمان کافی است به پرونده های مشابه توجه کنند. با بررسی صفحات حوادث شاهد هستیم این مجرمان تصور نمی کردند دستگیر شوند، اما دستشان خیلی زود رو شده و به دست قانون سپرده شده اند.
منبع:تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)