صراط: «توگسی آلبایراک» صدای گریه و فریاد و درخواست کمک را از دستشویی رستورانهای زنجیرهای «مک دونالدز» در شهر فرانکفورت آلمان میشنود، دو دختر مورد تجاوز جنسی تعدادی جوان مست قرار گرفتهاند.
«آلبایراک» که قصد کمک به آنها را دارد توسط ضارب به شدت به زمین پرتاب شده و به کما میرود.
پزشکان به پدر و مادر «توگسی آلبایراک» میگویند که دختر دانشجوی ۲۳ سالهشان دیگر هرگز هوشیاریاش را به دست نمیآورد و به زندگی باز نمیگردد. او پس از ضربه مغزی شدید دچار حیات نباتی شده است، والدین او تصمیم میگیرند دستگاههایی که برای حیات دخترشان به او متصل بوده را در روز تولد ۲۳ سالگیاش خاموش کنند.
حادثه تا همین جا پایان میپذیرد اما آنچه بیش از این حادثه عبرتآموز است واکنشهای بعد از آن است:
صدها تن به خاطر ادای احترام برای فداکاری دختر جوان در شهر برلین تجمع کردند تا یاد و خاطره او را زنده نگه دارند. آنها یک عریضه بلندبالا تهیه کرده و از دولت آلمان برای «توگسی آلبایراک» درخواست نشان «افتخار ملی» نمودند. جالب است بدانید که بیشتر از ۱۰۰ هزار نفر این عریضه را امضا کردند.
رئیسجمهور آلمان بلافاصله اعلام کرد: «آن دختر جوان از جانب تمام مردم آلمان قدردانی و احترام فراوان دریافت کرده است، او به عنوان یک سرمشق و الگو برای تمام مردم باقی خواهد ماند. در زمانهای که مردمان دیگر به چیزهای کماهمیت توجه میکنند و همه راه دیگری را در زندگی خود پیش گرفتند، «آلبایراک» جوان، یک نمونه واقعی شجاعت، فداکاری و پایبندی به اخلاقیات است.» و تاکید کرد که حتما در مورد نشان افتخار ملی خانم «آلبایراک» تمام تلاشش را میکند.
مراسمهای سوگواری و شب زندهداری، گرفتن شمع و پلاکاردهایی با عنوان «ممنون توگسی» و ادای احترام برای او در کل دو هفته گذشته در دانشگاهی که «آلبایراک» در آنجا تحصیل میکرد، برگزار میشود.
از زمانی که اخبار مربوط به مرگ «آلبایراک» منتشر میشود، صدها نفر در شبکههای اجتماعی در بحث درباره او مشارکت میکنند. یک کاربر توییتر مینویسد: «غمانگیز است که میبینیم انسانهای جوانی مثل «آلبایراک» زندگیشان را از دست میدهند چون از خود شهامت مدنی(همان امر به معروف و نهی از منکر خودمان) نشان دادهاند. روحش شاد!»
اشپیگل در این باره مینویسد: «اشتباه است که بگوییم نشان دادن شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) کار غلطی است؛ ارزشکارهای خوب نباید به خاطر کردار انسانهای بد از بین برود. مهاجم باعث مرگ دختر جوان شد نه شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) و باید با مهاجم به عنوان یک فرد خاطی برخورد جدی شود.»
فورد کوریر نیز در این خصوص نوشته است: شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) یک ضرورت در جامعه است و نباید مرگ دختری به خاطر شهامت شهروندی (امر به معروف و نهی از منکر) باعث ترسیدن بقیه شهروندان از این ضرورت اجتماعی شود. اگر شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) در جامعه گسترش پیدا کند، مجرمان دیگر نمیتوانند جولان بدهند و خشونت در شهرها کاهش مییابد.
روزنامه فرانکفورت آلگماینه نیز در این خصوص نوشته است همه ما نیازمند شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) هستیم و با مجازات افرادی که به «آلبایراک» حمله کردهاند، باید جلوی کاهش شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) را بگیریم.
و محاکمه قاتل نوجوان خانم «آلبایراک» همچنان ادامه دارد.
اما روی دیگر سکه درست 3 سال پیش رقم میخورد: ۲۵ تیرماه ۱۳۹۰
«علی خلیلی» ساعت دوازده شب پنج، شش نفر را در حال اذیت دو زن میبیند که قصد دارند به زور یکی از آنها را سوار ماشین کنند. علی خلیلی جلو رفته و تذکر میدهد. ضارب پس از درگیری به ناحیه گردن و شاهرگ علی خلیلی چاقو میزند و متواری میشود. خلیلی بیش از ۱۵ دقیقه در خون خود میغلتید.
در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستانهای خصوصی در ازای واریز مبلغ ۶میلیون تومان حاضر به پذیرش وی میشود.
سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بستری میشود اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند. علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری میشود. وی بهمن ماه سال گذشته نیز مجدداً در بیمارستان بستری شده و پس از یک ماه به خانه منتقل میشود اما سرانجام در ۳ فروردین امسال پس از تحمل سه سال جراحات ناشی از این حادثه به شهادت میرسد. با بررسی مجدد پرونده شهید خلیلی مرگ وی ناشی از جراحات وارده تشخیص داده شد و ضارب وی نیز به عنوان قاتل معرفی شد.
این حادثه نیز پایان میپذیرد اما واکنشهای بعد از آن چگونه است:
عدهای در دوران حیات علی خلیلی او را به علت وارد شدن در چنان صحنهای و دادن تذکر مورد مواخذه قرار دادند که سرانجام او را ۱۵ روز مانده به شهادتش به چنین واکنشی واداشتند:
«من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیدهام که پیامبر (ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمیشنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم. اما اینجا بعضیها میگویند کار بدی کردهام... میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!! مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد! ولی آن شب اگر من جلو نمیرفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت.»
در این میان عدهای نیز با مخالفت گسترده با فریضه امر به معروف و نهی از منکر خواستار عدم رسیدگی به قوانین امر به معروف و نهی از منکر در مجلس شدند.
رسانههای معاند و ضد نظام نیز تا توانستند این آب را گلآلود کردند، ماهی خود را گرفتند و بر فریضه امر به معروف و نهی از منکر تاختند، این در حالی است که همین روزنامهها بعد مرگ دختر ناهی از منکر در آلمان او را به خاطر دفاع از ناموس جامعه لایق دریافت نشان لیاقت آلمان دانستند!!
تناقضگویی و عمل دوگانه رسانههای بیگانه در برخورد با حوادث مشابه در اروپا و ایران بار دیگر زنگ خطر را برای رسانههای داخلی به صدا در میآورد که:
در جهت بازتاب حادثه شهید علی خلیلی و حوادث مشابه آن مسئولیت رسانهای خویش را به درستی انجام دادهاند یا سکوتی معنادار را در پیش گرفتهاند؟!
آیا به اندازه خبرگزاریها و روزنامههای آلمانی که به دفاع تمام قد از شهامت مدنی در جامعه غیر اسلامی خویش پرداختهاند آنان نیز در جهت گسترش فریضه امر به معروف و نهی از منکر در ایران اسلامی تلاش کردهاند؟!
و نکته پایانی مطلب روزنامه اشپیگل است که بعد از مرگ «توگسی آلبایراک» در آلمان مینویسد: «اشتباه است که بگوییم نشان دادن شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) کار غلطی است؛ ارزش کارهای خوب نباید به خاطر کردار انسانهای بد از بین برود».
«آلبایراک» که قصد کمک به آنها را دارد توسط ضارب به شدت به زمین پرتاب شده و به کما میرود.
پزشکان به پدر و مادر «توگسی آلبایراک» میگویند که دختر دانشجوی ۲۳ سالهشان دیگر هرگز هوشیاریاش را به دست نمیآورد و به زندگی باز نمیگردد. او پس از ضربه مغزی شدید دچار حیات نباتی شده است، والدین او تصمیم میگیرند دستگاههایی که برای حیات دخترشان به او متصل بوده را در روز تولد ۲۳ سالگیاش خاموش کنند.
حادثه تا همین جا پایان میپذیرد اما آنچه بیش از این حادثه عبرتآموز است واکنشهای بعد از آن است:
صدها تن به خاطر ادای احترام برای فداکاری دختر جوان در شهر برلین تجمع کردند تا یاد و خاطره او را زنده نگه دارند. آنها یک عریضه بلندبالا تهیه کرده و از دولت آلمان برای «توگسی آلبایراک» درخواست نشان «افتخار ملی» نمودند. جالب است بدانید که بیشتر از ۱۰۰ هزار نفر این عریضه را امضا کردند.
رئیسجمهور آلمان بلافاصله اعلام کرد: «آن دختر جوان از جانب تمام مردم آلمان قدردانی و احترام فراوان دریافت کرده است، او به عنوان یک سرمشق و الگو برای تمام مردم باقی خواهد ماند. در زمانهای که مردمان دیگر به چیزهای کماهمیت توجه میکنند و همه راه دیگری را در زندگی خود پیش گرفتند، «آلبایراک» جوان، یک نمونه واقعی شجاعت، فداکاری و پایبندی به اخلاقیات است.» و تاکید کرد که حتما در مورد نشان افتخار ملی خانم «آلبایراک» تمام تلاشش را میکند.
مراسمهای سوگواری و شب زندهداری، گرفتن شمع و پلاکاردهایی با عنوان «ممنون توگسی» و ادای احترام برای او در کل دو هفته گذشته در دانشگاهی که «آلبایراک» در آنجا تحصیل میکرد، برگزار میشود.
از زمانی که اخبار مربوط به مرگ «آلبایراک» منتشر میشود، صدها نفر در شبکههای اجتماعی در بحث درباره او مشارکت میکنند. یک کاربر توییتر مینویسد: «غمانگیز است که میبینیم انسانهای جوانی مثل «آلبایراک» زندگیشان را از دست میدهند چون از خود شهامت مدنی(همان امر به معروف و نهی از منکر خودمان) نشان دادهاند. روحش شاد!»
اشپیگل در این باره مینویسد: «اشتباه است که بگوییم نشان دادن شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) کار غلطی است؛ ارزشکارهای خوب نباید به خاطر کردار انسانهای بد از بین برود. مهاجم باعث مرگ دختر جوان شد نه شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) و باید با مهاجم به عنوان یک فرد خاطی برخورد جدی شود.»
فورد کوریر نیز در این خصوص نوشته است: شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) یک ضرورت در جامعه است و نباید مرگ دختری به خاطر شهامت شهروندی (امر به معروف و نهی از منکر) باعث ترسیدن بقیه شهروندان از این ضرورت اجتماعی شود. اگر شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) در جامعه گسترش پیدا کند، مجرمان دیگر نمیتوانند جولان بدهند و خشونت در شهرها کاهش مییابد.
روزنامه فرانکفورت آلگماینه نیز در این خصوص نوشته است همه ما نیازمند شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) هستیم و با مجازات افرادی که به «آلبایراک» حمله کردهاند، باید جلوی کاهش شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) را بگیریم.
و محاکمه قاتل نوجوان خانم «آلبایراک» همچنان ادامه دارد.
اما روی دیگر سکه درست 3 سال پیش رقم میخورد: ۲۵ تیرماه ۱۳۹۰
«علی خلیلی» ساعت دوازده شب پنج، شش نفر را در حال اذیت دو زن میبیند که قصد دارند به زور یکی از آنها را سوار ماشین کنند. علی خلیلی جلو رفته و تذکر میدهد. ضارب پس از درگیری به ناحیه گردن و شاهرگ علی خلیلی چاقو میزند و متواری میشود. خلیلی بیش از ۱۵ دقیقه در خون خود میغلتید.
در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستانهای خصوصی در ازای واریز مبلغ ۶میلیون تومان حاضر به پذیرش وی میشود.
سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بستری میشود اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند. علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری میشود. وی بهمن ماه سال گذشته نیز مجدداً در بیمارستان بستری شده و پس از یک ماه به خانه منتقل میشود اما سرانجام در ۳ فروردین امسال پس از تحمل سه سال جراحات ناشی از این حادثه به شهادت میرسد. با بررسی مجدد پرونده شهید خلیلی مرگ وی ناشی از جراحات وارده تشخیص داده شد و ضارب وی نیز به عنوان قاتل معرفی شد.
این حادثه نیز پایان میپذیرد اما واکنشهای بعد از آن چگونه است:
عدهای در دوران حیات علی خلیلی او را به علت وارد شدن در چنان صحنهای و دادن تذکر مورد مواخذه قرار دادند که سرانجام او را ۱۵ روز مانده به شهادتش به چنین واکنشی واداشتند:
«من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیدهام که پیامبر (ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمیشنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم. اما اینجا بعضیها میگویند کار بدی کردهام... میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!! مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد! ولی آن شب اگر من جلو نمیرفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت.»
در این میان عدهای نیز با مخالفت گسترده با فریضه امر به معروف و نهی از منکر خواستار عدم رسیدگی به قوانین امر به معروف و نهی از منکر در مجلس شدند.
رسانههای معاند و ضد نظام نیز تا توانستند این آب را گلآلود کردند، ماهی خود را گرفتند و بر فریضه امر به معروف و نهی از منکر تاختند، این در حالی است که همین روزنامهها بعد مرگ دختر ناهی از منکر در آلمان او را به خاطر دفاع از ناموس جامعه لایق دریافت نشان لیاقت آلمان دانستند!!
تناقضگویی و عمل دوگانه رسانههای بیگانه در برخورد با حوادث مشابه در اروپا و ایران بار دیگر زنگ خطر را برای رسانههای داخلی به صدا در میآورد که:
در جهت بازتاب حادثه شهید علی خلیلی و حوادث مشابه آن مسئولیت رسانهای خویش را به درستی انجام دادهاند یا سکوتی معنادار را در پیش گرفتهاند؟!
آیا به اندازه خبرگزاریها و روزنامههای آلمانی که به دفاع تمام قد از شهامت مدنی در جامعه غیر اسلامی خویش پرداختهاند آنان نیز در جهت گسترش فریضه امر به معروف و نهی از منکر در ایران اسلامی تلاش کردهاند؟!
و نکته پایانی مطلب روزنامه اشپیگل است که بعد از مرگ «توگسی آلبایراک» در آلمان مینویسد: «اشتباه است که بگوییم نشان دادن شهامت مدنی (امر به معروف و نهی از منکر) کار غلطی است؛ ارزش کارهای خوب نباید به خاطر کردار انسانهای بد از بین برود».