صراط: از امام مظلوم حضرت مجتبی(علیه السلام) گفتارهایی در زمینههای گوناگون به
دست رسیده كه هر یك حقایق ارزشمندی را در بردارد. از آن جمله كلام گهربار
امام پیرامون توحید است كه عالم بزرگوار شیعه، شیخ صدوق(علیهالرحمه) در
كتاب «توحید» آورده است.
همچنین در آخرین روزهای حیات پربار حضرتش، هنگامی كه در بستر بیماری آرمیده بود، یكی از یاران ایشان به نام جناده بن ابی امیه به خدمت امام شرفیاب شده و عرضه داشت: «ای پسر پیامبر خدا مرا پند دهید.» امام چنین فرمودند:
«استعد لسفرك و حصل زادك قبل حلول اجلك»؛ برای سفر آخرت آماده شو و توشهات را پیش از فرا رسیدن اجل تهیه نما.
«واعلم انك تطلب الدنیا و الموت یطلبك ولا تحمل هم یومك الذی لم یات علی یومك الذی انت فیه»؛ بدان كه تو در جستجوی دنیایی در حالی كه مرگ به دنبال تو است، هیچگاه اندیشه و اندوه روز آیندهات را بر اندیشه امروزت ترجیح مده.
«واعلم انك لا تكسب من المال شیئا فوق قوتك الا كنت فیه خازنا لغیرك»؛ بدان كه اگر تو هر چیزی از دارایی دنیا را بیش از نیازت، گرد آوری و نگه داری، تنها خزینهدار دیگران خواهی بود.
برای امور اخروی خود آنگونه بیاندیش كه گویی فردا از جهان رخت برمیبندی
«واعلم ان الدنیا فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب و فی الشبهات عتاب، فانزل الدنیا بمنزله المیته خذ منها ما یكفیك، فان كان حلالا كنت قد زهدت فیها و ان كان حراما لم یكن فیه وزر فاخذت منه كما اخذت من المیته و ان كان العتاب فالعتاب یسیر»؛ بدان كه آنچه از دارایی دنیا به دست میآوری، اگر در راه حلال مصرف شود حسابرسی خواهد شد، اگر در راه حرام خرج شود كیفر خواهد داشت و اگر در جاهایی كه شبههناك است كار گرفته شود، سرزنش در پی دارد. بنابراین تو دنیا را مانند مرداری بدان و از آن در حد نیازت بهره برداری كن. حال آنچه را مصرف كردهای، اگر حلال باشد تو از بی رغبتی به آن زیانی نبردهای، اگر حرام باشد از كار زشت دوری گزیدهای و به اندازه نیاز از مردار استفاده كردهای و اگر سرزنشی به دنبال داشته باشد، آسان و زودگذر است.
«واعمل لدنیاك كانك تعیش ابدا واعمل لاخرتك كانك تموت غدا»؛ برای كارهای دنیایی خود چنان اقدام كن كه گویی سالیان دراز در جهان خواهی زیست و در مورد امور اخروی آنگونه بیاندیش كه گویی فردا از جهان رخت برمیبندی.
«و اذا اردت بلا عشیرة و هیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة الله الی عز طاعة الله»؛ اگر ارجمندی بدون وابستگی خانوادگی و شكوه بدون سلطنت را طالبی، از خواری گناهكاری دور شو و لباس عزت فرمانبرداری از خدا را بر تن نما.
«و اذا نازعتك الی صحبة الرجال حاجة فاصحب من اذا صحبتة زانك و اذا خدمتة صانك و اذا اردت معونة اعانك و ان قلت صدق قولك و ان صلت شد صولك و ان مددت یدك بفضل مدها و ان بدت منك ثلمه سدها و ان رأی منك حسنه عدها و ان سالته اعطاك و ان سكت عنه ابتداك و ان نزلت بك احدی الملمات و اساك، من لا تاتیك منه البوائق و لا تختلف علیك منه الطرایق و لا یخذلك عند الحقایق و ان تنازعتما منقسما آثرك»؛ هرگاه به همنشینی با مردم نیازت افتد، اینگونه همنشینی را برگزین: كسی كه چون با او مینشینی بر وقار و شكوه تو میافزاید، چون به او خدمتی میكنی از تو نگاهبانی مینماید، هرگاه احتیاج مالی داشته باشی به یاریت میشتابد، آنگاه كه سخن میگویی تصدیقت میكند، اگر در مورد كاری شدت به خرج میدهی با تو همنوا میشود، چون برای كار ارزشمندی دست خود را پیش میبری او نیز دست خود را جلو میآورد، اگر از تو خطایی سر زند، آن را جبران میكند، اگر از تو نیكویی ببیند همواره آن را یادآوری مینماید، اگر از او خواستهای داشته باشی برآورده میسازد، اگر از او جدا شوی، او به تو میپیوندد و اگر بر تو مصیبتی وارد شود با تو همدردی میكند.
همنشین تو باید كسی باشد كه از او به تو زیانی نرسد، دشواریها از جانب او برای تو پیش نیاید، در مسایل اساسی تو را خوار نگرداند و اگر مالی را بین خود تقسیم میكنید، او تو را بر خویشتن ترجیح دهد.
منبع:توحید، شیخ صدوق
همچنین در آخرین روزهای حیات پربار حضرتش، هنگامی كه در بستر بیماری آرمیده بود، یكی از یاران ایشان به نام جناده بن ابی امیه به خدمت امام شرفیاب شده و عرضه داشت: «ای پسر پیامبر خدا مرا پند دهید.» امام چنین فرمودند:
«استعد لسفرك و حصل زادك قبل حلول اجلك»؛ برای سفر آخرت آماده شو و توشهات را پیش از فرا رسیدن اجل تهیه نما.
«واعلم انك تطلب الدنیا و الموت یطلبك ولا تحمل هم یومك الذی لم یات علی یومك الذی انت فیه»؛ بدان كه تو در جستجوی دنیایی در حالی كه مرگ به دنبال تو است، هیچگاه اندیشه و اندوه روز آیندهات را بر اندیشه امروزت ترجیح مده.
«واعلم انك لا تكسب من المال شیئا فوق قوتك الا كنت فیه خازنا لغیرك»؛ بدان كه اگر تو هر چیزی از دارایی دنیا را بیش از نیازت، گرد آوری و نگه داری، تنها خزینهدار دیگران خواهی بود.
برای امور اخروی خود آنگونه بیاندیش كه گویی فردا از جهان رخت برمیبندی
«واعلم ان الدنیا فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب و فی الشبهات عتاب، فانزل الدنیا بمنزله المیته خذ منها ما یكفیك، فان كان حلالا كنت قد زهدت فیها و ان كان حراما لم یكن فیه وزر فاخذت منه كما اخذت من المیته و ان كان العتاب فالعتاب یسیر»؛ بدان كه آنچه از دارایی دنیا به دست میآوری، اگر در راه حلال مصرف شود حسابرسی خواهد شد، اگر در راه حرام خرج شود كیفر خواهد داشت و اگر در جاهایی كه شبههناك است كار گرفته شود، سرزنش در پی دارد. بنابراین تو دنیا را مانند مرداری بدان و از آن در حد نیازت بهره برداری كن. حال آنچه را مصرف كردهای، اگر حلال باشد تو از بی رغبتی به آن زیانی نبردهای، اگر حرام باشد از كار زشت دوری گزیدهای و به اندازه نیاز از مردار استفاده كردهای و اگر سرزنشی به دنبال داشته باشد، آسان و زودگذر است.
«واعمل لدنیاك كانك تعیش ابدا واعمل لاخرتك كانك تموت غدا»؛ برای كارهای دنیایی خود چنان اقدام كن كه گویی سالیان دراز در جهان خواهی زیست و در مورد امور اخروی آنگونه بیاندیش كه گویی فردا از جهان رخت برمیبندی.
«و اذا اردت بلا عشیرة و هیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة الله الی عز طاعة الله»؛ اگر ارجمندی بدون وابستگی خانوادگی و شكوه بدون سلطنت را طالبی، از خواری گناهكاری دور شو و لباس عزت فرمانبرداری از خدا را بر تن نما.
«و اذا نازعتك الی صحبة الرجال حاجة فاصحب من اذا صحبتة زانك و اذا خدمتة صانك و اذا اردت معونة اعانك و ان قلت صدق قولك و ان صلت شد صولك و ان مددت یدك بفضل مدها و ان بدت منك ثلمه سدها و ان رأی منك حسنه عدها و ان سالته اعطاك و ان سكت عنه ابتداك و ان نزلت بك احدی الملمات و اساك، من لا تاتیك منه البوائق و لا تختلف علیك منه الطرایق و لا یخذلك عند الحقایق و ان تنازعتما منقسما آثرك»؛ هرگاه به همنشینی با مردم نیازت افتد، اینگونه همنشینی را برگزین: كسی كه چون با او مینشینی بر وقار و شكوه تو میافزاید، چون به او خدمتی میكنی از تو نگاهبانی مینماید، هرگاه احتیاج مالی داشته باشی به یاریت میشتابد، آنگاه كه سخن میگویی تصدیقت میكند، اگر در مورد كاری شدت به خرج میدهی با تو همنوا میشود، چون برای كار ارزشمندی دست خود را پیش میبری او نیز دست خود را جلو میآورد، اگر از تو خطایی سر زند، آن را جبران میكند، اگر از تو نیكویی ببیند همواره آن را یادآوری مینماید، اگر از او خواستهای داشته باشی برآورده میسازد، اگر از او جدا شوی، او به تو میپیوندد و اگر بر تو مصیبتی وارد شود با تو همدردی میكند.
همنشین تو باید كسی باشد كه از او به تو زیانی نرسد، دشواریها از جانب او برای تو پیش نیاید، در مسایل اساسی تو را خوار نگرداند و اگر مالی را بین خود تقسیم میكنید، او تو را بر خویشتن ترجیح دهد.
منبع:توحید، شیخ صدوق