صراط: سريال پرده نشين که اين روزها از شبکه يک سيما پخش مي شود به زندگي روحانيون و حضور آنها در محلهها و در کنار مردم توجه دارد و روي اين موضوع متمرکز شده که روحانيون ميتوانند در حل مشکلات مردم به آنها کمککنند. در اين سريال به سبک زندگي ايراني ـ اسلامي توجه ميشود که در گذشته پررنگ بوده و اکنون هم در برخي شهرستانها رايج است، اما مردم در شهرهاي بزرگ به دليل سرعت فناوري از آن فاصله گرفتهاند.
روزنامه «هما ديلي» رسانه نزديک به محمود احمد نژاد در تحليلي تلاش کرده است اين سريال را به هاشمي رفسنجاني نسبت دهد .اين روزنامه نوشته است:«خط اصلي داستان درباره آيت اله ي است که فرزندش ناخواسته! سرمايه مردم را براثر اشتباهاتي به هدر ميدهد حال مردم از او شکايت دارند و آيت اله در دفاع از فرزندش درحاليکه در چند ديدار خصوصي از پسر انتقاد کرده اعلام ميکند هر اقدامي که از دستش بربيايد برايشان _ مطابق جمله گفتهشده در فيلم _ انجام خواهد داد. خانواده آيت اله تحتفشار قرارگرفتهاند و اين در حال است که روايت داستان نه از بيرون که از دورن و مناسبات خانواده در حال بيان شدن است، مناسباتي که همگي نشان از يک خانواده ايده آل و پايبند به تمام رفتارها و شئون انساني و اخلاقي است و ميزان اين پايبندي تا جايي است که سازندگان فيلم از بين بردن سرمايههاي مردم توسط فرزند آيت اله را نه از سر تعمد بلکه سهوي نشان داده و او را جواني بادل صاف و ساده و متناسب با سن و سالش داراي غرور به تصوير کشيده است. اما در خط ديگري از داستان آيت اله به هر دليلي که راوي از گفتنش تعمداً شانه خالي کرده از کنج خلوتي که براي خود درست کرده قصد خارج شدن ندارد و دقيقاً در اين اوضاع روحاني معروفي بانام مهدوي براي دعوت از ايشان به داستان اضافه ميشود و وقتي از موضوع نارضايتي مردم شهر از خانواده آيت اله خبردار ميشود سعي ميکند هر کاري که از دستش برميآيد براي ايشان و خانوادهاش انجام دهد، وي در مدتي که در محضر آيت الله شهيدي است او را استاد خود خطاب کرده و سعي در راضي کردن ايشان بهقصد ترک اين شهر کوچک برميآيد.
با نگاهي دقيقتر و با استفاده از نشانههاي موجود در فيلم ميتوان بهراحتي متوجه شد که آيت الله اين سريال شخصي نيست جز آيت اله هاشمي رفسنجاني. نگاهي به خانواده وزندگي ايشان کوچکترين شکي در هر بيننده ريزبين و زيرک باقي نخواهد گذاشت که خانواده شهيدي همان خانواده رفسنجاني است خانوادهاي که از ديد گروه سازنده اين فيلم پاک و ايده آل تصوير شده و حتي اگر فرزندشان خطايي مرتکب شود نه از سر عمد که سهواً آن را انجام داده است و براي درست کردن خطاهاي سهوي خودشان از هر تلاشي فروگذار نيست اما دراينبين اصرار آن روحاني معروف براي خارج کردن آيت اله از گوشه خلوت خود نيز نماد تلاش براي بازگرداندن آقاي هاشمي به عرصه سياست است رفتاري که بهراحتي از نشانهاي دادهشده ميتوان تشخيص داد که آن روحاني معروف نيز کسي نيست جز حسن روحاني که با نگاه به محتواي ديالوگها گفتهشده توسط بازيگر و مقايسهشان با ادبيات حسن روحاني ميتوان بر اين ادعا صحه گذاشت که انشا الله در آينده و بيشک در ساير قسمتهاي پخششده ريز آنها را بيان خواهيم کرد.»
اين سايت به تيراژ پاياني سريال نيز اشاره مي کند و مي نويسد:« نگاهي به شعر پاياني و تصوير آيت الله که نوزادي را در آغوش خود گرفته بيش از هر پلان و سکانسي گوياي اين مطلب است که اين جامعه و مردم ظرفيت حضور آيت الله و خانوادهاش را ندارد و بيشک جريان سياسي پشت اين اثر با زيرکي تمام و قرار دادن شعري با اين مضمون ” اينجا هوا و بها براي آمدنت کم است” ضمن ابراز بندگي به ساحت ايشان زماني چون انتخابات مجلس و خبرگان را مناسب حضور آيت الله هاشمي رفسنجاني ميداند اما از اين مسئله مهم غافل اند که در آن تاريخ نيز هم چون سالهاي 84 و 88 به فضل خدا و هم چنين ملت سربلند ايران عزيز پاسخ مناسبي را خواهند شنيد.»
روزنامه «هما ديلي» رسانه نزديک به محمود احمد نژاد در تحليلي تلاش کرده است اين سريال را به هاشمي رفسنجاني نسبت دهد .اين روزنامه نوشته است:«خط اصلي داستان درباره آيت اله ي است که فرزندش ناخواسته! سرمايه مردم را براثر اشتباهاتي به هدر ميدهد حال مردم از او شکايت دارند و آيت اله در دفاع از فرزندش درحاليکه در چند ديدار خصوصي از پسر انتقاد کرده اعلام ميکند هر اقدامي که از دستش بربيايد برايشان _ مطابق جمله گفتهشده در فيلم _ انجام خواهد داد. خانواده آيت اله تحتفشار قرارگرفتهاند و اين در حال است که روايت داستان نه از بيرون که از دورن و مناسبات خانواده در حال بيان شدن است، مناسباتي که همگي نشان از يک خانواده ايده آل و پايبند به تمام رفتارها و شئون انساني و اخلاقي است و ميزان اين پايبندي تا جايي است که سازندگان فيلم از بين بردن سرمايههاي مردم توسط فرزند آيت اله را نه از سر تعمد بلکه سهوي نشان داده و او را جواني بادل صاف و ساده و متناسب با سن و سالش داراي غرور به تصوير کشيده است. اما در خط ديگري از داستان آيت اله به هر دليلي که راوي از گفتنش تعمداً شانه خالي کرده از کنج خلوتي که براي خود درست کرده قصد خارج شدن ندارد و دقيقاً در اين اوضاع روحاني معروفي بانام مهدوي براي دعوت از ايشان به داستان اضافه ميشود و وقتي از موضوع نارضايتي مردم شهر از خانواده آيت اله خبردار ميشود سعي ميکند هر کاري که از دستش برميآيد براي ايشان و خانوادهاش انجام دهد، وي در مدتي که در محضر آيت الله شهيدي است او را استاد خود خطاب کرده و سعي در راضي کردن ايشان بهقصد ترک اين شهر کوچک برميآيد.
با نگاهي دقيقتر و با استفاده از نشانههاي موجود در فيلم ميتوان بهراحتي متوجه شد که آيت الله اين سريال شخصي نيست جز آيت اله هاشمي رفسنجاني. نگاهي به خانواده وزندگي ايشان کوچکترين شکي در هر بيننده ريزبين و زيرک باقي نخواهد گذاشت که خانواده شهيدي همان خانواده رفسنجاني است خانوادهاي که از ديد گروه سازنده اين فيلم پاک و ايده آل تصوير شده و حتي اگر فرزندشان خطايي مرتکب شود نه از سر عمد که سهواً آن را انجام داده است و براي درست کردن خطاهاي سهوي خودشان از هر تلاشي فروگذار نيست اما دراينبين اصرار آن روحاني معروف براي خارج کردن آيت اله از گوشه خلوت خود نيز نماد تلاش براي بازگرداندن آقاي هاشمي به عرصه سياست است رفتاري که بهراحتي از نشانهاي دادهشده ميتوان تشخيص داد که آن روحاني معروف نيز کسي نيست جز حسن روحاني که با نگاه به محتواي ديالوگها گفتهشده توسط بازيگر و مقايسهشان با ادبيات حسن روحاني ميتوان بر اين ادعا صحه گذاشت که انشا الله در آينده و بيشک در ساير قسمتهاي پخششده ريز آنها را بيان خواهيم کرد.»
اين سايت به تيراژ پاياني سريال نيز اشاره مي کند و مي نويسد:« نگاهي به شعر پاياني و تصوير آيت الله که نوزادي را در آغوش خود گرفته بيش از هر پلان و سکانسي گوياي اين مطلب است که اين جامعه و مردم ظرفيت حضور آيت الله و خانوادهاش را ندارد و بيشک جريان سياسي پشت اين اثر با زيرکي تمام و قرار دادن شعري با اين مضمون ” اينجا هوا و بها براي آمدنت کم است” ضمن ابراز بندگي به ساحت ايشان زماني چون انتخابات مجلس و خبرگان را مناسب حضور آيت الله هاشمي رفسنجاني ميداند اما از اين مسئله مهم غافل اند که در آن تاريخ نيز هم چون سالهاي 84 و 88 به فضل خدا و هم چنين ملت سربلند ايران عزيز پاسخ مناسبي را خواهند شنيد.»
خدا عاقبت امر و عمر همه ی ما را ختم به خیر کند
حاج آقا مهدوی مرد با بصیرت و خیرخواه مردم کجا و جناب روحانی ...... کجا.
ضمنا قابل توجه همه ی لباس پوشان روحانیت: با لباس دین نمیشود رفتار غیر دینی داشت که در نهایت اون لباس باعث و وسیله ی انحراف و نابودی خواهد شد.
آقای شهیدی نه کار خلاف قانون کرد و نه به ناحق و در مقابل قانون از فرزندش حمایت کرد بلکه تمام زندگی خود را فروخت تا خود و فرزندش مدیون مردم نباشند حال شما مقایسه کنید با کسی که علنا علیه نظام صحبت کرد و چند سال با فرار به خارج کشور از دست قانون گریزان بود و بعد هم با سند چند ده میلیاردی! آزاد بود و پس از جلسات متعدد دادگاه تازه اتهامات قرائت شد و هوز نوبت دفاع و حکم نرسید! اونوقت پدری از چنین فرزندی حمایت کند
این دو کجا شبیه هم هستند؟
بعد از چند سال بهترین فیلمی که می تونست جایگاه روحانیت رو بین مردم نشون بده از صداوسیما پخش شد
نکته های مثبت فراوانی داشت ولی شما همه رو ول کردی چسبیدی به توهمات
من از طرفدارای هاشمی نیستم ولی از طرفدارای احمدی نژاد هم بعید بود این تفسیر
تقوا تقوا تقوا
ثانیا این فیلم هیچ ربطی به جریان هاشمی و فرزندانش ندارد خواهشا درست فیلم و سریال ببینید ثالثا دیدید که این نوزدای که در بغل حاج آقای شهیدی است هیچ ربطی به نگاه مردم و ... نداره من نمیدونم از کجای سریال این رو در آوردید؟؟؟؟!!!
هر چند مردم با منظور سازنده، فیلمو نگاه نمیکردن
بنابراین اگه واقعیت هم داشته باشه، چرندی بیش نیست، چون هر اقدامی ارزش گفتنو نداره
ضمنا نقش حاج آقا شهیدی رو انصافا خوب بازی کرده بود
متن کامل رو اینجا بخونید
هر چند مردم با منظور سازنده، فیلمو نگاه نمیکردن
بنابراین اگه واقعیت هم داشته باشه، چرندی بیش نیست، چون هر اقدامی ارزش گفتنو نداره
ضمنا نقش حاج آقا شهیدی رو انصافا خوب بازی کرده بود
الحمدلالله مردم همیشه در صحنه حافظه تاریخی ضعیفی دارند
کسی رو که تا چند سال پیش بیشتر از همه بدشون می امد رو حالا کردند بت و ناجی و.....