"گروه اقتصادی صراط" - اکنون بیش از دوسال است که از آغاز تحریم نفتی-دلاری جمهوری اسلامی ایران می گذرد. این تحریم که در ابتدا تنها به شکل تحریم نفتی اجرا می شد مورد استقبال نیم بیشتر شرکای نفتی ایران قرار نگرفت.
زیرا کشورهایی که پالایشگاههای خود را بر اساس ویژگی های شیمیایی نفت ایران تنظیم کرده بودند؛ به راحتی نمی توانستند آن را با نفت کشور دیگری جایگزین کنند و البته دلیل دیگر آن بود که معمولا مشتریان نفت ایران شرکای تجاری کشور در سایر زمینه های اقتصادی نیز هستند.
حتی جریمه ها و محرومیت های درنظر گرفته شده برای آمریکا بر برخی از مشتریان نفتی ایران همچون هند، کره جنوبی و چین کارگر نیافتاد. البته لازم به ذکر است همین طرح موفق به کاهش فروش نفت ایران از دو میلیون بشکه در روز به حدود یک میلیون بشکه شده بود اما ظاهرا این سطح از تحریم برای آمریکایی ها کافی نبود!
به همین دلیل آمریکایی ها پس از یکسال با عنوان طرح تحریم هوشمندانه در حقیقت طرح تحریم نفتی ایران را به طرح تحریم نفتی-دلاری تغییر ماهیت دادند طرحی که این بار با بر خلاف حالت قبلی منافع خریداران نفت ایران را تامین می کرد و تنها زیان آن متوجه جمهوری اسلامی می شد.
در این طرح جدید مشتریان نفت ایرانی مجاز بودند که از ایران هرچقدر مایلند نفت خریداری نمایند اما اجازه نداشتند که پول آن را به صورت نقد به ایران پرداخت کنند.
در نتیجه سه سرنوشت مختلف در انتظار دلارهای نفتی بلوکه شده ایران در این کشور ها بود، نخست این که ایران بجای مطالبه دلارهای نفتی خود از این کشورها کالا بخرد که این حالت کمال مطلوب کشورهای خریدار نفت ایران بود و البته تا حدودی نیز محقق شد.
حالت دوم این بود که ایران با استفاده از روشهای خاص به دور زدن این تحریم دلاری بپردازد و مثلا با استفاده از خدمات صرافی بانکهای عامل دست چندم و با پرداخت هزینه های زیاد، بخشی از وجوه را دریافت نماید که البته این کار نیز تا حدودی پیش رفت و کماکان در حال اجراست اما درصد قابل توجهی از وجوه هزینه همین خدمات صرافی می گردد.
و حالت سوم این که این دلار ها همچنان دست نخورده و بلوکه شده یا اصطلاحا به حالت ارز منجمد در کشور های خریدار نفت باقی بمانند، تا زمانی که ایران موفق به لغو این تحریم شود و مطالبات خود را بدون دادن هزینه های گزاف صرافی یا دریافت کالاهای بی ارزش، نقدا در اختیار بگیرد.
می توان گفت تا اینجای مساله چندان پدیده مبهمی در میان نیست جز این که در طول این چند سال هرگز آمار دقیقی از رقم مطالبات بلوکه شده ایران در کشورهای خریدار ارائه نمی شد.
اما روز گذشته یحیی آل اسحال رییس اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد: حدود 100 میلیارد دلار ارز منجمد شده در کشورهایی مثل چین، هند و ژاپن داریم که نمی توانیم از آن ها سریع استفاده کنیم.
این آمار اگرچه حدودی است اما حقیقت تلخی را آشکار می کند؛ اگر بایک محاسبه سر انگشتی قیمت نفت را هشتاد دلار و فروش روزانه را یک میلیون بشکه در نظر بگیریم (بر اساس شرایط فعلی) جمع درآمد سالانه از فروش نفت می شود بیست و نه میلیارد و 200 میلیون دلار یعنی حتی به سی میلیارد دلار هم نمی رسد و این در حالی است که ما 100 میلیارد دلار ارز منجمد داریم.
پس سوالی اساسی ایجاد می شود که اگر آقایان نمی توانند پول روزانه یک میلیون بشکه نفت را دریافت کنند چرا به این مقدار در روز می فروشند؟
آیا سرمایه های ملت ایران بازیچه است یا گمان می برند که همین روزهاست غربی ها دست هایشان را به گرمی بفشارند و موثرترین تحریمها در سه دهه گذشته را مهربانانه لغو کنند؟
آیا آقایان توصیه های مستمر رهبر انقلاب مبنی بر تلاش برای کاهش وابستگی به تولید نفت را نشنیده اند؟ چرا در چنین شرایطی که تحریم نا خواسته ما را در این مهم یاری نموده و نمی توانیم درآمد حاصله از فروش را دریافت کنیم باز هم به همان میزان قبل از تحریم دلاری یعنی روزانه یک میلیون بشکه می فروشیم؟
تاجایی که ارز منجمد ما در کشور های دیگر برابر با ارزش سه سال و چهار ماه از فروش فعلی نفت شده است.
چرا همواره از پایین آمدن آمار فروش نفت ترسیده ایم؟ آقایان باور کنید این افتخاری است که ایران سربلندانه بگوید وابسته به فروش نفت نیستیم و اگر شما با تحریم به یک میلیون بشکه رساندید، ما داوطلبانه به 500 هزار کاهش میدهیم.
باور کنید اقتصاد مقاومتی در مفت فروشی نفت نیست، بجای ولع خام فروشی به ارتقای پتروشیمی ها فکر کنید.
بعدشم نسخه تغییر پایه اقتصاد از نفت به چند محصول دیگر رو الان یادت افتاده اون موقع که نفت بشکه 160 دلاری می فروختید پولش رو رفقاتون بریز و بپاش می کردند وقت تغییر ساختار اقتصاد بود که شما مست قدرت و ثروت بودید! جیک جیک مستونت بود یاد زمستونت بود؟
100 میلیارد دلار هم که بلوکه شده مال زمان رفیقتون محموده. البته با 2.7 میلیارد زنجانی میشه حدود 103 میلیارد دلار!
ممکن است در پاسخ به این مقاله گفته شود که اگر نفت نفروشیم کارکنان نفت بیکار می شوند و... در پاسخ به آن باید گفت که اولا عدم تولید می تواند منبع فشاری بر غرب و متعهدان آنها باشد که تحریم سریعتر برداشته شود و ثانیاً مگر از فروش نفت درآمدی دارید که بخواهید به کارگران نفت پول بدهید خوب در همان شرایط عدم تولید هم بدهید مضافا اینکه در این شرایط ارزانی این امر به گران شدن نفت هم می انجامد در ضمن می توان از این فرصت بوجود آمده استفاده کرده و به تولید بنزین و سایر مشتقاتی که در آمد خوبی برای تولیدات داخلی دارند پرداخت و ... بنده که واقعا هیچ دلیل و توجیحی برای اینکار دولت که علیزغم عدم پرداخت پول باز تولید می کنند ندارم الا خوش خدمتی به غرب و متعهدانش. خدا به همه ما ها قدرت تفکر و عاقبت اندیشی بده.