صراط: «رفراندوم» در لغت به معنای رایگیری از عموم مردم برای انجام کاری است که در فارسی به آن همهپرسی میگویند. رفراندوم مفهومی است که قید «جمهوریت» نظام را تضمین میکند. پس از انقلاب اسلامی چند همهپرسی در ایران برگزار شده است.
رفراندوم سال 58؛ آری مردم به جمهوری اسلامی
پس از پیروزی انقلاب، به دستور امام خمینی در روزهای دهم و یازدهم فروردین سال 1358 همهپرسی برگزار شد. در این رفراندوم 98درصد واجدان رای، شرکت کردند و از این تعداد نزدیک به 99 درصد به جمهوری اسلامی رای «آری» دادهاند. به همین دلیل، دوازدهم فروردین که نتیجه این رفراندوم اعلام شد و اکثریت مردم به نظام جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، به عنوان روز جمهوری اسلامی نامگذاری شد.
رفراندوم قانون اساسی
در آذر سال 58 هم رفراندومی برای قانون اساسی برگزار شد. در این رفراندوم هم بیش از 75درصد مردم رای دادند که باز هم با مشارکت 99درصدی مردم قانون اساسی کشور تصویب شد. علاوه بر این، هر زمان که در کشور آشوب، تنش یا اختلاف نظری پیش میآمد، عدهای درخواست برگزاری رفراندوم مجدد را میکردند؛ یعنی عقیده داشتند که باید درباره این مسئله از مردم مهر تایید گرفت.
بنیصدر: « رفراندوم، راه برونرفت از بنبست است.»
«ابوالحسن بنیصدر» اولین کسی است که در سال 1360 پیشنهاد برگزاری همهپرسی را مطرح کرد. در پی اختلافات او با مجلس و بهویژه نخستوزیرش (شهید رجایی) وی راه بدون بحران خروج از این بنبست را رای گیری از مردم معرفی کرد. بنیصدر که جایگاه خود را در ایران در خطر میدید، گفته بود: « اگر میزان رأی ملت است و من به عنوان رئیس جمهور موقعیت خودم را در خطر میبینم، حق دارم پیشنهاد بکنم این میزان اظهار بشود یا خیر؟ اگر چنین حقی دارم، آقا جواب من تهدید است؟ ما در این جمهوری پذیرفتهایم که انقلاب کردیم. برای این که رژیمی سر کار بود که مردم را به حساب نمیآورد و رأی آنها را نمیپذیرفت.»
این سخنان بنیصدر بازتاب گستردهای داشت؛ تا جایی که حتی امام خمینی هم در ششم خرداد سال 1360 واکنش نشان دادند و خطاب به بنیصدر فرمودند: «تو غلط کردی قانون را قبول نداری، قانون تو را قبول ندارد.»
در همان زمان، یکی از افرادی که علیه سخنان بنیصدر جبهه گرفت، سیدمحمد خاتمی بود. او در آن زمان در پاسخ به بنیصدر گفته بود:« اولاً، بنبست در جایی است که ملاک مشترک برای رفع اختلاف و کشف حق و باطل وجود نداشته باشد؛ در حالی که قانون اساسی، این خونبهای گرانقدر شهیدان اسلام که به تصویب امت و تأیید امام رسیده است، در دست ماست.چرا ما به خود حق میدهیم که تمام ملت را در خود خلاصه شده ببینیم و اختلاف میان مسئولان رده بالا را اختلاف میان مردم به حساب آوریم و سختگیریهای غیرقانونی خود را به صورت یک «بنبست» معرفی کنیم و برای شکستن این بنبست موهوم بر روی قانون اساسی پل بزنیم!؟ ثانیاً، در ورای قانون، امام امت هست که مشروعیت قانون و مقامات قانونی نیز مرهون رهبری اسلامی اوست. رهبری که در نفسگیرترین تنگناها با موضعگیریهای قاطع خویش، انقلاب را به پیش رانده است و حضور او در صحنه، حتی به نیرومندترین قدرتهای شیطانی روزگار که تمام تلاش خویش را مصروف در بند نگه داشتن ایران میکردند، اجازه نداده است که برای این مردم و این انقلاب «بنبست» ایجاد کنند؛ چرا نتواند با اتکا به پشتیبانی بیدریغ این مردم، مشکلات این چنانی را که پارهای ان را «بنبست» به حساب میآورند، از سر راه بردارد؟»
سیدمحمدرضا خاتمی: « اگر از سوی شورای نگهبان (لوایح دوگانه) رد شود، رفراندوم را پیشنهاد میکنیم»
«سید محمدرضا خاتمی» دبیر کل وقت حزب مشارکت نیز به نمایندگی جریان اصلاحات که خواستار افزایش اختیارات دولت بودند، این لوایح را در مجلس پیشنهاد داد و برای اینکه اهرم فشاری برای تصویب آن داشته باشد، از تهدید به رفراندوم استفاده کرد. این لایحه البته توسط شورای نگهبان رد شد و ماجرای تحصن نمایندگان مجلس ششم از اینجا آغاز شد.
محمود احمدینژاد: «برای اجرای هدفمندی یارانهها رفراندوم برگزار کنیم.»
«محمود احمدینژاد» رئیسجمهور وقت هم برای اجرای طرح هدفمندی، درآمد 40هزار میلیاردی را پیشنهاد کرد؛ اما نمایندگان که نگران تزریق نقدینگی به جامعه و در نتیجه تورم بودند، تنها با 20میلیارد آن موافقت کردند. احمدینژاد هم که معتقد بود، این میزان درآمد برای این طرح بهخصوص در سال اول کم است، پیشنهاد برگزاری رفراندوم را مطرح کرد. البته در نهایت با نامه وی به مجلس برای کمک به اجرای این قانون، مجلس درآمد 35میلیاردی را تصویب کرد.
فتنه 88 و رفراندوم
سال 88 برخی درخواست برگزاری رفراندوم را دوباره مطرح کردند. «سید محمدرضا خاتمی» از کسانی بود که خواستار تحقیق و تفحص مجلس از انتخابات شده بود و او هم راه برون رفت از شرایط موجود را رفراندوم معرفی کرد. این سخنان خاتمی با واکنشهای زیادی روبهرو شد. او که در سال 60 به درخواست برگزاری رفراندوم توسط بنیصدر اعتراض کرده بود، حال خود در جایگاه بنیصدر قرار گرفته و همان سخنان را تکرار میکند.
نظر کروبی درباره رفراندوم
«محمدتقی کروبی» (پسر مهدی کروبی) نیز هفته گذشته در مصاحبه با «جرس» نظرش را درباره همهپرسی اعلام کرد. وی با اشاره به اینکه با ترکیب کنونی مجلس، تن به همهپرسی نخواهند داد، در ادامه گفته بود: « تاکنون چندین مورد وجود داشته که نیازمند رجوع به آری عمومی بوده از جمله موضوع مناقشهبرانگیز هستهای یا انتخابات سال 88؛ اما متاسفانه اینگونه نشد. بنابراین، در چارچوب سیستم فعلی که نقش مردم و تعیینکنندگی آنها نادیده گرفته شده است، از این مفاهیم استفاده نمیشود. مجموعه اقلیتی در قدرت به هر آنچه که خود تصمیم میگیرد عمل میکنند و تا آن حد پیش میروند که قانون اساسی و تمام اصول آن را بهنام مردم تعطیل میکنند و مدعی هم هستند که مردم یعنی همان طرفداران آنها»
محمد تقی کروبی اگرچه این ابهامات را مطرح می کند اما غافل از آن است که در ساز و کار دیپلماسی دنیا رفراندوم در مواردی چون تغییر اصول حاکم بر کشور و یا تغییر نظام مطرح می شود و پرسش اصلی اینجاست که اگر نتیجه انتخابات باب میل او و جریان مطبوعش بود و یا اینکه خواسته غیر منطقی ابطال انتخابات به ثمر می نشست بازهم رفراندوم را نیاز امروز کشور قلمداد می کرد؟!
رفراندوم سال 58؛ آری مردم به جمهوری اسلامی
پس از پیروزی انقلاب، به دستور امام خمینی در روزهای دهم و یازدهم فروردین سال 1358 همهپرسی برگزار شد. در این رفراندوم 98درصد واجدان رای، شرکت کردند و از این تعداد نزدیک به 99 درصد به جمهوری اسلامی رای «آری» دادهاند. به همین دلیل، دوازدهم فروردین که نتیجه این رفراندوم اعلام شد و اکثریت مردم به نظام جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، به عنوان روز جمهوری اسلامی نامگذاری شد.
رفراندوم قانون اساسی
در آذر سال 58 هم رفراندومی برای قانون اساسی برگزار شد. در این رفراندوم هم بیش از 75درصد مردم رای دادند که باز هم با مشارکت 99درصدی مردم قانون اساسی کشور تصویب شد. علاوه بر این، هر زمان که در کشور آشوب، تنش یا اختلاف نظری پیش میآمد، عدهای درخواست برگزاری رفراندوم مجدد را میکردند؛ یعنی عقیده داشتند که باید درباره این مسئله از مردم مهر تایید گرفت.
بنیصدر: « رفراندوم، راه برونرفت از بنبست است.»
«ابوالحسن بنیصدر» اولین کسی است که در سال 1360 پیشنهاد برگزاری همهپرسی را مطرح کرد. در پی اختلافات او با مجلس و بهویژه نخستوزیرش (شهید رجایی) وی راه بدون بحران خروج از این بنبست را رای گیری از مردم معرفی کرد. بنیصدر که جایگاه خود را در ایران در خطر میدید، گفته بود: « اگر میزان رأی ملت است و من به عنوان رئیس جمهور موقعیت خودم را در خطر میبینم، حق دارم پیشنهاد بکنم این میزان اظهار بشود یا خیر؟ اگر چنین حقی دارم، آقا جواب من تهدید است؟ ما در این جمهوری پذیرفتهایم که انقلاب کردیم. برای این که رژیمی سر کار بود که مردم را به حساب نمیآورد و رأی آنها را نمیپذیرفت.»
این سخنان بنیصدر بازتاب گستردهای داشت؛ تا جایی که حتی امام خمینی هم در ششم خرداد سال 1360 واکنش نشان دادند و خطاب به بنیصدر فرمودند: «تو غلط کردی قانون را قبول نداری، قانون تو را قبول ندارد.»
در همان زمان، یکی از افرادی که علیه سخنان بنیصدر جبهه گرفت، سیدمحمد خاتمی بود. او در آن زمان در پاسخ به بنیصدر گفته بود:« اولاً، بنبست در جایی است که ملاک مشترک برای رفع اختلاف و کشف حق و باطل وجود نداشته باشد؛ در حالی که قانون اساسی، این خونبهای گرانقدر شهیدان اسلام که به تصویب امت و تأیید امام رسیده است، در دست ماست.چرا ما به خود حق میدهیم که تمام ملت را در خود خلاصه شده ببینیم و اختلاف میان مسئولان رده بالا را اختلاف میان مردم به حساب آوریم و سختگیریهای غیرقانونی خود را به صورت یک «بنبست» معرفی کنیم و برای شکستن این بنبست موهوم بر روی قانون اساسی پل بزنیم!؟ ثانیاً، در ورای قانون، امام امت هست که مشروعیت قانون و مقامات قانونی نیز مرهون رهبری اسلامی اوست. رهبری که در نفسگیرترین تنگناها با موضعگیریهای قاطع خویش، انقلاب را به پیش رانده است و حضور او در صحنه، حتی به نیرومندترین قدرتهای شیطانی روزگار که تمام تلاش خویش را مصروف در بند نگه داشتن ایران میکردند، اجازه نداده است که برای این مردم و این انقلاب «بنبست» ایجاد کنند؛ چرا نتواند با اتکا به پشتیبانی بیدریغ این مردم، مشکلات این چنانی را که پارهای ان را «بنبست» به حساب میآورند، از سر راه بردارد؟»
سیدمحمدرضا خاتمی: « اگر از سوی شورای نگهبان (لوایح دوگانه) رد شود، رفراندوم را پیشنهاد میکنیم»
«سید محمدرضا خاتمی» دبیر کل وقت حزب مشارکت نیز به نمایندگی جریان اصلاحات که خواستار افزایش اختیارات دولت بودند، این لوایح را در مجلس پیشنهاد داد و برای اینکه اهرم فشاری برای تصویب آن داشته باشد، از تهدید به رفراندوم استفاده کرد. این لایحه البته توسط شورای نگهبان رد شد و ماجرای تحصن نمایندگان مجلس ششم از اینجا آغاز شد.
محمود احمدینژاد: «برای اجرای هدفمندی یارانهها رفراندوم برگزار کنیم.»
«محمود احمدینژاد» رئیسجمهور وقت هم برای اجرای طرح هدفمندی، درآمد 40هزار میلیاردی را پیشنهاد کرد؛ اما نمایندگان که نگران تزریق نقدینگی به جامعه و در نتیجه تورم بودند، تنها با 20میلیارد آن موافقت کردند. احمدینژاد هم که معتقد بود، این میزان درآمد برای این طرح بهخصوص در سال اول کم است، پیشنهاد برگزاری رفراندوم را مطرح کرد. البته در نهایت با نامه وی به مجلس برای کمک به اجرای این قانون، مجلس درآمد 35میلیاردی را تصویب کرد.
فتنه 88 و رفراندوم
سال 88 برخی درخواست برگزاری رفراندوم را دوباره مطرح کردند. «سید محمدرضا خاتمی» از کسانی بود که خواستار تحقیق و تفحص مجلس از انتخابات شده بود و او هم راه برون رفت از شرایط موجود را رفراندوم معرفی کرد. این سخنان خاتمی با واکنشهای زیادی روبهرو شد. او که در سال 60 به درخواست برگزاری رفراندوم توسط بنیصدر اعتراض کرده بود، حال خود در جایگاه بنیصدر قرار گرفته و همان سخنان را تکرار میکند.
نظر کروبی درباره رفراندوم
«محمدتقی کروبی» (پسر مهدی کروبی) نیز هفته گذشته در مصاحبه با «جرس» نظرش را درباره همهپرسی اعلام کرد. وی با اشاره به اینکه با ترکیب کنونی مجلس، تن به همهپرسی نخواهند داد، در ادامه گفته بود: « تاکنون چندین مورد وجود داشته که نیازمند رجوع به آری عمومی بوده از جمله موضوع مناقشهبرانگیز هستهای یا انتخابات سال 88؛ اما متاسفانه اینگونه نشد. بنابراین، در چارچوب سیستم فعلی که نقش مردم و تعیینکنندگی آنها نادیده گرفته شده است، از این مفاهیم استفاده نمیشود. مجموعه اقلیتی در قدرت به هر آنچه که خود تصمیم میگیرد عمل میکنند و تا آن حد پیش میروند که قانون اساسی و تمام اصول آن را بهنام مردم تعطیل میکنند و مدعی هم هستند که مردم یعنی همان طرفداران آنها»
محمد تقی کروبی اگرچه این ابهامات را مطرح می کند اما غافل از آن است که در ساز و کار دیپلماسی دنیا رفراندوم در مواردی چون تغییر اصول حاکم بر کشور و یا تغییر نظام مطرح می شود و پرسش اصلی اینجاست که اگر نتیجه انتخابات باب میل او و جریان مطبوعش بود و یا اینکه خواسته غیر منطقی ابطال انتخابات به ثمر می نشست بازهم رفراندوم را نیاز امروز کشور قلمداد می کرد؟!