صراط: مردي که شوهر سابق زن صيغه اي اش را با يک پيامک صوري به محل قرار کشانده و پس از کتک کاري او با ۳تن از دوستانش، پيکر نيمه جان وي را در يک خانه متروکه به آتش کشيده بود، در اعترافاتي تکان دهنده از راز اين جنايت پرده برداشت و گفت: از ارتکاب قتل پشيمان نيستم!
عصر بيست و چهارم فروردين، چوپاني در تماس با پليس ۱۱۰، از وجود جسد سوخته مردي داخل يک خانه متروکه در بالاي تپه معروف به حصار از توابع منطقه تبادکان مشهد خبر داد. مأموران کلانتري هلالي مشهد نيز با تأييد اين خبر، مراتب را به قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد در زمان حادثه) اطلاع دادند و بدين ترتيب با حضور مقام قضايي در محل کشف جسد، بررسي ها در اين باره آغاز شد. جسد نيمه سوخته داخل اتاقک کوچکي شبيه حمام در خانه متروکه بالاي تپه افتاده بود که انگشتري نيز در دست داشت.
گزارش حاکي است: به دستور مقام قضايي تلاش کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي براي شناسايي هويت مقتول در حالي آغاز شد که آنان در اولين شاخه از تحقيقات پليسي به بررسي پرونده هاي افراد فقداني پرداختند که مشخص شد ۲روز قبل خانواده فردي به نام «گ» که مشخصات وي با جسد کشف شده مطابقت داشت، طي گزارشي به پليس اعلام کردند مرد ۴۰ساله نيمه شب در پي يک تماس تلفني از منزل خارج شده و ديگر بازنگشته است.
با شناسايي هويت مقتول و به دستور سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي (رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي)، گروهي از کارآگاهان عمليات دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت را با توجه به سرنخ هاي موجود در دستور کار قرار دادند تا اين که سرنخ آخرين تماس به زن ۳۶ساله اي به نام «م» رسيد.اين زن هنگام بازجويي وقتي مقابل اسناد انکارناپذير قرار گرفت، گفت: همسرم به همراه ۳تن از دوستانش «گ» را سوار خودرو کردند و او را در منطقه تبادکان به قتل رساندند.
در پي اعترافات اين زن، همسر ۴۱ساله وي نيز به همراه ۳متهم ديگر اين پرونده در چند عمليات جداگانه دستگير شدند و به ارتکاب قتل هولناک مرد ۴۰ساله اعتراف کردند. اين گزارش حاکي است: ساعت ۷ صبح روز گذشته متهمان اين پرونده جنايي در حضور قاضي علي اکبر صفائيان که ادامه رسيدگي به اين پرونده جنايي را به عهده گرفته بود، به بازسازي صحنه قتل پرداختند.
در آغاز بازسازي صحنه قتل ابتدا کارآگاه سلطانيان (افسر پرونده) به تشريح خلاصه اي از ماجراي اين جنايت و چگونگي دستگيري متهمان پرداخت و سپس زن ۳۶ساله مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت و با تفهيم مواد قانوني از سوي قاضي صفائيان که بيان کرد مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت موضوع را بيان کند، گفت: من قبلا در عقد موقت «گ» (مقتول) بودم اما وقتي او به جرمي دستگير و روانه زندان شد من هم با سپري شدن مدت عقد موقت، صيغه فرد ديگري به نام «ر» شدم و به زندگي ام ادامه دادم اما وقتي «گ» از زندان آزاد شد، با ارسال پيامک هايي از من تقاضا مي کرد که دوباره با او ازدواج کنم اما من به او مي گفتم که شوهر دارم و نبايد مزاحم من شود!
اين در حالي بود که «گ» دست بردار نبود و مدام برايم پيامک مي فرستاد تا اين که شبي همسرم پيامک او را ديد. آن شب به «ر» گفتم من خودم موضوع را حل مي کنم که ديگر مزاحم من نشود ولي همسرم همان نيمه شب پيامکي را با گوشي من در پاسخ به او ارسال کرد و از «گ» خواست براي ديدار به ابتداي خيابان پنجتن بيايد. همسرم سپس با ۳تن از دوستانش تماس گرفت و از آن ها خواست تا سر قرار بيايند.
او مرا وادار کرد تا سوار پرايد شوم و با هم به ابتداي پنجتن برويم. وقتي «گ» به طرف من آمد خيلي سعي کردم با اشاره به او بفهمانم که فرار کند ولي او متوجه نشد؛ در همين زمان همسرم و دوستانش او را با کتک کاري داخل خودرو انداختند و او را به خانه متروکه بالاي تپه بردند. در آن جا هم او را خيلي کتک زدند و رها کردند. اما همان شب همسرم دوباره به خانه متروکه رفت و در بازگشت فيلمي را که با گوشي همراهش گرفته بود به من نشان داد که او را (مقتول) در حال سوختن نشان مي داد و گفت اين عاقبت کسي است که با او ارتباط داشته باشي!
اين گزارش حاکي است: در ادامه بازسازي صحنه قتل، «ر» متهم اصلي پرونده نيز در حالي که عنوان مي کرد از ارتکاب قتل پشيمان نيست، به قاضي شعبه ۸۰۸ دادسراي مشهد گفت: آن شب بعد از ديدن پيامک، «گ» را سر قرار کشاندم و او را با خودرو به خانه متروکه برديم و آن قدر کتک زديم که فکر کردم ديگر مرده است اما وقتي بازگشتيم با خودم انديشيدم که شايد او هنوز زنده باشد و چون ما را شناخته است به پليس لو بدهد به همين خاطر دوباره به تنهايي سوار پرايد شدم و به خانه متروکه رفتم. او هنوز زنده بود اما رمقي در بدن نداشت و نمي توانست حرکت کند. آن شب ۴ليتري بنزين را از خودرو برداشتم و مقداري روي پيکر نيمه جانش ريختم و بقيه را هم به صورت خطي روي زمين ريختم و کبريت را کشيدم تا شعله هاي آتش به بدن «گ» رسيد. سپس از آن جا فرار کردم و به منزلم آمدم تا اين که توسط پليس دستگير شدم.
۳ همدست جوان «ر» نيز که از کرده خود بسيار نادم بودند، به قاضي صفائيان گفتند: وقتي «ر» با ما تماس گرفت، گفت يک مسئله ناموسي است و شما براي دعوا بياييد، اما وقتي آن مرد ۴۰ساله را کتک مي زديم او صيغه نامه اش را بيرون آورد و گفت اين خانم، همسر من بود! ما با ديدن اين مدرک پشيمان شديم ولي با اصرار «ر» او را به خانه متروکه برديم و به شدت با چوب کتک زديم. بنابراين گزارش، پس از اعترافات متهم، مقام قضايي دستور پايان بازسازي صحنه قتل راصادر کرد و متهمان براي سير مراحل قانوني در اختيار کارآگاهان قرار گرفتند.
عصر بيست و چهارم فروردين، چوپاني در تماس با پليس ۱۱۰، از وجود جسد سوخته مردي داخل يک خانه متروکه در بالاي تپه معروف به حصار از توابع منطقه تبادکان مشهد خبر داد. مأموران کلانتري هلالي مشهد نيز با تأييد اين خبر، مراتب را به قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد در زمان حادثه) اطلاع دادند و بدين ترتيب با حضور مقام قضايي در محل کشف جسد، بررسي ها در اين باره آغاز شد. جسد نيمه سوخته داخل اتاقک کوچکي شبيه حمام در خانه متروکه بالاي تپه افتاده بود که انگشتري نيز در دست داشت.
گزارش حاکي است: به دستور مقام قضايي تلاش کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي براي شناسايي هويت مقتول در حالي آغاز شد که آنان در اولين شاخه از تحقيقات پليسي به بررسي پرونده هاي افراد فقداني پرداختند که مشخص شد ۲روز قبل خانواده فردي به نام «گ» که مشخصات وي با جسد کشف شده مطابقت داشت، طي گزارشي به پليس اعلام کردند مرد ۴۰ساله نيمه شب در پي يک تماس تلفني از منزل خارج شده و ديگر بازنگشته است.
با شناسايي هويت مقتول و به دستور سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي (رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي)، گروهي از کارآگاهان عمليات دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت را با توجه به سرنخ هاي موجود در دستور کار قرار دادند تا اين که سرنخ آخرين تماس به زن ۳۶ساله اي به نام «م» رسيد.اين زن هنگام بازجويي وقتي مقابل اسناد انکارناپذير قرار گرفت، گفت: همسرم به همراه ۳تن از دوستانش «گ» را سوار خودرو کردند و او را در منطقه تبادکان به قتل رساندند.
در پي اعترافات اين زن، همسر ۴۱ساله وي نيز به همراه ۳متهم ديگر اين پرونده در چند عمليات جداگانه دستگير شدند و به ارتکاب قتل هولناک مرد ۴۰ساله اعتراف کردند. اين گزارش حاکي است: ساعت ۷ صبح روز گذشته متهمان اين پرونده جنايي در حضور قاضي علي اکبر صفائيان که ادامه رسيدگي به اين پرونده جنايي را به عهده گرفته بود، به بازسازي صحنه قتل پرداختند.
در آغاز بازسازي صحنه قتل ابتدا کارآگاه سلطانيان (افسر پرونده) به تشريح خلاصه اي از ماجراي اين جنايت و چگونگي دستگيري متهمان پرداخت و سپس زن ۳۶ساله مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت و با تفهيم مواد قانوني از سوي قاضي صفائيان که بيان کرد مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت موضوع را بيان کند، گفت: من قبلا در عقد موقت «گ» (مقتول) بودم اما وقتي او به جرمي دستگير و روانه زندان شد من هم با سپري شدن مدت عقد موقت، صيغه فرد ديگري به نام «ر» شدم و به زندگي ام ادامه دادم اما وقتي «گ» از زندان آزاد شد، با ارسال پيامک هايي از من تقاضا مي کرد که دوباره با او ازدواج کنم اما من به او مي گفتم که شوهر دارم و نبايد مزاحم من شود!
اين در حالي بود که «گ» دست بردار نبود و مدام برايم پيامک مي فرستاد تا اين که شبي همسرم پيامک او را ديد. آن شب به «ر» گفتم من خودم موضوع را حل مي کنم که ديگر مزاحم من نشود ولي همسرم همان نيمه شب پيامکي را با گوشي من در پاسخ به او ارسال کرد و از «گ» خواست براي ديدار به ابتداي خيابان پنجتن بيايد. همسرم سپس با ۳تن از دوستانش تماس گرفت و از آن ها خواست تا سر قرار بيايند.
او مرا وادار کرد تا سوار پرايد شوم و با هم به ابتداي پنجتن برويم. وقتي «گ» به طرف من آمد خيلي سعي کردم با اشاره به او بفهمانم که فرار کند ولي او متوجه نشد؛ در همين زمان همسرم و دوستانش او را با کتک کاري داخل خودرو انداختند و او را به خانه متروکه بالاي تپه بردند. در آن جا هم او را خيلي کتک زدند و رها کردند. اما همان شب همسرم دوباره به خانه متروکه رفت و در بازگشت فيلمي را که با گوشي همراهش گرفته بود به من نشان داد که او را (مقتول) در حال سوختن نشان مي داد و گفت اين عاقبت کسي است که با او ارتباط داشته باشي!
اين گزارش حاکي است: در ادامه بازسازي صحنه قتل، «ر» متهم اصلي پرونده نيز در حالي که عنوان مي کرد از ارتکاب قتل پشيمان نيست، به قاضي شعبه ۸۰۸ دادسراي مشهد گفت: آن شب بعد از ديدن پيامک، «گ» را سر قرار کشاندم و او را با خودرو به خانه متروکه برديم و آن قدر کتک زديم که فکر کردم ديگر مرده است اما وقتي بازگشتيم با خودم انديشيدم که شايد او هنوز زنده باشد و چون ما را شناخته است به پليس لو بدهد به همين خاطر دوباره به تنهايي سوار پرايد شدم و به خانه متروکه رفتم. او هنوز زنده بود اما رمقي در بدن نداشت و نمي توانست حرکت کند. آن شب ۴ليتري بنزين را از خودرو برداشتم و مقداري روي پيکر نيمه جانش ريختم و بقيه را هم به صورت خطي روي زمين ريختم و کبريت را کشيدم تا شعله هاي آتش به بدن «گ» رسيد. سپس از آن جا فرار کردم و به منزلم آمدم تا اين که توسط پليس دستگير شدم.
۳ همدست جوان «ر» نيز که از کرده خود بسيار نادم بودند، به قاضي صفائيان گفتند: وقتي «ر» با ما تماس گرفت، گفت يک مسئله ناموسي است و شما براي دعوا بياييد، اما وقتي آن مرد ۴۰ساله را کتک مي زديم او صيغه نامه اش را بيرون آورد و گفت اين خانم، همسر من بود! ما با ديدن اين مدرک پشيمان شديم ولي با اصرار «ر» او را به خانه متروکه برديم و به شدت با چوب کتک زديم. بنابراين گزارش، پس از اعترافات متهم، مقام قضايي دستور پايان بازسازي صحنه قتل راصادر کرد و متهمان براي سير مراحل قانوني در اختيار کارآگاهان قرار گرفتند.