صراط: «ایهود باراک» وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی در اواخر سال 2012، مدت کوتاهی قبل از برکناری از وزارت، به دنبال متقاعد کردن سایر همکاران خود در کابینه این رژیم بود که «اگر اسرائیل به زودی علیه ایران اقدام نکند، بعید است بتواند در آینده نزدیک کاری انجام دهد». زمان گذشت و ایران از حمله مصونیت یافت. سیستم دفاعی خود را تقویت کرد و ذخایر اورانیوم خود را افزایش داد.
روزنامه «هاآرتص» در این باره نوشت: همانطور که باراک پیشبینی کرده بود، با به وجود آمدن ایران هستهای، جهان، جهان قبلی نخواهد بود، یک رقابت تسلیحاتی در منطقه آغاز میشود و در نهایت سلاحهای هستهای به دست گروههای تروریستی میافتد و ما با تهدید موجودیتی روبرو میشویم.
به نوشته این روزنامه صهیونیستی، یک سال بعد از این پیشبینی ترسناک، قدرتهای جهان به رهبری آمریکا با ایران به توافق موقت رسیدند؛ توافقی که تحریمها را کاهش میداد اما از تهران میخواست غنیسازی اورانیوم خود را به حالت تعلیق درآورد. احتمال میرود این توافق، به توافق دائم بیانجامد اما ایهود باراک تردید دارد جهان بتواند از طریق مذاکره مانع فعالیتهای هستهای ایران شود. او در این باره گفته: «کل موضوع اشتباه است. تحت توافق موقت، ایرانیها با احتیاط ، ایده دستیابی به سلاح هستهای را دنبال میکنند».
با توجه به بیان این جملات بود که روزنامه «هاآرتص» از باراک سئوال کرد، چرا توافق موقت با ایران اشتباه است چراکه احتمال دارد قدرتهای جهان بتوانند برنامه هسته ای ایران را بدون توسل به عملیات نظامی متوقف کنند؟ وی در پاسخ به این پرسش مدعی شد: « آنچه باعث شد ایرانیها وارد مذاکره شوند تلفیق فشار از سه منبع بود؛ نخست تحریمها، به ویژه تحریمهای صادرات نفت و دسترسی به سیستم مالی بینالمللی، دوم، تهدید به حمله نظامی اسرائیل یا آمریکا و سوم ترس از به وجود آمدن یک نظام ضعیف. از این رو بود که ایرانیها به این نتیجه رسیدند بهتر است حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود و به توافق دست یابد. توافق موقت شرایط را برای مباحث طولانی مدت درباره توافق دائم فراهم کرده است».
وی در ادامه ادعاهای خود افزود، آسیبی که این روش به وجود آورد، این بود که دو فشار اصلی بر ایرانیها یعنی تحریم و ترس از حمله کاهش یافت، در نتیجه، فشار سوم یعنی تضیف نظام ایران نیز کاهش یافت.
وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی با طرح این ادعا که ایرانیها مایل به توافق دائم نیستند، مدعی شد: «ایرانیها معتقدند دولت آمریکا نیت خود را از یک هدف به هدف دیگر تغییر میدهند بدون اینکه آن را اعلام کند. ایرانیها برای دستیابی به فرصت مناسب، به دنبال خرید زمان هستند؛ فرصتی که جهان نتواند برای یکسال با آنها به توافق برسد. سپس آنها خواهند گریخت و ما با یک واقعیت مسلم روبرو خواهیم شد».
ایهود باراک در پاسخ به این سئوال «هاآرتص» که ایرانیها به دنبال چه فرصتی هستند، گفت، آنها منتظر لحظهای هستند که جهان خنثی شود که این اتفاق میتواند نتیجه وخامت در اوضاع اوکراین، بحران میان هند و پاکستان یا انتخابات در آمریکا باشد.
وی در ادامه ادعاهای خود افزود: «کره شمالیها و پاکستانیها به سلاح هستهای دست یافتند چراکه صبور بودند. از نگاه تاریخی، ایرانیها 4000 سال است که منتظر بمب هستند یا در عرصه مدرن، 40 سال است که منتظر دستیابی به بمب هستند یعنی از زمان شاه. برای آنها یک نیاز تاریخی اساسی است که جزو باشگاه قدرتهای بزرگ باشند».
روزنامه «هاآرتص» در این باره نوشت: همانطور که باراک پیشبینی کرده بود، با به وجود آمدن ایران هستهای، جهان، جهان قبلی نخواهد بود، یک رقابت تسلیحاتی در منطقه آغاز میشود و در نهایت سلاحهای هستهای به دست گروههای تروریستی میافتد و ما با تهدید موجودیتی روبرو میشویم.
به نوشته این روزنامه صهیونیستی، یک سال بعد از این پیشبینی ترسناک، قدرتهای جهان به رهبری آمریکا با ایران به توافق موقت رسیدند؛ توافقی که تحریمها را کاهش میداد اما از تهران میخواست غنیسازی اورانیوم خود را به حالت تعلیق درآورد. احتمال میرود این توافق، به توافق دائم بیانجامد اما ایهود باراک تردید دارد جهان بتواند از طریق مذاکره مانع فعالیتهای هستهای ایران شود. او در این باره گفته: «کل موضوع اشتباه است. تحت توافق موقت، ایرانیها با احتیاط ، ایده دستیابی به سلاح هستهای را دنبال میکنند».
با توجه به بیان این جملات بود که روزنامه «هاآرتص» از باراک سئوال کرد، چرا توافق موقت با ایران اشتباه است چراکه احتمال دارد قدرتهای جهان بتوانند برنامه هسته ای ایران را بدون توسل به عملیات نظامی متوقف کنند؟ وی در پاسخ به این پرسش مدعی شد: « آنچه باعث شد ایرانیها وارد مذاکره شوند تلفیق فشار از سه منبع بود؛ نخست تحریمها، به ویژه تحریمهای صادرات نفت و دسترسی به سیستم مالی بینالمللی، دوم، تهدید به حمله نظامی اسرائیل یا آمریکا و سوم ترس از به وجود آمدن یک نظام ضعیف. از این رو بود که ایرانیها به این نتیجه رسیدند بهتر است حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود و به توافق دست یابد. توافق موقت شرایط را برای مباحث طولانی مدت درباره توافق دائم فراهم کرده است».
وی در ادامه ادعاهای خود افزود، آسیبی که این روش به وجود آورد، این بود که دو فشار اصلی بر ایرانیها یعنی تحریم و ترس از حمله کاهش یافت، در نتیجه، فشار سوم یعنی تضیف نظام ایران نیز کاهش یافت.
وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی با طرح این ادعا که ایرانیها مایل به توافق دائم نیستند، مدعی شد: «ایرانیها معتقدند دولت آمریکا نیت خود را از یک هدف به هدف دیگر تغییر میدهند بدون اینکه آن را اعلام کند. ایرانیها برای دستیابی به فرصت مناسب، به دنبال خرید زمان هستند؛ فرصتی که جهان نتواند برای یکسال با آنها به توافق برسد. سپس آنها خواهند گریخت و ما با یک واقعیت مسلم روبرو خواهیم شد».
ایهود باراک در پاسخ به این سئوال «هاآرتص» که ایرانیها به دنبال چه فرصتی هستند، گفت، آنها منتظر لحظهای هستند که جهان خنثی شود که این اتفاق میتواند نتیجه وخامت در اوضاع اوکراین، بحران میان هند و پاکستان یا انتخابات در آمریکا باشد.
وی در ادامه ادعاهای خود افزود: «کره شمالیها و پاکستانیها به سلاح هستهای دست یافتند چراکه صبور بودند. از نگاه تاریخی، ایرانیها 4000 سال است که منتظر بمب هستند یا در عرصه مدرن، 40 سال است که منتظر دستیابی به بمب هستند یعنی از زمان شاه. برای آنها یک نیاز تاریخی اساسی است که جزو باشگاه قدرتهای بزرگ باشند».